بخشی از مقاله
آسیب شناسی دکترین مسئولیت حمایت، با تاکید بر پیدایش گروههای تکفیری در عراق
چکیده :
»مسئولیت حمایت «، در واقع پذیرش تعهد و وظیفه حمایت از انسان ها در برابر 4 جرم نسل کشی، جنایات جنگی، جنایت علیه بشریت و پاکسازی قومی در سه بعد »پیشگیری«، »واکنش« و »بازسازی« است. مداخله نظامی در قالب دکترین مسئولیت حمایت در عراق باعث سقوط نظام حاکم و به تبع آن از بین رفتن زیر ساختهای نظامی ، انتظامی ، امنیتی و اطلاعاتی آن کشور شد . بنابراین حاکمیت ملی و امنیت ملی آن کشور دچار اضمحلال شدند . هدف این مقاله آسیب شناسی دکترین مسئولیت در خصوص ظهور و پیدایش گروههای سلفی – تکفیری در عراق در پی مداخله نظامی آمریکا می باشد .اساس کار ، مطالعه بر روی ظهور و قدرت گیری گروههای سلفی تکفیری در عراق می باشد . میزان موفقیت این مقاله با استناد به نتایج به دست آمده خوشبختانه مثبت بوده و بر اساس آن مشاهده شد که دکترین مسئولیت در صورتیکه موفق به از بین بردن نظام ظالم شود ، امنیت ملی و حاکمیت ملی کشوری که مورد تهاجم قرار گرفته را بر هم می ریزد ، سالها طول می کشد که آن کشور خود را بازسازی کند و به توان امنیتی کافی برای دفاع از خود برسد . در پی خلاء امنیتی در عراق ، تولد و رشد گروههای تکفیری و سایر گروههای نژادی و مذهبی ، در پی اعمال دکترین مسئولیت حمایت و حمله نظامی آمریکا به عراق مشاهده می شود . این آسیب در این مقاله بصورت تخصصی مورد کنکاش قرار گرفته و با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد این تحقیق و پژوهش مورد استفاده مجامع بین المللی برای رفع این نقیصه دکترین مسئولیت حمایت قرار گیرد.
کلید واژه : آسیب شناسی دکترین مسئولیت حمایت ، گروههای تکفیری سلفی ، امنیت ملی
مقدمه
انسان با علم خلق شد و ذات مقدس باریتعالی بر این مخلوق و صنعت خویش احسنت گفت (فتبارک االله احسن الخالقین: آیه 14
سوره مومنون) . انسان عاقل و مدبر و انسان اندیشمند متصل به روحی که خالق بر روی وی دمیده بود بر زمین حکومت کرد و
وظیفه اصلی خویش یعنی عبادت و ذکر خداوند متعال را در همه حال به جا آورد . بیراهه نیست که بگوییم : انسان در همه حال در
حال ذکر خدا بوده و هست و اصولا کل مخلوقات از انس و جن گرفته تا مواد و جامدات و زمین و آسمانها در حال ذکر خداوند متعال می باشند . (آیه 44 سوره 17 اسرا)
تعقل و تولید علم را باید بزرگترین عبادت خداوند متعال دانست . خدایی که در بدو نزول قرآن بر پیامبرش دستور داد بخواند
. از محمد(ع) خواست بخواند و او خواند . به نام خداوندی که انسان را از خون بسته آفرید (آیات اول تا سوم سوره علق). خداوند
236
آفرید و انسان هم هنرمند شد . این مخلوق صنعتگر اندیشید و پله های ترقی را طی و علوم انسانی را دریافت و تبیین کرد . هنری که امروزه شتاب بسیاری به خود گرفته تا بلکه ذره ای علم خالق را کسب کند .
بی تردید »حق1« یکی از مهمترین اجزای مقوم »اخلاق2«، »حقوق3« و »سیاست4« در دنیای مدرن است. علم بشر و هم آمیختگی این عناصر ذکر شده در بالا دست به دست هم دادند و قاعده جدید »دکترین مسئولیت حمایت5« را برای حمایت از مظلومان و ستم
دیدگان پدید آوردند.
دکترین مسئولیت حمایت با معنای مدرن و بازتعریفی کاملتر از مداخله بشردوستانه امروزه بعنوان یک رویداد امیدوارکننده در دفاع
از مردم بی پناه شکل گرفته است که در کنار محاسن دارای آسیب هایی است که در این مقاله سعی شده به یکی از مهمترین آسیب های آن یعنی ظهور و تولد گروههای سلفی –تکفیری در کشور عراق که با استفاده از دکترین مسئولیت حمایت و با حمایت سازمان
ملل مورد تهاجم نظامی قرار گرفت بررسی گردد.
مبحث اول -1-1مسئولیت حمایت :
مسئولیت حمایت یا »آر تو پی« (به انگلیسی: R 2P یا (RtoP که مختصر شده (Responsibility to Protect) است، اشاره به »اصل مسئولیت حمایت«6 است و بر اساس آن، حکومت نه یک امتیاز، بلکه یک »مسئولیت« است که رهبران نسبت به آحاد مردم
باید دارا باشند. این اصل با سه بعد پیشگیری، واکنش و بازسازی، به عنوان راه حلی در پاسخ به ضعف و کاستی نظام بین المللی در
رویارویی با نقض عمده حقوق بنیادین بشری، از اواخر دهه نود میلادی وارد ادبیات حقوقی شده است.
هر حکومتی وظیفه دارد که از مردم خود علیه کشتار دست جمعی7، جنایت جنگی8، پاکسازی نژادی9 یا قومی و جنایت علیه بشریت10 حمایت کند. این مسئولیت مستلزم پیشگیری از این گونه جنایات از طریق ابزارهای مناسب و ضروری است.
بر این اساس یک حکومت نباید علیه مردم خودش به جنگ و کشتار دست بزند و این ستم را با »حق حاکمیت«11 و اصولی چون »عدم دخالت« و »برابری دولتها« توجیه کند. اگر حکومتی از زیر بار این مسولیت شانه خالی کند و علیه مردم خودش به داغ و درفش متوسل شود و جنگ و کشتار دست جمعی راه بیندازد، جامعه بینالملل حق دخالت در آن کشور را دارد.
گزارش هزاره کوفی عنان در سال 2000 به مجمع عمومی جرقه آغاز بحث »مسئولیت به حمایت « بود. دولت کانادا در پاسخ به دبیر کل، کمیسیون بین المللی در خصوص مداخله و حاکمیت کشورها را در سال 2000 تشکیل داد. دستاورد این کمیسیون چیزی
بود که در طی سالیان بعد به عنوان مسئولیت به حمایت در جامعه بین المللی مورد پذیرش قرار گرفت. در این گزارش، مفهومی
جدید از حاکمیت12 ارائه شد، حاکمیت از معنای کنترل در مفهوم سنتی خود، که مفهومی غیر قابل تعرض بود، به حاکمیت در معنای
مسئولیت تغییر پیدا کرد. مسئولیتی که در در وهله اول بر عهده کشور مربوطه و در صورت ناتوانی و یا عدم علاقه آن کشور در حفظ و حقوق بنیادین اتباعش، در مرحله دوم به جامعه بین المللی واگذار میشود. این مسئولیت درجه دوم، طیفی از تعهدات را به دنبال خود دارد: مسئولیت به پیشگیری، واکنش و بازسازی. در نتیجه این گزارش رویکرد جامعه بین المللی به مفهوم مداخله بشردوستانه نیز تغییر کرد. برخلاف مداخله بشردوستانه که صرفا جنبه نظامی داشت، مسئولیت به حمایت اقدامات پیشگیرانه، سیاسی،
دیپلماتیک، اقتصادی، آموزشی و بازسازی را نیز به این اصطلاح افزوده و مداخله نظامی را صرفا به عنوان آخرین ابزار در نظر گرفته
است .
سر انجام در سال 2005 در اجلاس سران، در پاراگراف 138 و 139 دولتها در 3 محور با این مسئولیت موافقت کردند: -1 مسئولیت حمایتی دولتها در حمایت از اتباع خود در برابر ژنوسید، پاکسازی قومی، جرایم علیه بشریت و جرایم جنگی -2
کمکهای بین المللی در ظرفیت بخشی، یعنی کمک جامعه بین المللی به کشورها در اعمال این مسئولیت و-3 پاسخ به موقع و قاطع جامعه بین المللی در مواردی که دولت مربوطه ناتوان از پاسخگویی به این وضعیتهاست. پیشگیری در محور اول و دوم بخش
اصلی یک استراتژی موفق در زمینه مسئولیت به حمایت است. که این ترتیبات در گزارش سال 2009 بان کی مون تحت عنوان »تحقق مسئولیت به حمایت« نیز آمده است .
به موجب این اصل، کشورها در قبال وقوع ژنوسید (نسل کشی)، جرائم جنگی، پاکسازی قومیو جرائم علیه بشریت، در هر گوشه ای از جهان، مسئول حمایت از جان مردمان تحت ستم بوده و با کسب مجوز از سوی شورای امنیت، ابتدا به پیشگیری از علل
ریشه ای و مستقیم بحران پرداخته و در صورت عدم کفایت این روشها، با توسل به ابزارهای غیر نظامی و دیپلماتیک واکنش نشان خواهند داد. مداخله نظامی همواره به عنوان آخرین راه حل در نظر گرفته میشود. پس از بحران نیز جامعه بین المللی مسئول
بازسازی ساختارهای در هم ریخته کشور بحران زده خواهد بود .مسئولیت حمایت که اکنون یک دهه از حیات آن میگذرد با ظرایف و ابعاد خود سهم مهمیدر حفظ نظم و ثبات ملی و بین المللی و تحقق حقوق بنیادین، اخلاق و وجدان جمعی بشر در آینده خواهد داشت .
-2-1 گروههای سلفی تکفیری
سلفیگری در معنای لغوی به معنی تقلید از گذشتگان، کهنه پرستی یا تقلید کورکورانه از مردگان است، اما "سلفیه" در معنای اصطلاحی آن، نام فرقهای است که تمسک به دین اسلام جسته، خود را پیرو سلف صالح میدانند و در اعمال، رفتار و اعتقادات خود
سعی بر تابعیت از پیامبر اسلام(ص)، صحابه و تابعین دارند.آنان معتقدند که عقاید اسلامی باید به همان نحو بیان شوند که در عصر
صحابه و تابعین مطرح بوده است، یعنی عقاید اسلامی را باید از کتاب و سنت فراگرفت و علما نباید به طرح ادلهای غیر از آنچه قرآن در اختیار میگذارد، بپردازند. در اندیشه سلفیون، اسلوبهای عقلی و منطقی جایگاهی ندارد و تنها نصوص قرآن، احادیث و
نیز ادله مفهوم از نص قرآن برای آنان ارجحیت دارد. در حال حاضر یکی از عوامل مهم فتنه گری در منطقه جریان سلفی تکفیری
است که در لباس دفاع از سنت، عملا در مسیر منافع غربیان گام برمی دارد.
تاقبل از بهار عربی در منطقه مردمی که اخبار رسانه ها را مرور می کردند کمتر اسمی از سلفی و سلفیان میشنیدند ، در بهبوهه بهار عربی بود که مردم کوچه و بازار کم کم با اسم سلفیان آشنا شدند و جنایت هایی که هروز رسانه ها از کشورهای عربی منطقه گزارش می دادند را رصد می کردند که جولانگاه مهم آنها سوریه و عراق و مصر بود.در پی اعلام این خبر سازمان دیده بان حقوق بشر این
صحنه را جنایت جنگی تمام عیار توصیف کرد، سلفیان سوریه که قبل از این جنایت به مزار شریف حجربن عدی هتک حرمت کرده
238
بودنداین بار خود را با جنایتی وحشیانه تر به جهانیان نشان دادند در پی اقدام شرم آور سلفی ها برآن شدیم در مطلب زیر به بررسی ظهور این فرقه بپردازیم که از نظر می گذارنید.
سلفیها روایات خود را مستقیما از احمد بن حنبل (متولد (241، احمد بن تیمیه (متولد (728، ابن القیم الجوزیه(متولد (751 و محمد بن عبدالوهاب تمیمی نجدی (متولد (1206-1115 میگیرند. سلفیه بعد از محمد بن عبدالوهاب به صورت یک شکل و
ساختار سیاسی درآمد و هم پیمانی وی با محمد بن سعود پایه گذار حاکمیت آل سعود در عربستان به این روند تسریع بخشید. پیوند
میان علما و حاکمان سعودی گرچه دچار تغییر و تحول شده است و شیوخ وهابی از برخی اختیارات خود از جمله بازداشت و امر
قضا بازماندند اما در عین حال هنوز هم از وضعیت و جایگاه خوبی در نظام سیاسی سعودی برخوردار هستند. علاوه بر سرزمین حجاز، مصر نیز از تغییر و تحولات عقیدتی برکنار نماند و سلفی های این کشور با اقدامات و فعالیتهای حسن البناء و جنبش
اخوان المسلمین، سیر جدید ی در آموزه های عقیدتی اهل سنت تجربه کردند و باب های جدیدی برای این گروه جهت گشودن روزنههای محدود اجتهاد باز شد. اما با مرگ زودهنگام حسن البناء جنبش اخوان المسلمین تحت تأثیر اندیشههای دو شخصیت، به
نامهای ابوالاعلی مودودی و سید قطب قرار گرفت و آنها ضمن تثبیت روش پای بندی به متون دینی بر اساس دیدگاه های خاص فقهی خود، دیدگاه تکفیر را پی ریزی کردند. سید قطب که تحت تأثیر اندیشه های ابن قیم جوزی در خصوص رفتار با اهل کتاب بود این اعتقاد را داشت که اهل کتاب تا زمانی که جزیه پرداخت می کنند می توانند در سرزمین های اسلامی با آرامش زندگی کنند در غیر این صورت مسلمانان باید با آنان به جهاد بپردازند. حمایت عربستان و کشورهای حاشیه ای خلیج فارس هماهنگی فراوانی
میان سلفیون سنتی و جنبش اخوانالمسلمین ایجاد کرد. از سویی دیگر دیدگاه ضد سوسیالیسم سلفیون جدید به خصوص در جریان جنگهای نیروهای جهاد افغانستان با شوروی مورد توجه شیوخ وهابی عربستان قرار گرفت.
-3-1امنیت ملی
امنیت ملی به الزاماتی اشاره می کند که حاکمیت مطلق سرزمینی و بقای دولت ملی را از طریق بکارگیری اقتصاد، ارتش و توان سیاسی و استفاده از ابزار دیپلماسی حفظ نماید.
مبحث دوم -1-2 ظهور گروههای سلفی و تکفیری در عراق
در پی مداخله نظامی آمریکا در عراق در قالب مسئولیت حمایت و بواسطه فقدان حاکمیت فراگیر حکومتی و نظامی در عراق و در سایه عدم تشکیل دستگاههای امنیتی و نظامی کلاسیک قوی ، بخشهایی از این کشور ، مخصوصا نقاط قبیله ای ، بعثی و سنی نشین به محل تجمع و سازماندهی گروههای تکفیری – سلفی تروریستی تبدیل شد که زمینه ظهور و قدرت گیری این سازمانهای تروریستی را فراهم آورد . در حال حاضر یک دولت شیعی در راس امور اجرایی عراق قرار دارد اما حضور عناصر شیعی منافع برخی از سران منطقه، بعثی ها و گروه های تندروی سنی مذهب این کشور را به مخاطره انداخته است. با توجه به وجود خاطره هشت سال دفاع ایران از مرزهای خود و حمایت همه جانبه سران عرب منطقه از صدام حسین در جنگ تحمیلی، تصویری از دیکتاتور بعثی به عنوان
سرداری مدافع عربیت و مذهب اهل سنت در برابر خطر عجم های شیعی مسلک در باور سنیان عراق و سایرکشورهای منطقه چنان
نفوذ کرده بود که تصور می کردند حضور ایرانیان در عراق و برقراری پیوند مستحکم میان شیعیان منطقه، حیات سیاسی عرب و
نفوذ مذهب اهل سنت را به خطر خواهد افکند. گذشته از این، چون حوادث پیش آمده باعث تضعیف حزب بعث شده بود برای رهایی از این تنگنا، اتحادی استراتژیک میان سنیان ناراضی و عناصر حزب بعث شکل گرفت. از بعد مذهبی نیز القاعده امکان بیشتری
239
را برای جولان دادن در مناطق سنی نشین یافت. از این پس، روند خشونت در عراق شتاب بیشتری به خود گرفت و تکفیری ها در این کشور عرصه را برای اقدامات خود مناسب دیدند. گرچه وقوع جنگ مذهبی در خاورمیانه تازگی ندارد اما افزایش چنین نزاع هایی در پاکستان و عراق به یک نگرانی عمده تبدیل شده است و متاسفانه نشست های مشترک شیعه و سنی که آخرین آن کنفرانس مکه در مهره ماه 85 بود نتیجه ای قابل ملاحظه دربر نداشته است.
یکی از عوامل مهم درگیری های خونین منطقه، بحث تکفیر شیعیان و مطرح کردن آن از سوی علما و روحانیون افراطی وهابی و
سلفی است که باعث قربانی شدن بسیاری از شیعیان بی گناه در منطقه شده است. جالب اینجاست که به جای برخورد مناسب و
معقولانه با این پدیده و اعلام برائت از اقدامات خشن و سرکوبگرایانه، در آذر ماه 1385 سی و هشت نفر از علمای سلفی عربستان سعودی در بیانیه ای ضمن ابراز تاسف از سقوط بغداد آن را توطئه مشکوک صلیبیون، روافض و صفویان دانستند و هدف از آن را
حفاظت و حمایت از اشغالگران و تحدید نفوذ اهل سنت در منطقه و ایجاد هلال شیعه و تجزیه عراق به سه منطقه کردی، شیعی و سنی خواندند. کاملا مشخص بود که در این نوع تقسیم بندی روافض یعنی شیعیان، صفویان همان ایرانیان و اشغال گران نیز سربازان
صلیبی هستند.
یکی از بهانه های مهم علمای اهل سنت برای بکارگیری حربه تکفیر علیه شیعیان بحث غلو در مورد ائمه اطهار است. توهین به صحابه و همسران پیامبر، عدم دخالت اهل سنت در مناصب سیاسی، ممانعت از احداث و تاسیس مسجد در برخی از مراکز شهری مدعیات سنیان در مورد حکومت شیعی ایران است. غربی ها نیز این اختلافات را از نظر دور نگه نداشته و ضمن ایجاد شرایط برای
اختلاف انگیزی میان شیعه و سنی ترس موهم از اسلام را نیز مطرح کردند.
سازمان ها و جنبش های متعددی که حول محور القاعده در عراق فعالیت می کنند، عبارتند از:
-1-1-2 داعش:
داعش در ماه آوریل سال 2013 میلادی تشکیل شد.داعش ابتدا این گونه معرفی شد که از ادغام بین » دولت اسلامی « وابسته به شبکه القاعده که اکتبر سال 2006 میلادی به وجود آمد و گروه تکفیری مسلح در سوریه معروف به »جبهه النصره « تشکیل شده است اما این ادغام را که ابو بکر بغدادی یکی از رهبران » دولت اسلامی عراق « اعلام کرد به سرعت از سوی جبهه النصره تکذیب شد.پس از گذشت دو ماه از این قضیه ایمن الظواهری رهبر شبکه القاعده دستور داد این ادغام ملغی شود اما بغدادی این روند را ادامه داد تا اینکه دولت اسلامی عراق و شام ( داعش ) به یکی از گروههای تروریستی اصلی تبدیل شد که در سوریه و عراق آدمکشی و ویرانگری می کند.داعش حروف اختصاری » دولت اسلامی عراق و شام« است اما در مناطق تحت کنترل داعش در سوریه از نام » دولت« برای داعش استفاده می شود و هرکس از کلمه داعش استفاده کند هفتاد و پنج ضربه شلاق مجازات
اوست.داعش یک گروه مسلح تروریستی است که اندیشه سلفی جهادی ( تکفیری) را پیشه خود کرده است و هدف سازمان دهندگان
داعش نیز بازگرداندن چیزی است که آنان آن را » خلافت اسلامی و اجرای شریعت« می نامند و عراق و سوریه نیز جولانگاه عملیات داعش است.داعش از زمانی که در سوریه ظاهر شده درباره خاستگاه ، اقدامات، اهداف و ارتباطاتش جنجالهای طولانی را به وجود
آورده و باعث شده است به محوری از محورهای مطالب مطبوعات و رسانه ها و تحلیلها و گزارشها تبدیل شود.هویت و اهداف
این گروه بنیادگرا و ارتباطات آن به علت اطلاعات متناقض در خصوص آن گم شده است.
گروهی معتقدند داعش یکی از شاخههای القاعده در سوریه است.گروه دیگری آن را یک سازمان مستقل می دانند که برای تشکیل دولت اسلامی در تلاش است و یک گروه سوم نیز معتقد است داعش ساخته و پرداخته نظام سوریه است تا مخالفان و گروههایش را نابود کند.
الف- داعش در عراق ... ریشهها و فرآیند تأسیس آن:
با وجود آنکه این گروه به تازگی در سوریه پا به عرصه گذاشته است اما یک تشکیلات جدید نیست بلکه قدیمیترین تشکیلات در
بین همه گروههای مسلح برجسته در سوریه و در منطقه است.ریشه های تشکیل داعش به سال 2004 میلادی باز می گردد زمانیکه ابو مصعب زرقاوی ( سرکرده القاعده در عراق) گروهی به نام » جماعت توحید و جهاد « را تشکیل داد.زرقاوی ریاست این گروه را به عهده داشت و با القاعده به رهبری اسامه بن لادن در آن زمان بیعت کرد و سپس نماینده القاعده در این منطقه شد و » شبکه القاعده در کشور رافدین ( عراق)« نام گرفت.
شبکه القاعده در عراق در حمله نظامی آمریکا به عراق تحت عنوان دکترین مسئولیت حمایت به عنوان یک گروه جهادی ضد
نیروهای آمریکایی مطرح و همین باعث جذب جوانان عراقی شد که برای مقابله با اشغالگران آمریکایی در عراق تلاش می کردند و
به سرعت بر نفوذ این شبکه و نیروهای آن افزوده و به قدرتمندترین شبه نظامیان مستقر و جنگجو در عراق تبدیل شد.زرقاوی در
سال 2006 میلادی در نوار ویدیویی ظاهر شد و تشکیل » شورای مشورتی مجاهدین « به رهبری عبد االله رشید بغدادی را اعلام
کرد. زرقاوی در همان ماهی که تشکیل این شورا را اعلام کرد کشته شد و ابو حمزه مهاجر به عنوان رهبر شبکه القاعده در عراق
انتخاب شد.اواخر سال 2006 میلادی یک گروه نظامی تشکیل شد که دربرگیرنده همه شبکهها و تشکیلات بنیادگرا در عراق بود
علاوه بر اینکه مظهر و نماد اهداف این گروهها بود و نامش نیز » دولت اسلامی عراق« به رهبری ابو عمر بغدادی است.
ب- ابوبکر بغدادی فرمانده
در چهارمین ماه سال 2010 میلادی و مشخصا در آوریل آن سال نیروهای آمریکایی به اجرای عملیات نظامی در منطقه ثرثار اقدام و به خانهای که ابو عمر بغدادی و ابو حمزه مهاجر در آن حضور داشتند حمله کردند و پس از درگیریهای شدید بین دو طرف و به کارگیری هواپیماها این دو نفر کشته شدند.
یک هفته بعد این گروه در بیانیهای در اینترنت به کشته شدن ابو عمر بغدادی و ابو حمزه مهاجر اعتراف کرد.شورای مشورتی دولت اسلامی عراق پس از گذشت ده روز تشکیل جلسه داد و ابو بکر بغدادی را به جای عمر بغدادی به ریاست انتخاب کرد و او امروز » امیر دولت ا سلامی عراق و شام « محسوب می شود.
ج - ابو بکر بغدادی امیر داعش کیست؟
او ابراهیم بن عواد بن ابراهیم بدری متولد سال 1971 میلادی در شهر سامراست.وی اسامی و القاب زیادی مانند علی البدری
السامرایی ، ابو دعا ، دکتر ابراهیم ، کرار و ابو بکر بغدادی دارد.او فارغ التحصیل دانشگاه اسلامی بغداد است و لیسانس و فوق لیسانس و دکترایش را در این دانشگاه گرفته و معلم و استاد و مبلّغ بوده است و با فرهنگ اسلام ، علم و فقه شرعی نیز آشناست و
به علوم تاریخی و نسب افراد نیز آشنائیت دارد.ابراهیم بن عواد بن ابراهیم البدری در یک خانواده مذهبی دارای عقیده سلفی تکفیری
متولد شده است. پدرش شیخ عواد از بزرگان عشیره البو بدری عراق است که نسب وی به قریش باز می گردد و عموهایش از مبلّغان اسلامگرا در عراق است.بغدادی فعالیتهای خود را با تبلیغ و آموزش شروع کرد اما طولی نکشید که به عرصه جهادی کشیده شد و به عنوان قطبی از قطبهای سلفیه جهادی و به عنوان برجسته ترین نظریه پردازان سلفیه جهادی در استانهای دیاله و سامرای
عراق مطرح شد.