بخشی از مقاله
چکیده
هدف از نگارش پژوهش حاضر, ارائه چارچوبی برای اولویت بندی استراتژی های رقابتی در شرکت "ایسیکو" می باشد. برای گرد آوری داده ها در این تحقیق که از نظر هدف, پژوهشی کاربردی و از نظر گردآوریداده ها توصیفی پیمایشی و کمّی است از سه پرسشنامه و روش مصاحبه استفاده شده است. پس از بررسی و برگزاری جلسات با خبرگان و کارشناسان شرکت مذکور، 10 استراتژی در قالب ماتریس SWOT تدوین و با به کارگیری روش های تصمیم گیری چند معیاره از جمله روش دیمتل فازی به بررسی روابط درونی هر یک از شاخص ها و محاسبه اثرات مستقیم و شدت تأثیر شاخصها نسبت به یکدیگر پرداخته شده است.
سپس وزنهای نسبی هر یک از شاخصها و زیرشاخصها به علت وجود روابط متقابل و تأثیر آن ها از یکدیگر با استفاده از فرایند تحلیل شبکهای فازی1 تعیین گردیده است. با توجه به ضرایب وزنی بدست آمده عوامل مؤثر در انتخاب استراتژی، راهکارها و استراتژیهای سازمانی با روش تاپسیس فازی رتبه بندی شده اند. نتایج حاصله بیانگر آن است که استراتژی های "توسعه بازار در زمینه لجستیک کالا"، "استراتژی افزایش حجم سرمایه گذاری در راستای توسعه بازار به جهت خروج از وابستگی به یک خدمت" و "استراتژی استفاده از روشهای مختلف حمل از جمله حمل ریلی, حمل جاده ای و دریایی" به عنوان برترین استراتژی ها انتخاب شده اند.
واژگان کلیدی: استراتژی, تصمیم گیری چند معیاره,رتبه بندی, منطق فازی, مزیت رقابتی
-1 مقدمه
سیستمهای سازمانی در راستای کسب موفقیت در میدان رقابت باید از نوعی برنامه ریزی بهره گیرند که آینده نگر و محیط گرا باشد. به طوریکه ضمن شناسایی عوامل و تحولات محیطی، در یک افق زمانی بلندمدت تأثیر آنها بر سازمان و نحوه تعامل سازمان با آن ها را مشخص کند. این نوع برنامه ریزی در واقع همان برنامه ریزی استراتژیک است که با بررسی محیط داخلی و خارجی سازمان، قوت ها و ضعف های داخلی و فرصت ها و تهدیدهای محیطی را شناسایی میکند، و با در نظر داشتن ماموریت سازمان، اهدافی بلندمدت برای سازمان تنظیم میکند و برای دستیابی به این اهداف، از بین گزینه های استراتژیک اقدام به انتخاب استراتژی هایی می کند که با تکیه بر قوت ها و رفع ضعف ها از فرصت های پیش آمده به نحو احسن استفاده نموده و از تهدیدها پرهیز کند؛ به طوریکه در نهایت باعث موفقیت سازمان در میدان رقابت شود. - 2 -
اگرچه پژوهش های زیاد و قابل توجهی به این موضوع اختصاص یافته اند، لیکن تعداد کمی از این پژوهش ها، روش هایی را ارائه داده اند که می تواند به طور نظام مند ارزیابی و اولویت بندی استراتژی ها را مدل نماید.هنگامی که شرکتها نیاز به ارزیابی وانتخاب استراتژی دارند، معمولاً با بررسی تعداد زیادی از عوامل پیچیده مواجه میشوند. معمولاً مسأله تصمیم گیری چندمعیاره، مسأله تصمیم گیری است که نیاز به ارزیابی چندین بدیل - آلترناتیو - بر اساس مجموعه هایی از معیارهای ارزیابی دارد. بنابراین، انتخاب یک استراتژی نوعی از مسائل تصمیم گیری چندمعیاره است, در نتیجه ضرورت می یابد که روش های تصمیم گیری چندمعیاره برای دستیابی به یک حل مسأله ی مؤثر به کار گرفته شوند.
در این پژوهش با استفاده از کتاب های مرجع، نظرات خبرگان، بهره گیری از مدل های شناخته شده مانند مدل پنج نیروی رقابتی مایکل پورتر ، شاخص های کلیدی ارزیابی استراتژی ها تعیین می شود . بسیاری از روش های تصمیم گیری چندمعیاره بر اساس مفهوم جمع پذیری با فرض استقلال شاخصها انجام میگردند اما معمولاً هر یک از معیارها کاملاً مستقل نیستند . - تزینگ و تانگ - 2010 برای حل تعاملات میان عناصر در این پژوهش از تحلیل عاملی اکتشافی جهت دست یابی به شاخصهای مستقل استفاده میشود.در این پژوهش هدف اصلی ارائه چارچوبی برای اولویت بندی استراتژی های رقابتی و اهداف فرعی بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر تأمین نیازهای رقابتی در این شرکت, شدت اثرگذاری و اثرپذیری معیارها و زیرمعیارها نسبت به یکدیگر و ارائه مدل از طریق ساختار فازی1 دیمتل2، فرایند تحلیل شبکه ای 3 و تاپسیس4 می باشد.
-2 ادبیات پژوهش
2-1 پنج نیروی رقابتی مؤثر بر جذابیت صنعت:
قوی ترین و گسترده ترین ابزار مورد استفاده برای سنجیدن میزان قوت نیروهای رقابتی، الگوی نیروهای پنجگانه رقابتی5است. این الگو معتقد است که نیروهای رقابتی تأثیرگذار برجذابیت صنعت، بسیار فراتر از رقابت بین فروشندگان رقیب است و فشارهای ناشی از چهار منبع موجود دیگر را هم شامل می شود. - 3 -
2-3 استراتژی های رقابتی
مایکل پورتر برای غلبه بر دیگر شرکت های رقیب موجود در یک صنعت، دو استراتژی رقابتی ژنریک یا عمومی6 را پیشنهاد می کند: هزینه کم تر و تمایز محصول. از این جهت این استراتژی ها را عمومی می گویند که هر شرکت تجاری، از هرنوع و اندازه ای که باشد، حتی سازمان های غیرانتفاعی ممکن است از این استراتژی ها، استفاده کنند.استراتژی هزینه کم تر7، عبارت است از توانایی یک شرکت یا یک واحد تجاری در طراحی، تولید و بازاریابی یک محصول، کاراتر از رقبایش. استراتژی تمایز8، عبارت است از توانایی ارائه ارزشی منحصر به فرد و برتر به خریدار از حیث کیفیت، ویژگی های خاص یا خدمات پس از فروش محصول.
یک شرکت یا واحد تجاری می تواند یک بازار گسترده9 - هدف گیری به متوسط یک بازار انبوه - یا یک بازار محدود10 - هدف گیری یک بخش بسیار کوچک از بازار - را انتخاب کند. ترکیب این دو نوع بازار هدف با دو استراتژی رقابتی مذکور، به پیدایش چهار نوع استراتژی عمومی منجر می شود.وقتی که بازار هدف در هر دو استراتژی تمایز و هزینه کم تر، گسترده تر باشد، این دو استراتژی را استراتژی های رهبری هزینه ها11 و تمایز می نامند. وقتی که دو استراتژی مذکور روی یک بخش بازار متمرکز می شوند - بازار محدود - : آن دو را تمرکز بر تمایز - تمایز محور - 12 و تمرکز بر هزینه - هزینه محور - 13 می نامند. - - 5
-3 روش پژوهش
برای گرد آوری داده ها در این تحقیق از ابزار پرسشنامه و روش مصاحبه استفاده شده است. در طول انجام تحقیق از 3 پرسشنامه به شرح ذیل استفاده شده است:
پرسشنامه اول برای بررسی روابط درونی هر یک از شاخص ها و محاسبه اثرات مستقیم شدت تأثیر شاخصها نسبت به یکدیگر طراحی و پرداخته شده است . این پرسشنامه برای اجرای روش دیمتل فازی مورد استفاده قرار گرفته است. .2 پرسشنامه دوم برای تعیین وزنهای نسبی هر یک از شاخص ها و زیرشاخصها به علت وجود روابط متقابل بین شاخص ها و تأثیر آن ها از یکدیگر طراحی گردید و سپس در اجرای روش فرآیند تحلیل شبکه ای مورد استفاده قرار گرفت . .3 پرسشنامه سوم برای رتبه بندی گزینه های مورد نظر طراحی شد.
در این پرسشنامه بر اساس قضاوت خبرگان و با استفاده از اطلاعات حاصل از اجرای روش فرآیند تحلیل شبکه ای و بهره گیری از تکنیک تاپسیس به اولویت بندی گزینه ها پرداخته شده است.در این پژوهش جامعه آماری مورد بررسی را کارشناسان و خبرگان حوزه مورد مطالعه که نسبت به مدیریت استراتژیک و حوزه حمل و نقل آگاهی کامل دارند، تشکیل می دهند. در بررسیهای اولیه عوامل موثر بر انتخاب استراتژیهای سازمانی - نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید - ، 7 نفر از خبرگان و متخصصین آگاه به موضوع مورد مطالعه، انتخاب شدند. ساتی - - 10 - - 2002 معتقد است تعداد ده نفر از خبرگان برای مطالعات مبتنی بر مقایسه زوجی کافی است. همچنین ریزا و وازیلیس - 1988 - با اشاره به این نکته که تعداد خبرگان به عنوان مصاحبه شونده نباید زیاد باشد در کل 5 الی 15 نفر را پیشنهاد میکنند . - 1 - در این پژوهش به دو علت از تحلیل سلسله مراتبی فازی براساس روش تحلیل توسعه ای استفاده گردید:
-1 در این پژوهش از حداقل مجذورات لگاریتمی استفاده نشده و برای دقت بیشتر از تحلیل سلسله مراتبی فازی براساس روش تحلیل توسعه ای استفاده شده است.-2 از آنجا که از اعداد مثلثی فازی استفاده گردیده و تحلیل سلسله مراتبی فازی براساس روش تحلیل توسعه ای همخوانی بالایی با این اعداد دارد، از این روش استفاده گردید.برای بررسی معیارها از نظر7 خبره استفاده شده، در این ماتریسها، ̃ j = - , , - اعداد فازی مثلثی می-باشند و ̃ = - = 1,2,3, … , - به صورت عدد فازی - 0,0,0 - در نظر گرفته میشوند.
3-1 تعیین روابط درونی و شدت تاثیر بین عوامل بااستفاده از روش دیمتل فازی:
گام های بررسی روابط درونی بین عوامل با استفاده از روش دیمتل فازی به صورت زیر می باشد:
گام : 1 تهیه ماتریس روابط مستقیم فازی:
برای بررسی روابط درونی بین عوامل تأثیر، از 7 نفر فرد خبره درخواست گردید تا مقایسه های زوجی بین عوامل اصلی که ازنقطه نظر میزان تأثیر عامل i در سطر بر عامل j در ستون انجام دهند. نظرات خبرگان در مورد میزان تأثیر هر کدام از عامل ها بر سایرین بر اساس گزینه های زبانی و اعداد مثبت فازی بر اساس جدول شماره 1 برای این مقایسه ها مورد استفاده قرارگرفته اند.همچنین با توجه به فرض محقق مبنی بر وابستگی تمامی "معیارهای اصلی" و "زیر معیارها " نسبت به یکدیگر ، روابط مورد بررسی قرار گرفته است.
گام : 2 سپس ارزش میانگین حسابی فازی میزان تأثیر عامل i بر عامل j برای همه خبرگان محاسبه می شود که نتیجه نهائی از این مقایسات زوجی در قالب جداول "ماتریس روابط مستقیم فازی " است.
گام : 3 در ادامه مراحل دیمتل فازی، ماتریس نرمال شده روابط مستقیم فازی از یک ماتریس یکه با همان تعداد سطر و ستون کم میشود و سپس ماتریس حاصل، معکوس شده و در ماتریس اولیه مربوط به خود ضرب می شود که حاصل آن، ماتریس روابط کلی است.
گام 4ْ تعیین ارزش آستانه ای وتدوین نقشه شبکه روابط ماتریس روابط با روش قطعی سازی CFCS قطعی سازی می شود و سپس مجموع عناصر ستون ها و سطرهای ماتریس ̃T برای عوامل اثر گذار به ترتیب و به صورت بردارهای و نام گذاری می شوند .طبق نتایج بیشترین مقدار D برای عامل " قوت سازمانی" است که نشانگر بیشترین میزان تاثیرگذاری این عامل بر سایر عوامل است و بیشترین مقدار R برای عامل "ضعف سازمانی" است که بیان کننده شدت تاثیرپذیری این عامل از سایر عوامل سیستم است. بر اساس نتایج حاصل شده ، بزرگترین و کمترین ̃R+̃D