بخشی از مقاله
چکیده:
تغییر در ماهیت و محتوای مشاغل، راهبردها و رویههای پیاده سازی برنامههای توسعه منابع انسانی سازمانها را با چالشهای عمدهای مواجه ساخته است - هاوارد۱، ۵۹۹۱؛ تامپسون، مابی، استوری، گری و ایلس۲، ۱۰۰۲ - . توسعه منابع انسانی در مفهوم توانمندسازی مدیران و کارکنان سازمانها از نظر دانشی، مهارتی، بینشی و ایجاد و تقویت ویژگی های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، بسترساز ایجاد ارزش افزوده سرمایههای انسانی است. اثربخشی و کارآمدی فعالیتهای توسعه منابع انسانی در گرو بازنگری و رعایت برخی پیشبایستها است که استفاده از محتوا و روشهای آموزشی متناسب با نیاز، یکی از مهمترین آنها به شمار میآید. شناسایی و بکارگیری خوشههای آموزشی به عنوان یکی از سازوکارهای مناسب در اعمال روش و ارائه محتوای متناسب با نیاز و سطوح آمادگی مدیران، نقش بسزایی در توفیق راهبردهای منابع انسانی، توسعه سرمایه انسانی و اثربخشی فعالیتهای آموزشی ایفا مینماید. معرفی چیستی، چرایی و چگونگی ظهور و تدوین خوشه های آموزشی به عنوان تجربه ای عینی در شرکت سایپا، موضوع مقاله حاضر است.
مقدمه:
توسعه و بهسازی سازمانی، کوششی است برنامهریزی شده، فراگیر و هدایت شده که از طریق مجموعه اقدامات برنامه ریزی شده در فرایندهای سازمانی با بهرهگیری از دانش علوم انسانی و رفتاری توسط مدیران ارشد سازمان برای ارتقا اثربخشی و سلامت سازمان انجام میپذیرد - ابوالعلائی و غفاری، ۵۸۳۱ - . در واقع یکی از علل عمده در ضرورت بهسازی و توسعه منابع انسانی، خواست مدیران ارشد سازمان در حفظ بقا سازمانی و کسب برتری در عرصه های تجاری از طریق توانمندسازی کارکنان است - اداره تشکیلات و مهندسی سیستم، ۴۸۳۱ - . این توانمندی است که موجب، افزایش بهره وری، تولید ثروت، توسعه و توانمندی سازمان در عرصه های رقابتی می گردد - جینادو۱، ۷۹۹۱؛ کیگلی۲، ۳۹۹۱ - . آموزش، به عنوان یکی از عمدهترین عناصر موثر در فرایند مدیریت کیفیت جامع - ایوانسویچ، ۱۰۰۲ - ، نقش بسزایی در توانمندسازی نیروی انسانی - غلامزاده و قلیچ خانی، ۵۸۳۱ - و توسعه سازمان - تنیبوم و ایکل۳، ۲۹۹۱؛ گلدستین و فورد۴، ۲۰۰۲ - ایفا مینماید. پرواضح است که ارائه آموزش کیفی و متناسب با نیاز فراگیران، در افزایش رضایتمندی فراگیران، اثربخشی اقدامات آموزشیو، نهایتاً بهرهوری سازمانی، نقش بسزایی دارد
- شلتون۵، ۱۰۰۲ - .
به زعم هیمستد۶ - ۰۰۰۲ - ، حیات و پویایی سازمانها در هزاره سوم میلادی، در گرو توجه به رشد و توسعه مهارتها و آگاهیهای همه جانبه کارکنان است. پرواضح است که هرچه این مهارتها به هنگام و بهینه باشند، قابلیت سازگاری سازمان با محیط متغیر بیشتر میشود - غلامزاده و قلیچ خانی، ۵۸۳۱ - . لذا آموزش و توسعه منابع انسانی، نه تنها در ایجاد دانش و مهارتهای ویژه در مدیران و کارکنان نقش بسزایی دارد، بلکه باعث میشود که آنان در ارتقاء سطح کارآیی و اثربخشی سازمان سهیم باشند و خود را با شرایط متغیر محیطی وفق دهند - زارعی، ۴۸۳۱ - . به عبارت دیگر، بحث توسعه منابع انسانی مقارن و جداییناپذیر از مقوله آموزش است. بدین جهت آموزش را میتوان زیربنای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تلقی نمود. رقابت دامنه دار بینالمللی برای دستیابی و استفاده از فنون جدید و تأمین شرایط زیست مناسبتر و نیز دگرگونیهای روزمره و سریع زندگی انسان، ضرورت تربیت و کسب آمادگی برای قبول آن در همه ابعاد را توجیه میسازد و انگیزه کوشش وسیعی است که برای بنیان گذاری نظام جامعتر آموزش اعمال میشود.
سیر آموزش در گذر زمان:
بشر دو دوره مشخص در آموزش را پشت سر گذاشته است. در دوره اول، آموزش از طریق استاد و شاگردی، بر طبق نظریات و روش های مستقیم استاد انجام میشد. دوران بعدی دورانی است که آموزش کارخانهای را مرسوم ساخت. یک کلیشه و قالب استاندارد در مورد مجموعه وسیعی از فراگیران اعمال میشد. ما