بخشی از مقاله

چکیده

در مورد ساختار کلی شاهنامه نظرات متفاوتی ایراد شده است. برخی شاهنامه را به سه بخش اسطورهاي، حماسی و تاریخی تقسیم کردهاند. برخی دیگر شاهنامه را داراي دو بخش اسطورهاي و تاریخی میدانند. اما در این مقاله سعی ما این است که ساختار کلی شاهنامه را با قرائتی توحیدي و بر مبناي سیرت پادشاهان تقسیمبندي کنیم. از آنجا که قرائت به متن به عنوان یک نظام مینگرد و در پی کشف اجزاء متن و روابط میان آنهاست، وقتی ما از این دیدگاه به شاهنامه مینگریم، این متن به دو بخش متفاوت و متضاد تقسیم میشود.

در یک بخش آن که از کیومرث آغاز میشود و به جمشید میانجامد، پادشاهانی خداپرست هستند که بنا بر سیرتشان از خود پرستی به دوراند و حکومت آنها در راستاي خدمت به خلق میباشد. اما در بخش دیگر سیرت پادشاهان این چنین نیست و مبناي کار آنها بر خودپرستی - که نقطهي مقابل خدا پرستی و توحید است - ، قرار دارد. این بخش از نیمه دوم سلطنت جمشید و با انانیت او آغاز میشود و تا پایان شاهنامه ادامه دارد.

مقدمه

در مورد ساختار کلی شاهنامه نظرات مختلف و متفاوتی ایراد شده است. برخی شاهنامه را داراي سه بخش اسطورهاي، حماسی و تاریخی میدانند و برخی دیگر این متن را به دو بخش اسطورهاي و تاریخی تقسیم میکنند. با توجه به اینکه »ساختارگرایی به وسیع ترین مفهوم آن، روش جستجوي واقعیت نه در اشیاي منفرد که در روابط میان آنهاست - « اسکولز،. - 18 : 1379 سعی ما این است که ساختار کلی شاهنامه را با قرائتی توحیدي و بر اساس سیرت پادشاهان به دست آوریم. زیرا »قرائت با اثر ادبی به عنوان یک نظام روبرو میشود و در صدد ایضاح روابط میان اجزا گوناگون آن برمیآید - « اسکولز، . - 7913:203 به این منظور ما باید ابتدا تعریف خود را از توحید مشخص کنیم. سپس بر مبناي آن و با توجه به سیرت پادشاهان، افراد و به تبع آن حکومتهاي موحد و مشرك را معلوم کنیم.

توحید در نظر ما همان تسلیم بی چون و چراي حق بودن و دور بودن از خود پرستی است. بنا به قول امیرالمؤمنین بهترین بندهي خدا کسی است که »در برابر خداوند خود را به گونهاي تسلیم کرد که هر فرمان او را انجام میدهد - « نهج البلاغه، خطبه: . - 87 و حقیقت توحید آن بود که بنده چون هیکلی شود اندر جریان تصرف تقدیر حق اندر مجاري قدرتش، خالی از اختیار و ارادت خود، اندر دریاي توحید وي به فناي نفس خویش - هجویري،414: 1389 و قشیري، . - 524 :1387 بنابراین هر کس که در سیرت خود از خود پرستی به دور باشد و از برتري جویی به دیگران و انانیت پرهیز کند و تسلیم امر حق باشد در نظر ما فردي موحد است و در نتیجه حکومت او بر مبناي توحید است. اما اگر شخصی سیرتش بر مبناي خود پرستی باشد. حکومت این شخص در نظر ما حکومت شرك است و در نتیجه، آن حکومت نامشروع میباشد.

پیشینه پژوهش

حمیدیان به قول خود به ناچار تقسیم بندي شاهنامه را به سه دوره اساطیري، حماسی و تاریخی را میپذیرد و در مورد دورهي تاریخی میگوید که بهتر است این دوره را » تاریخ گونه « یا » تاریخ وار « بدانیم - حمیدیان، . - 4 : 1383 ذبیح اله صفا: شاهنامه را تاریخ ایران قدیماز آغاز تمدن نژاد ایرانی تا انقراض حکومت او به دست اعراب میداند که به پنجاه دورهي شاهی تقسیم شده است. او شاهنامه را به سه دورهي اساطیري، پهلوانی و تاریخی تقسیم کرده است.

به نظر او دورهي پهلوانی، با قیام کاوه و فریدون آغازمیشود و تا عهد بهمن ادامه مییابد. عهد دارا داراي دورهي واقعی و تاریخی است - صفا، . - 211 -206 : 1369 مسکوب نیز شاهنامه را اثري با سه بخش اساطیري، پهلوانی و تاریخی دانسته است - مسکوب، 114 : 1384 - . بهمن سرکاراتی شاهنامه را دو بخش دانسته است: اسطورهاي و تاریخی - سرکاراتی، . - 71 : 1378 مالمیر نیز در مقالهي ساختار فنی شاهنامه وجود این دو بخش را تأیید میکند - مالمیر، . - 209 : 1387

آغاز خلقت و ویژگی رهبر موحد

آدم از میوه درخت ممنوعه میل نمود و به زمین فرستاده شد. تا راهبر مردم باشد. » آن درخت، درخت علم بود، یعنی علم خیر و شر - « ابوالفتوح رازي، - 220 /1 : 1377 و آن درختی است که هر کس از آن به إذن خدا بخورد بدون تعلم به او علوم اولین و آخرین، الهام می گردد در روایتی دیگر آمده که آن درخت عبارت بوده از علم محمد و آل او - ع - - طباطبایی ، . - 217/1 :1371 علاوه بر این در عهد عتیق چنین آمده است » و خداوند خدا هر درخت خوش نما و بخوردن نیکو از زمین رویانید و هم درخت حیات در وسط باغ و درخت دانستن نیک و بد را - ... - 10 و خداوند خدا آدم را امر فرموده گفت که از تمامی درختان مختاري که بخوري - - 17 اما از درخت دانش نیک و بد مخور... - « کتاب مقدس عهد عتیق و عهد جدید ، :1380 فصل دوم ص 4 و - 5 پس از این واقعه بود که خداوند از میان همان انسان ها افرادي را برگزید تا با علم و آگاهی خود جانشین او باشند و مردم را در راه حق نگه دارند و از ظلم و بی عدالتی بترسانند و هماره هم سرپرست و رهبر، هم دوست و رفیق مردم باشند.

یعنی خداگونه باشند زیرا خداوند خود را در کتاب خویش قرآن کریم » ولی « یعنی هم سرپرست و صاحب و هم رفیق و دوست کسانی میداند که ایمان آورده و آنها را از تاریکی ها به سوي نور خارج می کند. االله ولی الذین آمنو یخرجهم من الظلمات الی نور، قرآن - بقره ، آیه : . - 257 براي اثبات این معانی از کلمه » ولی « می توان به کتب و تفاسیر ذیل مراجعه کرد - فرهنگ نفیسی 3890/5 :1334 و تفسیر ابوالفتوح رازي، 416/3 :1381 و تفسیر فیض کاشانی ، 496/1 :1385 و تفسیر طبرسی، 116 /3 :1350 و فرهنگ متین، 1621 : 1384 و انوري : 1382 ج 8276 /8 و دهخدا، : 1334 ج . - 254 -255 /49 در این آیه به خوبی به ما نشان داده می شود که خداوند هم رهبر و سرپرست مومنان است و هم رفیق و دوست آنهاست. یعنی اگر فردي در این آیه » ولی « را تنها به معناي سرپرست و صاحب یا رهبر گرفته دچار تساهل و تسامح گردیده و اگر هم فقط به معناي دوست، رفیق و یار فرض کرده باز هم تسامح به خرج داده است. زیرا آنگونه که از کلمه » ولی « فهمیده میشود حاوي تمامی این معانی میباشد یعنی رهبري که دوست است، و سرپرستی که یار است.

الف- دوران کیومرث

در متن شاهنامه کیومرث به عنوان یک پادشاه اسطورهاي داراي این سیرت و این شیوهي رهبري و مردم داري میباشد. کیومرث، شاه، پدر و رفیق مردم است. کیومرث پادشاهی است که انس و دیو و دد همه زیر فرمان او هستند. اما در عین حال او همچون دیگر افراد جامعهي خویش میزید - فردوسی، . - 28 : 1388 این دوران، دوران طلایی ما ایرانیان است که به وضوح در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی آمده است.

چنین گفت که آیین تخت و کلاه    کیومرث آورد و او بود پادشاه

چو آمد به برج حمل آفتاب    جهان گشت با فر و آیین و آب

کیومرث شد بر جهان کد خداي    نخستین به کوه اندرون ساخت جاي

سر بخت و تختش بر آمد به کوه       پلنگینه پوشید خود با گروه

از او اندر آمد همی پرورش       که پوشیدنی نو بد و نو خورش

به گیتی درون سال سی شاه بود       به خوبی چو خورشید بر گاه بود

همی تافت زو فرّ شاهنشهی      چو ماه دو هفته ز سرو سهی

دد و دام و هر جانور کش بدید      ز گیتی به نزدیک او آرمید

دو تا می شدندي بر تخت او     از آن بر شده فره و بخت او

- همان: - 29/1

با توجه به ابیات ایراد شده در فوق، به خوبی میتوان این نکات را دریافت که پادشاه اسطورهاي ایران زمین، سمبل و نماد بی چون و چراي یک رهبر روحانی می باشد. زیرا همچون دیگر افراد قبیله » پلنگینه « می پوشد و به آنها نیز میپوشاند و افراد قبیله اش را » پرورش « میدهد و براي آنها » خورش نو « و جدید پدید میآورد. این همان دوران زیبا و طلایی است که در اسطوره نمودار گشته است. این دوران چنان زیباست که حتی حکیم بزرگ چین لائوتزو خواهان و آرزومند این دوران و این چنین رهبرانی است آنجا که میگوید: » فرزانه بالاتر از دیگران است/ در حالی که کسی احساس کوچکی نمی کند/ او جلوتر از دیگران است/ در حالی که کسی احساس زیر دست بودن نمی کند - « لائوتزو، . - 66 : 1388 و در جایی دیگر این حکیم بزرگ رهبر آرمانی را اینگونه توصیف میکند »

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید