بخشی از مقاله

چکیده

در این مطالعه سازه های موثر بر تصمیم بهره برداران در خصوص روشهای گردآوری آب باران و هرزآبها مورد بررسی قرار گرفته است. منطقه مورد نظر بخش میمند از توابع استان فارس و جامعه آماری، بهره برداران آب کشاورزی در این بخش بود. در این پژوهش از روشهای کمی و کیفی استفاده شد. روش نمونه گیری در قسمت کمی تصادفی طبقه بندی چند مرحله ای و حجم نمونه 330 نفر بود. در قسمت کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 24 نفر از دو گروه آبخیزدار و غیرآبخیزدار انتخاب شدند. مدل رگرسیون چند گانه، قابلیت پیش بینی 58/9 درصدی متغیرهای مستقل را نشان داد.

متغیرهای وارد شده در این مدل شامل ویژگیهای تکنولوژیکی، دیدگاه نسبت به نقش تعاونی آبخیزداری، اهمیت آبخیزداری از دید بهره برداران، وسعت باغ دیم، دانش آبخیزداری، وسعت زراعت دیم بود. به منظور تعیین صحت درجه گروه بندی متغیرهای بررسی شده در میان دو گروه آبخیزدار و غیرآبخیزدار از تحلیل ممیزی استفاده شد، که صحت مدل 96/1 درصد به دست آمد و متغیرهای وارد شده در این مدل شامل میزان وام دریافتی، وسعت زراعت آبی، وسعت زراعت دیم، وسعت باغ آبی، وسعت باغ دیم، سن کشاورزان، سابقه انجام فعالیت های کشاورزی، تعداد سالهای تحصیل، دانش آبخیزداری، ویژگیهای تکنولوژیکی، دیدگاه نسبت به مشارکت، دیدگاه نسبت به تعاونی و ویژگیهای تصمیمات اجرایی بودند.

در زمینه ترغیب بهره برداران به اتخاذ تصمیمات آبخیزداری باید به انگیزاننده های کامرانی توجه شده و مشوقهایی متناسب با آنها ایجاد گردد و به منظور اتخاذ تصمیمات مناسب با پشتوانه اجرایی باید به انگیزاننده های زیستی و هویتی و مشوقهای متناسب با این نوع انگیزاننده ها توجه گردد. تعاونی آبخیزداری نقش بسیار مهمی در اتخاذ تصمیمات آبخیزداری داشته است، به همین دلیل مردم پیشنهاد توسعه فعالیتها و اعتبارات آن را مطرح کرده اند.

واژههای کلیدی: مدل تصمیم گیری، استان فارس، آبخیزدار و غیر آبخیزدار

مقدمه

یکی از مهم ترین فاکتورهای مورد نیاز برای ادامه حیات بخش کشاورزی آب می باشد. با توجه به قرارگرفتن ایران در نواحی خشک و نیمه خشک، مقدار بارندگی و حجم آب های ایران به اندازه کافی نیست و ریزش های جوی در همه جا به یک اندازه فرو نمی ریزد. مشکل آب در کشور ما علاوه بر کمبود ریزش های جوی، بالابودن میزان تبخیر است. یعنی بخش اعظم آبهای ناشی از بارندگی طی فرآیند تبخیر، از دسترس خارج می شوداز سوی دیگر در اغلب مناطق ایران، ریزش های جوی اکثراً در فصل بهار صورت می گیرد که نیاز چندانی به آب برای فعالیتهای کشاورزی نیست.

به طور کلی از مهم ترین مشکلات و بحرانهایی که پیرامون منابع آب وجود دارد، عبارتند از: توزیع نابرابر منابع آب، رشد جمعیت، تنشهای آبی، کمیابی وسیع منابع آب، سیل و خشکسالی  ما در ایران سالانه 400 میلیارد متر مکعب نزولات جوی داریم، اما 230 میلیارد متر مکعب آن از دسترس ما خارج می شود. این مقدار درصد قابل توجه و بزرگی است. به همین دلیل نیاز به اصلاح شیوه های بهره برداری و استفاده از منابع محدود آبی کشور بسیار جدی و حیاتی است.

بنابراین باید به دنبال استفاده از روشهایی باشیم که میزان آب از دسترس خارج شده را به حداقل کاهش دهد و از سوی دیگر راندمان آب در بخش کشاورزی نیز باید افزایش یابد تا از این طریق با ارتقای بهره وری آب، مصرف آب به عنوان یک کالای اقتصادی با ارزش کاهش یابد. در اینجا است که گردآوری باران و استفاده از تکنیکهای آبخیزداری اهمیت می یابند. در این مورد نقش انسان بسیار مهم می باشد و انسان با تصمیم گیری مناسب برای استفاده از این روشها، نقش مهمی در ارتقاء بهره وری آب و احیاء منابع آب تجدید شونده ایفا می کند.

کاهش سالانه منابع آب شیرین بین سالهای 1987 تا 2002 در جهان، 3 هزار و 807 میلیارد و 400 میلیون متر مکعب بوده که از این میزان 70 درصد مربوط به کشاورزی، 20 درصد مربوط به صنعت و 10 درصد مربوط به مصارف داخلی بوده است. این در حالی است که کاهش سالانه منابع داخلی آب شیرین در ایران 6/3 برابر استانداردها و شاخصهای جهانی است. در ایران کشاورزی عامل 91 درصد کاهش سالانه منابع آب شیرین است. طبق این گزارش کاهش سالانه منابع داخلی آب شیرین طی سالهای 1987 تا 2002 میلادی در جهان 9 درصد بوده، این رقم در کشور ما 56/7 درصد و معادل 72/9 میلیارد متر مکعب بوده است.

رستم آبادی دبیر کار گروه تخصصی منابع آب برنامه پنجم، در مقاله خود به سیاستهای کلی نظام در بخش آب و همچنین تاکیدات برنامه پنجم بر آبخیزداری و افزایش بهره وری آب اشاره کرده است: دو بند مهم از سیاستهای کلی نظام در بخش آب اینگونه است:بند سوم: افزایش میزان استحصال آب و به حداقل رساندن ضایعات طبیعی و غیر طبیعی آن در کشور از هر طریق ممکن. بند چهارم: تدوین برنامه جامع به منظور رعایت تناسب در اجرای طرحهای سد و آبخیزداری و آبخوان داری و شبکه های آبیاری و تجهیز و تسطیح اراضی و استفاده از آبهای غیر متعارف و ارتقای دانش و فنون و تقویت نقش مردم در استحصال و بهره برداری.

با توجه به اینکه 48 درصد از دشتهای کشور دارای بارندگی کمتر از 100 میلی متر می باشد، لذا به فرض اینکه نیمی از ای ن مساحت دارای بارندگی حدود 50-80 میلی متر باشد، در این شرایط می توان با استفاده از روشهای جمع آوری آب به کشت درخت و درختچه اقدام نمود.استان فارس به عنوان یکی از استانهای مطرح در زمینه انواع تولیدات کشاورزی و دامپروری، بیشتر از بسیاری از استانهای دیگر کشور در معرض مشکلات کم آبی و خشکسالی قرار دارد و نکته جالب توجه دیگر این است که با وجود ریزشهای جوی کم، سالانه مسئله سیل نیز استان را تهدید نموده و خسارتهایی به بخش کشاورزی وارد می نماید. به همین دلیل لازم است تا با برنامه ریزی های مناسب و با مشارکت مردم محلی، طرحهای جامع آبخیزداری به منظور گردآوری آب باران و هرزآبها به اجرا در آید.

بخش میمند یکی از مناطق مطرح در زمینه تولیدات باغبانی مانند انگور و گل محمدی در سطح کشور بوده و چند سالی است که به طور جدی با مسئله خشکسالی روبه رو شده است و به همین دلیل طرح جامع آبخیزداری در این منطقه به تصویب رسیده و در حال اجرا می باشد. اهمیت این موضوع در منطقه به حدی بوده است که طی چند سال اخیر طرح جامع آبخیزداری در این منطقه تصویب شده و به اجرا درآمده و همچنین یک تعاونی چند منظوره آبخیزداری فعال در منطقه وجود دارد. این پژوهش با اهداف زیر در این منطقه به اجرا درآمده است.

هدف کلی این پژوهش بررسی عوامل موثر بر تصمیم کشاورزان نسبت به بکارگیری روشهای مختلف گردآوری آب باران و هرز آبها در بخش میمند، به منظور ارائه راهکارهایی جهت آموزش و ترویج استفاده بهینه از منابع مختلف تامین آب در منطقه بوده است و اهداف اختصاصی آن عبارتند از: تعیین عوامل بازدارنده و عوامل پیش برنده برای تصمیم گیری در مورد روشهای گردآوری آب باران و هرزآبها در میان گروه های مختلف بهره برداران.

تعیین عوامل تاثیرگذار - بازدارنده و مساعد - بر تصمیم گیری کشاورزان در مورد روشهای گردآوری آب باران و هرز آبها، به تفکیک فاکتورهای اقتصادی، فردی مدیریتی، اجتماعی، محیطی، تکنولوژیکی، روانشناختی. تدوین الگوی تصمیم گیری مناسب با توجه به کلیه عوامل بازدارنده و عوامل مساعد و به تفکیک فاکتورهای اقتصادی، فردی، اجتماعی، تکنولوژیکی، محیطی، روانشناختی.ارائه توصیه هایی برای بهبود روشهای گردآوری آب باران و هرزآبهای مورد استفاده در منطقه و کمک به تصمیم گیری به موقع، دقیق و مفید از سوی کشاورزان، نسبت به مصرف بهینه آب کشاورزی.

روش شناسی

این پژوهش در دو مرحله انجام شد. مرحله نخست با تحقیقات کمی انجام شده و برای جمع آوری داده های مورد نیاز از تکنیک پیمایش استفاده گردیده است. درمرحله دوم از تحقیقات کیفی استفاده شده است. در این مرحله تکنیکهای مشارکتی مانند مصاحبه متمرکز بر گروه، تحلیل میدان نیرو - - FFA3 و 3C4 به کار رفته است. از روش کیفی به منظور تایید نتایج حاصل از پیمایش و همچنین پیدا کردن راهکارهای عملی استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه بهره برداران آب کشاورزی بخش میمند 4500 - نفر - بوده و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی چند مرحله ای با انتساب متناسب با حجم تعداد 330 نفر انتخاب شدند.

ابزار سنجش در مطالعه کمی پرسشنامه بوده، روایی صوری توسط اساتید بخش ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه شیراز تایید شده، برای سنجش پایایی از مطالعه راهنما در منطقه نوایگان داراب استفاده شد و آلفای کرونباخ برای شاخصهای مختلف مورد سنجش 0/63 تا 0/73 به دست آمد. در قسمت مطالعه کیفی روش نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند مورد استفاده قرار گرفت، در این قسمت 10 نفر آبخیزدار و 14 نفر غیرآبخیزدار انتخاب شدند، که در دو جلسه مجزا مورد مطالعه قرار گرفته و به منظور پی بردن به عواملی که بیشترین تاثیر را بر تصمیم آنها در مورد روشهای گردآوری آب باران و هرزآبها داشته اند، از روش تحلیل میدان نیرو - FFA - و به منظور ریشه یابی مناسب موانع یاد شده از روش C3 استفاده گردیده است.

در مجموع برای مطالعه کیفی 24 نفر از کشاورزان مورد مصاحبه قرار گرفته اند. عوامل زیادی بر درجه تصمیم گیری کشاورزان در خصوص روشهای گردآوری آب باران و هرزآبها تاثیر دارند که در قالب گروههای مختلف در چارچوب نظری این پژوهش ارائه شده اند.

عوامل محیطی

نوع گیاهان کشت شده، نوع و تعداد دام، نوع منابع تامین آب، بافت و کیفیت خاک،شیب زمین است.عوامل تکنولوژیکی،مزیت نسبی،سازگاری،پیچیدگی،آزمون پذیری،قابلیت رویت و... است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید