بخشی از مقاله

چکیده

در همه فرهنگها زنان نخستین قربانیان بسیاری از آسیب ها و انحرافات هستند، در این میان اعتیاد یکی از مهم ترین آنهاست. در سال های اخیر توجه ویژه ای به نقش جنسیت در تحقیقات و درمان های پزشکی مبذول گردیده است .درگذشته های نه چندان دور تصور اکثر افراد جامعه در مورد اعتیاد این بود که سوء مصرف و اعتیاد به مواد عمدتا پدیده ای مردانه است، بنابراین اکثر مطالعات به اعتیاد در مردان پرداخته و آنچنان که باید و شاید به اعتیاد در زنان پرداخته نمی شد.

در عرصه تحقیقات در زمینه اعتیاد نیز عمدتا تاکید بر روی مردان بود در حالیکه امروزه معلوم گردیده که تفاوت های بیولوژیکی و روانی میان زنان و مردان تاثیر بسزایی در میزان نحوه بروز اختلالات و در نتیجه درمان آنها خواهد داشت. هدف مقاله حاضر بررسی تفاوت های جنسیتی وفرهنگی در وابستگی به مواددرزنان ودرمان آنهاست.مطالعه اسناد و مدارک و تحقیقات نشان می دهدکه زنان معتاد، بسیارآسیب پذیرتر از مردان معتادند و مصرف مواد در زنان اغلب با آسیب های اجتماعی دیگری از جمله فرار از خانه، تجاوز، فقر و سست شدن بنیان خانواده توام است. نگرش اجتماعی-فرهنگی درباره ناپسند بودن اعتیاد زنان یک مانع عمده در درمان آنها به حساب میآید.

مقدمه

افزایش ناموزن جمعیت و توزیع نامتعادل آن، حاشیه نشینی در کلان شهرها، فقر وبیکاری، بحران های اقتصادی و اجتماعی، دگرگونی در قوانین و الگوهای اجتماعی، و بر هم خوردن تعادل در نظم اجتماعی، از جمله مسائلی هستند که توجه بسیاری از صاحب نظران مسائل اجتماعی جهان را جلب کرده اند. آسیب های اجتماعی که در پی مسائل و مشکلات اجتماعی دیگر پدید می آیند، در همه فرهنگها زندگی زنان را بیشتر از مردان تحت تاثیر قرار می دهد.زیرا، یکی از عوامل زمینه ساز مربوط به آسیب پذیری در مقابل فشارهای روانی اجتماعی، داشتن جنسیت مونث است - اسمیت 1وهمکاران ،. - 2012 هرچند آماردقیقی ازمیزان جمعیت زنان معتاد کشوروجود ندارد. اما براساس برخی پژوهش ها 9/6درصداز معتادان کشوررا زنان تشکیل میدهند.

با وجود این آمار و اطلاعات پراکنده و مقدماتی دیگرنمی توان به راحتی گفت جمعیت اندکی از زنان گرفتار    مواد مخدر و پیامدهای آن هستند. این در    حالی است که بسیاری از زنان و دختران به دلیل    بر چسب هایی که به یک زن    و دختر    معتاد در    جامعه    زده می شود    کمتر تصور مراجعه به مراکز خود معرف را    دارند. از این رو اغلب ، اعتیاد    در زنان    و دختران    پنهان    مانده و بخش قابل توجهی از جمعیت معتادان زن کشور در آمارها گنجانده نمی شوند . اعتیاد به مواد مخدر، یکی از معضلات اجتماعی قرن حاضر افراد زیادی را درگیرکرده است و عوارض بسیار ناخوشایندی هم برای افراد و درکل جامعه داشته است.

اگرچه عوارض موادمخدر بسیار زیاد و بعضاجبران ناپذیراست، در برخی ازاقشار مانندزنان این عوارض بسیار خطرناکتر است و به انحراف جنسی و خودفروشی منجر میشود - دادگرمقدم وخاجدانلو، . - 2013 این بلای خانمان سوز یکی از مشکلات اساسی در جامعه است که زندگی میلیون ها نفر را ویران و سرمایه های کلان ملی را صرف هزینه مبارزه، درمان و آسب های ناشی از آن می کند . روزانه شمارزیادی از افراد به مصرف مواد مخدر روی آورده ودچار پیامدهای جسمانی، روانی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن می شوند.

کشورما نیز بنا بر برخی دلایل فرهنگی، باورهای اشتباه و موقعیت جغرافیایی خاص، وضعیت مناسبی برای روی آوردن افراد به اعتیاد دارند - خلعتبری و بازرگانیان، - 1390 .لذا با توجه به مطالب بیان شده کمبود بررسی تفاوت های جنسیتی در خصوص اعتیاد و مسائل پیرامون آن ونیز کمبود و یا فقر پژوهش درباره زنان و اعتیاد، مطالعه و بررسی تحقیق و کنکاش در آنها را لازم می سازد.البته در این میان، توجه به تفاوت های فرهنگی و اجتماعی و به تبع آن تفاوت های رفتاری در جوامع مختلف ضروری است.

در ادامه به مرور برخی ویژگی های جنسیتی زمینه ساز سوءمصرف مواد در میان زنان براساس پژوهش های پیشین می پردازیم. پیش از آن لازم است به طور مختصر به تفاوت میان دو مفهوم »جنس« و »جنسیت« اشاره شود. بهخصوص که شاید بتوان ریشه بسیاری از زمینه های گسترش مواد مخدر را در کلیشه های جنسیتی مورد تأکید جامعه و فشارهای فرهنگی و اجتماعی ناشی از آن، تبیین کرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید