بخشی از مقاله

چکیده:

درتاریخ حیات علمی بشر، میان اندیشمندان شاخه های گوناگون علمی، افکارواندیشه های مشابهی به چشم می خوردکه ممکن است به صورت تواردیا تأثیر وتأثراز همدیگربه این اندیشه ها دست یافته باشند. مولوی جلال الدین بلخی شاعرانِاز عارف قرن هفتم هجری وهگل ازفیلسوفان مطرح قرن های هجدهم ونوزدهم میلادی هستندکه درآثار آن ها به نمونه هایی ازمفاهیم واندیشه های مشابه بر می خوریم. دراین نوشتار، ضمن بررسی اندیشه های مشترک این دوشخصیت علمی، به این نکته پرداخته شده است که مفاهیم مشترک درآثارآن ها ازنوع توارد نیست، بلکه با توجه به قدمت زمانی وشهرت جهانی مولانا، هگل دراثرآشنایی باعرفان، ازاندیشه های عرفانی این اندیشمند ایرانی، تأثیر پذیرفته وآنها را با ابزار رایج روزگار خویش - فلسفه و عقل - بیان نموده است.

کلیدواژهها: مولانا، اندیشه ها، هگل،مشترک.

مقدمه:
این جهان یک فکرتست از عقل کل                   عقل چون شاه است و صورت ها رسل - مولوی، - 978/2 :1375

انسان ها به جهت ویژگی هایی چون؛ ساختارجسمانی، ارگانیسم فیزیکی و سلولهای مغزی مشابه از نظرتفکرواندیشه نیز با هم اشترکاتی دارند. معلومات بشری ازسپیده دم تاریخ تا به امروز، روند رو به رشدی داشته است. دانشمندان شاخه های گوناگون علمی درکشف ودرک واقعیاتِ مشترک،معمولاَ یکی ازسه حالت زیر را داشته اند:-1 یکی ازمتفکران نسبت به دیگری سبقت داشته است ودیگران به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه ازاوتقلیدکرده اند.-2 یک متفکر از روی تحقیق ومتفکران دیگر با راهنمایی او به آن واقعیت مشترک دست یافته اند.-3 دو یا چند متفکر، بدون تأثیر پذیری ازهمدیگردرباره یک واقعیت به درک مشترک رسیده اندکه به آن "توارد افکار" می گویند. - جعفری، بی تا : - 76

مواردفوق زمینه ساز تکامل تکوینی تفکرواندیشه بشردرگذر زمان بوده است.دراین نوشتار،این سؤالات مطرح است که ارتباط مولانا وهگل واندیشه های مشترک آن ها ازکدام نوع است؟آیا هگل دربیان افکارفلسفی خویش ازاندیشه های عرفانی مولانا متأثر شده است یا اشتراکات فکری آن ها ازنوع توارد است؟ درصورت تأثیر پذیری هگل ازمولانا،عمده مفاهیم برگرفته او از اندیشه های مولانا، حول چه محورهایی می گردد؟پس ازاستناد به نمونه هایی ازاندیشه های مشترک آن دو و با توجه به قدمت تاریخی مولانا، می توان چنین فرضیه ای ارایه نمودکه رابطه مولانا وهگل واشتراکات فکری آن ها از نوع اول - سبقت مولانا برهگل وتقلیدآگاهانه یا نا آگاهانه هگل ازاو - می باشد.

زیرامولاناحدودپنج قرن قبل ازهگل می زیست. چنان که درمنابع تاریخی، سال ولادت او را 604 وسال وفاتش را 672 هجری - 1207- 1279 م - ذکر کرده اند - صفا، - 451 : 1372 علاوه برآن ، به جهت »تبحر هگل درعلم، حکمت وادب جدید و قدیم« و»آشنایی او باعرفایی چون؛ یاکوب بویمه واکهارت که رستگاری را در فنای خویش و بقای درحیات الهی می دانند - « هاشمی، - 89 :1383 بیشترمی توان به پرورش وتحلیل این فرضیه پرداخت. بنابراین به منظورتبیین واثبات این فرضیه با تتبع درآثارواندیشه های این دوشخصیت علمی به بررسی مفاهیم مشترک فکری آن ها می پردازیم.

پیشینه وضرورت تحقیق:

درباره مولاناوهگل، تاکنون آثار وتألیفات بسیاری نگاشته شده است. کمتردانشگاهی است که درآن، سالی چند رساله ومقاله درباره مولوی وآثارواندیشه هایش نوشته نشود.علاوه برآن،چندسالی است که دانشکده ادبیات دانشگاه شهیدمدنی آذربایجان، دوفصلنامه تخصصیِ مولوی پژوهی رامنتشر می کند. چندنمونهازمقالاتِ مرتبط بامولوی عبارتند از: »تجلی حق درمراتب هستی ازدیدگاه مولوی « ازحسن جعفری، »مرگ ازنگاه مولوی« ازشهباز محسنی، »غربت روح درمثنوی مولوی« ازسهیلاسلطانیان، »روایت شناسی داستان های مثنوی« ازعیسی امن خانی، »بررسی مقاله های عبدالحسین زرین کوب درباره مولاناوعطار«ازنرجس افشاری.

درمورد هگل نیزبه جهت افکارفلسفی وی و اهمیت فلسفه دردنیای معاصر،مقالات زیادی نوشته شده است.ازجمله؛ »هگل وتاریخ فلسفه« ازعلی مرادخانی، »فلسفه طبیعت هگل« ازمجیداکبری، »سمبولیسم ازنظرهگل وسنت گرایان« ازاحمدرضا معتمدی، و»مجموعه مقالات درباره هگل وفلسفه او« ازکریم مجتهدی ازنمونه هایی هستند که درمجلات به چشم می خورند. اما به رغم نظریه های گوناگون اندیشمندان در باب قرابت اندیشه های این دوشخصیت علمیبه، بررسیِ مقایسه ای افکار، اندیشه هاو نوع ارتباط آن ها باهمدیگر،کمترتوجه شده واندک مقالاتی چون؛ »دید گاه های مولانا وهگل درباره خدا« ازصالح حسن زاده، به چاپ رسیده است.

درحالی که درمحافل علمی درمورد اندیشه های مشابه آن ها، شور و هنگامه ای بس بزرگ بر پاست. به علاوه، گاه مشاهده وشنیده می شودکه گروهی، افکارمشترک آن دو را از نوع توارد می دانندو یا به صورت اجمالی وکلی می گویند؛ اندیشه های عرفانی مولانا،به نظریه های فلسفی هگل، نزدیک است. این موارد، نگارندگان را برآن داشت تاضرورت انجام تحقیقی رادراین زمینه احساس نمایند وبه اعتبار »لایکلف االله نفسا الاوسعها« - بقره : - 286 به اندازه توان خویش بامطالعه افکار و آثارشان به منظور تبیین مسأله و فرضیه فوق به بیان نمونه هایی از افکارمشترک عرفانی مولانا واندیشه های هگل بپردازند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید