بخشی از مقاله

چکیده

هدف اصلی این مقاله ارزیابی کارایی ارتباطات و همکاریها میان شرکای صنعتی زنجیره تأمین میباشد. این ارزیابی بر مبنای تولیدکننده مواجه با تقاضای تصادفی و تولیدکننده صورت میپذیرد. این مدل از ترکیب نظریه صفبندی جهت ارزیابی جنبهها و تئوری بازیها در شرایطی که مشتریان امکان برقراری ارتباط بین دو زنجیره تامین را دارند جهت تصمیمگیری استفاده مینماید.

-1 مقدمه

در آغازین روزهای انقلاب صنعتی، شرکتها به جهت توسعهی روابط تجاری خود درصدد غلبه بر چالشهای مربوط به کانالهای توزیع و بازاریابی برآمدند. یکی از کاستیهای کانالهای توزیع در ابتدا، نبود اطلاعات کافی در مورد تقاضا و الگوی مصرف مشتریان بود که باعث غیرقابل پیشبینی شدن زمان تحویل محصول به مشتری میشد. یکی دیگر از مشکلات مازاد موجودی بود که همواره شرکتها به دنبال حداقل کردن و یا حذف این موجودی مازاد به دلیل هزینههای نگهداری آن، بودند. به همین دلیل تعریفی به نام زنجیره تامین به وجود آمد.

تعاریف متفاوتی از مدیریت زنجیرهی تأمین در ادبیات آمده است. دلیل این تفاوتها، تفاوت در نگرش افرادی است که مدیریت زنجیره تامین را تعریف نمودهاند. عدهای مدیریت زنجیرهی تأمین را مدیریت فعالیتهای کسبوکار و مدیریت روابط داخلی سازمان مدیریت روابط با تأمینکنندگان ضروری، مدیریت روابط با تأمینکنندگان ردهی اول و دوم و مشتریان در طول زنجیره و مدیریت روابط با کل زنجیره میدانند .[2] عدهای هم مدیریت زنجیرهی تأمین را بهعنوان مدیریت زنجیرهای معرفی میکنند که ارتباط دهندهی همهی فرآیندهای ساخت و تأمین از مواد خام تا مشتری نهایی است و چندین سازمان را در برمیگیرد.

بر اساس این تعریف گسترده، مدیریت زنجیرهی تأمین کل زنجیرهی ارزش را در برگرفته و شامل مدیریت مواد و تأمین از استخراج مواد خام تا پایان عمر مفید آن است. عدهای بازیافت مواد را نیز در محدودهی مدیریت زنجیرهی تأمین میدانند [5]. مدیریت زنجیرهی تأمین روی چگونگی بهرهبرداری از فرآیندها، تکنولوژیها و قابلیتهای تأمینکنندگان برای تقویت مزایای رقابتی تمرکز دارد. [6] هماهنگی عملیات مربوط به تولید، لجستیک و مواد در یک سازمان نیز به عهده زنجیرهی تأمین است .

در ادبیات موضوع ایجاد هماهنگی بین شرکتهای دخیل در یک زنجیره را اهم اهداف مدیریت زنجیرهی تأمین دانستهاند. زنجیرهی تأمین زمانی هماهنگ خوانده میشود که تمامی حلقههای آن به صورت ارتباط باهم تصمیمات خود را جهت بیشینه کردن سود کلی زنجیره، بهینه کنند. زمانی که این هماهنگی وجود نداشته باشد، اجزای زنجیره به صورت مستقل از هم تنها به دنبال بیشینه کردن سود خویش خواهند بود. این رویکرد، از سودآوری زنجیره ممانعت به عمل میآورد.

-2 مرور ادبیات

چن و هانگ [11]، زنحیره تامین شامل یک تولیدکننده و یک خردهفروش را در نظر گرفته و رقابت بر سر قیمت را قیمت را در این زنجیره مورد بررسی قرار داده اند. آنها نشان دادند که در این حالت هر دو طرف با یک نقطه تعادل ثابت میتوانند با یکدیگر همکاری کنند. جی و همکاران[12] یک مدل فازی برای یک زنجیره تامین شامل یک تولیدکننده و یک خردهفروش و یک شخص ثالث را مورد بررسی قرار دادهاند. در این مدل تقاضای مصرفکننده و هزینه بازسازی محصول به صورت فازی بیان شده است. در این تحقیق به بررسی سود مورد انتظار هر یک از اعضای زنجیره پرداخته میشود. با افزایش یکپارچگی میان خریداران و تأمینکنندگان، تئوری برقراری تعاملات اجتماعی انتظار دارد تا عملکرد عملیاتی و مطابقت با مفاد قراردادی از طریق تعاملات اجتماعی بهبود یابد.

ساواخان و همکاران [15]، گرفتن تصمیمات قیمتگذاری جمعآوری محصولات استفاده شده در زنجیره تامین بر اساس سناریوهای مختلف و مقایسه آنها با یکدیگر در قالب مدلهای مبتنی بر تئوری بازیها را ارائه دادند. گو و همکاران[14] تعامل بین تولیدکننده و خردهفروش در تعیین قیمت و میزان ارسال کالا را در یک زنجیره تامین مورد بررسی قرار دادند. آنها در این تعامل ارتباط به طور مستقیم و ارتباط به طور غیر مستقیم را در دو مدل مجزا مطرح کرده و به مقایسه آن ها پرداخته اند. پرانیسکی[8]، مساله تصمیمگیری قیمت بهینه در یک زنجیره تامین حلقه بسته فازی با رقابت خردهفروشان در نظر گرفته است.

تقاضاهای مشتری، هزینه دوبارهکاری و هزینه جمعآوری به صورت فازی در نظر گرفته شده است. با استفاده از تئوری بازیها و تئوری فازی تصمیمات بهینه بر روی قیمت عمدهفروشی، قیمت خردهفروشی و نرخ دوبارهکاری تحت سناریوهای متمرکز و غیرمتمرکز گرفته میشود. با بررسی ادبیات موضوع در این زمینه، استفاده از تئوری بازیها در تعامل بین اعضای زنجیره تامین به عنوان رویکردی جدید پیشنهاد میشود. در اکثر تحقیقات ارتباط بین تولیدکنندهها و خردهفروشان به دلیل رویکرد متفاوت در بیشینهسازی سود خود، مورد بررسی قرار گرفته است. اما در این تحقیق به بررسی ارتباط بین تامین کنندگان و تولیدکنندگان با استفاده از رویکرد تئوری بازیها استفاده میشود. از دیگر نوآوریهای این تحقیق به کار بردن مفاهیم تئوری صف در تعیین نقطه تعادل تئوری بازیها می باشد.

-3 توضیحات و فرضیات مسأله

یک زنجیره تامین بسته شامل تامین کنندگان تولیدکنندگان و مشتریان در نظر بگیرید. مشتریان امکان برقرای ارتباط با یک زنجیره دیگر از تامین کنندگان و تولیدکنندگان را دارا هستند. در این شرایط ارتباطات و تعامل بین اعضای یک طرف زنجیره که باعث شود اعضای آن یک نقطه تعادلی برای سود خود در زنجیره انتخاب کنند منجر به افزایش کارایی زنجیره تامین میشود. به دلیل اینکه مشتری تمام تقاضای خود را به طور قطع از یک زنجیره دریافت نمیکند لذا میزان تقاضا به صورت تصادفی در نظر گرفته میشود. با توجه به میزان تقاضای تصادفی، تولیدکننده باید با تعامل دوطرفه با تامین کننده خود نرخ تولید مناسب را برای خود برگزیند. در شکل 1 نمونه این زنجیره مورد بررسی نشان داده میشود.

زمان تولید و ارائه محصول توسط تولیدکنندگان در مقایسه با زمان ارائه محصول توسط تأمینکنندگان نسبتاً کوتاهتر است با توجه به سهولت نمادها، میان مؤلفههای در نظر گرفته شده و محصولات نهایی یک تناظر یک به یک برقرار میباشد. فرآیندها مقادیر متناظر و بوده و تصادفی میباشند. تقاضا یک پارامتر ایستا با نرخ متوسط است و توسط تولیدکننده معرفی میشود. پارامتر متغیر اصلی تصمیمگیری تأمینکنندگان است. این پارامتر ظرفیت تولید اختصاص داده شده به تولیدکننده میباشد. این متغیر همچنین یکی از متغیرهای اصلی تصمیمگیری هنگام مذاکره میان تولیدکنندگان و تأمینکنندگان در یک زنجیره بسته است.

متغیر تصمیمگیری s متغیر تصمیمگیری اضافی برای تولیدکنندگان در خصوص سطح موجودی محصولات است. هنگام قبول سفارش توسط تأمینکنندگان، و هنگامیکه سطح موجودی قابل قبول باشد، رضایت مشتریان حاصل میگردد. در چنین مواردی، هنگامی که عرضه و تقاضا با هم برابر است، سفارش از تولیدکنندگان به تأمینکنندگان منتقل میشود. این سیاست کنترل موجودی میتواند تحت عنوان مکانیزم کانبان مطرح گردد. پس از پر شدن موجودی اولیه، وضعیت موجودی با ارزش تأمینکنندگان برابر میشود. در زمان t، سطح موجودی فعلی I - t - و تعداد سفارشها ناتمام U - t - توسط رابطه زیر با هم مرتبط میشوند:

پارامترها:

: تقاضای تولیدکننده :h هزینه نگهداری واحد
:b هزینه تأخیر سفارش هر واحد

بیانگر میزان و تعداد سفارش تأمینکنندگان نیز میباشد.

:p بیانگر قیمت خرده فروشی

: Cs هزینههای تولید هر واحد توسط تأمینکننده : C p هزینه تولید هر واحد توسط تولیدکننده

متغیرها:
:I متغیر تصادفی که بیانگر سطح موجودی تأمینکنندگان در شرایط ثابت است.

:U متغیر تصادفی که بیانگر تعداد سفارشها ناقص تولیدکننده است، که هنوز توسط تأمینکنندگان تحویل داده نشده است.

: ظرفیت تولیدکننده    

:  s تابع سود تامین کننده    

:  p تابع سود تولیدکننده

فرض کنید T -  ,  , S - نرخ انتقال پرداختی مورد انتظار از تولیدکننده به تأمینکننده باشد. این تابع ممکن است با توجه به قرارداد به تعداد کمیتها نیز بستگی داشته باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید