بخشی از مقاله

چکیده :

از آنجائیکه فشارهای عصبی ناشی از محیط کاری و کار، تاثیرات زیان آور فیزیولوژیکی و روانشناختی بر کارکنان سازمان ها دارد و نه تنها سلامت آنانرا به خطر می اندازد بلکه مساعدت و همکاری آنها را در رابطه با اهداف سازمان نیز بگونه ای نامطلوب تحت تاثیر قرار می دهند. لذا آگاهی از استرس مرتبط با شغل برای مدیران بسیار مهم می باشد. در این مطالعه تلاش شده است پس از معرفی عوامل موثر بر استرس در سازمان، نقش این عوامل را بر سیستم های اطلاعات مدیریت بصورت تئوریک بیان شود.

استرس علت اصلی ترک خدمت، غیبت وکم کاری است و تاثیری نا مطلوبی بر اثر بخشی دارد و به دنبال آن نیروی انسانی سازمان را ضایع نموده و انحرافاتی را در خط مشی ها و راهبرد های مدیریت عالی سازمان ایجاد می کند که این انحرافات اگر دیر شناسایی شوند ضمن تزلزل اهداف باعث ضعیف شدن خروجی سیستم های اطلاعات مدیریت نیز می شود. هرچند در این مطالعه عوامل استرس زا در سازمان بیان شده است، اما هر سازمان نسبت به نوع فعالیتی که انجام می دهد و همچنین سطح مسئولیتی که از اعضا و مهرهای خود طلب می کند متفاوت است.

مقدمه

مشاغل و حرفهها بخش مهمی از زندگی ما هستند. همراه با ایجاد یک منبع درآمد، مشاغل به ما کمک میکنند تا خواستههای شخصی خود را برآورده کنیم، شبکههای اجتماعی شکل دهیم و به جامعه خدمت نماییم. اما امروزه تغییر مهمترین عامل مؤثر در مدیریت کسب و کار موفق محسوب میشود. سازمانها - و افراد شاغل در آنها - باید نگرش مثبتی نسبت به مساله تغییر داشته باشند تا از این طریق توان رقابتی خود در بازارهای تهاجمی امروزی را حفظ کنند. عدم توجه به یک روند در حال تغییر ممکن است بسیار پرهزینه باشد. یکی از هزینه های تغییر در سازمان ها هزینه های آشکار یا پنهان بابت استرس کارمندان در سازمان است. متاسفانه ، از اواخر قرن بیستم استرس تبدیل به بخشی لاینفک از زندگی انسانها گردیده است.

اثرات مخرب فشارهای عصبی بر زندگی فردی و اجتماعی کاملا مشهود است، بطوریکه گروهی از صاحبنظران، استرس را بیماری شایع قرن قلمداد نموده اند. هزینه های مالی و انسانی استرس های ناشی از شغل، بسیار چشمگیر است، با این حال، علیرغم تایید تاثیر تعیین کننده استرس روی افراد و سازمانها، میزان توجه و دقت کارکنان بر شناخت علل - منابع - استرس ناشی از کار و کاستن از شرایط کاری استرس زا، در مقایسه با سایر زمینه ها نظیر نگهداری مناسب و کارآمد تجهیزات و متوازن ساختن بودجه های مالی، نسبتا ناچیز است.

سازمانها هر ساله مقادیر قابل توجهی منابع را صرف برنامه های مدیریت استرس - عمدتاً آموزش مدیریت استرس - می نمایند، اما اغلب شناخت ناقصی از آن دسته از منابع استرس که باید با آنها مقابله نمود دارند و همچنین دقتی بر میزان اثر بخشی رویکردهای مدیریت استرس در رویارویی با این عوامل استرس زای خاص ندارند. صالحی و همکارن - - 1381 در پژوهشی با موضوع" فراوانی و شدت استرس های محیطی در نوجوانان نواحی مرکزی ایران در سال "1381 به بررسی عوامل استرس زا در جوانان پرداختند و آسیب پذیری جوانان در برابر محیط استرس زا را بررسی نمودند.

این پژوهش نشان داد که استرس با افزایش رده سنی رابطه مستقیم و جای بسی تفکر دارد. این مورد میتواند برای مدیران سازمانها نقطه عطفی برای مبارزه با استرس سازمانی باشد. ثمری و همکارن - 1385 - در مطالعه خود با موضوع "بررسی منابع حمایتی و شیوه های مقابله با عوامل استرس زا در دانشجویان" به نقش جنست و تحصیلات اشاره می کنند و اظهار دارند که تفاوتی بین جنسیت و تحصیلات و ادراک استرس نمی باشد، مدیران به این مورد نیز کمتر دقت می کنند.

در پژوهشی که فتحی و همکاران - 1389 - با محوریت "تاثیر آموزش ریلکسیشن در کاهش استرس شغلی پرستاران" صورت گرفت، گروه 248 نفری از پرستاران بیمارستان قلب شهید رجایی تهران را مورد آزمون قرار داده و با اطمینان 99 درصدی دریافتند که آموزش و اجرای روش ریلکسیشن شولتز - القای تصاویر ذهنی هیپنوتیزمی آرامش بخش که ایجاد رها سازی عضلات از تنش می کند - بر کاهش استرس ناشی از محیط کار تاثیر دارد.

بزرگترین چالشی که پیش روی مدیران آگاه قرار دارد غلبه بر موانع - به ویژه موانع احساسی - موجود بر سر راه پذیرش اهداف و خط مشی های سازمان توسط کارمندان است، به شکلی کارکنان با آسودگی و آرامش تمام توان خود را در جهت نیل به این اهداف بکار گیرند. هرچند که با برنامهریزی دقیق میتوان بسیاری از مشکلات را پیشبینی کرد، اما با وجود این لازم است که به تغییر و تفسیر اشکال مختلف مقاومت پرداخت و آنها را کنترل کرد.یکی از این مقاومت ها استرس های کارمندان سازمان در محیط کارشان است.

استرس چیست؟

در زندگی روزانه بسیاری از مردم ، حساسیتهای بیش از اندازه ، محرومیتها و استرسهای محیطی که موجب تنش های جسمی و روانی مزمن می گردد را دارند، که در طول روزها، ماهها و سالها بر سلامتی آنها تأثیر می گذارد. استرس یک نظریه نیست، بلکه کشف علمی است. به نظر عامه، استرس حادثه یا موقعیت است که به لحاظ روانشناختی خصلتی تهاجمی دارد و دارای عوارض عضوی است . البته استرس موجود در سازمان را می توان روی هم جمع شدن عامل های استرس زا و وضعیت های مرتبط با شغل دانست که اکثر افراد سازمان نسبت به استرس زا بودن آن اتفاق نظر دارند. نمی توان از این امر غافل بود که کنش متقابل بین شرایط کار و ویژگی های فردی مهم نبوده و خواسته های سازمان کمتر از توانایی های فرد است. تفاوت در مشخصات فردی مانند شخصیت و شیوه سازگاری فرد مهمترین عوامل استرس کاری افراد است یا بهتر بگوییم آنچه برای یک نفر استرس زا است ممکن است برای شخصی دیگر مهم نباشد.

با این وصف عواملی که باعث استرس در سازمان می شود به سه گروه فردی، سازمانی و محیطی تقسیم بندی می شود. البته در برخی از مطالعه ها عوامل استرس زا را به دو گروه فردی و گروهی تقسیم بندی نموده اند، و محیط به همراه سازمان حذف شده است؛ که این می تواند دو علت داشته باشد.-1 سازمان از اهمیتی زیادی برخوردار است و جداگانه بایستی بدان نگاه کرد.-2 گروه محیط و سازمان تلفیق شده و قسمت عوامل استرسزای گروهی را بوجود آورده است. در ادامه دو گروه فردی و گروهی توضیح داده می شود.

عوامل ایجاد کننده استرس در سازمان

الف - عوامل فردی :

تعارض در نقش، یکی از عوامل ایجاد کننده استرس فردی به شمار می آید. هر فردی در زندگی دارای نقشهای متفاوتی است؛ بعنوان مثال رئیس یا مرئوس در سازمان، به عنوان پدر، مادر یا فرزند در خانواده، بعنوان عضو یک انجمن نقشهای متفاوتی دارد. ایفای این نقشها برای هر انسانی طبیعی است اما، مشکل زمانی آغاز می شود که نقشهای مذکور متعارض واقع شود، در این هنگام است که تعارض بصورت عامل ایجاد کننده استرس عمل خواهد کرد. بطور مثال : اگر با یک فرد نقش پدر مهربان و عاطفی بودن را ایجاد و نقش رئیس خشونت را ضروری سازد ممکن است این تعارض موجب فشار عصبی در وی گردد. تعارض در اهداف فردی نیز ممکن است عامل فشار عصبی واقع شود. تعارض ناشی از عوامل فردی را می توان به سه نوع تقسیم کرد، که عبارت اند از:
1.    تعارض خواست- خواست
2.    تعارض خواست- ناخواست
3.    تعارض ناخواست- ناخواست

تعارض خواست- خواست در اهدف، زمانی پیش می آید که انسان چند هدف مطلوب و دلخواه دارد اما نمی تواند تمامی آنها را با هم تحقق بخشد، مثلاً در عمل مقابل واژه دلخواه قرار گرفته و نمی داند کدامیک را انتخاب نماید که ممکن است دچار فشار عصبی گردد.

تعارض خواست- ناخواست زمانی پیش می آید که فرد می خواهد از دو طرف احتراز ورزد که امکان احتراز از هر دوی آنها وجود ندارد. تعارض ناخواست - ناخواست نیز همانند کارگری که از بی کار شدن بیزار است و در همین حال از کار در محیط سازمان هم دل خوشی ندارد.

از جمله عوامل ایجاد کننده استرس فردی می توان به اتفاقات و تغیرات غیر منتظره در زندگی شخصی نیز اشاره کرد. بعنوان مثال: مشکلات خانوادگی چون جدایی از همسر، مرگ نزدیکان و عزیزان نمونه عواملی هستند که فرد را دچار استرس نمایند. البته باید در نظر داشت که شخصیت و روحیه افراد در دچار شدن به استرس بسیار موثر می باشد. از این رو در مورد شخصیت و ارتباط آن با فشار عصبی تخقیقات مختلفی انجام شده است و تقسیم بندی هایی در زمینه شخصیت بعمل آمده است. در یکی از این تقسیمات در مورد شخصیت دو گونه - الف - و - ب - برای شخصیت یاد شده است که هر یک واکنش های خاصی نسبت به استرس از خود نشان می دهند.

الف - - خصوصیات غالب افرادی که دارای شخصیت نوع - الف - هستند عبارتند از :

-1  بیش از حد کار می نمایند و حتی روزهای تعطیل و استراحت را نیز صرف کار می نمایند.

-2  تحت فشار موعدها در مهلت های انجام کار قرار می گیرند و برای به موقع انجام شدن کارها نگرانی پیدا می کنند.

-3 اغلب با خود و دیگران در رقابت هستند و استانداردهای هدف بالایی را برگزیده و می کوشند هر طور شده به آنها دست پیدا کنند.

-4 آرامش و سکون ندارند و دائم بیقرار هستند.

-5  اغلب مضطرب هستند و قادر به ایجاد آرامش برای خویشتن نیستند.

-6 اغلب اوقات چند هدف را تواماً انتخاب نموده و سعی می کنند آنها را با هم انجام دهند.

- 7 ناشکیبا هستند و غالباً پرخاشخو و خشن می نمایند.

ب - - خصوصیات کسانی که دارای شخصیت نوع - ب - هستند مخالف خصوصیات نوع - الف - است :

-1 شکیبا وخونسرد هستند.

-2 در برخوردها و مراوداتشان ملایم هستند.

-3 برای تفریح کار می کنند نه برای برنده شدن.

-4 نسبت به موعدهای کاری خیلی حساسیت نشان نمی دهند.

-5 اهل رقابت نیستند.

-6  اهل لاف و گزاف نیستند.

-7 یک کار را سر فرصت انجام می دهند و بعد از فراغت از آن به کار بعدی می پردازند. همانطورکه از خصوصیات این گونه شخصیت برمی آید گونه - الف - زمینه مساعدتری برای ابتلاء به فشار عصبی دارد. در حالی که شخصیت گونه - ب - در مقابل استرس مقاوم تر است و نسبت به آن مصونیت بیشتری دارد.

ب - عوامل ایجاد کننده استرس گروهی :

از جمله عوامل ایجاد کننده استرس گروهی میتوان به تعارضاتی که بین افراد و گروهها در سازمان اتفاق می افتد، اشاره کرد به عنوان مثال عضویت فرد در گروهی که با افراد گروه مذکور هیچگونه تجانسی ندارد. هدفهای متعارض بین رئیس و مرئوس، کارگر و کارفرما، ارباب رجوع و کارمند هم می تواند جزء عوامل ایجاد کننده استرس گروهی بشمار آید. ارتباطات در صورتی که فرد خود و دیگران را بدرستی بشناسد و درک کند، کمتر دچار استرس می شود، در حالیکه در صورت عدم شناخت خود یا دیگران و یا عدم آگاهی از خود و دیگران و امکان تعارض بسیار زیاد است.

عوامل استرس زای محیطی

الف: عوامل ایجاد کننده استرس درون سازمانی :

این عوامل را می توان نوعی عامل موجد استرس گروهی بشمار آورد، زیرا در سازمان ایجاد می گردد و از روابط جمعی در سازمان حاصل می شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید