بخشی از مقاله
چکیده
در فهم متون ادبی، درك گفتمان تاریخی و فرهنگی که در آموزش سنتی ادبیات از آن با عنوان » تاریخ ادبیات « یاد میشد، نقش اساسی دارد. در صورتیکه دانش آموزان مسایل مربوط به بافت تاریخی و فرهنگی متن کتاب درسی را به درستی درك نکرده باشند، درك متن که یکی از اهداف اصلی آموزش زبان و ادبیات است، عقیم خواهد ماند. در کتابهاي ادبیات بخشی تحت عنوان » اعلام اشخاص و آثار« وجود دارد که به علاوهي مقدمه فصول مختلف وظیفهي ایجاد این ذهنیت را براي دانش آنوزان به عهده دارد. علی رغم وجود این بخشها در تدریس کتاب همچنان با برخی مفاهیم تاریخی و فرهنگی مواجه هستیم که نه تنها در این بخشها، بلکه در کتب تاریخ و اجتماعی این دو پایه نیز به آنها پرداخته نشده و تبیین بافت گفتمانی متن را به عهده معلم ادبیات میگذارد.
در این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش هستیم که چه مفاهیم عمده تاریخی و فرهنگی در این دو کتاب طرح شده اند و دیگر آنکه کدامیک از این مفاهیم نیازمند به شرح و توضیح بیشتر در بخش اعلام کتاب ادبیات هستند. فرض بر آنست که در کتاب ادبیات فارسی، دو گفتمان غالب دینی و ملی، عمدهي مفاهیم را در بر میگیرند و مفاهیم مربوط به گفتمان ملی در این دو کتاب به اندازهي مفاهیم گفتمان دینی پرورش نیافتهاند. دیگر آنکه علی رغم طرح برخی مسایل تاریخی، زمینههاي بافتی این مسایل در کتب درسی این دو پایه با ضعف روبرو هستند.
مقدمه
فهم متون ادبی که یکی از اهداف آموزش ادبیات است در گرو درك گفتمان تاریخی و اجتماعی غالب بر دورهي نگارش این متون است. در آموزش ادبیات و در کتب جدیدالتألیف دورهي متوسطهي اول شاهد تغییر مشی دفتر تألیف کتب درسی در انتخاب متون و برخی موضوعات تخصصی آموزش زبان مانند دستور زبان و نگارش هستیم. گذشته از مسائل تخصصی مربوط به موضوعات ادبی و زبانی که مورد نظر این مقاله نیست و باید در جاي خود به آن پرداخت، برخی مفاهیم نیز از خلال متون ادبی منتقل میشوند که براي تفهیم آن باید تعامل و ارتباط تنگاتنگ بین مولفان کتب ادبیات و گروههاي دیگر علوم انسانیخصوصاً، تاریخ وجود داشته باشد.
برخی از زمینههاي تاریخی متون ادبی باید از طریق کتاب تاریخ براي مخاطب روشن شود. سهمی از این فرآیند تفهیم و تفاهم نیز به عهدهي مولفان محترم کتب ادبیات است که عموما در بخشی موسوم به تاریخ ادبیات در کتب شرح داده میشود. متاسفانه به نظر می رسد برنامهي درسی ادبیات با سوگیري خاص نسبت به متون تعلیمی، از جنبههایی بسیار اساسی غافل شده و حتی در تبیین بافت فرهنگی و اجتماعی همین متون نیز چندان به قوت عمل نکردهاست. از سوي دیگر، کتب تاریخ نیز چندان کمکی به مساله نکردهاند.
در این پژوهش به این پرسش ها پاسخ خواهیم داد که چه مفاهیم عمدهي تاریخی و فرهنگی در دو کتاب ادبیات پایهي هشتم و نهم، یا به طور جامع تر، برنامهي درسی ادبیات دوره متوسطه اول طرح شدهاند و کدامیک از این مفاهیم نیازمند شرح و توضیح بیشتر در خود کتاب ادبیات یا بخشهایی از کتاب تعلیمات اجتماعی با عنوان تاریخ هستند. به نظر میرسد که با توجه به ناهماهنگی مفاهیم تاریخی برنامهي درسی ادبیات با محتواي درسی پایههاي مربوطه در درس تعلیمات اجتماعی، در دفتر تألیف کتب درسی از لزوم هماهنگی این دو کتاب غفلت شده است. در ادامه به بررسی محتوایی دو کتاب ادبیات از منظر مسائل مربوط به بافت تاریخی و فرهنگی و برخی کمبودهاي کتب درسی این دو پایه در این حوزهها خواهیم پرداخت.
پیشینه
با توجه به جدیدالتألیف بودن کتب درسی این دوپایه تاکنون تحلیل از منظر گفتمان تاریخی و فرهنگ، مشابه با موضوع این مقاله، دربارهي این کتب انجام نشده است و این موضوع میتواند یکی از نقاط قوت پژوهش حاضر به لحاظ تازگی موضوع به شمار رود. درخصوص کتب درسی پیشین مطالعات بسیاري از منظر تحلیل محتواي مربوط به هویت ملی، دینی انجام گرفته است که برخی از آنها به لحاظ روش و دستاوردها مورد توجه این پژوهش بودهاند. در ذیل به مرور مختصري بر برخی از این پژوهشها خواهیم پرداخت.
مقالهي » جایگاه هویت ملی در نظام آموزش و پرورش ایران « اثر مهدي لقماننیا و احمد خامسان به موضوع هویت ملی در نظام آموزش و پرورش ایران و سایر کشورها پرداخته است. در این پژوهش نشان داده شده که در اهداف تصریح شده براي نظام آموزشی ایران، هویت ملی در جایگاه مطلوبی برخوردار نیست و با توجه به تأثیرگذار بودن این مقوله در سایر زمینههایی که به توسعه و تحکیم روابط کشور مربوط است، نیاز به تجدیدنظر و بازاندیشی دارد.
مقاله ارزشمند دیگر در این حوزه بررسی فراتحلیلی محتواي کتب درسی در رابطه با ارزشهاي اسلامی – ایرانی اثر ایراندخت فیاض است. این پژوهش نیز تصریح میکند که کتابهاي درسی مقطع ابتدایی و راهنمایی، هم از نظر کیفیت ارائهي مفاهیم و هم از نظر کمیت مفاهیم درج شده نیازمند بازبینی و اصلاح میباشد. مقاله دیگري که به بررسی »بازتاب مفاهیم اخلاق جهانی و اهداف آموزش و پرورش ایران« میپردازد نیز چنین نتیجهگیري میکند که در مجموع سه دورهي تحصیلی، مفهوم اخلاقی صلح مورد بی توجهی کامل و مفاهیم اخلاقی شأن و منزلت، گشاده رویی، بردباري، اعتماد، دوستی و رفاقت مورد کم توجهی قرار گرفتهاند و مفاهیم وفاداري، مسئولیتپذیري تعهد و وظیفهشناسی، احترام و ادب و نزاکت بیشترین توجه را به خود معطوف داشتهاند. کم و بیش میتوان گفت که روند تألیف مطالب درکتب حاضر نیز چنین بوده است.
در پژوهشهاي دیگري نیز که با تکیه بر هویت ملی انجام گرفتهاند، از جمله »فراتحلیل مطالعههاي انجام شده دربارهي کتابهاي درسی« اثر فروزنده جعفرزادهپور و »کتابهاي ادبیات فارسی دورهي متوسطه و بازنمایی هویت ملی« اثر معینی معروفی و صادق پناهی نیز ضعف کتب درسی در پرداختن به مفاهیم ملی پس از انقلاب اسلامی به وضوح مطرح شده است. اگر بخواهیم با نظر باریک بینانه به پژوهشهاي پیشین بپردازیم، باید گفت که تمامی این پژوهشها یک یا چند مقوله را در نظر داشته اند و متمرکز بر مساله محدود شکل گرفتهاند و هیچ کدام در پی ترسیم بافت فرهنگی و تاریخی کتب درسی نبودهاند. البته با توجه به گستردگی متون مورد مطالعه اکثر این پژوهشها این امر طبیعی به نظر میرسد.
مفاهیم و مبانی نظري
لازم است که در اینجا شرح مختصري پیرامون دو موضوع مطرح شود، اول تعریف »برنامهي درسی« مورد نظر است زیرا در نهایت کتب درسی جدا از برنامهي درسی تدوین شده نیستند و اهداف و خواستههاي این برنامه را پیش میبرند. از دیگر مفهوم موردنظر در این مقاله اصطلاح »گفتمان« است که براي پرهیز از ابهام، پیش از ورود به بحث لازم است تعریف دقیقی از آن ارائه شود.
برنامهي درسی
تعاریف مختلفی از برنامه درسی ارائه شده که هر کدام، به موارد خاصی اشاره میکنند و برخی موارد را مورد غفلت قرار میدهند. علت این امر نیز نوپا بودن برنامه درسی است زیرا انتشار نخستین کتاب آن توسط بابیت - B با عنوان »برنامه درسی« به سال 1918 میرسد. همچنین به گفته مهرمحمدي - 1383 - برنامه درسی به عنوان رشتهاي برخوردار از هویت و منزلت دانشگاهی در سال 1937 در دانشگاه تربیت دانشگاه کلمبیا - نیویورك - پا به عرصه وجود گذاشت.
علاوه بر این، برنامه درسی از نظر ماهیت و مفهومی به گونهاي است که ارائه تعریفی جامع و مانع را با مشکل مواجه ساخته است . افرادي همانند ویتگن اشتاین ، پیترز گرین و آیزنر نیز بر این عقیده هستند که تعریف دقیق از برنامه درسی کاري اشتباه است بلکه باید با تعریفهاي مختلف و تلاش در جهت وضوح برنامه درسی تلاش کرد - به نقل از مهرمحمدي، . - 1383 با این وجود براي روشنتر شدن مبحث به چند تعریف از برنامه درسی اشاره میشود.
تابا - هته - 10 :1962 - - 1 به عنوان یکی از صاحبنظران برجسته عرصه تعلیم و تربیت معتقد است »یک برنامه درسی، بیش از هر چیز به نحوه آماده ساري نسل جوان یک جامعه به صورت افرادي سازنده و مفید براي آن جامه تلقی میشود« - به نقل از پرند، . - 27 :1380 سیلور، الکساندر و لوئیس معتقدند برنامه درسی » طرحی است جهت آماده کردن مجموعهاي از فرصتهاي یادگیري براي افراد تحت تعلیم« - به نقل از خوي نژاد، . - 40 :1380 تن ساز و قورچیان - 1374 - نیز برنامه درسی را » فرآیند مفهومی کردن پدیدههاي مربوط به اسنان و جهان در یک قالب موزون جهت تسهیل در یادگیري« تعریف میکنند - تن ساز و قورچیان، . - 74 :1374 با توجه به این تعاریف، برداشت اصلی این مقاله از برنامه درسی بیشتر به همان دیدگاه سنتی از برنامه درسی توجه دارد. طبق این دیدگاه برنامه درسی عبارت است از آنچه میباید به دانشآموزان تدریس شود و یا به عبارت دیگر برنامه درسی عبارت است از محتوا یا آنچه باید تدریس و یاد گرفته شود.
گفتمان
گفتمان از جمله مفاهیم مهم و کلیدي است که در شکل دادن به تفکر فلسفی، اجتماعی و سیاس مغرب زمین در نیمه دوم قرن بیستم، نقش بسزایی داشته است. این مفهوم در ادبیات فلسفی- اجتماعی، به ویژه دوران مدرن، کاربرد فراوانی داشته و آن را در نوشتههاي ماکیاولی، هابز و روسو نیز میتوان یافت، در چند دهه اخیر نیز در اندیشه متفکرانی چون امیل بنونیسته، میشل فوکو، ژاك دریدا و دیگر متفکران برجسته معاصر غربی، معنایی متفاوت به خود گرفته است.
این تفاوت معنایی به حدي است که در دو سه دهه اخیر، نویسندگان و سخنرانان دانشگاهی غربی، در نوشتهها و سخنرانیهاي خود و به هنگام کاربرد این مفهوم، بر این نکته تأکید میکنند که آن را مثلا »به معناي فوکویی آن« یا »به معناي فراساختارگرایی آن« به کار میبرند. - سلیمی، . - 50 :1378 گفتمان را باید نظامی دانست که به شیوههاي درك ما از واقعیت شکل میدهند. فوکو گفتمان را براي اشاره به روالهاي منظم و قانونمندي به کار میبرد که تبیین کنندة شماري از گزارهها هستند یعنی قانونها و ساختارهاي نانوشتهاي که کلامها و گزارههاي خاصی پدید میآورند. فوکو در تبیین معناي گفتمان از نحوة حضور و جایگاه اجتماعی کتاب مقدس و گفتمان ایجاد شده از آن مثال میآورد و میگوید : مثلا در غرب، کتاب مقدس متنی است که هماره در بازار و بسیاري خانهها یافت میشود.
مفسران سیاسی براي رساندن مقصود خود از کتاب مقدس شاهد میآورند و همواره شرحها و تفسیرهاي تازهاي بر آن نوشته میشود. از این حیث، خود کتاب مقدس و گزارههاي ناظر به آن را میتوان تشکیل دهنده نوعی گفتمان به شمار آورد که در جامعه ما رواج دارد. اما متون دینی دیگري هم هستند که به این وسعت رایج نیستند و به نظر نمیرسد که از آن نوع حمایت ساختاري که کتاب مقدس به آن پشت گرم است، برخوردار باشند.
- میلز، - 91 :1389 گفتمانها، مجموعههایی از گزارهها هستند که با موضوعی واحد سروکار دارند و به نظر میرسد آثاري همانند به بار آوردند. براي مثال، ممکن است مجموعه گزارههایی باشند که به سبب نوعی پیوند یا فشار نهادي، به خاطر همانندي در خاستگاههایشان، یا به علت همانندي در کارکردهایشان در یک گروه دستهبندي میشوند و آنها گزارههاي دیگري را بازتولید میکنند که با پیشفرضهاي بنیادین خودشان سازگارند. - همان، - 108
ساختار و مفاهیم کتاب ادبیات فارسی
در این بخش به معرفی ساختار و مفاهیم دو کتاب ادبیات هشتم و نهم خواهیم پرداخت. اهمیت بررسی این دو کتاب از چند منظر قابل طرح است. اول اینکه در دورهي اول متوسطه فعلی، کتاب هفتم با برخی تغییرات جزئی، در حقیقت همان کتاب سال اول راهنمایی سابق است و بنابراین کتاب هشتم و نهم که توسط هیأت تألیف دفتر کتب درسی به تازگی و مخصوص این دو پایه طراحی شدهاند، بهتر میتوانند نمایانگر اهداف و سوگیريهاي آموزشی و تربیتی دورهي اول مقطع متوسطه باشند . نکتهي دیگر اینکه این دو کتاب ساختار کم و بیش یکسان دارند و به نظر میرسد که بنابراین است که همین ساختار در دورههاي آتی نیز حفظ شود.