بخشی از مقاله
مرز و تاثیرآن براقتصاد مرزنشینان
چکیده
اقتصاد مردم مرزنشین جدای از دیگر فعالیتهای اقتصادی، بیشتر وابسته به مرز میباشد. چنانچه فعالیتهای مرتبط بـا مـرز ساماندهی و راهکارهای قانونی اندیشیده شود، میتواند در رونق اقتصادی مناطق مرزی و افـزایش تـوان اقتصـادی مرزنشـینان مؤثر باشد. هدف از این مقاله، ارایه راهکارهایی به منظـور برخـورداری مرزنشـینان از نعمـت مـرز و جلـوگیری از شـکلگیـری باندهای خلاف و قاچاق میباشد. روش تحقیـق مقالـه »توصـیفی- تحلیلـی و پیمایشـی« اسـت و در غالـب مـوارد، حاصـل از مشاهدات مستقیم نگارندگان به دلیل حضور چندین ساله در سطح شهرستان مرزی سراوان میباشـد. عـلاوه بـر ایـن، از مـدل راهبردی SWOT نیز استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان مـیدهـد، در صـورتی کـه راهکارهـای قـانونی بـه منظـور ساماندهی اقتصاد مرز صورت پذیرد و از طریق تقویت گمرک مرزی و صدور کارتهای پیلـهوری (تـرویج تجـارت چمـدانی یـا بدوکی) نسبت به ساماندهی واردات و صادرات در منطقه و بهرهگیری از توان اندک روستاییان اقدام شود، عـلاوه بـر دلبسـتگی مرزنشینان در خصوص ماندگاری در نقاط مرزی، میتوان از شکلگیری گروههای سازمانیافته قاچاق کالا و ارز جلـوگیری و از توان مرز در زمینه تنظیم بازار کشور در زمان بحران (خصوصاً گوشت و میوه) استفاده نمود.
واژگان کلیدی : اقتصاد روستایی، اقتصاد مرز، برنامهریزی راهبردی، تجارت چمدانی، کارت پیلهوری، مدل SWOT، شهرستان سراوان.
مقدمه
امروزه توسعه و دستیابی به رفاه یکی از دغدغههای اصلی کشورها بهویژه کشورهای توسعهنیافته اسـت. در ایـن میـان توسـعه مراکز روستایی به عنوان یکی از مؤثرترین بخشهای جامعه در فرایند توسعه ملی و بینالمللی، از اهمیت و جایگاه بسیار بالایی برخوردار است. بسیاری از نظریهپردازان توسعه، بر کاهش نابرابریهای موجود و رفع دوگانگیها به عنوان یکی از اهداف اساسی توسعه تأکید دارند. بر این اساس، باید تلاش شود تا دوگـانگی در عرصـههـای مختلـف اقتصـادی، اجتمـاعی، فرهنگـی و ... در فضاهای مختلف جغرافیایی کاهش یابد و تعادل و توازن بین فضاهای جغرافیایی فراهم گردد.
برای دستیابی به توسعه، نظریات مختلفی توسط اندیشمندان و صاحبنظران توسـعه ارایـه شـده و در مقـاطع مختلـف زمـانی روشهای مختلفی در عرصه برنامهریزی برای دستیابی به رفاه و توسعه تجویز شده است. امروزه متناسب با تغییرات اقتصـادی، سیاسی و فرهنگی، نگرش متفاوتی به مقوله برنامهریزی ایجاد شـده اسـت. در برنامـهریـزی روسـتایی نیـز ایـن تغییـر نگـرش چشمگیر بوده است، تا جایی که روشهای اوزالیدی و از بالا به پایین جای خود را بـه روشهـای مشـارکتی دادهانـد (بـدری و نعمتی، .(69 :1388
از پیشروترین شیوههای برنامهریزی که در سالهای اخیر در علوم انسانی رواج یافته، »برنامهریزی راهبردی « است. برنامهریـزی راهبردی از سالهای آخر دهه 1960 میلادی در کشورهای بیشتر توسعهیافته ابتدا در بخـش خصوصـی و سـپس در مـدیریت بخش عمومی مطرح گردید.
این نوع از برنامهریزی بیشتر فعالیتگراست و در مقایسه با برنامهریزی سنتی با تصمیمگیری آیندهنگر و بازگشتکننـده سـر و کار دارد و بدین ترتیب قابلیت جرح و تعدیل سیاستها را فراهم میآورد. این نوع برنامهریزی نیازمند به ساختارهای سـازمانی و چارچوبهای روند کاری ویژه خود دارد که در واقع در جهت به اجرا رساندن سلسله مراتبی از سیاسـت هـای تهیـه شـده در چارچوب برنامهریزی راهبردی است. برنامهریزی راهبردی وجود قیود، تهدیدها و نامعلومیها را درک و در پی کاهش یا غلبه بر آنهاست؛ چرا که نیاز به درک و تفسیر محیطهای دورنی و بیرونی دارد (دانشپور، .(20 :1382
بدون شک هر منطقهای دارای فاکتورهای مثبت و منفی، نقاط قوت و ضعف میباشد. انسانهایی که بتواننـد نقـاط ضـعف را بـه قوت و نقاط قـوت را پـرورش داده و نسـبت بـه توانمندسـازی منطقـه زنـدگی خـویش تـلاش نماینـد، بهـره لازم از امکانـات وتوانمندیهای موجود بالقوه را بررسی و باتدبیر و تلاش خواهند توانست درجهت رشد و تعالی منطقه گام بردارند.
در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از برنامهریزی راهبردی و روش SWOT نسبت بـه ارایـه راهبردهـای کـاربردی جهت توسعه اقتصادی نقاط روستایی شهرستان سراوان که در مجاورت مرز پاکستان قرار گرفتهاند مبادرت گردد.
مبانی نظری
توسعه پدیده جدیدی نیست، بلکه با انسان زاده میشود و همراه با تکامل زندگی اجتماعی انسان، رشد کرده و هرگز از آن جدا نبوده است. از این رو، باید تکامل و توسعه را در تعالی جامعه انسانی جستجو کرد و همراه با این تعالی، ابعاد جدیدی بـرای آن در نظر گرفت (زنجانی، .(118 :1371 توسعه به معنی کوشش آگاهانـه، نهـادی شـده و مبتنـی بـر برنامـهریـزی، بـرای ترقـی اجتماعی و اقتصادی جامعه، پدیده منحصر به فرد قرن بیستم اسـت کـه از سـال 1917 در شـوروی آغـاز شـده و از آن تـاریخ تاکنون، اندیشه توسعه همانند هر پدیده دیگر، تحول و تکامل یافته است (احمدیان و سعادتغلامی، .(18 :1380
توسعه به معنای ارتقاء مستمر جامعه و نظام اجتماعی به سوی زندگی بهتر و یا انسانیتر است (وارثی و سروری، .(181 :1385 توسعه به وضعیتی معین و جاری در جامعه و روندهای دگرگونساز آن باز مـیگـردد. در جنبـه نظـری، توسـعهیـافتگی بـدین معناست که افراد و گروههای اجتماعی یک کشور قادر به تعیین سرنوشت خویش شـوند و بتواننـد اهـداف ملـی را بـا انتخـاب آگاهانه بر اساس شرایط و امکانات خویش به پیش برند، بدون اینکـه در مناسـبات و روابـط خـود بـا مشـکلاتی چـون بحـران، استثمار، وابستگی و سلطه مواجه شوند. البته چنین جامعهای آرمانی است و باید دانست کـه تـاکنون هـیچ جامعـهای بـه ایـن »توسعه ناب« دست نیافته است.
بدین ترتیب توسعه »جریانی چند بعدی« است که باید با تغییراتی اساسی در ساخت اجتماعی و طرز تلقی تودهها و نهادهـای ملی، موجب رشد اقتصادی و در نتیجه کاهش نابرابری و ریشهکن کردن فقر شود. بنابراین میتوان برنامهریزی توسعه روستایی را به عنوان تفکر و عمل سنجیده در راستای دستیابی به زمینهها و اهداف فوق تعریف کرد (سعیدی، .(156 :1377
امروزه با جایگزینی انسانمحوری به جای فنمحوری در اندیشه توسعه، مرزبندی جدیدی بـه نـام الگـوواره (پـارادایم) قـدیم و جدید بهوجود آمده است که توسعه مشارکتی را می تـوان در قالـب پـارادایم جدیـد تعریـف کـرد (شـریعتی، .(340 :1383 در الگوواره قدیم، مردم دریافتکنندگان توسعه بهشمار میآمدند. چنین رهیافتی از توسعه هر چند هم که دلسـوزانه و بـا صـحت فنی همراه باشد، عملاً به کنار ماندن مردم از جریان توسعه و ناتوانمندسازی جوامع میانجامد (همان مأخذ: .(341 این رویکرد کمک خواهد کرد که مردم بدون اتکاء جدی به نهادهای رسمی بتوانند بر مشکلاتشان فـائق آینـد، یعنـی خوداتکـاء شـوند ونیازهای اصلیشان را رفع کنند (پاپلییزدی، .(119 :1381
مشارکت مردم در روند توسعه، نزد صاحبنظران چنان جایگاهی دارد که گاه توسعه را معادل مشارکت دانستهاند و یا مشارکت را وسیله و هدف توسعه ذکر کردهاند (طالب و نجفیاصل، .(28 :1389
امروزه اهمیت نقش مؤثر مردم و مشارکت آنها در حرکت به سمت توسعه پایدار روستایی بـر کسـی پوشـیده نیسـت و روشـن است که برای حرکت به سمت توسعهای پویا و پایدار که متعلق به مردم امروز و نسـل هـای آینـده باشـد، بایـد خـود مـردم از دسترسی به فواید توسعه احساس رضایت و عدالت کنند. همانها هم باید تعیینکنند کـه مـلاک موفقیـت یـا عـدم موفقیـت چیست (مطیعیلنگرودی و سخایی، .(112 :1388
توسعه خودجوش و درونزا حکم میکند که در تمامی مراحل توسعه و در شرایط مختلف، مبنای کار بر جلب مشـارکت مـردم محلی در جهت بسیج منابع و نهادینهسازی مشارکتهای محلی با تأکید بر توانمندسازی و ظرفیتسازی قرار گیـرد. مشـارکت مردم باعث میشود تا مردم با برنامهها و عناصر جدید احساس بیگانگی نکنند و از سوی دیگر در طول طراحی و پـس از آن در انجام و نگهداری طرحها سهیم باشند، طرح و محصول بهدست آمده را از آن خود بدانند و در نگهـداری و پویـایی آن بیشـترین همکاری را داشته باشند (همان مأخذ: .(112
فرایند انجام پژوهش
پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای » کاربردی« و روش انجام آن »توصـیفی، تحلیلـی و پیمایشـی« اسـت. دادههـای مـورد نیـاز پژوهش از طریق مطالعات میدانی و پرسشنامه جمعآوری گردیده است. شهرستان سراوان بر اساس سرشماری رسمی نفـوس و مسکن سال 1385 دارای 227 نقطه روستایی است (مرکز آمار ایران، .(1385
در این پژوهش، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران (حافظنیا، (140 :1383 تعیین گردیـده اسـت. بـر اسـاس محاسـبات صورت گرفته، حجم نمونه با سطح اطمینان 95 درصد و احتمال خطای 5 درصد 135 نقطـه روسـتایی تعیـین گردیـده اسـت. سپس اطلاعات مورد نیاز از روستاهای نمونه که از پراکنش منظم و منطقی برخوردار بودهاند، با استفاده از پرسشنامه گردآوری شده و در مرحله بعد، با بهکارگیری مدل راهبردی SWOT نسبت به ارایه راهبردهای کاربردی اقدام شده است.
مدل راهبردی SWOT
تجزیه و تحلیل SWOT اصطلاحی است که برای شناسایی نقاط قوت و ضعف داخلی و فرصتهـا و تهدیـدهای خـارجی کـه یک سیستم با آن روبروست به کار برده میشود. تجزیه و تحلیل SWOT شناسایی نظاممند عـواملی اسـت کـه راهبـرد بایـد بهترین سازگاری را با آنها داشته باشد. منطق رویکرد مذکور این است که راهبرد اثربخش باید قوتها و فرصتهای سیسـتم را به حداکثر و ضعفها و تهدیدها را به حداقل برساند. این منطق اگر درست بهکار گرفته شود نتایج بسیار خوبی برای انتخـاب و طراحی یک راهبرد اثربخش خواهد داشت (حکمتنیا و موسوی، .(293 :1385
مدلSWOT تحلیل سیستماتیکی را برای شناسایی این عوامل و انتخاب استراتژیی که بهترین تطابق بین آنها را ایجـاد مـی-نماید، ارایه میدهد. از دیدگاه این مدل یک استراتژی مناسب قوتها و فرصتها را به حـداکثر و ضـعفهـا و تهدیـدهـا را بـه حداقل ممکن میرساند. برای این منظور نقاط قوت و ضعف و فرصتهـا و تهدیـدها در چهـار حالـت کلـی SO، WO، ST و WT پیوند داده میشوند و گزینههای استراتژی از بین آنها انتخاب میشوند (گلکار، .(293 :1384
در روش SWOT، فرصتها موقعیتهای مطلوب و مهم در محیط بهشمار میآینـد. بـه عنـوان مثـال، شناسـایی بخـشهـای ناشناخته محیط و یا تغییر در شرایط رقابت یا مقررات، تغییر و تحول های فناوری و جز آن ممکن است نشاندهنده رونـدهای تعیینکننده و اصلی در محیط یا منبع فرصتهای احتمالی بـرای آن باشـد. در ایـن روش منظـور از تهدیـدها، موقعیـتهـای نامطلوب اما به هر حال پر اهمیت در محیطاند که موانعی اساسی برای موقعیت جاری یا آتی مورد نظر محیط ایجاد مـیکننـد.
وجود هر نوع منبع، مهارت و یا مزیت خاص در مجموعه و یا حوزهای مشخص، جزو نقاط قوت یا قدرت محسوب میگردد. این امر بدان معناست که وجود مزیت خاصی در هر محیط، در قیاس با سایر مجموعهها و محـیطهـا، مـیتوانـد ویژگـی مثبـت یـا امتیازی بدان بخشد که نوعی برتری بهشمار آید. محدودیتها یا عدم کارآیی در استفاده از منابع و مهارتها و تواناییها که بـه هر حال کاستیها و موانعی جدی برای عملکرد موفقیتآمیز هر مجموعه یا محیط برنامهریزی بهشمار میآیند، به مثابه کاستی یا نقطه ضعف شناخته میشوند. در این میان، فقدان منابع و تسهیلات، هرگونه ضعف در تواناییهـای مـدیریتی و نظـایر اینهـا میتوانند جزو نقاط ضعف مجموعه محسوب گردند.
با توجه به آنچه که عنوان گردید، شناخت فرصتها و تهدیدهای اصلی و تعیینکننده که مجموعهها یا حوزههـا بـا آن روبـهرو هستند، برنامهریزان و مدیران را در شناسایی بدیلهای واقعی که از میان آنها میتوانند اسـتراتژی مناسـب را برگزیننـد، یـاری میرسانند و افزون بر اینها، حوزههای تأثیرگذار و ثمربخش را نیز مشخص میکنند. به بیان دیگر، با شناسـایی و فهـم و تبیـین نقاط اصلی قوت و ضعف، بدیلها و انتخاب راهبرد را دقیقتر میسازند.
شناخت محدوده مورد مطالعه
شهرستان سراوان بین 61 درجه و 43 دقیقه تا 63 درجه و20 دقیقـه طـول شـرقی و 26 درجـه و 33 دقیقـه تـا 28 درجـه 5 دقیقه عرض شمالی قرار دارد. مساحت شهرستان 13905 کیلومتر مربع و فاصله آن تا مرکز اسـتان 340 کیلـومتر و در ارتفـاع 1165 متری از سطح دریا قرار دارد. از لحاظ اقلیمی نیز دارای آب و هوایی گرم و خشک میباشد. این شهرسـتان شـرقیتـرین نقطه ایران و استان سیستان و بلوچستان میباشدکه از شمال به شهرستان خـاش، از جنـوب و شـرق بـه کشـور پاکسـتان و از غرب به شهرستانهای سیب و سوران و سرباز محدود میشود (نقشه شماره .(1 شهرستان سراوان بر اساس آخـرین تقسـیمات کشوری به سه شهرستان سراوان، سیب و سوران و زابلی تقسیم شده است. جمعیت این شهرسـتان برابـر بـا 149500 نفـر در غالب 28274 خانوار است که از این تعداد 83463 نفر برابر با 14579 خانوار، شـهری و تعـداد 66037 نفـر برابـر بـا 13695 خانوار، روستایی میباشند. سراوان در مجموع دارای 3 بخش، 8 دهستان و227 روستاست. این شهرستان دارای 400 کیلـومتر مرز مشترک با کشور پاکستان و 2 بازارچه مرزی (کوهک وجالق) میباشد که در حال حاضر به صـورت محـدود فعالیـت مـی-نمایند.
یافتههای پژوهش
در این پژوهش با استفاده از مشاهدات میدانی و تدوین اطلاعات پیمایشی و پرسشنامهای، توانها و محدودیتهای منطقه در قالب مدل SWOT تجزیه و تحلیل شده است. جدول 1 توانها و محدودیتهای اقتصادی شهرستان سراوان را نشان می