بخشی از مقاله
بررسی و تحلیل مبانی رقابت اقتصادي از منظر توحیدي با تأکید بر آیات و روایات
چکیده
این پژوهش به مقایسه ي مبانی رقابت اقتصادي غرب و اسلام می پردازد. در این مقاله ابتدا مفهوم "رقابت" در علوم رایج و در متون دینی (قرآن و روایات) بررسی شده است. سپس مبانی رقابت با روش توصـیفی - تحلیلـی در نظـام سـرمایه داري از منظـر اسـلامی تحلیل شده و تفاوت هاي مبنایی آن ها بیان شده است. نتیجه آنکه مفهوم "رقابت" از منظر توحیدي به معناي مسـابقه اي نیسـت که مستلزم برد و باخت انسان ها از یکدیگر باشد. لذا در حالت ایده آل مبتنی بر نگرش توحیدي، رقابت اقتصادي بـا هـدف اسـتفاده بیشتر از منابع مشترك یا کسب سهم بازار از رقبا معنادار نیست. اما در شرایط کنونی مبنی بر پذیرش مطلوبیت رقابت به دلیل برخی مزایاي آن، بر ضرورت ارائه چهارچوب رقابت اقتصادي سالم مبتنی بر اصول مستخرج از آیات و روایات و نیز قواعد کلی فقهی چـون قاعده »لاضرر« و »نفی سبیل« تأکید شده است.
کلمات کلیدي
رقابت اقتصادي، لاضرر، نظام سرمایه داري، نگرش اسلامی
.1 مقدمه
در ادبیـات علـم اقتصـاد بحـث هـاي فراوانـی در زمینـه ي سـاختار بـازار وجـود دارد. سـاختار بـازار شـامل اجزائـی چـون تولیـد کننـدگان، توزیـع کننـدگان، تـأمین کننـدگان، رقبـاي بالفعـل و بـالقوه و خریـداران بـه عـلاوه روابطی که با دیگـر عناصـر برقـرار مـی کننـد مـی باشـد. وجـود ایـن عناصـر و روابـط آنـان بـا یکـدیگر ضـامن بقـاي کسـب و کـار و حفـظ هویـت آن در محـیط صـنعت و بـازار مربوطـه مـی باشـد. یـک بنگـاه در بـازار مـی توانـد داراي اقســام مختلــف رابطــه، بــا هــر کــدام از بنگــاه هــا در بــازار باشــد. مــثلا بنگــاهی در صــنف خــود بــا بنگــاهی دیگــر
"ائـتلاف" کـرده و در حـال "رقابـت" بـا بنگـاهی دیگــر و در حـال "همکـاري" بـا بنگــاه سـوم باشـد. همچنـین ایـن
روابـط مـی توانـد بـین انـواع عناصـر بـازار نیـز برقـرار باشـد. یکـی از اقسـام ایـن روابـط "رقابـت" در میـان عـاملان اقتصـادي اسـت. امـروزه در راسـتاي رشـد صـنعتی، گـرایش زیـادي بـراي ارتقـاي بهـره وري وجـود دارد؛ چـون در طول زمان با کاهش نسـبی منـابع طبیعـی و کنتـرل رشـد جمعیـت، تنهـا راه چـاره بـراي رشـد تولیـد دسـت یـافتن به بهره وري بـالاتر اسـت. از جملـه عـواملی کـه در راسـتاي افـزایش بهـره وري مـورد توجـه محققـین مختلـف قـرار گرفته و با سـاختار بـازار ارتبـاط دارد رقابـت اسـت.[1] لـذا رقـابتی شـدن فعالیـت هـا و بازارهـا بـه عنـوان راه بـرون رفت از دام ناکارایی و توسعه نیـافتگی اهمیـت مـی یابـد..[2] لازم بـه ذکـر اسـت در حـالی کـه دفـاع از رقابـت بـراي رسیدن به نوآوري و بهـره وري در ادبیـات اصـیل اقتصـادي ریشـه دارد، امـا دیـدگاه هـاي مخـالفی نیـز وجـود دارنـد که رقابت را سـاختار مناسـبی بـراي رشـد و بهـره وري نمـی داننـد.[3] چـرا کـه رقابـت در اقتصـاد سـرمایه داري بـه مفهوم کوشش بـراي پیـروزي بـر رقیـب در دسـتیابی بـه امتیازهـاي اقتصـادي[4] تجلـی نـوعی داروینیسـم اجتمـاعی معرفی شده است. یکی از اثرهـاي منفـی رقابـت داروینیسـتی در بـازار ایـن اسـت کـه قـوي ضـعیف را شکسـت داده،
وي را از بازار بیرون رانـده و از نظـر اقتصـادي نـابودش مـی کنـد. بـه همـین علـت رقابـت یکـی از علـت هـاي پدیـد آمدن انحصـار شـمرده شـده و همـین امـر منجـر بـه شـکل گیـري قـوانین ضـد انحصـار و ضـد رقابـت در کنگـره ي آمریکـا در اواخــر قــرن 19 شــد[5]ایــن قــوانین و قــوانین مابعـدش بــه تــدریج شــاخه اي از حقــوق اقتصــادي را بـا اهداف اقتصادي و غیر اقتصادي تحت عنوان حقوق رقابت شکل داند.
حقوق رقابـت بـه منظـور حفـظ و توسـعه رقابـت جهـت حمایـت از کـارآرایی اقتصـادي و افـزایش رفـاه مصـرفکننده ایجاد شده است. با وجـود ایـن بنیـان دقیق،فلسـفه و شـیوهء اجـرا و نظریـهءعلّـیاي کـه در پـس حقـوق رقابـت قـرار دارد تـا حـدي پیچیـده و ناشـناخته اسـت. پایـهء فکـري و چـارچوب مفهـومی حقـوق رقابـت ابتـدا در فضـاي فکـري نظریهء اقتصاد خرد نئوکلاسیکی ساخته و پرداخته شده است.[6]
در ایـن پــژوهش ابتــدا بــا مطالعــه اســنادي و کتابخانــه اي بــه بررســی ادبیــات موضــوع رقابــت و ذکــر مبــانی آن در علــوم اقتصــادي رایــج پرداختــه شــده اســت. ســپس ایــن مبــانی بــا رویکــردي تحلیلــی - انتقــادي از منظــر آیــات و روایات مورد بحث و بررسـی قـرار گرفتـه اسـت. در نهایـت نیـز جمـع بنـدي پیرامـون نگـرش برداشـت شـده از متـون اسلامی در مـورد رقابـت در دوسـاحت ایـده آل(جامعـه مبتنـی بـر نگـرش نـاب توحیـدي) و غیـر ایـده آل(مبتنـی بـر پذیرش مبانی علـوم رایـج) بیـان شـده اسـت. بنـابراین سـوالات اصـلی ایـن پـژوهش چنـین خواهنـد بـود: -1 رقابـت در علــوم اقتصــادي و بازرگــانی رایــج چــه معنــایی دارد؟ -2 رقابــت در اســلام چــه معنــایی دارد؟ -3 تفــاوت هــاي مبنایی مفهوم رقابت در دو رویکرد فوق چیست؟
2. مفهوم شناسی رقابت
2. .1 معناي رقابت
رقابت در لغت به معناي نگهبانی کردن، انتظار کشیدن و همچشمی کردن، کشمکش، هم گردنی، مبارزه و مسابقه آمده است[7]؛.[8] لفظ "رقابت" در زبان فارسی معادل واژه ي "competition" در انگلیسی بوده که ریشه ي لاتینی
آن به معناي باهم تلاش کردن، یعنی شرکت رقبا در یک مسابقه واحد با شرایط مشابه است. به نظر می رسد روح مشترك معانی گوناگون رقابت همانا تلاش براي تفوق و برتري است.
در اصطلاح اقتصادي نیز رقابت به معناي مبارزه براي برتري در زمینه ي افزایش مال و ثروت می باشد[9]که طی آن، گروهی براي دستیابی به امکانات اقتصادي با یکدیگر مبارزه می کنند و هر کدام در پیشی گرفتن بر دیگران می کوشند.
در فضاي کسب و کار و بازار، شکل این تلاش براي کسب سود برحسب شرایط بازار و شیوه هاي به کار گرفته شده متفاوت است.[10] روشن است که زیربناي رقابت به این معنا، اصالت دادن به تعقیب منافع شخصی به وسیله هر فرد است که شعار اصلی اقتصاددانان کلاسیک و نئوکلاسیک بود.[11] در تاریخ عقاید اقتصادي، دانشمندان و صاحبنظران تفاسیر گوناگونی از این مفهوم ارائه داده اند که در ادامه به آن اشاره می شود.
2,2 رقابت از نگاه صاحبنظران علم اقتصاد
1,2,2 رقابت آزاد از نگاه اسمیت
رقابت از منظر »آدام اسمیت« فعالیت و حرکتی است که فقط در وضعیتهاي »عدم تعادل«، یعنی هنگامی که برابري عرضه و تقاضا به هم میخورد پدید میآید. هنگامی که اضافه عرضهاي به وجود میآید، عرضه کنندگان براي تحمیل آن به دیگران با یکدیگر رقابت میکنند و برعکس، هرگاه عرضه کاهش مییابد متقاضیان به رقابت براي اختصاص دادن کالاهاي موجود به خود برمیخیزند[12] و نتیجه رقابت، در هر دو حالت، رسیدن به تعادل بین عرضه و تقاضا خواهد بود.
2,2,2 رقابت از منظر نئوکلاسیکها
از اواخر قرن نوزدهم با ظهور اقتصاددانان نئوکلاسیک، رقابت به طرز دیگري تعبیر شد. آنها رقابت را به ساختار وضع تعادلی بازار، تعریف میکردند. به عقیدة آنها، اگر در بازاري، فروشندگان بسیار با خریدارن متعددي معامله کنند و
هر کس از قیمتهایی که دیگران بر اساس آن خرید و فروش میکنند به خوبی آگاه باشند میتوان گفت رقابت وجود دارد.[13] دو شرطی که نئوکلاسیک ها براي رقابتی بودن بازار شمردند زیاد بودن رقیبان و آگاهی کامل از قیمتها بود.[14] جان بیتس کلارك4 نیز، مسألهتحرّك» کامل عوامل« را براي پیشگیري از انحصار و برقراري قیمت یگانه مطرح کرد. مشاهده میشود که آنچه در متون اقتصادي رایجخُرد به صورت مدل رقابت کامل مطرح میشود، همین مدلی است که از نئوکلاسیکها به صورت ساختار در وضعیت تعادلی بیان شد. برخلاف مدل کلاسیکی، در مدل نئوکلاسیکها رقابت را به صورت مفهوم ایستا مطرح شده است.کلارك بزرگترین مشکل نظریه نئوکلاسیک را ایستایی آن میدانست
[15]
3,2,2 فرآیند رقابتی تخریب خلاق: نظریه شومپیتر
شومپیتر از منتقدان جدي رقابت کامل نئوکلاسیکها قلمداد می شود. و رقابتی را که در آن مدل مطرح میشود سبب رکود و بیرونقی میدانست و رقابت پویا را در یک روند بلند مدت به جاي آن مطرح میکرد. به نظر او آنچهمهمّ است، عبارت است از رقابت در کالاهاي جدید، تکنولوژي جدید، منابع عرضههاي جدید و نوع جدید سازمان. این رقابت آنچنان موثرتر از انواع دیگر است که میتوان آن را به یک بمباران در مقایسه با فشار دادن یک درب تشبیه کرد... اهرم نیرومندي که سرانجام تولید را گسترش میدهد و قیمتها را پایین میآورد....[16]
بر اساس نظر شومپیتر، ابتدا ابداعی صورت میگیرد (خلاقیت) و انحصارگذرا را شکل میدهد و سودهاي انحصاري به ارمغان میآورد؛ آنگاه این ابداع پخش میشود؛ سپس در معرض ابداعات جدید قرار میگیرد که سودهاي انحصاري آنرا از بین میبرد (تخریب) و این جریان همچنان ادامه مییابد (رقابت دینامیک).[17] وي میگوید:این فرایند تخریب خلاق، اصل اساسی سرمایهداري است؛ چیزي است که سرمایهداري در آن خلاصه میشود .[18] البته رقابت به صورت فرایند تخریبخلاّق را که به جاي رقابت کامل مطرح میکرد نیز در بسیاري موارد زمینهساز بروز انحصار میدانست و درجهاي از انحصار را میپذیرفت. به دنبال نظریات او، نظریههاي جدیدي مانند »رقابت ناقص«5 و »رقابت انحصاري«6براي تبیین وضعیت جدید بازارهاي کشورهاي سرمایهداري مطرح شد.
4,2,2 نظریه هاي جدید
غیرواقعی بودن فروض رقابت کامل امري است که بسیاري از اقتصاددانان به آن اعتراف کردهاند. لذا نظریات أخیر در این عرصه مدلهاي جدید متعددي را که با واقعیتهاي خارجی مطابقت داشته باشد، جایگزین »رقابت کامل« کردند.
بروز این نظریات معلول این بود که مدل »رقابت کامل« نمیتوانست بروز انحصارهاي گوناگون را که در کشورهاي سرمایهداري پدید آمده بود توضیح دهد. براي مثال، اقتصاددانان مکتب اتریش براي تحلیلهاي خود از اصطلاحات مرسوم نظریه رقابت کامل (تعادل، عقلانیت،تحرّك، اطلاعات کامل و...) استفاده نکردند و به جاي آن، اصطلاحات جدیدي را جایگزین کردند.[19] هایک نیز به عنوان یکی از منتقدانجدّي »رقابت کامل نئوکلاسیکها« معتقد است که موضوع مورد بحث نظریه رقابت کامل، ربط چندانی به رقابت ندارد و حتی اگر وضعیت مفروض رقابت کاملواقعاً موجود باشد، که نیست، نه تنها تمام فعالیتهایی که رقابت کردن بر آنها دلالت دارد بیمعنا میشود، بلکه احراز این وضعیت چنین فعالیتهایی راعملاً غیر ممکن میسازد.[20] هایک فروض رقابت کامل را غیرواقعی میداند. دستیابی به اطلاعات کامل، از فروض نظریه رقابت کامل است؛ در حالیکه از نظر هایک شکل اصلیدقیقاً در اختیار نبودن این اطلاعات است.
همگنی کالاها، فرض دیگري است که هایک آن را نمیپذیرد. اگر رقابت را »کوشش براي به دست آوردن آن چه دیگران در به دست آوردن آن در همان زمان میکوشند« بدانیم، هایک میگوید: این امر در بازار رقابت کامل معنا ندارد؛ زیرا فرض بر این است که همه فروشندگان از تقاضاي همه خریداران شناخت کامل دارند.[21] از نظر او، رقابت داراي کارکردهاي سهگانه است که عبارتند از: