بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاظر از نوع توصیفی - همبستگی و با هدف شناخت عوامل موثر بر بهبود ارتباطات و ایجاد همدلی سازمانی انجام شده است. نمونه آماری شامل 164 نفر از کارکنان ستاد دانشگاه علوم پزشکی ایلام بود که از طریق فرمول کوکران انتخاب شدند. به منظور جمعآوری دادهها از پرسشنامه استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده با استفاده از نرمافزار SPSS و به کمک آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنیداری 0/05 انجام شد.

در این مطالعه فاکتورهای تاثیرگذار بر ارتباطات سازمانی به سه دسته کلی عوامل انسانی، عوامل سازمانی و عوامل ارتباطی تقسیم شدند که در قالب 9 مولفه تبیین گردیدند. به طور کلی یافتهها نشاندهنده آن است که هر سه بعد انسانی، سازمانی و ارتباطی و نیز زیر مجموعه های آنها - صرفنظر از عامل مجاری ارتباطی - بر ارتباطات سازمانی موثراند.

-1 مقدمه

ارتباطات در بالندگی سازمان ها نقش اساسی دارد. سطح مطلوبی از ارتباطات سازمانی میان افراد می تواند بستر تعامل سالم و سازنده را برای تعالی انسان و سازمان فراهم نماید .یکی از مباحثی که در تمام سیستم های مدیریت مورد توجه قرار گرفته و حتی از اصول اولیه مدیریت بشمار می رود »ارتباط سازمانی« است مقدمه ارتباط در سازمان ها بدلیل گستردگی حوزه فعالیت آنها چه در درون سازمان ، بیرون سازمان و حتی در بعد بین الملل از مباحث اساسی، ضروری و در عین حال حساس و غیر قابل اغماض می باشد .نیاز به شناخت و درک متقابل به منظور تسریع در دستیابی به مقاصد و اهداف و برقراری ارتباطی اصولی و کارآمد امروزه به عنوان یک اصل اساسی در مدیریت پذیرفته شده است .

اگر چه ارتباط همیشه به خودی خود هدف نیست ولی به عنوان مهمترین ابزار مدیریت در همه کارکردهای مدیریت دخالت دارد و باز خورد حاصل از ارتباط سازمانی در ایفای نقش صحیح مدیریت به مدیریت سازمان کمک می کند. بنابراین شناخت مولفه های مختلف ارتباط سازمانی و عناصر و عوامل موثر در بهبود آن مقوله ای است که از اهمیت ویژه ای در سازمان و مدیریت برخوردار است بطوریکه کسب علم و دانش در خصوص انواع ارتباط سازمانی واجزا و عناصر تشکیل دهنده آن و کسب آگاهی در زمینه عوامل تاثیر گذار بر تقویت و بهبود ارتباطات و همچنین موانع آن در سازمان میتواند به مدیریت سازمان کمک کند تا تعارض و اختلاف در سازمان را به حداقل ممکن برساند و همدلی و همفکری را در همه سطوح فعال و تقویت نماید.

-2 اهمیت پژوهش

هنری مینتزبرگ - - Henry Mintzbergعامل ارتباطات را به عنوان یکی از مهم ترین عوامل در ایفای نقش مدیران بیان میکند. با استقرار کانال ارتباطی صحیح بین مدیر و کارکنان پنج هدف زیر تحقق مییابد:

-1 رهنمودهای مشخصی برای انجام موفقیت آمیز وظایف به کارکنان ارائه می شود.

-2 کارکنان از عملیات و رویه های سازمان مطلع می شوند.

-3 به کارکنان آموزش داده می شود که چرا شغل آنها در مجموعه سازمان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

-4 کارکنان در مورد عملکرد و اینکه کارشان را چگونه انجام دهند و چگونه پیشرفت حاصل کنند بازخود لازم را به دست میآورند. -5 اطلاعات لازم به منظور وقوف بر هدفهای سازمانی در اختیار کارکنان قرار میگیرد.

از آنچه گذشت چنین استنباط می شود که تمامی وظایفی که مدیر انجام میدهد به ارتباطات موثر بستگی دارد. وجود سازمان وابسته به ارتباطات است و هر مدیری معمولا بیشتر وقت خود را صرف برقرار کردن ارتباط میکند. برای ایجاد هماهنگی بین عناصر مادی و انسانی سازمان به صورت یک شبکه کارامد و موثر، برقراری ارتباطات مطلوب ضروری است، زیرا وقتی ارتباطات برقرار نشود، فعالیت سازمان متوقف میشود و در واقع میتوان گفت که مدیریت کارساز به برقراری ارتباطات موثر بستگی دارد.

اکثر - اگر نگوییم همه - مواردی که مدیران و سازمان ها برای حفظ یکپارچگی سازمان، مدیریت، ایجاد خلاقیت، برآورده کردن انتظارات و انجام تعهدات نیاز دارند وابسته به ایجاد یک ارتباط موثر و مناسب در سازمان است.

بنابراین شناخت مولفه های مختلف ارتباط سازمانی و عناصر و عوامل موثر در بهبود آن مقوله ای است که از اهمیت ویژه ای در سازمان و مدیریت برخوردار است بطوریکه کسب علم و دانش در خصوص انواع ارتباط سازمانی واجزا و عناصر تشکیل دهنده آن و کسب آگاهی در زمینه عوامل تاثیر گذار بر تقویت و بهبود ارتباطات و همچنین موانع آن در سازمان میتواند به مدیریت سازمان در جهت ایجاد محیطی بانشاط و سرشار از روحیه همدلی و همکاری کمک کند و در نتیجه نیل به اهداف سازمان را آسان نماید .

-3 اهداف پژوهش

ارتباط همیشه به خودی خود هدف نیست ولی به عنوان مهمترین ابزار مدیریت در همه اقدامات مدیریت دخالت دارد و باز خورد حاصل از ارتباط سازمانی به مدیریت سازمان کمک میکند که نقش صحیح مدیریت را در سازمان به اجرا درآورد. بنابراین هدف از این پژوهش کمک به مدیریت سازمان بمنظور ایجاد ارتباطات مفید و اثربخش در سازمان و آگاهی از عناصر موثر بر بهبود آن بمنظور ایجاد همدلی در سازمان و رفع تنش و عوامل ایجاد تعارض در سازمان میباشد.

سازمانها و نهادهای بسیاری میتوانند از نتایج این تحقیق بهره مند گردند. از جمله دانشگاههای علوم پزشکی ، فرمانداریها ، ادارات آموزش و پرورش و غیره میتوانند با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش به تقویت همدلی و کاهش تعارض و اختلاف در سازمان دست یابند.

-4 فرضیه های تحقیق

-    رابطه معناداری میان ویژگیهای فردی افراد با بهبود ارتباطات و ایجاد همدلی سازمانی وجود دارد.

-    رابطه معناداری میان ویژگیهای اجتماعی افراد با بهبود ارتباطات و ایجاد همدلی سازمانی وجود دارد.

-    رابطه معناداری میان مهارت های ارتباطی افراد با بهبود ارتباطات و ایجاد همدلی سازمانی وجود دارد.

-    رابطه معناداری میان ساختار سازمانی با بهبود ارتباطات و ایجاد همدلی سازمانی وجود دارد.

-    رابطه معناداری میان فرهنگ سازمانی با بهبود ارتباطات و ایجاد همدلی سازمانی وجود دارد.

-    رابطه معناداری میان مجاری ارتباطی با بهبود ارتباطات و ایجاد همدلی سازمانی وجود دارد.

-    رابطه معناداری میان سبک ها و مسیرهای ارتباطی با بهبود ارتباطات و ایجاد همدلی سازمانی وجود دارد.

-    رابطه معناداری میان محتوای ارتباطی با بهبود ارتباطات و ایجاد همدلی سازمانی وجود دارد.

-5 متغیرهای تحقیق

در تحقیق حاضر ،بهبود ارتباطات و ایجاد همدلی در سازمان به عنوان متغیر وابسته ی تحقیق قلمداد شده است و ابعاد انسانی و سازمانی و ارتباطی، به عنوان متغیرهای مستقل منظور شده اند . می توان رابطه ای میان بهبود ارتباطات و ایجاد همدلی سازمانی با عوامل - انسانی و سازمانی و ارتباطی - موثر بر آن را ، همراه با مولفه های آن ها در » مدل مفهومی ارتباطات سازمانی « - شکل - 1 ملاحظه نمود .

الف- متغیرهای مستقل: شامل عوامل انسانی ، عوامل سازمانی و عوامل ارتباطی ارتباطات سازمانی میگردد که این عوامل هر کدام دارای مولفه هایی به شرح ذیل میباشد.

عوامل انسانی شامل:

-1 ویژگی های فردی افراد

-2 ویژگی های اجتماعی افراد

-3 مهارت های ارتباطی افراد

عوامل سازمانی شامل:

-1 ساختار سازمانی

-2 فرهنگ سازمانی

عوامل ارتباطی شامل:

-1 مجاری ارتباطی

-2 سبک های ارتباطی

-3 مسیرهای ارتباطی

-4 محتوای ارتباطی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید