بخشی از مقاله

چکیده

تعلیم و تربیت در ایران پیشینه تاریخی زیادی داشته، بطوری که از همان اوایل نخست تشکیل حکومت های کوچک ایرانی و تقسیم بندی ایران به سه بخش؛ ماد، پارس و پارت نیز تعلیم و تربیت وجود داشته ولی بصورت ابتدایی و بیشتر بصورت عملی؛ تعلیم و تربیت بیشتر در خدمت شاهان و اعیان بوده و دیگر عوام مردم از تعلیم و تربیت بهره چندانی نداشه اند . این نکته نیز حائز اهمیت است که تنبیه متربی بصورت روحی بوده و خیلی کم پیش آمده که کودک - متربی - مورد تبیه بدنی قرار گیرد ، تنبیه جهت آگاهی از جرم یا گناهی بوده که متربی انجام می داده است.  هدف از پژوهش حاضر آشنایی با تعلیم و تربیت ایران باستان بوده لذا سعی بر آن داشته ایم که تعلیم و تربیت ایران را در دوره های مختلف تاریخی ایران باستان مورد مطالعه و تحقیق قرار دهیم و از حکومت های مهم آن به سه دوره که نقش مهمی در تعلیم و تربیت داشته اند.

دوره مادها : هدف از تعلیم و تربیت، تربیت روحیه وحدت ملی و تجهیز قوای جمعی برای حفظ استقلال بوده ؛ هخامنشیان : برای اداره حکومت نیاز به حکومت مرکزی مقتدر و مردانی مدبر بود برای داشتن چنین افرادی شروع به تربیت اطفال و شاهزادگان و طبقات ممتاز نمودند ؛ دوره اشکانیان : به خانواده اشراف و اعیان اختصاص داشت و بصورت عملی متناسب با احتیاجات ملی بود ؛ دوره ساسانیان : از علل توسعه تعلیم و تربیت در این دوره ارتباط با ممالک و توسعه بیشتر دانش و علم و احتیاجات وسیع تر به آگاهی از اوضاع و احوال مردم دیگر بوده است. روش گرد آوری اطلاعات ، روش توصیفی تحلیلی بوده است و در دستاورد پژوهش باید عنوان نمود که سیر تعلیم و تربیت در ایران باستان در دوره های مختلف روند رو به رشدی را سپری نموده است.

-1مقدمه

مطالعات سیر تاریخی و تکوینی آموزش و پرورش در ایران حکایت از آن دارد که آموزش و پرورش در ایران باستان به ویژه در دوره هخامنشی و دوره ساسانیان از دو عامل حکومت و خاستگاه اجتماعی اقتدار طلبان جامعه متأثر بوده است . اصولاً آموزش و پرورش در این دوران ماهیت محافظه کارانه و خصلت طبقاتی داشته است و نحوه تربیت و تعلیم خصوصی و خانگی در میان طبقات مرفه و اشراف معمول بوده است . از مشخصه دیگر آموزش و پرورش در این عصر توجه به تربیت اخلاقی دینی ، تربیت بدنی ، تربیت نظامی ، بوده است و هدف تعلیم و تربیت براین اصل استوار بوده که افراد را خدمتگزار خانواده ، جامعه ، و کشوری بار آورند و آنان را جنگجویانی دلاور و سربازان و شهروندانی وفادار سازند.

کانونهای تربیتی شامل خانه ، آتشگاه ، معبد و آموزشگاههای عالی مستقر در دربار که کار تعلیمات صاحبان مناصب عالی را برعهده داشت ، بود . اصول حاکم بر روش ها و محتوای تعلیم و تربیت از آیین زرتشت و قوانین اوستا و موازین نظامی گری که حاوی قواعد سیاسی فرهنگی ، مدنی و جزایی بود ، متأثر بودند . اگر چه در آن روزگار به تعلیم و تربیت اخلاقی و اجتماعی به ویژه تربیت دینی ، مردم توجه زیادی می شد ، لیکن سازمان رسمی برای اداره امور آموزش و پرورش عامه مردم وجود نداشت .

معمولاً کودکان شغل پدر را می آموختند تا جانشین او شوند . فرزندان طبقات برزگر ، پیشه ور و سوداگر به وسیله شاگردی و کارکردن در محضر پدر یا استاد ، حرفه او را فرا می گرفتند و تنها فرزندان طبقات ممتاز جامعه ، یعنی قشر صاحب قدرت و امتیاز چون نجبا و مدیران ، فرماندهان ، فرزندان کارکنان ارشد حکومت ، موبدان ، مالکان بزرگ ، می توانستند در مدارس خصوصی یا آموزشگاههای ویژه دربار و کاخهای سلطتنتی به تحصیل اشتغال ورزند . - آقازاده ، . - 7 - 8 : 1389

-2بیان مسئله

تحقیقات نشان می دهد که سیر تاریخی مطالعه تعلیم و تربیت جهان با اندک تفاوت زمانی انجام می شود . تمدن های بزرگ چین، هند، یونان، روم و ایران هر یک در دوره ای از تاریخ به لحاظ فرهنگی بر دیگری تاثیر گذاشته است. منظور از دوره باستان در ایران از زمان پیدایش خط و شروع تاریخ نگاری تا طلوع اسلام و پایان حاکمیت دولت ساسانیان می باشد. اولین و رسمی ترین تعلیم و تربیت در ایران باستان آموزش دینی و اخلاقی بود که عمدتا در مراکز مذهبی تعلیم داده می شد.

مثلاً در دوره ی هخامنشیان در خانواده، آتشکده و آموزشگاه های درباری و در زمان ساسانیان، دبستان و دانشگاهها هم بر آنها افزوده شد، زیرا می خواستند خدمتگزاران صدیق و لایقی برای اداره ی مملکت تربیت کنند تا بتوانند از صفات این افراد به نفع سلطه ی خود استفاده کنند. در ایران باستان منظور عمده تربیت این بود که کودک را عضو مفید جامعه بار آورند. اما آموزش و یا تعلیم و تربیت کودکان در این دوران فقط به خاندان سلطنتی، درباریان، مغان - روحانیون آیین زرتشت - و بازرگانان اختصاص داشت و توده های مردم از این نعمت محروم بودند.

به طوری که متعلمان ایران باستان را می توان از چند نظر به سه گروه تقسیم کرد: الف - دانش آموزان خاص - شاهزادگان و بزرگ زادگان - ، ب - دانش آموزان حرفه ای - فرزندان مغان، موبدان، هیربدان، پیشه وران، اصناف، صنعتگران - ، ج - دانش آموزان عمومی - آموزگاران و کارمندان - . این دانش آموزان به دو دسته ی پسران و دختران تقسیم می شدند. دختران در آموزشگاه های نظری، هنری و خانه داری تحصیل می کردند ولی غالبا مانند پسران، سواری و چوگان بازی و استفاده از اسلحه را نیز می آموختند - همان : . - 68 - 66 با عنایت به تقسیم بندی تعلیم و تربیت کودکان به سه شیوه ی یاد شده ، می توان نتیجه گرفت که آموزش و پروش به صورت گروهی و طبقاتی انجام می گرفت. بنابراین باید گفت منظور اساسی تعلیم و تربیت در ایران باستان به شرح زیر بوده است:

1.    آماده کردن کودک برای زندگی فردی و اجتماعی در آینده ، بر پایه ی فرهنگ قومی و ارزشهای اجتماعی و آماده سازی های فرهنگی و آموزشکاری ؛

2.    پرورش شخصیت نوجوان - کودک سابق - و استعداد و قابلیت ذاتی او برای برخورداری جامعه از آن؛ . 3 کشف تواناییهای - نوجوانان و جوانان - در آموختن پیشه و حرفه برای زیست شغلی و اقتصادی در جامعه. - تکمیل همایون، . - 307: 1368 رفته رفته و با سلطه ی مقدونیان، در دوران های بعدی با رکود تعلیم و تربیت به شیوه های سنتی و ویران شدن آتشکده ها، از تعلیم موبدان جلوگیری شد . اما این بدان معنا نیست که عامل دین به عنوان یکی از عوامل تشکیل نظام طبقاتی ایران و موثر در تعلیم و تربیت به یکباره رنگ باخت ، چرا که در دوره های بعدی نیز این عامل و روحانیون از اعتبار و نفوذ بالایی برخوردار بودند.

به طوری که ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن در این باب چنین می نویسد: »در کنار بیشتر معابد، مدرسه هایی بود که کاهنان در آغاز به پسران و دختران خط نویسی و حساب را می آموختند و اصول وطن پرستی و نیکوکاری را در روح آنان تقویت می کردند و بعضی از ایشان را برای کار بزرگ نویسندگی آماده می ساختند ؛ لوحه هایی از آن زمان به دست آمده که در آن جدول ضرب و تقسیم و جذر و مکعب و مسائلی از هندسه ی عملی دیده می شود. - « ویل دورانت ، . - 193: 1365 با تاسیس دانشگاه جندی شاپور، تعلیم و تربیت یک گام به جلو بر داشته و این بار هم، نیاز طبقات فرادست جامعه منجر به موجودیت چنین پایگاه آموزشی می گردد.

البته زمینه های فرهنگی یونان و روم را نباید در تاسیس آن نادیده گرفت؛ چرا که» پیروزی شاپور اول بر امپراتور روم، شیوع مسیحیت بویژه فرقه ی نسطوری، بروز بحرانهای سیاسی در روم و یونان، اشاعه ی اندیشه های یونانی و رومی در شرق ایران، توسعه وپیشرفت باورهای بودایی و عقاید و افکار چینی و برخی رویدادهای داخلی از قبیل بروز جنبش های اجتماعی مذهبی از جمله ظهور مانویان و مزدکیان در ایجاد ساختمان جدید آموزش عالی در ایران نقش اساسی داشتند - « درانی ، 46: 1376 - .کوتاه سخن اینکه در این دوران، با تحولات حکومتی؛ سلاطین نیازمند دانش ها و آموزشهای نوین بودند و از آنجا که درصدد بودند به قطب بزرگ علمی و فرهنگی تبدیل شوند.

از سویی دیگر مهاجرت دانشمندان رانده شده ی یونانی و رومی و استفاده از تجارب آنان توسط استادان ایرانی زمینه های بروز چنین پایگاهی را بوجود آورد. مؤلف کتاب شهرهای ایران در زمان پارتیان و ساسانیان نیز در این زمینه معتقد است:»افزایش و گسترش شهرها در ایران، زمینه ی مساعدی را برای شکوفایی مکاتب و مدارس فراهم آورد. برتری اقتصادی که حاصل استحکام وضع شهرها بود موجب گردید دولت ایران، سریانیان را با وجود مسیحی بودن در کنف حمای خود قرار دهند.

با وجود خصومت های موبدان زرتشتی، سریانیان توانستند مکاتب و مدارس خود را پدید آورند. این مکاتب و مدارس نه تنها در زندگی سریانیان، بلکه در بخشی از اهالی ایرانی تابع کشور ایران نیز نقشی بسزا ایفا کرد. - پیگولوسکایا ، 491- 492: 1367 به نقل از الماسی ، . - 1377 بدین ترتیب در دانشگاه جندی شاپور که وارث مراکز آموزشی علمی اسکندریه بود با وجود امکاناتی چون کتابخانه و رصد خانه و بیمارستان و مراکز آموزشی، بسیاری از رشته ها از جمله ریاضی، نجوم، طبیعیات، فلسفه و پزشکی تدریس می شد و تأثیرات این مرکز علمی و آموزشی تا قرن سوم هجری ادامه یافت - به نقل از ابراهیم سلطانی رحمت آبادی - .

-3 پیشینه تحقیق

هر چند کتاب ها و مقالات متعددی پیرامون زمینه تحقیق نگاشته شده اما اثری که بتواند بطور خاص به این زمینه پرداخته باشد ، یافت نشد . در رابطه با پیشینه تحقیق باید یادآور شد که پژوهشگران بسیاری همچون اجاق و واعظی شهرستانکی مقاله ای در با عنوان » تعلیم و تربیت در ایران باستان « به طور خلاصه به ابعاد این موضوع پرداخته اند ، اما ما بطور کلی و خاص به تبیین و بررسی هر یک از مراحل حکومت های ایران باستان و شیوه تعلیم و تربیت آنها می پردازیم .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید