بخشی از مقاله

چکیده

جریان شناسی عقلانیت غرب که با گذار از عصر قدیم، رنسانس، مدرنیته و پست مدرن به شکل بسیار تهاجمی وارد قلمرو اسلام شد، که عموما با مایه های یهودی و مسیحی در جریانهای برون دینی فراماسونری، مسیحیت تبشیری و معنویت سکولار و جریان های درون دینی، وهابیت، سلفی گری و داعش بروز و نمود یافته است، و جهان غرب با مایه های پرتستا نیزم صهیونیسم مسیحی، خشنود از تقابل دو قرائت جدید اسلام سکولار و اسلام تند تکفیری، و تضادبین مسلمانان ؛ قتل و غارت و به اسارت بردن زنان در سوریه و عراق توسط داعش . در این نوشتار ضمن بررسی ایمان گرایی و عقل گرایی در اعصار مختلف با برر سی تعدادی از ایات به اصولی مبنایی بر می خوریم که عبارتند از :توجه به حد ایمان و کفر ؛فهم دقیق حق و باطل؛عشق و نفرت و عدم توجه به عادت ها لذا ؛ بهترین راه برون رفت از افراطی گریهای موجود در بین مسلمانان الگو قرار دادن اعتدال عقلانیت اسلامی به سبک ولایت فقیه در ایران است تحقیق حاضر شامل چکیده ؛ مقدمه ؛دو فصل ؛ و نتیجه گیری می باشد.

کلمات کلیدی: عقلانیت غربی ، معنویت سکولار ،وهابیت ،سلفی گری ،اعتدال عقلانیت ، ایمان

مقدمه

چگونگی مواجه جهان اسلام با جریان شناسی عقلانیت غربی، یکی از دغدغه های مسلمانان و فرهیختگان آنان بوده است،ورود و برخورد با عقلانیت غربی به شیوه های گوناگونی بوده است که یا به اسلام سکولار و یا به اسلام تند افراطی تکفیری انجامیده است و این در حالی است که ا ستکبار غرب خشنود از این تقابل همچنان به تفرقه افکنی، سکولاریزه کردن دین ،اباحی گری و ایجاد فرقه های ضد دینی مشغول و مسلمان همچنان در این تناقضات گرفتار می باشند . یکی از جریان ها وتقابل های واقعی در مقابل غرب، انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی - ره - بود که با تمسک به فقه و اصول و عرفان و کلام ناب و شناخت دقیق جهان غرب توانست تمدن جدیدی در مقابل تمدن سکولار مهاجم غرب پایه گذاری کند، اما بیداری اسلامی در منطقه موقعی می تواند به پیروزی نهایی برسد که به دور از افراط و تفریط، به شیوه انقلاب اسلامی ایرانو حاکمیت ولایت فقیه بازسازی شود.

فصل اول: عقلانیت دراعصار مختلف

جایگاه عقلانیت در قدیم

در قرون اولیه ی میلادی رابطه میان ایمان و عقل هرگز صلح آمیز نبوده است و حتی به جدال نیز می انجامیده است، پولس حواری نوشت: با خبر باشید که کسی شما را نرباید به فلسفه و مکر باطل. - پترسون،ٌََْ ص ًْ - مخالفت مسیحیان اولیه با تعالیم یونانی که مهد فلسفه آن زمان بود در سخنان متالهین مسیحی به وضوح مشاهده می شود.چنانچه ترتولیان می پرسید : آتن را با اورشلیم چه کار؟ - مقصود وی از اتن ، فلسفه ی یونان بود و از اورشلیم کلیسای مسیحی - - همان، ص ًْ - .نکته ی قابل توجه این است که پولس و ترتولیان عقل را به طور مطلق منکر نبوده اند، چنانچه از سخنان پولس بر می آید انتقاد او به عقل ، نوعی از حکمت دنیوی بوده است که از غرور انسانی نشات گرفته است و به نحوی جلوی حقیقت را می گیرد. حتی ترتولیان خود با فلسفهآشنا بوده و در بیان اصول مسیحیت از عقل بهره می جست .

لذا، با استفاده از عقل در قلمرو دین و تمدن سازی و زندگی بهتر جای شک و تردیدی باقی نمی ماند، اما پرسش اساسی درجایگاه و مقام عقل در این تمدن سازی است، که تا کجاست؟ در مقابل این پرسش سه دیدگاه  :عقل حداکثری، ایمان گرایی افراطی و عقل گرایی انتقادی مطرح شده است. کرکگور از ایمان گرایان افراطی مسیحیت است .وی بر این باور است که برای مومن شدن باید عقل و تعقل را رها کرد و آماده ی پذیرش امور ضد عقل و خرد ستیز شد - خواص،ٌَََ ص ٌِِ - اما، تمدن سازی جدید پولس با رویکرد های بدعت گونه برای مسیح که مربوط به ارتباط مسیح با خدا و انسان و جهان بود همیشه اورا خرد گریز و مخالف با فلسفه معرفی می کرد و شاید علت اختلافات اولیه در میان متا لهان مسیحیت از جنبه های اختلافات سیاسی، اجتماعی، عقیدتی و نظری ابعاد عملی مسیحیت بوده است.در آن جا یونا نیا نی بودند که فلسفه شان، آن ها را به عقیده ی به مبدا سرمدی که اساس همه چیز است، کشیده بود . به نظر آن ها داخل شدن - - موجود بی نهایت - - در زندگی زمینی یا ارتباط - - روح محض - - با مادیت، بی معنا و حتی هولناک بود - جوان، ٌَْْ، ص ُّ - .

ٍ - عقلانیت در قرون وسطا

معمولا قرون وسطا را از قرن پنجم تا اواخر قرن پانزدهم میلادی تعیین می کنند. در قرون وسطا ساختن تمدن توسطمتالهان یهود و مسیحیت با فلسفه ی یونانی و تعالیم دینی تلفیق پیدا کرد. قرون وسطا دورانی است که مشخصه ان را پیدایش فلسفه ی مسیحی و نفوذ و تاثیر آن تا عصر رنسا نس می دانند، یعنی اززمان اگوستین - گنجی، ٌََْ ،ص ٍَُ - .فیلون منادی و پیشرو فلسفه ی یهودیت قرون وسطا بود  .او سعی کرد نظام های فلسفی بدیل را با سنت رایج مبتنی برکتاب مقدس ترکیب نماید - کوهن شرباک، ٌََْ، ص َّ - .اگوستین به همه ی مسایل تاریخ با استدلال هایی پاسخ می گوید که از کتاب مقدس و کلیسا بدست آورده است نه از راه پژوهش تجربی - گنجی،ٌََْ، ص ًٍِ - .ژیلسون ،گرایشات متفاوت در بیان نسبت دین و عقل در قرون وسطا را به چهار دسته یا خانواده ی معنوی تقسیم می کند:

خانواده ی ترتولیا نوس:آان ها هیچ اعتقادی به عقل گرایی ندارند و معتقدند شریعت آامده تا جایگزین عقل شود.

خانواده ی اگوستین:تا حدودی جایگاه پایین تر از وحی برای عقل قائل بودند.

خانواده ی ابن رشدی های لاتینی : ضرورت صحت استدلال فلسفی و اعتقاد به وحی مسیحی تحت عنوان نظریه ی حقیقت دوگانه.

خانواده ی تومایی:علم و ایمان را باید دو نوع متفاوت تصدیق درنظر گرفت، اما نه به معنای تقابل بین آن ها   - همان ص ، - .

در قرن سیزدهم جر و بحث فراوانی درباره ی  "  ازلیت جهان " وجود داشت .برخی از فیلسوفان و متکلمان گفته اند که حدوث جهان را می توان اثبات کرد،  و برخی دیگر منکر این امر هستند .توماس اکویناس هر چند اعتقاد داشت که جهان آغازی دارد، می دانست که صدق این اعتقاد را با استدلال فلسفی نمی توان نشان داد - دیوس،ٌََّ ، صٌَ - . خلاصه سیستم و روش ترکیبی توماس اکویناس که بانی آن است به قدری عام و به قدری نرم و قابل قبول است که از اول تا آخر مورد قبول کلیسا قرار گرفت، به علاوه علم نیز همان را برای کشف حقیقت لازم شمرد - جان ناس، ٌََْ، صًّّ -

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید