بخشی از مقاله
چکیده:
نقدبومگرا از مباحث مطالعات بینارشتهای در حوزه ادبیّات و محیط زیست است که رابطه انسان و محیط زیست را در متون ادبی بررسی میکند وبه چگونگی بازتاب مسائل محیط زیست در آثار ادبی میپردازد. این پژوهش با هدف اصلاح رویکردهای نادرست فرهنگی نسبت به محیط پیرامون و جهتبخشی به اندیشه انسانها در راستای بهرهبرداری درست از منابع محیط زیست،با بررسی آثار سهراب سپهری،با بهرهگیری از مباحث زیستمحیطی، مطالعات بینارشتهای ادبیّات تطبیقی و بر اساس مبانی بومنقد صورت گرفتهاست. بزرگداشت طبیعت،بیان ویژگیها و سودمندیهای طبیعت و بدرفتاری انسان با طبیعت از مقولههای مطرح در شعر سپهری است.
نتایج بهدستآمده حاکی است که در شعر سهراب، وجود انسان کمرنگ است؛امّا در مقابل، ویبه محیط پیرامون توجّه ویژهای دارد. او با بازگشت به طبیعت به دنبال سادگی گذشته و مناظر طبیعی است؛ ارتباط سپهری با طبیعت، بیواسطه است؛سهراب با تأمّل در هستی به مرحله جدیدی از آگاهی و تجربه دست یافتهاست؛ این آگاهی موجب شده تا در برابر طبیعت ومظاهر آن، فروتن و همواره حامی حقوق محیط پیرامون باشد.بهطور کلّی با بررسی شعر سهراب درمییابیم که مسأله محیط زیست در شعر وی بازتاب گستردهای داشتهاست و او توانسته با بهرهگیری از بیان شاعرانه خویش، بر روابط انسان و طبیعت تأثیرگذار باشد.
مقدّمه:
اکنون در شرایطی قرار داریم که دنیا با چالشهای بزرگ زیستمحیطی مواجه است؛ بهطوریکه تغییر اقلیم، کمبود آب شیرین، پدیده بیابانزایی و... رو به گسترش است. از طرفی دیگر، وجود آلایندهها زندگی ما را دربرگرفته و طبیعت دستخوش نامهربانی آدمیان قرارگرفته است؛ لذا تصمیمگیران در حوزه منابع طبیعی و محیط زیست، همچنین تمامی مخاطبان طبیعت و همه آحاد جامعه به طور حتم محتاج دیدگاه شاعران طبیعتگرایی هستند که دغدغه زیستمحیطی دارند تا هرچه سریعتر زخمهای وارده را التیام بخشند و محیط زیست سالمی را برای آیندگان تجدید کنند.
در همین راستا، رشتههای مختلف برای کمکرسانی به محیط زیست، وارد عمل شدند. ادبیّات تطبیقی به جهت گستردگی دامنه مطالعاتی خودقابلیّت بررسی رشتههای مختلف را دارد. در تعریف مکتب بینارشتهای ادبیّات تطبیقی گفتهاند:مطالعه» رابطه ادبیّات با دیگر حوزههای دانش بشری، چون هنرها - نقّاشی، پیکرتراشی، معماری، موسیقی - ، فلسفه، تاریخ، علوماجتماعی - سیاست، اقتصاد، جامعهشناسی و... - و علوم و ادیان و... . طوربه کلّی، مقایسهادبیّات با دیگر حوزههای دانش انسانی است« - الخطیب، 50 :1999، نقل از زینیوند، 23 :1392 - ؛ به عبارت دیگر، مطالعات بینارشتهای را میتوان شامل تحقیقاتی دانست »که با درهمتنیدن اطلاعات و نظریّههای دو یا چند رشته با شاخههای مختلف علوم به حلّ مسائلی میپردازد که پاسخشان در فضای محدود یک رشته یا یک علم بهدست نمیآید. بدینسان، مطالعات بینارشتهای افق دید وسیعتر و عمیقتری بر پژوهشگر میگشاید.
« - انوشیروانی، 1392، - 4 یکی از ویژگی های اصلی ادبیّات تطبیقی پویایی آن است؛ در واقع آنچه ادبیّات تطبیقی نه تنها از آن ابا نداشتهبلکه، استقبال هم کرده، نقد و تحوّل بودهاست. ادبیّات تطبیقی را نمیتوان به تطبیق یا تشابه یا حتّی ادبیّات محدود کرد. مطالعات بینارشتهای توانایی آن را دارد که پژوهشگران حوزههای مختلف را گرد هم آورد و سخن تازهای بگوید - ر.ک: انوشیروانی، - 52 :1389 نقد بومگرا نیز بهعنوان شاخهای جدید در نقد و همچنین با درهمتنیدن دو رشته مجزا، یعنی ادبیّات و محیط زیست در مباحث بینارشتهای جای میگیرد.واقعیّت» این است که مطالعات بینارشته ای، تا اندازهای سبب خروج ادبیّات تطبیقی از پژوهشهای صرفاً ادبی خواهد شد؛ امّا در برابر این مسأله، پیوند ادبیّات را با دیگر حوزههای دانش بشری گستردهتر خواهد نمود. این قلمرو جدید میتواند از انزوا و رکود در علوم انسانی بکاهد و افقهای نوینی را فراروی آن بگشاید.
ارزش این افق و گستره نیز تنها به ادبیّات تطبیقی ختم نخواهد شد، بلکه این پیوند دو سویه است که می تواند سبب رهایی از تکرار فقر موضوعهای پژوهشی، فزونی روح لطافت در دانشهای بشریو زیادی غنای ادبیّات شود.« - زینیوند، - 26 :1392 نقد بومگرا یکی از مباحث مطالعات بینارشتهای در حوزه ادبیّات و محیط زیست است که رابطه انسان و محیط زیست را در متون ادبی بررسی میکند و به چگونگی بازتاب مسائل محیط زیست در آثار ادبی میپردازد.
یکی از مباحث مهم در مبانی نقد بومگرا، بازخوانی آثار ادبی اصلی با دیدگاهی بوممحور، با توجّه ویژه به بازنمود جهان طبیعت است و هدف آن، اصلاح رویکردهای نادرست فرهنگی نسبت به محیط پیرامون و جهتبخشی به اندیشه انسانها در راستای بهره برداری درست از منابع محیط زیست است. در این پژوهش با مطالعه هشتکتاب سهراب سپهری، ضمن بررسی نگاه این شاعر به طبیعت، تأثیر و تقابل ادبیّات و محیط زیست، رویکرد او نسبت به مباحث و مسائل زیستمحیطی و همچنین روابط انسان با طبیعت بررسی شده است.
سهراب سپهری - 1307-1359 - ، یکی از نامدارترین چهرههای ادبی و هنری ایران در نیم قرن اخیر است. سهراب از جمله شاعران معاصری است که میتوان نمودهای ادبیّات زیستمحیطی را چه به صورت مستقیم و چه به طور غیر مستقیم رد آثارش مشاهده کرد. شعر سهراب، قابلیّت بررسی از جوانب مختلف را داراست؛ از این روی میتوان نقد بومگرا را به عنوان مبحثی جدید، در شعرهای وی مورد بررسی قرار داد. او عاشق سادگی و صفای روستاست؛ بهطوریکه طبیعت روستا را به تمدّن شهری ترجیح میدهد. سهراب انسان و طبیعت را در مسیری پیوند میدهد که به وحدت میرسند و رابطهای معقول، علمی و عاطفی برقرار می کنند. آنچه امروز همواره شاهد آن هستیم، این است که آدمی همواره به دنبال بهرهکشی از طبیعت است؛امّا در شعر سهراب خواهیمدید که اواز این تفکّر بیزار است و طبیعت راهمدل و مونس انسان معرّفی میکند.
-1-1 چهارچوب نظری پژوهش:
مبنای این تحلیل، روش نقد ادبی با تکیه بر نقد بوم گراست. این پژوهش توصیفی - تحلیلی به روش مطالعه کتابخانهای و بر اساس چارچوب نظری مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی صورت گرفته است و طی آن مسائل زیستمحیطی موجود در محتوای متن بررسی میگردد.