بخشی از مقاله

چکیده

تضمین کیفیت در آموزش عالی بدون ارزیابی آن امکان پذیر نیست. مفهوم کیفیت بهمعناي عام خود از قدیم الایام درآموزش عالی مطرح بوده است. اما گسترش توجه به مفهوم کیفیت در معناي جدید خود از اوایل دهه 80 میلادي، سبب ظهور و بروز زبانی جدید در آموزش عالی با محوریت مقوله کیفیت گردید.

عامل اصلی ظهور - فرا - گفتمان کیفیت را میتوان در تحولات و روندهاي جهانی چند دهه اخیر نظامهاي آموزش عالی جستجو کرد. از جمله این روندها میتوان به جهانی شدن، ظهور اقتصاد مبتنی بر دانایی، فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات، تغییرات جمعیتی و افزایش تقاضا براي آموزش عالی، گسترش مردم سالاري، عدم تمرکز و تکثر نهادي و نیز محدودیت منابع مالی اشاره کرد. روندهاي مذکور از یک طرف سبب دگرگونیهاي سازمانی نظیر استقلال

و خود تنظیمی مراکز آموزش عالی شده و از طرف دیگر تقاضا براي بهبود کیفیت و پاسخگویی این مراکز را افزایش داده است. کشورهاي مختلف جهت پاسخگویی به چالش هاي فوق الذکر از یک سو به سمت خود تنظیمی و استقلال دانشگاهی حرکت کرده و از سوي دیگر ساختارها و مکانیزمهایی را تحت عنوان ارزیابی کیفیت یا تضمین کیفیت آموزش عالی طراحی نمودهاند.

در طی دو دهه گذشته، اغلب نظام هاي آموزش عالی جهان کوشش هایی براي انجام ارزیابی و بهبود کیفیت آموزش، پژوهش و عرضه خدمات تخصصی در سطح دانشگاه و نیز در سطح نظام هاي آموزش عالی بهعمل آورده اند.

کشورهایی که به کسب تجربه موفق در این زمینه نایل آمدهاند، به انجام ارزیابی مستمر پرداختهاند و از ارزیابی درونی بهعنوان رویکردي زیربنایی جهت اشاعه فرهنگ کیفیت استفاده کردهاند. در اغلب این کشورها انجام ارزیابی درونی براساس هدفهاي واحد سازمانی آموزش عالی انجام میشود.

در ایران نیز اجراي طرحهاي مربوط به ارزیابی مستمر از سال 1375 آغاز شد. پس از آن کوششهایی در انجام ارزیابی درونی در گروههاي آموزشی دانشگاهی به عمل آمده است. اما در این تجربهها هدفگذاري براي ارزیابی درونی گروههاي آموزشی همواره با چالش مواجه بوده است.

ارزیابی درونی یا خودارزیابی مرحله اول الگوي اعتبارسنجی است. ارزیابی درونی بهعنوان فرآیند خود در آینه دیدن چنانچه از طرف اعضاء هیأت علمی و کارکنان یک نظام آموزشی، پذیرفته شود و بهعنوان یک ابتکار عمل از متن یک نظام با اهداف تقویت و حمایت از خلاقیت هاي درون گروهی و برنامه ریزي جهت ارتقاء کیفیت و فعالیتهاي آن نمود پیدا کند میتواند به تغییر وضعیت موجود و اصلاح نقاط ضعف و بهبود و ارتقاء کیفیت نظام یا برنامه مورد ارزیابی منجر شود.

روش بکار گرفته شده در این پژوهش توصیفی تحلیلی میباشد. در این تحقیق سعی نمودیم علاوه بر معرفی الگوهاي ارزیابی مورد استفاده در آموزش عالی، به ارزیابی درونی و نقشی که در تضمین کیفیت نظام دانشگاهی دارد؛ بپردازیم.

مقدمه

در قرن بیست و یکم، نظامهاي آموزش عالی در جهان با چالشهاي چندگانهاي روبرو شدهاند. از یک طرف تأثیر دیدگاههاي زیربنایی معرفتشناسی بر ساختن دانش و از طرف دیگر کاربرد فناوريهاي همگرا7 در عرصه جهانی و جهانی شدن و نیز ضرورت توجه به توسعه پایدار کشورها، اثربخشی و کارآمدي آموزش عالی را در کشورهاي مختلف دستخوش دگرگونی کرده است.

بدین جهت است که در اغلب کشورهاي جهان براي هماهنگترکردن نظامهاي آموزش عالی و برنامههاي دانشگاهی با نیازهاي توسعهاي و تحولات جهانی، ارتقاء کیفیت آموزش عالی در اولویت قرار گرفته است. حاصل این امر آن بوده است که در چند سال اخیر کوششهاي قابل توجهی نسبت به ارزیابی کیفیت دانشگاهها و سایر مراکز آموزش عالی در برخی کشورهاي جهان به عمل آمده است. علاوه بر آن، سایر کشورها نیز به- طور روز افزون نیاز به ارزیابی کیفیت آموزش عالی را احساس کرده اند و اقداماتی در این بهعمل آوردهاند.

در راستاي پاسخگویی به نیاز یاد شده، ایجاد نهادها و سازمانهاي بینالمللی، منطقهاي و ملی گوناگون براي ارزیابی و اعتبارسنجی آموزش عالی جهت بهبود کیفیت آموزش، پژوهش و عرضه خدمات تخصصی دانشگاهها مورد توجه قرار گرفته است

همچنین تجربههاي مربوط به سنجش مستمر کیفیت در آموزش عالی از طریق ارزیابی درونی واحدهاي آموزش عالی - گروه/ دانشکده/ دانشگاه - و سپس اجراي ارزیابی برونی بهوسیله یک سازمان یا مؤسسه اي در خارج از واحد آموزش عالی رایج شده است. تعداد اینگونه سازمانها یا مؤسسههاي ارزیابی برونی و اعتبارسنجی در سطح ملی درپنج قاره جهان در سال 2003 میلادي 1382 - خورشیدي - به بیش از 70 مورد در 48 کشور بالغ شده است

در ایران نیز کوششهاي مربوط به ارزیابی مستمر براي بهبود کیفیت آموزش عالی از سال 1375 آغاز شد .[9] در این راستا فعالیتهاي پژوهشی در دورههاي کارشناسی ارشد و دکتري و نیز اجراي طرحهاي تحقیقاتی مصوب به انجام رسیده است. از این جمله میتوان به طرحهاي پیش – پژوهش8 و نیز به بیش از ده طرح پژوهشی به صورت پایاننامههاي تحصیلی دورههاي کارشناسی ارشد و دکترا اشاره کرد. هر یک از این پژوهشها جنبه ویژهاي از ارزیابی درونی را مورد مطالعه قرار دادهاند

انجام این پژوهشها و پژوهشهاي مشابه، زمینه را براي اجراي گسترده ارزیابی درونی در آموزش عالی ایران فراهم کرد.

به طوري که دهه گذشته را میتوان دهه ترویج فرهنگ ارزیابی مستمر بویژه ارزیابی درونی در آموزش عالی ایران قلمداد کرد.

تجربههاي ملی و بینالمللی نشان میدهد که براي انجام ارزیابی درونی در یک گروه آموزشی لازم است هدفهاي آن گروه در دسترس باشد.

علاوه بر آن براي اثربخش بودن نتایج ارزیابی درونی باید ساختار سازمانی مناسب در سطح دانشگاه و نظام آموزش عالی استقرار یافته باشد .[12] مروري بر طرحهاي ارزیابی درونی انجام شده نشان میدهد که از یک طرف، هدفگذاري براي ارزیابی درونی حلقه ضعیف فرآیند ارزیابی درونی در ایران بوده است. از طرف دیگر، در مدت ده سال گذشته بهرغم اقدامات بعمل آمده هنوز ساختارسازي براي ارزیابی درونی به طور مطلوب انجام نشده است.

تعاریف و مفاهیم

•    ارزیابی: هیلز - 1994 - به نقل از بوردن و دیوج هونگ - 2003 - میگوید ارزیابی به معناي قضاوت کردن بهوسیله برخی از معیارها است، ارزیابی به معناي جمع آوري، تحلیل و تفسیر دادهها، جهت بررسی میزان دسترسی به هدفهاي سازمانی و هدفهاي عملکردي می باشد.

بیباي به نقل از کیامنش - 1381 - تعریفی نسبتاً کامل از ارزیابی مطرح نموده است او ارزیابی را در»فرآیند جمع آوري و تفسیر نظامدار شواهدي که در نهایت به قضاوت ارزشی با چشمداشت به اقدامی معین میانجامد« میداند. این تعریف چهار عنصر کلیدي را در برمیگیرد. عنصر اول نظامدار بودن است که حاکی از درجهاي از دقت و برنامه ریزي جهت گردآوري اطلاعات است، عنصر دوم تفسیر شواهد است و عنصر سوم قضاوت ارزشی است که ارزیابی را از حد توصیف فراتر میبرد، چهارمین عنصر »با چشمداشت به اقدامی معین« حاکی از این امر است که ارزیابی آگاهانه و بهمنظور انجام اقدامی در آینده صورت میگیرد.

•    کیفیت: کلمه کیفیت معادل لاتین "Quality" و از ریشه عربی "کیف" و به معنی چگونگی، چونی، صفت و حالت چیزي است

 فارغ از معناي لغوي آن اولین سؤالی که درباره آن مطرح میشود این است که واقعاً کیفیت به چه معنا است؟

ادبیات مختلف موجود بیانگر این است که تلاشهاي وافري براي تعریف این واژه صورت گرفته است، از آن جمله در صحنه صنعت و بازرگانی، کیفیت براي سالهاي متمادي از جایگاه والایی برخوردار بوده است. از لحاظ تاریخی عقیده عمومی و کلی در مورد کیفیت براي ذاولین بار در صنعت ظاهر شده است، ادوارد دمینگ9 از جمله افرادي است که تلاشهاي زیادي را براي بهبود کیفیت در صنعت و بازرگانی انجام داده است

آنچه که در تعریف کیفیت در حوزه صنعت و بازرگانی نقش اساسی ایفا کرده است، معیارها و ملاكهاي مصرف کنندگان میباشد که همین امر موجب ظهور مفاهیمی نظیر، بهبود مستمرکیفیت و مدیریت کیفیت جامع شده است.

مدیریت کیفیت جامع یکی از رویکردهاي جدید مدیریت است که هدف عمده آن بهبود مستمر کیفیت سازمان است. تعاریف مختلفی در مورد مدیریت کیفیت جامع عنوان شده است. اما آنچه که در بین تمامی این تعاریف مشترك است، تمرکز بر مشتري و مصرف کننده، مشارکت و تشکیل تیم کاري و بهبود مستمر یادگیري میباشد.

کلیفورد و اسمیت - 1999 - سرچشمه مدیریت کیفیت جامع را تلاشهاي فردریک وینسلو تیلور و اسریکانسان و دالریمپل - 2002 - سرچشمه آن را ظهور نظریه روابط انسانی التون مایو معرفی نمودهاند.

اما اکثراً اعتقاد بر این است که ادوارد دمینگ اولین فردي است که مدیریت کیفیت جامع را مطرح نموده است.

توجه به اصول منشعب از مدیریت کیفیت جامع، نقش اساسی را در بهبود کیفیت در سازمانها ایفا میکند. در واقع این اصول و توجه به آنها تعریف کیفیت در حوزه صنعت و بازرگانی را تسهیل نموده است، این اصول عبارتند از:

-1 تمرکز بر هدف و مصرف کننده؛

-2رویکردهاي سیستماتیک براي عملیاتی کردن اهداف؛

-3 توجه به رشد و بهبود مداوم و یادگیري؛

-4 مشارکت و تشکیل تیم کاري؛

-5 تفکر بلند مدت و دور اندیشی و ...

•    کیفیت در آموزش عالی: مفهوم کیفیت در آموزش عالی به راحتی قابل تعریف نیست و هیچ گونه توافقی در مورد تعریف کیفیت در آموزش عالی وجود ندارد45]، .[41 پیچیدگی نظام آموزش عالی و مشخص نبودن اینکه واقعاً مصرف کننده آن کیست؟ و تولید آن چیست؟ تعریف کیفیت در آن را با مشکل مواجه نموده است

در آموزش عالی نیز آنچه که در تعریف کیفیت مرکزیت دارد، دیدگاهها و نظرات مخاطبان میباشد، در آموزش عالی کیفیت تابع نظر مشاهدهگر است. مشاهدهگران و مخاطبانی که کیفیت را خود تعبیر میکنند و با توجه به دیدگاه و نظر خود به تعریف آن میپردازند لذا باید گفت ارائه نیمرخی از کیفیت همیشه با عینیت همراه نیست و با ذهنیت حرکت میکند، از این رو باید پذیرفت که کیفیت به راحتی قابل سنجش و اندازه گیري نخواهد بود و در نتیجه هم تعاریف هنجار مدار و هم تعاریف معیار مدار در مورد کیفیت میتوانند معتبر و صحیح باشند

بازرگان - 1374 - معتقد است که تعریف ارائه شده از سوي شبکه بین المللی نهادهاي تضمین کیفیت در آموزش عالی در خصوص کیفیت تقریباً با اکثر فعالیتهاي صورت گرفته در خصوص ارزیابی کیفیت، در سطح بین المللی و از جمله در ایران همنواست، این نهاد کیفیت را میزان تطابق وضعیت موجود نظامهاي آموزش عالی با :

الف - استانداردهاي از قبل تعیین شده

ب - رسالت، اهداف و انتظارات تعریف نموده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید