بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر با هدف ساخت و هنجاریابی مقیاس زیرساختهای مدیریت دانش انجام شده است. ابتدا مبانی نظری و تئوری مدیریت دانش بر مبنای نظریه های گوناگون و تحقیقات مختلف تدوین شد. پس از آن بر اساس نظریه های مختلف گویه هایی برای سنجش مدیریت دانش تهیه شد. روایی محتوایی گویه ها، با نظر خواهی از متخصصان مورد تأیید قرار گرفت.

پرسشنامه تهیه شده، در مرحله اول روی نمونه 100 نفری از کارکنان اجرا شد، در مرحله اول ضریب پایایی کم به دست آمد که بعد از حذف سؤالها ضریب پایایی آزمون 79 صدم به دست آمد. با توجه به همبستگی هر سؤال با کل آزمون که مقدار آن کمتر از 0/50 بود، 16 تا از سؤالها حذف شدند و 26 سؤال به عنوان سؤالهای پرسشنامه باقی ماند.

تحلیل عاملی سؤالات مدیریت دانش بیانگر این بود که بیش از 70 درصد واریانس مدیریت دانش، با مقیاس ساخته شده تبیین میشود. پس از چرخش عوامل، همبستگی میان هر سؤال با هر عامل در بهترین حالت مشخص گردید. که بر اساس آن شش عامل نامگذاری شدند. برای هنجاریابی، پرسشنامه روی 260 نفر از کارکنان اجرا و جدول نرم به تفکیک جنسیت تهیه شد. در نهایت می توان از این پرسشنامه برای اندازه گیری میزان استقرار مدیریت دانش سازمانها برای انجام پژوهش های گوناگون استفاده کرد.

کلمات کلیدی: مدیریت دانش، هنجاریابی و آموزش و پرورش

مقدمه

در جامعه فرا صنعتی امروزه دانش به یک منبع کلیدی اقتصاد تبدیل گردیده است. در رویارویی با رقابتهای جهانی و محیطهای پویا به سازمانها توصیه میشود که برای دسترسی به بازارهای جدید و فناوریهای نوین از تخصص و مهارتهای افرادی با استعدادهای متنوع بهره گیری کنند. سازمانهای سلسله مراتبی بزرگی که زمانی به لحاظ تسهیلات فیزیکی و زیرساختهای فناوری گسترده خویش رسوخ ناپذیر تلقی میشوند امروزه در پاسخ به بازارهای ناپایدار و نیز برآوردن نیازهای مشتریان، از حیث ارائه سریع کالاها و خدمات، با مشکل مواجه گردیده اند.

بنا بر نظر مدیران، برای بقا در محیطهای پیچیده و پویا ضروری است که سازمانها از چابکی و انعطاف پذیری لازم برخوردار باشند و نیز در اداره دانش به صورت کارا عمل کنند. معهذا، اکثر مدیران در درک جنبه های عملی مدیریت دانش با چالش های زیادی روبرو هستند - دانپورت و همکاران1، 1998، ص .13 - در سالهای اخیر، سازمانها و شرکتهای مختلف، پیوستن به روند دانش را آغاز کرده اند و مفاهیم جدیدی، مانند:

کار دانشی، دانشکار - دانشگر - ، مدیریت دانش، و سازمانهای دانشی، خبر از شدت یافتن این روند می دهند. پیتر دراکر2، با به کار گیری این واژگان، خبر از ایجاد نوع جدیدی از سازمان ها میدهد که در آنجا به جای قدرت بازو، قدرت ذهن حاکمیت دارد. بر اساس این نظریه، در آینده جوامعی میتوانند انتظار توسعه و پیشرفت را داشته باشند که از دانش بیشتری برخوردار باشند. به این ترتیب برخورداری از منابع طبیعی نمیتواند به اندازه دانش، مهم باشد. سازمان دانشی به توانمندیهایی دست مییابد که قادر است از نیروی اندک، قدرتی عظیم بسازد - ابطحی و صلواتی، 1385، ص . - 3

مفهوم دانش

قبل از توضیح مفهوم دانش، لازم است که بین »داده«2 و »اطلاعات«3 که کم و بیش القا کننده ی مفهوم دانش هستند، تفاوت قائل شویم. داده: دادهها اولین سطح از مدیریت دانش را تشکیل می دهند و عبارتند از ارقام، اعداد، نمودارها و نظایر اینها که به خودی خود تولید معنی نمیکنند - بارنی4، 1991، ص .100 - داده ها مجموعه واقعیتهای مجزا و عینی درباره حوادث، رویدادها یا واقعیتها و اشکال فاقد زمینه و تفسیر است - عدلی،1383، ص .2 -

اطلاعات: دومین سطح مدیریت دانش را اطلاعات تشکیل میدهد. اطلاعات داده های پردازش شده و حقایقی با مفهوم هستند که به توصیف و تعریف دادهها می پردازند. اطلاعات از قرار گرفتن داده ها در یک زمینه یا محیط خاص ایجاد میشود - کیدول5، 2000، ص .29 -

دانش: دانش در درون افراد وجود دارد و بخشی از پیچیدگی ندانسته های انسانی است. تبدیل داده ها به اطلاعات و سپس به دانش، محور اصلی مدیریت دانش است. پیچیدگی مفهوم دانش باعث شده است که دیدگاه های مختلفی از سوی صاحب نظران در خصوص آن شکل گیرد و بالطبع تعریفهای متعددی از دانش از سوی آنان ارائه شود - داور پناه،1384، ص .21 -

مدیریت دانش فرایند جذب و اخذ دانش حرفهای به وسیله متخصصان، کارشناسان و افراد حرفهای در سازمان است که نتایج آن موجب میشود تا این گروه از قدرت، اعتبار و استقلال در مقابل سازمان برخوردار گردند و دانش خود را در برابر ما به ازاء مناسبی در اختیار مدیریت قرار دهند. مدیریت دانش عرصهای است که مدیران سازمان و نیروهای دانشی در آن ایفای نقش میکند و حالت مطلوب زمانی به وجود میآید که این دانش در جهت اهداف سازمان ذخیره، بازیابی و بکار گرفته می شود - کوزمین6، 2000، ص .72 -

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید