بخشی از مقاله
چکیده :
باغوحش، به محل نگهداری حیوانات وحشی و اهلی گفته میشود که در جهان به عنوان زیستگاه مصنوعی ساخت بشر شناخته میشود. در گذشته مهمترین هدف از تأسیس باغوحش، ایجاد زمینه سرگرمی و تفریح پادشاهان و امیران بود. بدین معنی که پادشاهان کشورهایی چون یونان، ایران و کشورهای اسلامی، برای گذران اوقات فراغت و نیز به رخ کشیدن شکوه دربار خود، اقدام به گردآوری و نگهداری حیواناتی نظیر شیر، ببر و فیل میکردند. اما با گذشت زمان و در طی سفرهای برون مرزی و اروپایی برخی از پادشاهان ایرانی، آشنایی با سبک و نوع باغوحشهای دیگر کشورهای اروپایی، آنان را به ساخت باغوحش با سبک جدید ترغیب نمود. امروزه انسان شهرنشین به دلیل دوری از طبیعت، زندگی ملالآوری پیدا کرده است. به علاوه، دوری از طبیعت سلامت روانی جامعه را نیز به مخاطره انداخته است.
در این میان، باغوحشها تنها مراکزی هستند که به این امر مهم پرداختهاند و توانستهاند در زندگی شهری، بار دیگر حیوانات را در کنار انسان قرار دهند. حال این سؤال مطرح است که چرا ایران با آن پیشینه دیرینه درخشان در به کار گیری حیوانات، از داشتن حداقل یک باغحش در شرایط استاندارد بازمانده است و به چه علت درعرصه بینالمللی، علیرغم وجود گونههای منحصر به فرد جانوری در تنوع زیست محیطی و حیات وحش موجود، جایگاه خود را از دست داده است؟! به نظر میرسد طراحی یک باغ وحش با استانداردهای بین المللی و در مکانی با موقعیت - آب و هوایی، جمعیتی و گردشگرپذیری - مناسب، میتواند در بهبود این شرایط مؤثر باشد. این پژوهش سعی دارد ضمن تحلیل عوامل تأثیرگذار بر این امر و یافتن پاسخی بر این سؤال، به بررسی تحولات باغوحش در ایران بپردازد.
کلیدواژگان : باغوحش، شهرنشینی، محیط زیست، استاندارد جهانی.
مقدمه :
موجودات زنده با محیط اطراف خود در ارتباطند. بخشی از این ارتباط در تقابل با سایر موجودات زنده و بخش دیگر در تقابل با دنیای پیرامونی است. بسیاری از نیازهای انسان از طریق حیوانات تأمین میشوند؛ که از این جمله میتوان غذا، پوشاک، ورزش و سرگرمی، ایجاد حس مسئولیت در کودکان و حتی به عنوان ابزاری برای درمان بسیاری از بیماریهای روحی و روانی در انسان کاربرد دارند. بسیاری از علوم بیلوژی حاکم بر حیوانات و حیات وحش به عنوان یک مدل مرجع بهره میگیرند. برای استفاده بهتر از حیوانات ضرورت درک درست بر رفتارها و ویژگیهای شخصیتی الزامی است. [3] امروزه بسیاری از انسانها به دلیل دوری از طبیعت زندگی ملالآوری پیدا کردهاند. به علاوه دوری از طبیعت، سلامت روانی جامعه را نیز به خطر انداخته است. باغوحشها از جمله مراکزی هستند که به این امر مهم پرداختهاند و به نگهداری از حیوانات میپردازند. [11]
یکی از اصلیترین جاذبههای نیمه طبیعی را در سراسر دنیا میتوان باغوحشها دانست. اماکنی که در آن گردشگران و بازدیدکنندگان این امکان را دارند تا از نزدیک و بدون ترس از هرگونه حمله یا آسیبی از سوی حیوانات آنها را مشاهده کرده و در محیطی شبیه فضای زندگی خود، رفتارهای آنها را به تماشا بنشینند. باغوحشها همواره یکی از اصلیترین نقاطی هستند که گردشگران به دیدن آنها میروند و هر چه میزان وجود گونههای حیات وحش و وجود گونههای نادر حیوانات در این باغوحشها بیشتر باشد، میزان استقبال نیز بیشتر خواهد بود. [13]باغوحش به محل نگهداری حیوانات وحشی و اهلی گفته میشود که در دنیا به عنوان زیستگاه مصنوعی ساخت بشر شناخته میشود. در گذشته مهمترین هدف از تأسیس باغوحش، ایجاد زمینه سرگرمی و تفریح پادشاهان و امیران بود.
بدین معنی که پادشاهان کشورهایی چون یونان، ایران و کشورهای اسلامی، برای گذران اوقات فراغت و نیز به رخ کشیدن شکوه دربار خود اقدام به گردآوری و نگهداری حیواناتی نظیر شیر، ببر و فیل میکردند. اما با گذشت زمان و در طی سفرهای برون مرزی و اروپایی برخی از پادشاهان ایرانی و آشنایی آنان با سبک و نوع باغوحشهای دیگر کشورهای اروپایی، آنان را به ساخت باغوحش با سبک جدید ترغیب نمود. [2]باغوحشهتا قدمتی بسیار طولانی دارند و از هزاران سال پیش تا کنون به دلایل مختلف به وجود آمدهاند. بنا بر منابع موجود، اولین باغوحشهای شناخته شده، مجموعههای وسیعی از حیوانات بودند که در مصر و در سده 3500 پیش از میلاد نگهداری میشدند. در آن سالها حاکمانوقت با نگهداری و در معرض نمایش گذاشتن گونههای مختلف و عجیب و غریب حیوانات، ثروت و قدرت خود را به رخ میکشیدند.
در سده 1500 پیش از میلاد، مصر اولین باغوحش رسمی خود را برای نمایش عموم مردم ساخت و 500 سال بعد در چین اولین باغوحش به وجود آمد. بعدها در کشورهای دیگر مانند آفریقا، هند و روم، باغوحشهای متفاوتی ساخته شد. [4]انسان از دیرباز برای اهداف گوناگون افدام به نگهداری و مراقبت از حیوانات وحشی مینمود. امپراطوران روم باستان برای سرگرمی و برگزاری نبردهای گلادیاتوری، اقدام به نگهداری شیرهای درنده میکردند و در کنار آن برای کشتن اعدامیان و محکومین به مرگ، از تمساحهای گرسنه استفاده مینمودند. مصریهای باستان در زمان فراعنه، حیوانات قاره آفریقا - نظیر زرافه، گورخر و فیل - را در معرض نمایش عموم میگذاشتند.
دانستن این مطلب که در دوران هخامنشی در تخت جمشید کرگدن نگهداری میشده خالی از لطف نیست. همچنین در گذشته، شکارگاهها - همانند باغ فردوس خسرو پرویز - جنبه پارک حیات وحش داشته و شرایط زیست برای حیوانات غیربومی - از جمله شترمرغ، طاووس، پلنگ، گورخر، کبک و شیر - فراهم بوده است. تمام این مطالب دلالت بر این نکته دارند که انسان از دیدن حیوانات لذت میبرد. باغوحشها به تدریج یک سیر تکاملی طی کردند و از سمبلهای قدرت و اعتبار حاکمهای اولیه کشورها، به مؤسساتی برای آموزش و تحقیق، کسب درآمد و در نهایت مکانی امن برای حیوانات در حال انقراض تبدیل شدند. [1]پیش از قرن نوزدهم، باغوحشها بیشتر جنبه نمایشی داشتند و طوری طراحی شده بودند که بتوانند گونههای بسیاری از حیوانات را در معرض دید مردم قرار دهند؛ تا درآمد خوبی کسب کنند. اکثر حیوانات در این باغوحشها زاد و ولد نمیکردند و مستقیم از حیات وحش اسیر شده و به این مکانها منتقل میشدند.
این حیوانات در قفسهای کوچک و عمدتاً با وضع نامناسب نگهداری میشدند و کسی به وضعیت جسمانی و روحی آنها توجه نمیکرد. اما از قرن نوزدهم تا اواخر قرن بیستم، مسئولان شروع به ساخت باغوحشهایی کردند که به نگهداری و مراقبت از حیوانات به ویژه آنهایی که در معرض نابودی بودند، بپردازند. از قرن بیست و یکم به بعد، این باغوحشها به مراکز آموزشی تبدیل شدند. حیوانات آموزش میدیدند و در عین حال مکانی برای تحقیق محققان بر روی گونههای مختلف جانوری محسوب میشدند. حیوانات باغوحشهای این دوران در حقیقت نمایندگان حیوانات در حیات وحش شمرده میشدند. به طوری که محققان به کمک آنها میتوانستند حیوانات خارج از باغوحش را از نظر نوع زندگی و رفتاری کاملاً بشناسند و بدانند چه چیزهایی محیط زیست آنها را تهدید یا نابود میکند. از طرفی مسئولان این باغوحشها معتقد بودند کودکان که حافظان