بخشی از مقاله

زنجیره تأمین سبز و معیارها و شاخص های اصلی آن

 

چکیده:

رشد سریع صنعت و توسعه صنعتی، محیط زیست طبیعی کشور را در معرض خطر قرار می دهد. همچنین استفاده از فناوری های نامناسب و قدیمی و نیز مدیریت ناکارآمد در صنایع موجب مصرف بی رویه منابع اولیه شده است. شدت آلودگی محیطی حاصل از مواد زاید در شهرها و مراکز تجمع صنایع به گونه ایی است که توجه علمی و اجرایی را برای دفع صحیح،

یا بازیافت اصولی این مواد به خود جلب کرده است. امروزه تضمین "توسعه پایدار" هر کشور منوط به حفظ و استفاده بهینه از منابع محدود و غیر قابل جایگزین در آن کشور شده است. اقدامات و تصمیمات گوناگونی در این زمینه صورت گرفته که
از آن جمله "قوانین و اصول سبز" است مانند استفاده از مواد خام سازگار با محیط زیست در مراکز تولیدی و صنعتی، کاهش استفاده ار منابع انرژی فسیلی و نفتی، بازیابی کاغذها و استفاده مجدد ضایعات .... فشار مقررات دولتی جهت اخذ استانداردهای محیطی و تقاضای فزاینده مصرف کنندگان برای عرضه محصولات طبیعی (سبز) موجب ظهور مفهوم جدید

"مدیریت زنجیره تأمین سبز"2 شده است که دربرگیرنده مراحل چرخه عمر محصول از طراحی تا بازیافت می باشد آن هم بگونه ایی که سازگار با محیط زیست باشد. مقاله پیش رو به توصیف زنجیره تأمین سبز و مزایا و کاربرد آن می پردازد.

واژه های کلیدی: زنجیره تأمین سبز – مزیت رقابتی – بازیافت – محیط زیست


مقدمه:
جهان طی چند دهه اخیر رشد شتابان حیرت انگیزی را به دلایلی چون؛ دستیابی به تکنولوژی های نوین، جهانی سازی اقتصاد و منابع مالی و اعتباری، گسترش بازارهای جهانی، روانسازی و تسریع در جابجایی عوامل تولید، تجربه کرده است. ولی متأسفانه مشکلات جدی زیست محیطی مانند: نازک شدن لایه ازن، نابودی سریع جنگل ها، آلودگی آب و هوا، گرم شدن کره زمین، بارش باران های اسیدی و ...
کیفیت زندگی بشر را تهدید می کند. شرایط نامناسب زیست محیطی مانند کاهش منابع مواد خام، افزایش ضایعات و سطوح آلودگی

موجب ظهور واژه "سبز" شد که تلاش می شود در تمامی مراحل زندگی بکار گرفته شود. از این رو تضمین و "توسعه پایدار" هر کشور

منوط به حفظ و استفاده بهینه از منابع محدود و غالبأ غیر قابل جایگزین طبیعی می باشد. "توسعه پایدار" به معنای دستیابی به نیازهای نسل فعلی بدون به خطر انداختن نسل آینده برای دستیابی به نیازهایشان می باشد.(دانیل سامسون، (7 زنجیره تأمین نیز که تمام فعالیت های مرتبط با جریان تولید کالا از مرحله ماده خام تا تحویل کالا به مصرف کنندگان نهایی را در برمی گیرد، تأثیر بالقوه مهمی بر محیط زیست خواهد داشت. اتخاذ استراتژی سرمایه گذاری در زمینه بهبود عملکرد زیست محیطی زنجیره تأمین، مزایا و منافع زیادی را مانند صرفه جویی در منابع انرژی، کاهش آلاینده ها، حذف یا کاهش ضایعات، ایجاد ارزش برای مشتریان و در نهایت ارتقای بهره وری را برای شرکت ها و سازمان ها به همراه خواهد داشت. مدیران زنجیره تأمین به دنبال تحویل سریع کالا و خدمات، کاهش زمان تأخیر، کاهش هزینه و افزایش کیفیت می باشند. اخیرأ مدیران زنجیره تأمین در شرکت های پیشرو از طریق ایجاد مطلوبیت و رضایتمندی از منظر زیست محیطی در سراسر زنجیره تأمین مخصوصأ بین مصرف کنندگان نهایی محصولات می کوشند تا از آن به عنوان یک منبع ارزشمند جهت کسب مزیت رقابتی پایدار سود ببرند.
شاخص های زنجیره تأمین سبز

محققان مختلف شاخص های متعددی را برای سنجش سبز بودن زنجیره تأمین بیان کرده اند که با وجود تعدد، دارای همگرایی قانع کننده ایی هستند. سنجش سبز بودن زنجیره تأمین با توجه به عوامل زنجیره تأمین صورت میگیرد به همین دلیل از آنجا که در سازمان های مختلف به تناسب محصول و خدماتی که ارائه می دهند، شاخص های زنجیره تأمین متفاوت بوده و سنجش سبز بودن نیز در سازمان های مختلف شاخص های متفاوتی دارد اما بطور کلی می توان بصورت زیر بیان کرد:

-1 تأمین کننده سبز


-2 خرید سبز

-3 طراحی سبز

-4 تولید سبز

-5 بسته بندی سبز

-6 بازاریابی سبز

-7 حمل و نقل سبز

-8 خدمات پس از فروش

سبز کردن صنعت بطور عمده به سبز کردن تولید بستگی دارد. زیرا آلاینده ها بطور عمده در حین مراحل تولید کالا و خدمات ایجاد می شوند. کاربرد تولید سبز بیشتر به خلاقیت و تکنیک های ابداعی وابسته است تا سرمایه گذاری سنگین در فناوری سازگار با محیط زیست و این امر نیازمند همکاری نزدیک با کارکنان و تأمین کنندگان است(سید محمد زنجیرچی، فائزه اسدیان اردکانی، فاطمه عزیزی، سیمه مروج،.(1391
استراتژی های مدیریت زنجیره تأمین سبز

1. استراتژی های مبتنی بر ریسک:3 یکی از ساده ترین استراتژی های GSCM با توجه به توسعه منابع سرمایه گذاری داخل سازمانی، کم کردن ریسک می باشد. این استراتژی برای شرکت هایی که کمترین منابع مدیریتی محیطی داخلی را نگهداری می کنند یا به تازگی شروع به برنامه ریزی سبز کردن زنجیره تأمین نموده اند ایده آل است.

2. استراتژی های مبتنی بر بهره وری:4 یک استراتژی پیچیده و توسعه یافته در سال های اخیر راهکار "بهره وری سازگار با محیط زیست" برای GSCM می باشد. استراتژی مبتنی بر بهره وری، عملکرد محیطی را به فرایندهای عملیاتی در زنجیره تأمین گره می زند. این استراتژی ویژگی های عملیاتی خاص زنجیره تأمین و درک بیشتری را نسبت به استراتژی مبتنی بر ریسک نیاز دارد. این استراتژی اجازه فعالیت های مدیریتی محیطی دانش بنیان مانند طراحی محصول، جایگزینی مواد یا خلاقیت فراوان را نمی دهد. استراتژی مبتنی بر بهره وری نسبت به استراتژی مبتنی بر ریسک از نظر فنی ضعیف اما از نظر اجتماعی و کلی پیچیده تر می باشد.


3. استراتژی های مبتنی بر خلاقیت و ابداع:5 تفاوت مابین این استراتژی و راهکار مبتنی بر بهره وری در این است که این استراتژی بیشتر به عوامل محیطی خاص وابسته است. بسیاری از شرکت ها شروع به گارانتی طول عمر بیشتر محصولات خود کرده اند. حرکت از استراتژی مبتنی بر بهره وری به سطحی بالا تر از نوآوری در زنجیره تأمین و طراحی محصول نیازمند منابع محیطی تخصصی می باشد. در این استراتژی به روز ماندن نیازمند منابع محیطی بیشتر، پرسنل متخصص و طراحی و خاص می باشد. بهبود و پیشرفت یک سری از منابع شرایط را برای تغییر یک سازمان از راهکارهای مبتنی بر بهره وری به سمت راهکارهای مبتنی بر نوآوری فراهم می آورد. برای محصولات، منابع بهبود یافته می باید جهت ترکیب برنامه های محیطی نوآوری با طراحی های خاص محصول، ویژگی ها، عملکرد یا طول عمر فعالیت های مربوطه بکار گرفته شود.

4. استراتژی های حلقه بسته:6 این استراتژی آخرین استراتژی زنجیره تأمین سبز می باشد که بیان کننده فرم های مشترک و بسیار پیچیده این نوع از فعالیت ها می باشد. این استراتژی شامل گرفتن و بازیابی مواد جهت تولید مجدد و وارد چرخه کردن آن ها می شود. این مواد می توانند طی تولید به عنوان مواد بازگشتی، پس از استفاده و در انتهای عمر بوجود آیند.(دانیل سامسون،(7

رویکرد سازمان ها در خصوص زنجیره تأمین سبز

کوپیکی سه رویکرد را برای مدیریت زیست محیطی شرکت ها/ سازمان ها مطرح می کند(مظفر ناصری طاهری،:(1

-1 رویکرد واکنش گرا :(reactive approach) این شرکت ها با حداقل تعهد در برابر محیط زیست می کوشند تا محصولاتی با قابلیت بازیافت تولید کنند و اثر عوامل محیطی را بر محصولات خود کمتر کنند.

-2 رویکرد کنش گرا :(pro-active approach) در این رویکرد شرکت ها اقدام به تدوین مقررات جدید زیست محیطی می نمایند و با استفاده از منابع نسبتأ سازگار با محیط متعهد به پیشگامی در بازیافت محصولات و طراحی محصولات سبز (پاک یا طبیعی) می شوند. در این رویکرد شرکت مسئولیت استفاده مجدد و بازیافت محصولات را به عنوان بخشی از مدیریت زیست محیطی خود به عهده می گیرد.

 


-3 رویکرد ارزش گرا :(value-seeking approach) در این رویکرد به کاهش اثرات منفی زیست محیطی به عنوان یک نوآوری استراتژیک در استراتژی کسب و کار و عملیاتی شرکت نگریسته می شود و تعهد زیادی نسبت به سرمایه گذاری برای حفاظت از محیط زیست وجود دارد.

مزایای استفاده از زنجیره تأمین سبز برای شرکت ها
-1 صرفه جویی در منابع

-2 کاهش انتشار آلاینده ها

-3 حذف ضایعات

-4 ایجاد ارزش برای مشتریان

-5 ارتقاء بهره وری

-6 و بسیاری مزایای دیگر

مزایا و متغیر های مؤثر در زنجیره تأمین سبز

اهمیت و مزایای GSCM محدود به کاهش مصرف مواد سمی و خطرناک یا کاهش آلاینده های مضر نمی باشد. اصول GSCM می تواند برای تمام بخش های یک سازمان بکار گرفته شود و اثرات آن می تواند در تمام زمینه های ملموس و ناملموس گسترش یابد(دین محمد ایمانی، افسانه احمدی،.(2 در زنجیره تأمین سبز بطور کلی تلاش می شود تا در تصمیمات مدیران زنجیره تأمین علاوه بر هزینه های مشهود، هزینه های نامشهودی که در قیمت تمام شده محصولات لحاظ نمی شود و بر محیط زیست تأثیرات منفی و مخرب دارند و بطور

غیر مستقیم توسط شرکت پرداخت می شود که در این مقاله تحت عنوان "هزینه های اجتماعی" از آن نام خواهیم برد، حداقل گردد. به عبارت دیگر مدیران در زنجیره تأمین سبز علاوه بر حداقل سازی هزینه های معمول زنجیره تأمین (هزینه سفارش، هزینه موجودی کالا و

...) در راستای پاسخگویی به مسئولیت اجتماعی سازمان و ارتقاء بهره وری به دنبال حداقل کردن هزینه های اجتماعی نیز می باشند. تا از این طریق به خلق ارزش و ارضای نیازهای مشتریان (مخصوصأ مشتریان مطلع و حامی مسائل زیست محیطی) پرداخته و در نهایت مزیت رقابتی را برای سازمان بوجود آورند.

محرک سازمان ها به سمت پذیرش مدیریت زنجیره تأمین سبز

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید