بخشی از مقاله

چکیده

اهمیت روزافزون همکاری و ادغام بین شرکتها در زنجیره تأمین صنایع، لزوم توجه به عوامل و پیشرانهای کلیدی در راستای تسهیل و تداوم این همکاریها را آشکار میسازد. یکی از مهمترین این عوامل، مسائل فرهنگی است و امروزه از تعاملپذیری فرهنگی بین دو شرکت به عنوان یکی از مهمترین عوامل همکاری موفق بین آنها یاد میشود. در این راستا میتوان با تعیین وضعیت آینده همکاری بین شرکتهای خودروسازی و قطعات وابسته از لحاظ تعاملپذیری فرهنگی، سناریوهای مطلوب و محتمل همکاری را شناسایی و برای دستیابی به آنها برنامه-ریزی و سیاستگذاریهای لازم را انجام داد.

تحقیق حاضر در راستای هدف ذکر شده، به شبیهسازی وضعیت همکاری شرکتهای خودروسازی از منظر تعاملپذیری فرهنگی با استفاده از نرمافزار سناریوویزارد پرداخته است. پیش از آن، با استفاده از روش مدلسازی ساختاری تفسیری، شاخصهای مهم تعاملپذیری فرهنگی شناسایی و دو شاخص سازگاری جهتگیری راهبردی و سازگاری دانشی به عنوان متغیرهای مستقل در تحلیل MICMAC تشخیص داده شده و به عنوان ورودی نرمافزار سناریوویزارد وارد تحلیل شدند. نتایج نشاندهنده آن است که دو سناریو با شرایط بسیار مطلوب و مطلوب پیش روی شرکتهای خودروسازی قرار دارد که در آنها هم سازگاری جهتگیری راهبردی و هم سازگاری دانشی در سطح بالا یا بسیار بالایی قرار دارند.

- 1 مقدمه

جهان در شرف ورود به تاریخ جدید اقتصادی-اجتماعی است. از دیدگاه مدیریتی، این موضوع یعنی باید مدلهای قدیمی کسب و کار کنار گذاشته شود و ارزشها و قواعد جدیدی جذب شود. در مدیریت سنتی، نهادهای داخل و خارج از سازمان کاملاً محدود و کنترل شده اجازه دستیابی به اطلاعات را دارند، اما امروزه تسهیم منابع و اطلاعات با سازمانها اهمیت دارد. شرکتها دیگر تلاش زیادی برای محافظت از اطلاعات و داراییهای ذهنی نمیکنند. آنها قسمتی از داراییهای ذهنی را که از لحاظ راهبردی برای سازمان مهماند، حفظ میکنند و بقیه را با دیگران به اشتراک میگذارند. شرکتهای جهانی که توسط موانع و مرزهای منطقهای محدود نمیشوند، پا به عرصه وجود گذاشتهاند. آنها قادر به طراحی، تولید، تأمین، ذخیره و توزیع بدون توجه به مرزهای جداکننده بازارها و فرهنگهای منطقهای هستند

همکاریها، شکاف بین منابع موجود شرکت و الزامات مورد نیاز آینده را پر میکنند و با ایجاد امکان دسترسی سازمانها به منابع بیرونی و نیز با ایجاد هم افزایی، ترویج یادگیری و تغییر سریع، رقابتجویی سازمانها را افزایش میدهند. همکاری از مهمترین ابزارهای مدیریت کسب-وکار برای بهبود رقابتپذیری سازمانها به ویژه در محیطهای پیچیده و آشفته و همچنین به صورت یکی از مهمترین مانورهای هبُردیرا در صنایعی همچون ارتباطات، الکترونیک، زیست فناوری و خودروسازی به شمار میروند 

گرچه تسهیم منابع، اطلاعات و داراییهای ذهنی و ارتباط با سازمانهای دیگر در ورای مرزهای منطقهای و ملی از الزامات حیات در فضای کسب و کار امروزی است، تحقق این امور زمانی ممکن است که سازمانها زیرساختهای ارتباطی لازم را داشته باشند. فقط در این حالت می-توانند به اهداف مورد نظر از همکاری و ارتباط با یکدیگر دست یابند. اما در دنیای واقع، مزایای مورد انتظار از فعالیت در چنین محیطی به طور گسترده حاصل نشده است و مهمترین علت آن وجود موانع فرهنگی در ارتباط سازمانها با یکدیگر است

ساخت فرهنگ یک اتفاق تصادفی نیست و تنها به شخصیت بنیانگذاران و رهبران شرکتها بستگی ندارد، بلکه حاصل تعامل عوامل درونی و بیرونی متعددی است. هر فرهنگ سازمانی در سبک، قوانین، پاداشها، مجازاتها، برنامهریزی، ارتباطات، ساختار و سیاستها از فرهنگ سازمان دیگر متفاوت است

طبق نظریهی نهادی، هر شرکت در حین رشد و توسعه با محدودیتهای رسمی و غیررسمی خاصی رو به رو خواهد شد. محدودیتهای رسمی شامل قوانین سیاسی، سیاستهای اقتصادی و قراردادهاست. محدودیتهای غیررسمی شامل اصول رفتاری، هنجارهای رفتاری و سنتهاست. این محدودیتها در چارچوب نهادی جامعه جای گرفتهاند و در عین این که فعالیتهای اقتصادی را تنظیم میکنند، ساختاری باثبات فراهم میکنند که افراد و سازمانها را قادر به تصمیمگیری میکند. بنابراین شرکتهای مختلف سبکهای کنترل متفاوت دارند، سبکهای رهبری متفاوت، سیستمهای مدیریت منابع انسانی و به طور کلی فرهنگهای سازمانی متفاوت دارند، زیرا در بستر نهادهای مختلفی شکل گرفتهاند 

بررسی این متغیرها بین دو شرکت، برای موفقیت همکاری آنها در آینده بسیار مهم است و عدم توجه به عوامل فرهنگی میتواند موجب شکست همکاری و عدم توفیق آن در دستیابی به اهداف تعیین شده گردد

به عنوان مثال ادغام دو شرکت دایملر-بنز آلمانی و کرایسلر آمریکایی به دلیل عدم سازگاری فرهنگ دو شرکت با عدم موفقیت همراه بود. چرا که کرایسلر دارای فرهنگی بسیار باز و خلاقانه بود و در مقابل دایملر فرهنگ سنتی محافظهکار خود مبنی بر روابط بالا به پایین را حفظ کرده بود. از این ادغام به عنوان یک مثال کامل از شکست همکاری به دلیل عدم تعاملپذیری فرهنگی یاد میشود

در جدول 1 تعدادی از این ادغامها به همراه دلیل موفقیت یا عدم موفقیت آنها از منظر تعاملپذیری فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته است.

جدول - 1 معرفی تعدادی از ادغامهای موفق و ناموفق شرکتها - منبع: - Appelbaum et al., 2013

هدف این مقاله شناسایی شاخصهای مهم تعاملپذیری فرهنگی و ترسیم سناریوهای آینده همکاری شرکتهای خودروسازی از لحاظ سازگاری در شاخصهای انتخابی با شرکای تجاریشان است. تحقیقات پیشین تنها به شناسایی شاخصهای مهم تعاملپذیری فرهنگی و بررسی وضعیت همکاری در نمونه مورد بررسی خود پرداختهاند، اما هیچکدام وضعیت آینده همکاریها را در شاخصهای انتخابی ترسیم نکردهاند. با پرداختن به این موضوع، محتملترین سناریوها شناسایی شده و ابزاری برای برنامهریزی در جهت بهبود شاخصهای احتمالاً ضعیف فراهم می-شود.

روشهای پیشبینی آینده متنوع و بر پایه پیش فرضهای گوناگون و در خدمت هدفهای متنوع هستند. عدهای با فرض همسانی رویدادهای گذشته و آینده، با تحلیل گذشته سادهترین آیندهشناسیها را عرضه میدارند. گروهی با منظور داشتن همه متغیرهای ذیربط و توجه به همه روابط متقابل و آثار محتمل اجزا بر هم، دست به توصیف مفصلی از آینده میزنند . - Durance & Godet, 2010 - برنامهریز احتیاج به ابزاری دارد تا بتواند آینده را در قالب عناصر قابل پیشبینی و عدم قطعیتها بیان کند. این ابزار همان سناریوها هستند. به طور منطقی، اگر آینده مملو از عدم قطعیتها و وضعیتهای نامعلوم است، پس آیندههای قابل باوری که احتمال رخداد برابر دارند نیز در بین آنها وجود دارد. سناریوها این آیندهها را بیان کرده و روایتهای بدیلی درباره موقعیت مرتبط آینده ارائه میدهند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید