بخشی از مقاله
چکیده
با رشد و گسترش خشونت و تکفیر در دوران معاصر از سوی سلفیت تکفیری و القای اسلام هراسی توسط دشمنان اسلام از طرفی و ایجاد شکاف در جوامع اسلامی توسط این مکتب لازم است به مفهوم شناسی و شناخت ریشه ها و تکامل آن در قرون مختلف و همچنین به انواع و ویژگی های سلفیت پرداخت. لذا در این تحقیق به این موارد پرداخته خواهد شد.
کلید واژه ها: پیدایش، تکامل، سلفی، تکفیری
مقدمه
سلفیگری را میتوان مفهومیمشکّک و دارای مراتب دانست که در عالم خارج، طیف وسیعی از سلفیگری »سنتی« و »معتدل« و » افراطی« را در بر میگیرد. در واقع، امروزه در سایه تعریف آشفتهای که از مفهوم »اهل سنت« ارائه میشود، جریانهای سلفیگرا، واژه »سلف« را مصادره به مطلوب کرده و حتی مفهوم »اهل سنت« راعمدتاً در تقابل با »شیعیان« به کارمیبرند. بنابراین، نمی توان آنها را یکسان دانست. »سلفگرایی« و »سلفیگری« و تأکید بر تمایز بین »جریانهای سلفیگری« با »اهل سنت« و »فرق اسلامی« حد فاصل اینها را باید در مبانی و ایدهها جستوجو کرد.سلفیگری به جریانی اطلاق میشود که در حوزه روش شناسی، نقلگرا، در حوزه معرفت شناسی، حدیثگرا، در حوزه هستیشناسی، حسگرا و در حوزه معناشناسی، ظاهرگراست. اگر این چهارمتغیّر در یک فرد شکل گرفته شود وی را میتوان سلفی نامید. به عبارت دیگر، اندیشه سلفی همیشه عقل ستیز وکاملًا ارتجاعی است و در شمول مذاهب چهارگانه اهل سنت نیست.شناخت و ریشه یابی دقیق این مکتب به ما در یکسان ناانگاری آنان با جامعه اهل سنت کمک و به چگونگی برخورد با آن مدد می رساند.
چارچوب نظری
اندیشه بنیادگرایی اسلامی به مفهوم رجوع به ریشهها و بنیادهای اصیل و کهن بهرغم پیشینه بسیار کهن تاریخی، به عنوان یک جریان اجتماعی به شکل موجود آن پدیده نوظهوری به حساب آمده و عمری در حدود یک سده بیش ندارد. این جریان تا اندازه زیادی متأثر از حرکت های اجتماعی و دینی از جمله، بیداری اسلامی در تعارض هماوردی با غرب و تحولات مدرنیته است و از این جهت میتوان به تحلیل دلایل ظهور بنیادگرایی از درون جنبشهای اصلاح طلبانه اسلامی برخاست. اصطلاح نو سلفیگری در نوشتههای معاصر به این جریان اخیر اشاره دارد. این جریان دارای دو خاستگاهکاملاً متفاوت فکری بوده که نمود اجتماعی مختلفی نیز در جهان اسلام یافتهاند.
طیف نخست در احیای مجدد اندیشه وهابی و خروج آن از شبه جزیره و انتشار در جهان اسلام و انتقال به غرب بهویژه در دهههای اخیر نمود یافته؛ و طیف دوم با الهام از اندیشههای ولی االله دهلوی در شبه قاره رشد کرده و در اندیشه بنیانگذاران اخوان المسلمین مصر به ویژه سید قطب پرورش و توسعه یافته و به جهان عرب و دیگر مناطق جهان اسلام انتقال یافت. فرق این دو را میتوان در شاخصههایی چون ستیز با دانشهای عقلی و شهودی، گرایش به تکفیر، پذیرش مطلق سلف و پرهیز از هر گونه انتقاد نسبت به آن مشاهده کرد که طیف نخست دارای این شاخصهها به طور بارز هستند و طیف دوم فاقد آنها و بلکهاحیاناً دارای نقاط مقابل آنها هستند و البته روشن است که طیفهای میانی نیز در این بین شکل گرفتهاند.
این حرکت فریاد بازگشت به سیره سلف صالح را دارد و به عنوان یکی از شاخههای بنیادگرایی اسلامی یاد میشود، عنوانی عام برای فرقهها و گروههایی از مسلمانان در دوران معاصر و متأخر بهویژه در مصر و هند وعربستان که با شعار پیروی از »سلف صالح« یا »پیشینیان نیکوکار« و با آمیختن آموزههای دینی با مقوله دولت و سیاست در جهان اسلام، حرکتها و جنبشهای فکری واجتماعی را به عقیده خود جهت اصلاح امت اسلامی سامان دادند. این اندیشه در تاریخ اسلام و در آرا و اندیشههای فقها و گروههای خاص در میان اهلسنت و جماعت داشته است، اما در دوران معاصر با مقوله »اسلام سیاسی« در میان اهل سنت، قرابت و پیوند یافته است.
یکی از شاخههای این تفکر را میتوان در میان گروههای سلفی رادیکال که طیف تندروی آنان میباشند، جستوجو نمود. اندیشه سیاسی سلفیگری رادیکال که ریشه در آرا و اندیشههای خوارج، برخی حنابله و وهابیت دارد، به جریان خردگریز در میان مسلمانان مشهور است؛ زیرا با تکیه بر ظواهر قرآن و سنت، هرگونه گرایشهای عقلی، فلسفی و کلامی را در حوزه دین نمی پذیرد.مهمترین اعتقادات این اندیشه عبارتند از: الف. محدودیت اندیشه و رفتار به ظواهر کتاب و حدیث، ب. عدم توانایی عقل انسان در درک متون دینی، ج. حرمت استفاده از فکر و عمل نو به بهانه نبود احکام آنها در صدر اسلام، د. مخالفت شدید با معارف و آموزههای شیعی که منبع اخذ احکام ایشان قرآن و سنت پیامبرصلّی - االله علیه وآلهوسلّم - و امامان معصوم، و استناد ایشان به روایات نبوی و وحی الهی است.
این جریان که در دوران معاصر با عنوان القاعده و طالبان ظهور یافت و مدعی انحصاری اسلامگرایی است که با تکفیر سایر گروههای اسلامی، بهویژه شیعیان، به اعمال خشونتبار خویش علیه آنان مشروعیت بخشیده است.در واقع، جنبش سلفی سنتگرا در اواخر قرن نوزدهم از حوزه مسائل و مباحث نظری به حوزه عمل و بهتدریج به سمت خشونت و ارهاب سوق داده شد. جنبشی که به تعبیر برخی اندیشمندان در ابتدا تاریخگرا بود و »عصر طلایی« گذشته را در بامداد اسلام و تمسک به سیره سلف، وجهه همت خود قرار داده بود و در مقابله با خطر اروپا - غرب - و وحدت مسلمانان از آن بهره میجست .با توجه به مطالب فوق، هویت شناسی و شناخت مکاتب مختلف به ویژه سلفیت تکفیری بیش از پیش حائز اهمیت بوده که در ادامه بحث به آن پرداخته خواهد شد.
مفهوم شناسی سلفی تکفیری
معنی سلفی گری
سلفی در لغت، از سلف به معنای پیشین است. ابن منظورگوید:می سَلَف، یسلف، سلفاًو سلوفاً، یعنی پیشی گرفت؛ سالف، یعنی پیشی گیرنده. سَلَف، سلیف و سلفه، یعنی جماعت پیشی گیرنده 2، ابن فارس میگوید:سلف:» س ل ف، اصلی است که دلالت بر تقدّم و سبقت دارد پس سلف کسانی هستند که درگذشته بوده اند3.«