بخشی از مقاله

چکیده

در پژوهش حاضر ضمن معرفی بهکارگیری مدیریت دانش در صنایع فولاد در جهان، تکنیکهای پیشرفته فناوری اطلاعات و نقش آنها در صنایع فولاد را ارائه میکند. بدین منظور تکنیکهای مؤثر در ایجاد دانش، سازماندهی، ذخیره و به اشتراک گذاری، نشر و انتقال دانش و در نهایت بهکارگیری آن در این صنعت میباشد. سپس با استفاده از جامعه آماری در صنایع مختلف فولادی، رابطه مدیریت دانش و ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات و نوآوری مورد پژوهش قرار گرفته است. روایی پرسشنامهها علاوه بر تائید توسط صاحبنظران صنعت فولاد، به روش تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرمافزار لیزرل بررسی و تأیید گردید. در پایان، میزان تأثیر ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدیریت دانش صنعت فولاد شامل زمینههای اجتماعیسازی، برونیسازی، ترکیب، درونیسازی، ذخیرهسازی، نشر و بهکارگیری دانش مشخص گردید.

مقدمه

فرایندهای مدیریت دانش را میتوان براساس نظریه نوناکا و تاکوچی [1] در مراحل مختلف شرح داد. این مراحل شامل: اجتماعیسازی، برونیسازی، ترکیب و درونیسازی میباشد. با استفاده از ابزارهای ترکیب و اجتماعی سازی، دانش موجود در صنعت فولاد مورد بررسی قرار میگیرد. برونیسازی و درونیسازی به شرکتهای صنعتی اجازه میدهد که دانش را به تصرف خود درآورند. پس از آن، این فرایندها امکان اشتراک آن دانش را با هدف اعمال در مدیریت فراهم میآید.

فناوری اطلاعات و ارتباطات اجازه توسعه اجتماعیسازی، برونیسازی، ترکیب شدن و درونیسازی فرایندها را میدهد. علاوه بر این، ترکیب تکنولوژیهای مختلف در هر فرایند مدیریت دانش، نیز قابل مشاهده است چرا که این فرایندها بسیار به یکدیگر نزدیک بوده و ارتباط دارند. همانگونه که در عمل، این فرایندها میتوانند به صورت همزمان با درجهای از پیچیدگی توسعه یابند. جهت سازماندهی دانش از مراحل ذخیرهسازی، نشر و بهکارگیری دانش استفاده میگردد. به طور کلی، سازمانها دو نوع دانش دارند که به عنوان دانش پیشزمینه و پسزمینه یا دانش صریح و ضمنی شناخته میشوند. یک سیستم مدیریت دانش، محیط مساعدی برای پرورش دانش و تجربه و محلی برای به اشتراکگذاری بهتر ایجاد میکند، به طوری که سازمان میتواند دانش جمعی خود را افزایش دهد.

این مسئله شامل ساخت ارتباطی مستقیم بین داراییهای فکری سازمان به صورت صریح - ثبت شده - و ضمنی - دانش شخصی - است [2] توجه به اهمیت موضوع دانش ضمنی افراد باتجربه و سابقه کاری بالا در صنعت بخصوص صنایع فولاد، با بهرهبرداری از این دانش، میتوان ارزش افزوده فراوانی به عملیات روزانه یک شرکت ارائه نمود. امروزه سازمانها دریافتهاند که برای انجام مؤثر کارهای خود، نیازمند یکپارچه کردن هر دو نوع دانش هستند.

از اینرو، در حال ایجاد روششناسی خاصی به منظور تبدیل دانش ضمنی به دانش صریح هستند که میتواند تدوین شده و درنتیجه، دیگران میتوانند آن را ثبت، ذخیره، منتقل، از آن استفاده و بر طبق آن عمل کنند. دانش صریح دانشی است که در اسناد، پایگاه دادهها، صفحات وب، و غیره تدوین یا نوشته شده و بر روی کامپیوترها ذخیره شده است. دانش ضمنی دانشی است که در کارگران به صورت "چگونگی انجام کار" که همان فوتوفن کار است، به وجود آمده است .[3]

این دانش صریح است که اکثر سازمانها سعی برای گرفتن، به دست آوردن، ایجاد، نفوذ، حفظ، تدوین، ذخیره، انتقال، مدیریت و به اشتراکگذاری آن میکنند. با توجه به سیسون [4] و برک [5]، دانش با این هدف به اشتراک گذاشته میشود که تمام افراد از آن بهرهمند شوند. اکرم و همکاران [6] مدل مجتمعی را برای آنالیز نوآوری توسعه دادند که در آن، از دانش و فناوری اطلاعات و ارتباطات بهرهگرفته شده است. نتایج آنها نشان داد که فناوری اطلاعات و ارتباطات به سازمان اجازه میدهد که با هدف بهبود توانایی و داراییهای دانش سازمانی، به مدیریت دانش بپردازد.

این امر باعث توسعه نوآوری در این سازمانها گردید. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر تکنیکهای فناوری اطلاعات و ارتباطات بر مدیریت دانش و نوآوری در صنعت فولاد میباشد. این تحقیق نشان می دهد که کدام تکنولوژیها و کدام فرایندهای مدیریت دانش برای یک شرکت با سابقه فعالیت در زمینه صنعت فولاد سودمندتر است و کدام میتواند بر نوآوری مؤثرتر باشد. در این تحقیق، تجزیه و تحلیل تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرایندهای مدیریت دانش در شرکتهای صنعتی فولادی انجام شده و مشخص خواهد شد که چگونه مدیریت دانش از طریق تأثیرات فناوری اطلاعات و ارتباطات، باعث افزایش نوآوری در این سازمانها میگردد.

فناوری اطلاعات و ارتباطات به فرایند تولید و توزیع دانش از طریق کدگذاری بیشتر و قابل انتقال نمودن دانش، تأثیر میگذارد، لذا انتظار می رود که سازمانهایی که از فناوری اطلاعات و ارتباطات استفاده می کنند، ظرفیت بیشتری برای نوآوری داشته باشند .[8 ,7] بر این اساس، از انواع مختلف ابزارهای فناوری اطلاعات و با تأکید بر فناوریهای ارتباطات استفاده میشود، مانند سیستمهای مدیریت و یا اتوماسیون فرآیندهای الکترونیکی، تحلیل دادهها، سرویسهای نشر الکترونیکی و ترکیبی از این ابزارها، مدیریت دانش مورد ارزیابی قرار گرفته و درنهایت تأثیر این ابزارها بر میزان نوآوری در صنعت فولاد تعیین میگردد.

تحقیقاتی که در صنایع فولاد آفریقای جنوبی انجام شده است نشان میدهد که جنبههای مختلف دانش، مدیریت دانش و یادگیری سازمانی با مزایای رقابتی پایدار ارتباط خاص دارد. دانش میتواند مزیت رقابتی پایدار در یک سازمان ایجاد کند، اگر برای تصمیمگیری ارزش افزوده، فعال کردن یادگیری و اعمال تصمیماتی نسبت به رقبای خود به طور موفقیتآمیزی از آن بهره ببرد .[9] در شرکت Arcelor Mittal شرکت فولاد شماره یک جهان که 330000 کارمند و در تنوع جغرافیایی 60 کشور در سراسر دنیا فعالیت میکند، از دادهکاوی، سیستمهای مبتنی بر دانش، شبیهسازی تکنیکهای بهینهسازی و وب معنایی، مطابق استاندارهای صنعت فولاد برای فعالیتهای مرتبط با خود استفاده میکند .[10]

روش تحقیق

با توجه به اینکه پژوهش حاضر به توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص توجه دارد میتوان آن را در زمره تحقیقات کاربردی قرار داد و تحقیق توصیفی - غیرآزمایشی - میباشد. این نوع پژوهش ها که برای شناسایی بیشتر روابط موجود و یاری دادن به فرآیند تصمیمگیری مورد استفاده قرار میگیرند، روش تحقیق پیمایشی میباشد .[11] با توجه به موضوع این پژوهش میتواند آن را جزء تحقیقات توصیفی از نوع پیمایشی به حساب آورد. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید