بخشی از مقاله
چکیده :
»توکل« ازمفاهیم وفضایل مهم دینی وموردتأکید قرآن وحدیث شرطِو لازمِ ایمان برای مومنان است. این مفهومدرمیانِ صوفیان وعارفان نیزارزشِ والایی دارد. بسیاری ازاهلِ تصوف وعرفان دیدگاه های خویش رادرباره این فضیلتِ معنوی نگاشته یا بیان نمودهاند. دراین پژوهش، ضمن بیان معانی واژگانی واصطلاحی توکل وارزش و جایگاه آن در قرآن وحدیث، به این سوال پاسخ داده می شودکه عرفای اسلامی قرنِتاهشتمِ هجری، چه نگرشینسبت به این مفهومِ قرآنی داشته وازآن چگونه دراندیشه ها، گفتارو رفتارخویش بهره برده اند؟ ودرکنارِآن به بیان مراتب، جایگاه، حقیقت مفهوم، حال یا مقام بودن توکل وارتباط آن با مفاهیمی چون؛ تفویض، تسلیم، توحیدوکسب و کار درآثارِنثرِعرفانی تا قرن هشتم پرداخته شده است.
1. مقدمه :
دربسیاری ازآیات قرآن، روایات اسلامی، سرگذشت پیامبران وانسان های صالح، آثارو تألیفات علمای اخلاق وارباب سیروسلوک، برمفهوم توکل به عنوان یک فضیلت مهم اخلاقی، تأکید شده است. هرگاه توکل درزندگی انسان به معنای واقعی نهادینه شده، سبب تحکیم اراده ومقاومت وپایمردی اوگشته است. بررسی حکایات وآیات قرآنی، نشان می دهدکه پیامبران دربرابرمشکلات صعب وطاقت فرسا، توکل راسپرخویش قرارداده اندو آن،یکی ازدلایل مهم پیروزی ایشان، بوده است.چون چارچوب عمومی طریقت، برشریعت اسلامی استواراست - بورکهارت، - 15 :1389 متصوفه وعرفای اسلامی به لحاظ اقتفاواقتدای به قرآن وحدیث، ازاین گوهرتابناک اخلاقی بهره مندگشته اند. منتهی، مانند سایرمسائل عرفانی باوسعت دیدوسعه صدربه آن نگریسته وتأویلاتی دراین زمینه داشته اند.
زیراچنان که درآثارواحوال عرفاومتصوفه می بینیم؛ »به منظورتطبیق مقاصدومطالبشان با قرآن وحدیث، هرگونه توجیه وتأویل رامرتکب شده وبرای خود جایز دانسته اند. - «تهرانی، :1369 - 65وعلیرغم تأکیدادیان الهی برکاروکسب وبهره گیری ازاسباب دنیوی گاه می بینیم که دست ازکارکشیده و راه استفاده ازاسباب را به روی خود بسته اند. برخی ازآن ها دراین مسیرتاحدی پیش رفته اند که به زعم خود،گاه توکل رادرترک صحبت پیران و راهنمایان طریقت وحتی کسانی چون خضردانسته اند.آن گونه که دربرخی ازاین آثار، ابراهیم خواص راسرهنگ متوکلان نامیده ودرباره اش گفته اند: »اندرتوکل شأنی عظیم داشت ومنزلتی رفیع.«با این حال ازصحبت خضراجتناب می کند وآن راعجیب ترین چیزی می نامدکه دیده است وعلتش را چنین بیان می کند: »ولیکن ترسیدم که بدون حق بروی اعتمادکنم وصحبت وی توکل مرا زیان دارد.«
.2 مفهوم شناسی :
معنای واژگانی توکل درفرهنگ هاچنین آمده است:»کارباکسی افکندن،کارخودبه خداحواله کردن، واگذاری شخص است امورخودرابرمالک خودواعتماد بروکالت او.« - معین: ذیل واژه ی توکل - ودراصطلاح، اتکاء واعتمادعبدبه خداوند وقطع امید ازآن چه دردست مردم است. - جرجانی، 1408ق : - 70همچنین درمعانیِ »واگذاری اموربرمالک علی الإطلاق وبالجمله« و» اعتمادقلب برحق وعدم اضطراب درهنگام فقداسباب وخواسته ها. - «ابن عربی، - 132 :1387 وواگذارکردن امری به معتمدی، ازاین جهت که شخص خود رادرانجام آن کارعاجزوناتوان بیند. - راغب اصفهانی، 1428 ق : - 556