بخشی از مقاله
چکیده
یافتههای موجود در کشور نشان میدهد که مصرف مواد مخدر در بین جوانان و دانشجویان رو به افزایش است. اعتیاد قشر جوان و بخصوص دانشجویان به عنوان نیروی مولد و آینده ساز جامعه، بحرانی جدی است. مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل شیوع مصرف مواد مخدر در بین جوانان و دانشجویان کشور و همچنین بررسی معضلات و راهکارهای توسعه سبک زندگی سالم در میان این قشر، انجام شدهاست. این مطالعه به روش تحلیلی و با استفاده از نظریات جامعهشناسی و طرحهای پژوهشی انجام در این زمینه نگارش شدهاست.
نتایج مطالعه حاضر نشان دهنده ارتباط مؤلفههایی از جمله محیط، شرایط خانوادگی، ویژگی های روان شناختی، مشکلات مالی، فشار از سوی گروه دوستان، گسترش بیکاری، دسترسی آسان به مواد مخدر، وجود افراد معتاد در نزدیکان و بیماریهای جسمی، با گرایش جوانان و دانشجویان به اعتیاد است. با توجه به نتایج مطالعه حاضر، اعمال مداخلات جدی و سیاستگذاری مناسب، جهت پیشگیری از گرایش جوانان و دانشجویان به مصرف مواد مخدر ضروری است. نتایج مطالعه حاضر، توجه ویژه به سلامت جسمی و روحی قشر جوان و مولد جامعه از طریق توجه به نقش ورزش در بهینه-سازی اوقات فراغت جوانان، ایجاد زمینههای ازدواج، اشتغال برای جوانان و رشد و تقویت عوامل اجتماعی و مذهبی را پیشنهاد مینماید.
واژگان کلیدی: سبک زندگی، جوانان، دانشجویان، اعتیاد
مقدمه
اعتیاد به مواد مخدر بیماری است که ثروتمند یا فقیر، مرد یا زن، جوان یا پیر و هر نژاد یا قومیتی میتواند به آن مبتلا گردد. اهمیت این مسئله به حدی است که امروزه از آن به عنوان یک بلای اجتماعی یاد میشود که سلامتی جسمانی و روانی افراد را به خطر انداخته و ضایعات مادی و معنوی ان کمتر از جنگ نیست.این موضوع سالهاست که در همه کشورها، به یک مسأله اجتماعی مهم تبدیل شدهاست و درسالهای اخیر چه در کشور ما و چه در سطح جهانی، ابعادی نگران کننده یافتهاست.بر اساس یافتههای موجود، اعتیاد یکی از چهار بحران جهانی و عمدهترین بحران اجتماعی ایران است که با سایر جنبههای توسعه اقتصادی، فرهنگی و غیره ارتباط تنگاتنگی دارد.
در این میان آسیبپذیرترین گروه جوانان، و بخصوص دانشجویان هستند که به دلیل بحران هویت، بحرانهای روانی ناشی از مشکلات اجتماعی، ماجراجویی، لذتجویی و تنوع طلبی بیش از سایر گروههای اجتماعی در معرض استفاده از مواد مخدر قرار میگیرند دانشجویان از جمله کسانی هستند که تحت تأثیر شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی حاکم در جامعه بوده و در بسیاری از موارد از توانایی لازم جهت برخورد با مشکلات و چالشها برخوردار نبوده و در معرض بسیاری از آسیبها و ناهنجاریهای اخلاقی و رفتاری قرار میگیرند در تبیین این یافته میتوان گفت که افراد جوان، دنبال تجربیات جدید بوده، در کنترل خود ناتوان بوده و در تصمیم گیریها تکانشی و غیرمنطقی عمل کرده و در نتیجه گرایش به سوی رفتارهای پرخطر به ویژه مواد مخدر را دارند.
در حال حاضر اطلاعاتی از داخل کشور در دست است که نشان میدهد مصرف مواد در بین قشر جوان و دانشجویان رو به افزایش است. بنابراین، یکی از گروههای در معرض خطر، دانشجویان هستند. مصرف مواد در جمعیت دانشجویان موجب صدماتی خواهد شد که از آن جمله میتوان به اختلال در روند تحصیل دانشجو و در نتیجه رکود علمی، انتشار بیشتر مصرف در جامعه دانشجویی و ترویج فرهنگ مصرف در کل جامعه به علت الگو قرار دادن قشر تحصیلکرده، اشاره کرد.
همچنین این قشر از جمعیت کشور در واقع، سرمایه اصلی جامعه در تولید علم و فناوری بوده و به لحاظ منابع انسانی از پایههای بنیادین پیشرفت ترقی و توانمندی هر جامعهای محسوب میشوند؛ بنابراین، طبیعی است که اعتیاد بیشترین خسارت را از ناحیه تباهی نیروهای جوان، فعال، کارآمد و عمدتا تحصیل کرده بر جوامع وارد می سازد.بر این اساس اعتیاد، بحرانی جدی برای جامعه ما میباشد که اگر به ان رسیدگی نشود انواع و اقسام انحرافات، بیماریها و مشکلات اجتماعی را در آیندهای نزدیک به دنبال خواهد داشت و در نهایت موجب کاهش پیشرفت و توسعه کشور میشود. در این زمینه، لزوم اعمال بررسیهای دقیق و سیاستگذاری فرهنگی، برای پیشگیری از گرایش جوانان و دانشجویان به مصرف مواد مخدر از ضروریات عصر حاضر ماست.
از این رو در مطالعه حاضر به بررسی عوامل شیوع این معضل در بین قشر جوان و دانشجو پرداخته میشود و در نهایت راهکارهایی عملی جهت پیشگیری از شیوع مصرف مواد مخدر در میان این قشر حساس ارائه میگردد.
مواد وروشها
مطالعه حاضر به روش تحلیلی و با هدف بررسی عوامل شیوع مصرف مواد مخدر در بین جوانان و دانشجویان کشور نگاشته شده است؛ همچنین معضلات و راهکارهای توسعه سبک زندگی سالم در میان این قشر، مورد بررسی قرار میگیرد. ابزار گردآوری اطلاعات، نظریات جامعهشناسی و طرحهای پژوهشی انجام شده در این زمینه میباشد.
یافتهها
اعتیاد مهمترین و دردناکترین معضل اجتماعی است. مصرف مواد، پدیدهای است که آسیبهای فراوان جسمی، روانی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی به دنبال دارد. به طوری که میتواند شخص درگیر را دچار افت جدی در کنشهای فردی و اجتماعی کند - علیزاده،. - 1392 هرچه همسبتگی و انسجام در درون یک گروه، اجتماع یا جامعه کمتر باشد، میزان جرم و انحراف در آن بالاتر خواهد بود. بیسازمانی اجتماعی باعث تحلیل رفتن کنترل اجتماعی غیر رسمی در درون محلات و اجتماع میشود، لذا میزان جرم افزایش مییابد ازنظر بهداشتی سالیانه به طور متوسط 5 میلیون نفر در جهان به خاطر مصرف مواد مخدر از بین میروند و حدود 42 میلیون نفر به واسطه سوء مصرف مواد مخدر به بیماری ایدز مبتلا میشوند.
از سویی دیگر، در مبتلایان به این اختلال، کنترل فعالیتها و تکانهها توسط قشر مغز به سختی صورت میگیرد. این اختلال مشکلات بسیاری برای افراد مبتلا ایجاد میکند و موفقیت اجتماعی تحصیلی و رشد عاطفی افراد مبتلا را تحت تأثیر قرار میدهد؛ همچنین، این اختلال خطر سوء مصرف مواد، بزهکاری، زندانی شدن، شکستهای شغلی، طلاق و مشکلات ازدواج را افزایش میدهد. به این ترتیب اعتیاد را باید یکی از بارزترین مشکلات زیستی، روانی و اجتماعی دانست که میتواند به راحتی بنیان زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی یک فرد و جامعه را سست نموده و در معرض فروپاشی قرار دهد.
با وجود اثرات زیان بار فردی و اجتماعی متعدد اعتیاد، طبیعی است که این مسأله را به عنوان یکی از اولویتهای پژوهش در حوزه بهداشت روانی جوامع، شناخت. این مسأله در میان جمعیت جوان و قشر تحصیل کرده جوامع از اهمیت بیشتری برخوردار است. دوران جوانی به دلیل ویژگیهای خاص جسمانی و روانی این دوره از پرخطرترین دورههای تمایل و ابتلا به اعتیاد محسوب میشود. از آنجا که اعتیاد یکی از مهمترین موضوعات اجتماعی است، پس بررسی علل و عوامل اثر گذار در گرایش به مصرف مواد دارای اهمیت است. سوء مصرف مواد را نمیتوانصرفاً مشکلی جسمانی، روانی یا اجتماعی دانست و پیدایش آن را بایستی نتیجه تعامل چندین مشکل دانست.
بنابراین، یکی از ابعاد مهم مسئله اعتیاد فاکتورهای مؤثر در شروع مصرف مواد مخدر میباشد و بدون شک عوامل مهمی در روی آوردن به اعتیاد نقش دارند. از این بین میتوان به محیط، شرایط خانوادگی، ویژگیهای روان شناختی، میزان استرس و غیره اشاره کرد. در حقیقت هر فرد تحت تأثیر عوامل گوناگونی به سمت مصرف مواد مخدر روی میآورد، بر اساس نظریههای کنترل اجتماعی، کج روی هنگامی پدید میآید که تعهد فرد به جامعه ضعیف یا نابود میشود. جوانان برای سازگاری با شرایط و احساسات ناخواسته به مواد پناه میبرند. از عوامل گرایش جوانان به سمت مواد مخدر میتوان به مشکلات مالی، اختلافات خانوادگی، فشار از سوی گروه دوستان، مشکلات عاطفی، استرس و اضطراب، وجود افراد معتاد در نزدیکان و بیماری های جسمی اشاره کرد.
