بخشی از مقاله
چکیده
این نوشتار می کوشد تا با معرفی جامعه شناسی قرآنی به عنوان حلقه گمشده علوم اجتماعی، این دو مقوله را به یکدیگر نزدیک تر کند چراکه تنها از این مسیر است که جامعه شناسی می تواند، جامعه شناسی توحیدي را با مطالعه تفاوت موجود بین جوامع جایگزین کند. جامعه شناسی توحیدي کمک می کند تا جامعه شناسی بتواند جوامع انسانی را در زیر یک پرچم واحد تحلیل کند. در قرآن از جامعه تحت عنوان امه یاد شده است. در این آیات به شباهت امت ها به یکدیگر، در عین چندگانه بودن امت ها، یکسان بودن سرشت جوامع، تولد و مرگ جامعه، سرنوشت تعیین شده جوامع در عین قدرت مردم در تغییر سرنوشت خویش، برتري برخی جوامع بر برخی دیگر، لزوم بررسی وضع جوامع پیشین و سرگذشت آن ها، هدایت همه جوامع توسط خداي یکتا از راه شریعت، جدال بین حقیقت و باطل در جوامع، تفاوت جوامع در انتخاب هدایت یا ضلالت و لزوم توجه به جامعه معیار براي رسیدن به تمدن توحیدي اشاره دارند. از این رو می توان گفت، جامعه باید جامعه توحیدي باشد. جامعه توحیدي، اجتماعی است که در آن، انسان از قید بندگی انسان آزاد است و بهرهکشی انسان از انسان پایان یافته است.
کلید واژه: جامعه، قرآن، جامعه شناسی توحیدي.
مقدمه
با وجود اهمیت مبحث توحید در جامعه شناسی دینی و روان شناسی دینی، این حوزه در مطالعات اجتماعی و روان شناسی معاصر هم چنان موضوعی است که کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. افول جامعه شناسی کلاسیک پیامد دگرگونی زندگی و خود عمل اجتماعی است. از لحاظ تاریخی، در طول دهه هاى 1960 و 1970 و با جنبش آزادى بیان در کالیفرنیا و از آن مهم تر، جنبش دانشجویی 1968 فرانسه بود که تحولات و دگرگونی هایی در جامعه، فرهنگ و درنتیجه تمدن پدید آمد - تورن، - 193- 184 :1385؛ باوجود این تحولات از سالها پیش دانشمندان علوم اجتماعی ملامت شده اند که چرا به مبانی علم خود نیندیشیده اند. در گذشته بزرگان علم بویژه در جامعه شناسی بر این باور بودند که ادیان الهی نابودشدنی هستند اما با گذشت زمان دریافتند که علم حقیقی با دین منافاتی ندارد - تنهایی، -7 :1381 . - 16
بنابراین براي علم قدم اول شناخت حقیقت و تعریف درستی از آن است. در علوم اجتماعی، درباره حقیقت دیدگاههاي متفاوتی وجود دارد: اثبات گرایان منطقی مدعی بودند که احکام مابعدالطبیعی بی معنا هستند زیرا نه تنها قدرت تحلیل ندارد بلکه با تجربه حسی اثبات یا نفی نمی شوند. افرادي مانند ویتگنشتاین در طراحی خود از نظریه اجتماعی در رأس مکتب تحلیل زبانی در” تراکتاتوس “نشان دادند که واقعیت گالیله اي شناخته نخواهد شد، مگر از طریق مفهوم سازي و مفهوم سازي فعالیتی آشکارا زبانی است. از نظر ویتگنشتاین، زبان که ابزار اصلی براي درك واقعیت است نوعی بازي است که قواعدي یکسره مهارگسیخته دارد و قابل قضاوت نیست - ویتگنشتاین، . - 1379 سوسور نشان داد که معناي هر واژه در رابطه با متن قابل فهم است اما از دید پوپر هیچ شناختی قابل حصول نیست و شناخت ما متعلق به بخشی و نه تمام واقعیت است - پوپر،. - 81 :1384 به نظر می رسد حقیقت امري است که براي یک عقیده یا یک فکر حاصل می شود و وصف ثابتی نیست که حتی براي بیش از یک نفر معتبر باشد، چرا که مقتضاي عملی شناخت از فردي به فرد دیگر متفاوت است.
توجه به جامعه شناسی دینی که از دورکیم آغاز می شود در ایران نیز مغفول نمانده است. حکمت متعالیه، که توسط ابن سینا مطرح و با ملا صدرا به تکامل رسید، ساحت انسانی را واجد آگاهی و قصد می داند که اعمال و کنشهاي انسان مسبوق بدانهاست. بنابراین، موضوعات علوم اجتماعی نیز در نگا ه حکمت متعالیه، پدیده هاي نیتمند خواهد بود. بنابراین، انسان به واسطه به کار انداختن قواي فعاله خود، یک سلسله مفاهیم و افکار اعتباري تهیه میکند؛ سپس بعد این مفاهیم و معانی را به کنشهاي خود ملحق می سازد - مطهري، - 430 -413 : 1387 از نظر ملا صدرا این برهان است که ما را به حق می رساند، وي مراتب وجودي انسان را با مراتب وجود عالم ، هماهنگ می داند - صدرالمتألهین،
. - 100 : 1378 در نگاه حکمت متعالیه یا نظریه اجتماعی صدرایی، نظام معنایی توحیدي یگانه نظامی است که با عقل آینه گون و با فعال ساختن قواي عقل نظري وعملی، در پرتو اتحاد علم، عالم و معلوم، به مدد حرکت جوهري انسان می توان بدان دست یافت. نظام هاي معنایی دیگري نیز هستند که با زاویه اي که نسبت به چنین نظام معنایی دارند، در افق خیال متصل انسانی شکل میگیرند. نظام هاي معنایی همان سپهرهاي معنایی اند که پس از تنزل در فعل و کنش انسانی، ساختارها، نمادها و ارتباطات انسانی را شکل میدهند.این ساختارها و نمادهاي انسانی، نقشِ اعداد را براي