بخشی از مقاله
چکیده
امام خمینی - ره - با دقت نظر و دانش عمیق سیاسی و الهی خویش، عوامل اساسی و بنیادین اختلافات موجود در امتهای اسلامی و مردم ایران را بررسی نموده و با درایت و دوراندیشیهای سیاسی و بهرههای معنوی وجودیشان، راهکارهای نظری و عملی متناسب با شرایط اجتماعی- سیاسی ملل اسلامی و مردم ایران ارائه داده ومدیریت نمودند تا از رهگذر این راهکارها به دفع تفرقهها و ایجاد همبستگی و اتحاد ملل اسلامی و مردم ایران نایل شود . این مقاله در دو قسمت اساسی تنظیم شده که هر قسمت نشان دهنده مرحله خاصی از فرایند پیاده شدن پروژه وحدت وهمبستگی درجهان اسلام است:
الف - اول، حرکت فکری فرهنگی; دوم، حرکت سیاسی عملی. هر یک از این دو قسمت دارای زیرمجموعه های متعددی است که شیوه های عملی دو حرکت نامبرده رامشخص می سازند.
ب - راهبردهای رهبری سیاسی: امام خمینی قدسسره طرح راهبردی تحقق » وحدت سیاسی جهان اسلام،«را در قالب یک نظریه سیاسی و تلقّی »وحدت« به عنوان امری راهبردی و استراتژیک، طی یک فرایند چهار مرحلهای به تصویر میکشد که شامل ایجاد بستر و شرایط مناسب برای تحقق وحدت، فعال شدن نخبگان سیاسی و مذهبی به عنوان مجریان وحدت، به کارگیری ابزارهای لازم برای حرکت در مسیر اتحاد سیاسی مسلمانان، و در نهایت، تشکیل »دولت بزرگ اسلامی« میشود. تشکیل حکومت اسلامی، التزام دولت اسلامی به داشتن روابط حسنه با دول مسلمان و تلاش در جهت رفع اختلافات و نیز حمایت از جنبشهای اسلامی استعمار ستیز در جهان اسلام را میتوان از جمله راهکارهای پیشنهادی حضرت امام خمینی - ره - در این زمینه برشمرد .
مقدّمه
انقلاب اسلامی ایران که تبلور اندیشه سیاسی رهبری این نهضت دینی است، با توجه به خصلت دینی و مکتبی خود به همان سان که در بعد نظری خود را در محدوده جغرافیایی خاص محصور ننموده و اهداف و آرمان سیاسی - اجتماعی فرا مرزی و جهان وطنی را طرح و پیریزی نموده است ; در حوزه عملی نیز استراتژی و سیاستگزاری عملی و عینی خویش را به گونهای سامان داده است که دقیقا اهداف جهانی و انسانی انقلاب را که برخاسته از عقاید دینی مسؤولیت مکتبی یک انقلاب دینی و اسلامی است، مورد توجه قرار داده است. این نکته در اندیشه سیاسی حضرت امام در تبیین ماهیت انقلاب اسلامی از اهمیتخاص برخوردار میباشد .
اندیشه شکلگیری و تحقق امت واحده اسلامی بر بنیان اعتقادی و ایدئولوژی اسلامی، از دیرباز مورد اهتمام و تاکید مصلحان دینی و پیشگامان نهضت اسلامی قرار داشته است. استراتژی وحدت حول محوریت امت واحده اسلامی، در اندیشه سیاسی، دینی حضرت امام - ره - از جایگاه بلندی برخوردار میباشد. رابطه عمیق و همه جانبه اعتقادی و دینی میان نهضتهای اسلامی، موجب شد که حضرت امام - ره - از طریق ترویج و اشاعه تز امت واحده اسلامی، انقلاب اسلامی ایران را با نهضتهای اسلامی جهان پیوندی استوار و ناگسستنی بخشیده و تحقق این ایده را کارسازترین استراتژی در مبارزه با جهان خواران و نیل به پیروزی عنوان نمایند .
امکان وحدت در جهان اسلام
با توجه به آنچه گذشت، مفهوم وحدت مشخص میشود. اما برخی مغرضان و دشمنان، وحدت اسلامی را اینگونه تفسیر میکنند که وحدت در صورتی محقق میشود که یا، شیعیان دست از عقاید و فقه خود بردارند و مذهب و عقاید اهل سنّت را بپذیرند و معتقد به ولایت و امامت تنصیصی حضرت علی علیهالسلام نباشند و در احکام نیز پیرو یکی از مذاهب اربعه شوند و کتابهای فقهی و احادیث خود را کنار گذارند و دیگر سخنی از نصب خلافت و امامت از سوی پیامبر اکرم صلی االله علیه وآله به میان نیاورند؛ و یا اینکه اهل سنّت از عقاید و فقهخود دست بردارند، و پیرو مذهب تشیّع شوند.
بدینسان، چون امکان تحقق عملی هیچیک از راههای مزبور وجود ندارد، پس، وحدت امت اسلام نیز عملاً ممکن نخواهد بود. در پاسخ باید گفت: مصلحانی همچون امام خمینی قدسسره و نیز منادیان وحدت در جوامع اسلامی، هرگز چنین تفسیری از وحدت ارائه نمیکنند. اختلاف عقیده و سلیقه همواره در بسیاری از مسائل وجود داشته و امری طبیعی است و هرگز نمیتوان به طور کلی، آنها را برطرف ساخت.
با اندکی تأمّل و با عنایت به آنچه گذشت، و با توجه به اشتراکات شیعه و سنّی، امکان تحقق وحدت اسلامی به راحتی امکانپذیر میشود. شیعه و سنّی دارای مشترکات بسیاری هستند: خدای همه آنها یکی است؛ پیامبر همه ایشان یکی است؛ قبله آنها یکی است؛ ماه رمضان همه روزه میگیرند؛ کتاب آسمانی همه یکی است؛ همه نماز میخوانند؛ زکات میدهند؛ در اصول چندان اختلافی با هم ندارند. همه مسلمانان فرهنگ، تاریخ و تمدن مشترک دارند. اختلاف آنان در برخی فروعات دینی است. بنابراین، وحدت امکانپذیر است.
وحدت و همبستگی ؛ رویکردی تاکتیکی و یا استراتژیکی
وحدت در جوامع اسلامی و میان کشورهای اسلامی، نه تنها امری ممکن و مطلوب است، که به دلیل توصیههای قرآن کریم و تأکید سیره نبوی و آموزههای دینی، ضرورتی انکارناپذیر است. حال سؤال این است که رویکرد به این وحدت، به ویژه وحدت سیاسی و تقریب بین مذاهب، از چه نوع رویکردی است، تاکتیکی و یا استراتژیکی؟ آنچه که امروزه بیشتر از آن بحث میشود و مورد تأکید رهبران دینی است، رویکرد تاکتیکی به مسئله است.
از یکسو، با توجه به پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی و خیزش اسلامی در اقصا نقاط جهان اسلام، و تولد تازه اسلام ناب محمّدی و حضور دین در عرصه اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و به چالش کشیده شدن ایدئولوژی لیبرالیسم توسط ایدئولوژی اسلامی، و نیز در آستانه تحوّل عظیم مسلمانان جهان و از سوی دیگر، با توجه به اینکه استکبار جهانی با بهرهگیری از همه امکانات و ابزارهای مادی خود، به مقابله با اسلام برخاسته و نظام اسلامی و جهان اسلام را با تهدیدها و چالشهای جدّی مواجه کرده است، به گونهای که اگر این تهدیدها و چالشها به فرصت تبدیل نشود، و به طور حساب شده و شایسته با آنها مقابله نشود، اساس ایدئولوژی اسلامی در این هجمه نابرابر با خطرات جدی مواجه خواهد شد. بنابراین و از این منظر، »وحدت«، »اتحاد« و انسجام» ملّی«، در این رویکرد یک تاکتیک محسوب شده و برای مقابله با تهدیدهای دشمن بسیار راهگشا، و مؤثر و کارگر خواهد بود.