خانوادههایی که اعتماد به نفس جوان را کاهش میدهند و همین طور افراط و تفریط در حمایت از جوان و نوجوان منجر به شکلگیری ویژگیهایی مثل بدبینی و سوء ظن نسبت به دیگران، احساس استحقاق خود، و نیاز به تأیید و تمجید مکرر دیگران میشود و زمینه را برای بروز اختلالاتی مثل وابستگی به مواد فراهم میکند. در واقع،فرد معتاد تلاش میکند که نیاز عمیق و ارضاء نشدنیاش را به کمال مطلوب و آرمانهای گوناگون با اعتیاد به مادهای ملموس، سحرآمیز و خارجی تسکین دهد. به این ترتیب فرد دارای وابستگی به مواد میخواهد اضطراب و احساس طردشدگی خود را کاهش دهد.
از طرفی، بر عاملهای اجتماعی درگرایش به مواد مخدر تأکید بسیار میشود، مصرف مواد مخدر میتواند با فرایندهای زیستی، روانی و شخصیتی نیز ارتباط داشته باشد. سرشت و منش از متغیرهایی هستند که در شکلگیری و تشدید مصرف مواد مخدر نقش دارند پس میتوان بیان کرد که معتادان به مواد مخدر به علت، نوجویی بالاتر، اضطراب و عصبانیت را تجربه کرده و مشکلات اجتماعی و هیجانات شدید را با روشهای ناپخته تنظیم میکنند .بر اساس برخی تحقیقات انجام شده نیز، مؤلفههایی مانند گسترش بیکاری، دسترسی آسان به مواد مخدر و ارتباط با افراد معتاد در گرایش جوانان به مواد مخدر موثر بوده است.
نتایج حاکی از آن است که فرد میتواند با تقویت و بالا بردن هوش معنوی و اعتقادات مذهبی این عوامل را کنترل کند بر اساس تحقیقات، مؤلفههای گرایش دینی جوانان، دلبستگی به خانواده و احساس آسایش و احترام در عدم تمایل آنان به اعتیاد دارای اثرات مثبتی بوده است بنابراین یکی از عوامل محافظت کننده در مقابل سوء مصرف مواد، داشتن اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی به عنوان مهمترین موٌلفه خود کنترلی است در واقع میان معنویت و هدف از زندگی، رضایت از زندگی و سلامت همبستگی وجود دارد. بنابراین تقویت و توسعه معنویات از عوامل اثر گذار در پیشگیری از بروز مصرف مواد مخدر در جوانان و دانشجویان میباشد.
فرد با ایمان دارای ارتباطات و اعتقادات مذهبی است و کمتر احساس رهاشدگی، پوچی و تنهایی میکند و همین امر خود عاملی بازدارنده برای مصرف مواد مخدر میباشد.از سوی دیگر برخی محققین معتقدند که تسلط بر مهارتهای زندگی، برای تدبیر چالشها و مسائل زندگی انسان به ویژه در عصر حاضر ضروری است. در مورد دانشجویان با توجه به تنوع و گستردگی چالشهای فراروی زندگی آنها، این امر ضروری-تر به نظر میرسد. کسب مهارت زندگی در کنار کسب دانش و تغییر متناسب نگرشها، ارزشها و تقویت رفتارهای مناسب، مشکلات و موانع سلامتی را کاهش میدهد و در نتیجه بهداشت روانی را ارتقاء و سبک زندگی را بهبود میبخشد.
برنامه آموزش مهارتهای زندگی برای جلوگیری از سوء مصرف مواد برنامه پیشگیری اولیه موثری است که روی عوامل خطرساز و محافظت کننده مرتبط با مصرف مواد تمرکز دارد و به خوبی مهارتهای اجتماعی و شایستگی شخصی را افزایش میدهد. نتایج پژوهش سلطانی و همکاران در این زمینه نشان داد که با آموزش مهارت های زندگی و مهارت های مقابله با مصرف مواد مخدر می توان نگرش افراد در معرض خطر را به میزان معناداری نسبت به مصرف مواد تغییر داد و گرایش آنان به مصرف مواد را کاهش داد.
دلیل این امر این است که نگرش افراد نسبت به یک موضوع برگرفته از میزان شناختی است که نسبت به آن دارند. با آموزش مهارتهای زندگی میتوان به افراد آموخت که هر تجربهای آموزنده و مفید نیست و بدون در نظر گرفتن عواقب هر کار نباید به انجام آن کار اقدام کرد.