بخشی از مقاله

چکیده

در شاهنامهی فردوسی، موضوعات گوناگونی وجود دارد که اهمّیت فراوانی دارند و در این میان »خطابه« یکی از موضوعاتی است که از درخشش ویژهای برخوردار است. خطابه، نقشهای گوناگونی را در داستانهای حماسی شاهنامه رقم زده و مضامین مختلفی را به خود اختصاص داده است. در مقالهی پیش رو، »خطابههای پادشاهان« در شاهنامهی فردوسی از دو منظر موضوع و لحن بررسی می-شود. شاهان در مواقع مختلف و در شرایط گوناگون، شروع به خطابه می کردند و مقصود خود را از این طریق به زیردستان منتقل می کردند. در شاهنامه اکثر پادشاهان در هنگام جلوس و به تخت نشستن، شروع به سخنرانی میکردند و یا درباره عدالت و دادورزی، بخشش به مردمان داد سخن می-دادهاند. گاهی نیز قبل از شروع جنگ و یا در حین جنگ به خطابه می پرداختند و افراد خود را به کینهتوزی و خونخواهی تشویق میکردند.

گاه لحن خطابهها آمرانه بود اما غرض امر نیست بلکه در پرده امر بازگو شده است و گاهی نیز که لحظه مرگ آنها فرا می رسید به وصیت زیردستان با لحنی تعلیمی-اندرزی به پند و اندرز آنان می پرداختند گاه موضوع خطابه ها مفاخره است و پادشاه خود را برتر از همه میداندو یا با انجمنی که متشکّل از موبدان، خردمندان، پهلوانان و بزرگان بود در امور مختلف مشورت می کردند. در این مقاله که به شیوهی کتابخانهای انجام شده و اهمّیت آن در شناخت وضع سخنوری در ایران باستان و آشنایی با موضوعات و لحن های خطبههای پادشاهان در شاهنامهی فردوسی است، محور خطبهها مورد بررسی قرار گرفته است.

واژگان کلیدی: خطابه، پادشاهان، فردوسی، شاهنامه، لحن، موضوع

مقدمه

در لغتنامه دهخدا ذیل واژه خطابه، معانی زیر آورده شده است: - -1»مصدر - خطبه خواندن، وعظ کردن -2 - اسم - سخنرانی، خطیبی -3 هر چه مفید اعتقاد غیر جازم بود و آن صناعتی است که با وجود وی ممکن باشد اقناع جمهور در آنچه که باید ایشان را بدان تصدیق حاصل آید به قدر امکان. یا فن خطابت. نزد قدما، یکی از بخش های علوم منطقیه است.« - دهخدا، :1373 ذیل واژه خطابه - از نظر زمخشری »خطابه از نظر لغت به معنی ایراد سخن در برابر فرد یا جمع است وخُطبه»به« ضمّنیز به همان »معناستخاء.« مثلاً گفته می شود: خَطَبَ الخاطبُ علی المنبرِ خطابهً و خُطبهً. - «زمخشری، - 14 :1953 خطابه در اصطلاح صناعتی است علمی، که به وسیله آن گوینده، شنونده را به سخن خود اقناع و برمنظور خویش ترغیب می کند تا در آن سخن برایش تصدیق حاصل شود. ارسطو در تعریف خطابه می گوید:

هی قُوﱠه تتکلف» الإقناعَ الممکنَ فی کلﱢ واحدٍ من الامورِ المُفرده؛ خطابه صناعتی است که توسط آن بتوان در هر امری از امور جزئی، دیگران در حدّ امکان، اقناع نمود. - «ارسطو، - 9 :1959 عالمی در کتاب »منطق« در تعریف خطابه آورده است:»خطابه یا خطبه یا وعظ، سخنی است برای تحریک مردم به انجام یا ترک عملی از طریق تحریک عواطف و اقناع آنها. در واقع، در خطابه پیش از آنکه اندیشه و فکر افراد مورد خطاب باشد، احساسات و عواطف آنها را مخاطب قرار می دهند. آیین سخنوری را خطابت می گویند. - «عالمی، - 59 :1389 خطابه با تعاریف فوق »یکی از صنعت های پنج گانه در علم منطق می باشد و با تعریف و کاربردی نزدیک به آن در ادبیات از شیوه های بلاغت می باشد.« - همان: - 59

بنابراینه ب طور کلّی میتوان گفت که غرض از خطابه و سخنوری همین دو نتیجه است که شنوندهسخن گوینده را بپذیرد و بر منظور او برانگیخته شود. » گویندهای که این فن را به کار میبرد خطیب و سخنور نامند و سخنی را که این فن در آن به کار برده شود خطبه، خطابه، نطق و گفتار خوانند. - «فروغی، - 9 :1388در ایران باستان، سخنرانی از طرف پادشاه در مقابل زیردستان از جمله لشکریان، موبدان، پهلوانان و...معمول بوده است و این امر در شاهنامه فردوسی نیز به وضوح دیده می شود. به همین منظور در پژوهش حاضر، خطابه های پادشاهان در شاهنامهی فردوسی بررسی شده است. این خطابهها در مفاهیم و لحن های مختلفی بیان شده اند.

موضوع خطابهها

در شاهنامهی فردوسی، خطابههای فراوانی از زبان پادشاهان وجود دارد که در آنها پادشاه، برای زیردستانِ خود سخنرانی میکند. موضوعات این سخنرانی ها متفاوت است. گاهی اوقات پادشاه، در هنگام جلوس و به پادشاهی رسیدن، شروع به سخنرانی می کند و در این هنگام، به قول فردوسی، مردم و جمعی از موبدان، لشکریان و پهلوانان بر وی آفرین می خوانند و یا با او همزبان میشوند. بعد از به سلطنت رسیدن نیز در امور مختلف دیگری به ایراد خطابه می پردازد. مثلاً قبل از جنگ برای لشکریان سخنرانی می کند و آنها را به جنگ و کینه توزی تشویق می کند و در خلال جنگ هم هر جا که نیاز باشد، شروع به سخنرانی می کند و درباره موضوعاتِ رخ داده صحبت می کند. در مواقع دیگری غیر از جنگ هم خطابههای فراوان دیگری در موضوعات مشورت و چاره جویی، نصیحت واندرز، دلجویی کردن و ... به چشم میخورد.

در ذیل، خطابههای پادشاهان در شاهنامهی فردوسی، با توجه به محتوی و مضمون، به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفتهاند.-1جلوس و تاجگذاری از خطابه هایی که در شاهنامه فردوسی وجود دارد، خطابههای پادشاهان هنگام جلوس است که ازاهمّیت زیادی برخوردار است.فردوسی در شاهنامه خود از همان آغاز حاکمیّت پادشاهان پیشدادی و اسطورهای که نخستین تشکّل-های بشری محسوب می شود، اولین حرکت پادشاه را بعد از نشستن بر تخت شاهی، سخنرانی برای درباریان و سپاهیان بیان می کند و این امر، نشان از این واقعیت می دهد که امر سخنوری از قدیمی-ترین ایام در ایران، اهمّیت خاصی داشته است.مطالب سخنرانیهای پادشاهان در شاهنامه، بنا به دوره ای که خطابه در آن ایراد میشود متفاوت است مثلاً در دوران اساطیری شاهنامه، خطبه از اهمیت کمتری برخوردار است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید