بخشی از مقاله

چکیده

آموزش مستمر کارکنان، اقدامی راهبردي است که در سطح فردي باعث ارتقاي کیفیت شغلی و در سطح سازمانی عامل تعالی و توسعه سازمان و در سطح ملی موجب افزایش بهره وري می شود و چنانچه به درستی و شایستگی برنامه ریزي و اجرا شود می تواند بازده اقتصادي قابل ملاحظه اي داشته باشد؛ و سازمانی که به رشد کمی و کیفی دانش و مهارت کارکنان خود میفاندیشد، توفیق در تحقق اهداف سازمانش امري قطعی است وهرگز سازمان دچارجمود فکري نخواهد شد.

واژه هاي کلیدي: سیاست، استراتژي، آموزش مداوم

یادگیري در انسان فرایندي روانشناختی و فطري است که در تمام سنین، زمانها و مکانها روي می دهد. گستره ي این فرایند شامل ساده ترین کارها تا پیچیده ترین آنهاست و به صورت عمدي و غیر عمدي، سازمان یافته یا سازمان نایافته، روي می دهد که از این فرایند تحت عنوان »فآموزش مداوم یا یادگیري مادام العمر «فیاد می شود - کریمی، غهمل -

بدین جهت، بهمنظور تجهیز نیروي انسانی سازمان و بهسازي و بهره گیري هر چه مؤثرتر از این نیرو، بیشک آموزش، یکی از مهمترین و مؤثرترین تدابیرفوعوامل براي بهبود امور سازمان به شمار میرود. یادگیري مداوم یک اصل سازمانیافته چند بعدي است که جنبه عمودي آن شامل، فرآیند یادگیري از تولد تا مرگ است و جنبه افقی آن که کل گستره ي زندگی فردي و اجتماعی را در بر میگیرد .

در واقع، یادگیري مداوم اصل اساسی سازماندهی براي مشارکت در پیشبرد یادگیري رسمی، آزاد و غیر رسمی است - صباغیان، زغملژچف افراد با استفاده از آموزشهاي مداوم، به دنبال افزایش دانش ومهارت هاي مورد نیاز شغلی، اجتماعی و شخصی خود هستند. آنان می دانند که آموزش دیگر فقط منحصر به کودکان نبوده و یک فعالیت مادام العمر و مداوم است - سرمد، هغمل - .

یادگیري، ابزار عملی بهبود کیفیت زندگی و یا تغییر آن را در اختیار ما قرار می دهد. تلاشهاي همه ي افراد جامعه براي آموزش نباید پس از تکمیل آموزشهاي ابتدایی و یک برنامه سواد آموزي پایه، به پایان برسد، بلکه باید این تلاش ها را در سراسر زندگی ادامه دهند. آموزش مداوم، رویکردي است براي فراهم کردن زمینه هاي رشد همه جانبه انسان و حرکت تکاملی او از ابتدا تا انتهاي زندگی، تا بتواند زندگی سعادتمندي را چه از نظر مادي و چه از نظر معنوي داشته باشد.

از طرف دیگر، آموزش با افزایش میزان اطلاعات، دانش، مهارت ها و قابلیت هاي کارکنان، آنان را براي ایفاي وظایف و قبول مسئولیت هاي جدید، آماده و مجهز می کند. به طور کلی، در سازمانی که به رشد کمی و کیفی دانش و مهارت کارکنان خود می اندیشند، ابتکار، ابداع، ارتقاي آگاهی و دانش افزایی، به نوعی رفتار همگانی مبدل می شود و توفیق در تحقق اهداف سازمانی امري قطعی است وهرگز سازمان دچارجمود فکري نخواهد شد - ابطحی، زهمل - .

به طور کلی، آموزش مستمر کارکنان، اقدامی راهبردي است که در سطح فردي باعث ارتقاي کیفیت شغلی و در سطح سازمانی عامل تعالی و توسعه سازمان و در سطح ملی موجب افزایش بهره وري می شود و چنانچه به درستی و شایستگی برنامه ریزي و اجرا شود می تواند بازده اقتصادي قابل ملاحظه اي داشته باشد.

مفهوم آموزش مستمر

آموزش مانند دیگر انواع سرمایه گذاري در سرمایه انسانی، میتواند به توسعه اقتصادي کمک کند و هم چنین همانند سرمایه گذاري در سرمایه فیزیکی، نظیر ارتباطات و کمکهاي مالی، براي توسعه کشورهاي درحال توسعه مؤثر باشد. از اینفرو مدت هاست که یونسکو به سرمایه گذاري در امر آموزش پرداخته است. در اواسط دهه حذف میلادي کمیته بین المللی سازمان ملل متحد - یونسکو - ، این دستور را در اولویت برنامه هاي خود قرار داد: »ففرآیند آموزش باید در طول زندگی یک شخص تداوم یابد یعنی از ابتداي کودکی آغاز و در طول زندگی وي ادامه یابد.

« آموزش باید تمام جنبه هاي زندگی فردي و اجتماعی افراد را تحت پوشش قرار دهد. از این رو آموزشهاي رسمی که محدود به دوره کودکی تا نوجوانی میشوند به همراه آموزش هاي غیر رسمی که مهارت در شغل و فراگیري استفاده بهینه از اوقات فراغت را به افراد آموزش میدهد، باید به عنوان دو جزء اصلی با هم تلفیق گردند و در قالب یک آموزش مستمر و مداوم و در جهت دستیابی به یک زندگی با کیفیتی بهتر، افراد را یاري رساند. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید