بخشی از مقاله

چکیده

هدف: نابرابری جنسیتی و عدم رضایت جنسی و رضایت زناشویی موجب تحمل فشارهای روانی متعددی در زنان متاهل میگردد و این امر موجب می شود فعالیتهایی که استعداد و عالقه ذاتی دارند را نتوانند انجام دهند و در طول زندگی این فشار روی زندگی زناشویی آنان تاثیر مخرب داشته باشد. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه نابرابری جنسیتی و رضایت زناشویی با رضایت جنسی زنان متاهل انجام شد. روش: پژوهش حاضر یه روش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان متاهل شهر تهران در سال 1396 بود که حداقل 5 سال سابقه زندگی مشترک داشتند. تعداد افراد نمونه 150 نفر از زنان بود که از مناطق 2 و 3 شهر تهران که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد.

ابزار پژوهش را پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ - 1989 - ، رضایت جنسی الرسون - 1998 - و نابرابری جنسیتی جلیل دهنوی - 1384 - تشکیل می داد. پس از جمع آوری داده ها، تجزیه و تحلیل آن ها در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که بین نابرابری جنسیتی با رضایت جنسی در زنان متاهل رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد مولفه های نابرابری جنسیتی پیش بینی کننده رضایت جنسی در زنان متاهل هستند. همچنین مولفه های رضایت زناشویی پیش بینی کننده رضایت جنسی در زنان متاهل هستند. نتیجه گیری: هر چقدر مقوله نابرابری جنسیتی و رضایت زناشویی در زنان متاهل شرایط بهتری داشته باشد می توان رضایت جنسی را در زنان باال برد.

واژگان کلیدی: نابرابری جنسیتی، رضایت زناشویی، رضایت جنسی، زنان متاهل.

مقدمه        
زندگی زناشویی یکی از جهانی ترین نهادهای بشری است که از دو نفر با توانایی ها و استعدادهای متفاوت و با نیازها و عالیق مختلف و در یك کالم با شخصیت های گوناگون تشکیل شده است - گلدنبرگ، . - 2000با توجه به پژوهش های انجام شده در خصوص روابط همسران ؛ به نظر می رسد که نحوه ابراز احساسات می توانند در بهبود رضایت زناشویی مؤثر باشد. روابط صمیمانه زوجین نیاز به مهارتهای ارتباطی دارد از قبیل توجه افراد به مسائل از دید همسرشان و توانایی درک همدالنه آنچه که همسرشان تجربه نموده است و همچنین حساس و آگاه بودن از نیازهای روانشناختی و نیازهای فیزیولوژیك وی از جمله نیاز جنسی او - مادن و جانوف1،. - 2005 پژوهشهای فراوانی به تأثیر رضایت جنسی بر رضایت زناشویی اشاره کرده اند.

برخی از این پژوهش ها نشان داده اند که مسائل جنسی از لحاظ اهمیت در ردیف مسائل درجه اول یك زندگی  زناشویی قرار می گیرند. نیکولز - 2005 - 2  تکالیفی را برای رسیدن به مرحله توافق در روابط زناشویی بیان می کند که یکی از  آن ها برقراری رابطه جنسی ارضاکننده برای هر دو طرف است. در واقع، ارضای درست غریزة جنسی یك نیاز طبیعی است که باید به آن پاسخ داده شود وگرنه ممکن است پیامدهای منفی همچون بیماری روانی و جسمی را به دنبال داشته باشد - دویل و پالولدی3، . - 2012 تونتاس4  و همکاران - 2015 - رابطه آموزش و رضایت زناشویی در زوج های تازه ازدواج کرده را بررسی کردند. یافته ها نشان می دهد که شرکت در آموزش رابطه مبتنی بر جامعه، از کاهش رضایت زناشویی زوج های تازه ازدواج کرده جلوگیری نمی کند.

یك توضیح احتمالی این است که کیفیت آموزش رابطه موجود برای زوج ها به طور کلی ضعیف است و می تواند تا حد زیادی توسط  گنجاندن اطالعات رابطه تجربه محور و آموزش مهارت هایی که برای هدایت به سمت ازدواج قوی تر شناخته شده اند، بهبود یابد.برزنیاک و ویسمن - 2015 - 5 پژوهشی با عنوان رابطه ی رضایت زناشویی و رضایت جنسی با سالمت روان زوجین انجام دادند و        
نتایج نشان داد که رضایت زناشویی و رضایت جنسی با سالمت روان زوج ها در دوره های سنی 20 تا 30 سال، 31 تا 40 سال،41 تا 50 سال ارتباط مثبت و معنادار دارد. همچنین رضایت زناشویی و رضایت جنسی می توانند 57 درصد از واریانس سالمت روان را در دوره ی سنی 20 تا 30 سال پیش بینی کند.        

جیانگ، وانگ و همکاران - 2015 - 6 پژوهشی با عنوان ارتباط رضایت جنسی با رضایت از زندگی زناشویی انجام داد و نتایج نشان   دادند که رضایت از زندگی زناشویی رابطه معنی دار مثبتی با رضایت جنسی دارد. همچنین رضایت جنسی با فاصله سنی زوجی، مدت زمان ازدواج و وضعیت اعتیاد واحدهای مورد پژوهش ارتباط معنی دار داشت. به عالوه، بین رضایت از زندگی زناشویی وفاصله سنی زوجین، ارتباط آماری معنی دار دیده شد. این در حالیست که بین دیگر متغیرهای مورد بررسی - سن، جنس، وضعیت  بارداری، تعداد فرزندان، سطح تحصیالت، وضعیت اقتصادی، مدت زمان ازدواج، استفاده از روش پیشگیری از بارداری و وضعیت اعتیاد - با رضایت جنسی و رضایت از زندگی زناشویی ارتباط آماری معنی دار دیده نشد. ترودل و گلدفارد - 2010 - 7

تعارض  زناشویی، رضایت زناشویی و رضایت جنسی را در زنان دارای ازدواج فامیلی و غیر فامیلی مقایسه کردند. مقایسه میانگین ها نشان  داد که در زنان دارای ازدواج غیر فامیلی از رضایت زناشویی و رضایت جنسی باالتر و تعارض زناشویی پایین تری نسبت به زنان دارای ازدواج فامیلی برخوردارند. به طور کلی نتایج این پژوهش حاکی از آن است که زوجین دارای ازدواج های غیر فامیلی از ارتباطات رضایت بخش تری نسبت به زوجین دارای ازدواج فامیلی برخوردارند. رستیت1 و همکاران - 2007 - تعهد زناشویی، رضایت جنسی و رضایت از زندگی را در زنان شاغل و خانه دار مقایسه کردند. نتایج این تحقیق، نشان داد که رضایت از زندگی زنان شاغل از زنان خانه دار و رضایت جنسی زنان خانه دار از زنان شاغل بیشتر است در حالی که دو گروه، از نظر تعهد زناشویی تفاوتی با یکدیگر ندارند.

موس - 2002 - 2 به این نتیجه دست یافته که نابرابری جنسیتی  در سالمتی وجود دارد و تفاوت های ساختاری اجتماعی بین دو جنس، سالمت روان و رفتار سالم را تحت تأثیر قرار می دهد. خاوری و سجادی - 1390 - در پژوهش خود با عنوان رابطة ابعاد احساس نابرابری جنسیتی با سالمت روان به این نتایج دست  یافتند که از نظر وضعیت سالمت روان 44 درصد کمترین مقدار اختالل روانی را دارند و 45 درصد از جامعة تحت بررسی به میزان زیاد و خیلی زیاد، احساس نابرابری جنسیتی را ابراز داشتند.یکی از مشکالتی که می تواند بر کانون گرم خانواده خدشه وارد نماید مقوله نابرابری جنسیتی در بین زوجین می باشد.

نابرابری  جنسیتی یکی از مهم ترین مسائل و مشکالت موجود در جامعه است که می تواند نظم اجتماعی، توسعه، و حتی ثبات سیاسی جامعه را تهدید کند. نابرابری جنسیتی یکی از مشکالتی است که امروزه در همه جوامع و البته با درجات مختلف وجود دارد، اما در همه این جوامع نابرابری جنسیتی مسئله ی اجتماعی نیست، زیرا یك مشکل در جامعه تبدیل به مسئله می شود که شمارزیادی از افراد را در بر می گیرد - رهنما، . - 1393 با توجه به اینکه مقوله برابری جنسیتی و حقوق یکسان در تمامی ابعاد می تواند بر رضایت جنسی و به تبع آن رضایت زناشویی و دوام خانواده بیافزاید، در این پژوهش سعی شده است به این سوال که آیا بین رضایت زناشویی و رضایت جنسی با نابرابری جنسیتی در زنان متاهل رابطه وجود دارد؟ پاسخ داده شود.

روش پژوهش

پژوهش حاضر از نوع بنیادی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان متاهل ساکن مناطق 2 و 3 شهر تهران است. با توجه به تعداد متغیرها و خرده مقیاسهای آن 150نفر از این زنان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش را پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ - 1989 - ، رضایت جنسی الرسون - 1998 - و نابرابری جنسیتی جلیل دهنوی - 1384 - تشکیل می داد.

-1پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ: فورز و السون - 1989 - 3 از این پرسشنامه، برای بررسی رضایت زناشویی استفاده کرده اند. هر یك از موضوعات این پرسشنامه، در ارتباط با یکی از زمینه های مهم است. این ابزار همچنین می تواند به عنوان یك ابزار تشخیصی برای زوج هایی که در جستجوی مشاوره زناشویی و به دنبال تقویت رابطه زناشویی خود هستند، استفاده شود. این مقیاس شامل 4 خرده مقیاس 35 ماده ای می باشدکه می تواند به عنوان یك ابزار تحقیق از جمله رضایت، ارتباطات، و حل تعارض استفاده گردد. پرسشنامه زوجی اینریچ توسط دیوید السون و امی السون در سال 2000 روی 25501 زوج متأهل اجرا شد. ضریب آلفای پرسشنامه برای خرده مقیاسهای رضایت زناشویی، ارتباط، حل تعارض، و تحریف آرمانی به ترتیب از این قرار

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید