بخشی از مقاله

چکیده

پدیدارشناسی تفکري است که در قرن گذشته تاثیرات بسیاري را در فلسفه و هنر گذاشته و در قرن حاضر از سوي نظریه پردازان و معماران، مورد توجهی ویژه قرار گرفته است. موضوع مقاله بر پایه ي شناخت فلسفه پدیدارشناسی استوار است و به معرفی نظرات چندي از معماران پدیدارشناس پرداخته است. هدف از انجام این تحقیق به کار بستن آموزه هاي پدیدار شناسی را در عمل می باشد.

در این میان پرسش هاي کلیدي پژوهش این است که چگونه می توان از یک سو تفکرات فلسفی صرف را به حوزه ي عمل و نظر معماري وارد کرد، و از دیگر سو، پدیدارشناسی را در عمل، جهت تحلیل آثار معماري و خوانش محیط به کار گرفت؟ براي پاسخ به این پرسش این مقاله بر آن است تا با تاکید بر آراي معماران پدیدارشناس به باز خوانی خانه ي شریفی ها اثر علیرضا تقابنی بپردازد.

سپس با مروري بر تحلیل فوق، نحوه ي کاربست نظریه ي پدیدار شناسی وي و توانمندي هاي آن مورد توجه قرار گیرد. این پژوهش قبلا توسط محمدرضا شیرازي در مورد ویلا مایرا اثر آلوار آلتو صورت پذیرفته است و به نتایج ارزشمندي دست یافته است.

نتایج تحقیق نشان می دهد انتخاب مدل مناسب جهت روند طراحی و تجزیه و ترکیب مناسب و نیز ارزیابی دقیق تحلیل ها و تصمیم سازي درست، می تواند طراح را با گستره اي از ایده هاي طراحانه و در عین حال راه حل هایی در برگیرنده سنجش نقادانه روبرو سازد. در راستاي رسیدن به اهداف پژوهش حاضر، روش تحقیق ، روش پدیدارشناسانه و بررسی موضوع تجربه و درهم تنیدگی از این دیدگاه و روش کیفی که در آن تمرکز بر موضوع و آشکارکردن هر چه بیشتر جزئیات و طرز نگرش به موارد مطرح شده در رویکرد اصلی و ماهیت تجربه مورد نظر هستند.

.1 مقدمه

رویکرد پدیدار شناسی که از اواخر دهه ي هفتاد سده ي بیستم میلادي به بعد با ترجمه ي آثار مارتین هایدگر - 1976-1889 - 1 و گاستون باشلار2 به حوزه هاي تخصصی شهر سازي و معماري راه یافته و بسیار مورد توجه بوده است، رویکردي توصیفی است و در گستره ي تحقیق کیفی قرار دارد. بحران معنی در فضا هاي شهري و کاستی هاي رویکرد کمی در نیل به حس مکان و الفت با مکان از دلایل بازگشت به رویکرد کیفی و نیز پدیدارشناسی بوده است.

هایدگر به بحث درباره ي ارتباط سکنی گزیدن با بنا و اندیشیدن پرداخته و با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی اگزیستانسیال، نسبت میان انسان و مکان را تحلیل نموده و در نهایت به بررسی ریشه هاي بی خانمانی انسان معاصر پرداخته است. این اندیشه، نحوه ي نگرش فیلسوف، معماري چون کریستیان نوربرگ-شولتز3 را به مقوله ي معماري از بنیان متحول نموده و دریچه ي جدیدي براي تحلیل پدیده ي مکان گشوده است. ساختار مقاله ي حاضر منبعث از آراي هایدگر است؛ فیلسوفی که بسیاري او را اثرگذارترین و نوآورترین فیلسوف سده ي بیستم میلادي می دانند.

شایان ذکر است گرچه کشور آلمان خاستگاه این بینش در سده ي بیستم میلادي بوده، مراجعه به آراي متفکرانی چون شیخ شهاب الدین سهروردي و صدرالمتالهین - ملاصدرا - موید ریشه دار بودن این شیوه ي فکري در ایران است. در دوران معاصر ایران معمارانی همچون علیرضا تقابنی سعی در ارتقا کیفیت حسی فضا دارند. در این میان، عرصه ي نظر و عمل معماري، یکی از مهمترین عرصه هایی است که در آن پدیدارشناسی حضوري درخور توجه داشته است. علیرضا تقابنی با مد نظر قرار دادن قابلیت هاي پدیدارشناسی در هر دو قلمرو نظر و عمل، دغدغه هاي بنیادین آن را چونان نقطه ي عزیمت کار خود قرار داده و سعی کرده است تا با تحلیل معمارانه ي آن ها، درکی متفاوت و نو از معماري و محیط ارائه دهد.

در این نوشتار وجوه برجسته ي پدیدار شناسی معرفی می گردد و سپس به باز خوانی پدیدار شناسانه ي خانه ي شریفی ها اثر علیرضا تقابنی می پردازیم. "به راستی من نمی دانستم که چه چیز را نمی دانم ....." شاید تشبیه مطالعه ي پدیدار شناسانه به » سفر کردن در طول یک مسیر« استعاره مناسبی باشد، مسیري که نمی توان آن را با شتاب طی نمود.

باید توجه داشت که عامل اصلی براي سر درآوردن و رمز گشایی مسیر ، خود پدیدارشناس است که باید به طور مستقیم و منعطف با آن مواجه شود و تنها ملاك قابل عمل براي سنجیدن اعتبار تحقیق پدیدار شناسانه ، تفاهم بین الاذهان و به عبارتی نقد و وضوح بخشی به موضوع به وسیله ي نظرسنجی از پدیدار شناسان و دیگر افراد علاقه مند است که در فرایندي مستمر از نقد و تصحیح صورت پذیرد. براین اساس به بررسی آراي معماران پیدارشناس پرداخته می شود.

.1  پدیدار شناسی

پدیدار شناسی در فرهنگ و بستر به معناي» یک شی یا یک جنبه و نمود شناخته شده از طریق حواس، نه از طریق تفکر« آمده است

نگرش پدیدارشناختی، آن نگرش ژرفی است که ما را به گوهر چیزها نزدیک می کند و چیزها را در نزدیکی ما نگه می دارد. رویکردي وجودي است، که قادر به آشکار سازي وجوه پیدا و پنهان امور و شرح در-جهان- هستن ماست

پدیدارشناسی یک روش است و نه نوعی از فلسفه، راه و روشی است که بر آن است تا ساختارها و معانی جهان زندگی را فرا چنگ آورد.

پدیدار شناسی برآن نیست تا جایگزین علوم طبیعی گردد، بلکه جایگزین روابط و کل اصول و معیارهایی می گردد که آن علوم بیان می کنند. رویکرد علمی به چیز ها آن ها را از زمینه ي واقعی شان جدا کرده و به آن ها مانند اموري سنجش پذیر توجه دارد.

به واقع زیست-جهان، جهان چیزهاي خصلت مند و معنادار است، و پدیدار شناسی راهی است که رویکردش به چیزها مطابق همان طبیعت مندي است که از خود بروز می دهند، یعنی نه مانند موجوداتی جدا از هم، بلکه مثل تجلی هاي یک ذاتمندي یا روشی از بودن که تنها در رابطه با دیگر راه هاي بودن قابل فهم بوده و در طی زمان مقاومت می کند، بی آنکه این-همانی خود را از دست بدهد - شولتز، 1388، -7 . - 8 این مکتب به دنبال پژوهش و آگاهی مستقیم نسبت به تجربیات و مشاهدات، یا به عبارت دیگر نسبت به پدیدارهایی است که بی واسطه در تجربه ي ما ظاهر می شوند.

مکان تجلی گاه عینی زیست –جهان است و معماري به عنوان هنري ابزاري هنر مکان به شمار می آید. در گذشته مکان حضور آشکاري داشت که به ساکنانش هویت می بخشید، از این رو بود که نیازي به نظریه پردازي پیرامون مکان احساس نمی شد؛ کنش عینی و ملموس کفایت می کرد. این باور مشترك حتی با اینکه نظریه ي در کل از زیست –جهان بیگانه شد به معماري بومی/ منطقه اي به میراث رسید

در نظر پلاسما5 پدیدارشناسی هنر ظریف مواجهه با جهان است و معمار به واقع ملزم به کشف و بیان همین مواجهه ي بنیادین است و مواجهه ي خود با جهان را گزارش می دهد - شیرازي، 1389، . - 126 وظیفه ي اصلی معماري تطابق دادن و یکپارچه سازي است. معماري تجارب هستی را بیان می دارد، احساس ما را از واقعیت و از خود تقویت کرده و ما را ساکن دنیایی صرفا تخیلی و ساختاري نمی سازد.

احساسات شخصی توسط هنر و معماري تقویت می شوند و ما را کاملا درگیر ابعاد ذهنی رویاها، تصورات و آرزوهایمان می کنند. ساختمان ها و شهر ها، افقی را براي درك و رو به رو شدن با شرایط وجودي بشر فراهم کرده و به جاي خلق اثرهایی با اغواسازي بصري صرف، معماري معناها را طرح ریزي می کنند؛ آنها را با یکدیگر مرتبط ساخته و بین آنها میانجیگري می کنند. معناي نهایی هر ساختمان در وراي معماري آن واقع شده است؛ این معنا آگاهی ما را مجددا به سوي جهان معطوف می سازد و به هستی و درك ما از خود جهت می بخشد.

معماري شاخص باعث می شود که تجربه اي از یک جسم کامل و همچنین جوهره اي معنوي از خود داشته باشیم، در حقیقت این هدف اصلی تمامی هنرهاي پر محتواست. یک معمار زبردست با تمامی کالبد فیزیکی و احساساتش کار می کند. هنگام کار بر روي یک پروژه، وي به طور همزمان با دیدگاهی معکوس درگیر می شود؛ تصویر خود-یا به عبارتی دیگر تجربه وجودي خود. در یک کار خلاقانه، شناسایی و تجسم ویژه اي رخ می دهد و تمامی تشکل هاي فیزیکی و روانی مولف به بستري براي شکل گیري اثر او می شوند

.1.1  خصلت

هر موجودي "روح"6 مخصوص به خود را داراست که بر مبناي آن خصلت ویژه ي خود را تحمیل می کند. بنابراین، هر شی و مکانی روح و ویژگی هاي خاص خود را دارد. انسان چونان هستنده اي وجودي که زندگی اش وقوع می یابد7 نیازمند آن است تا "روح مکان" را درك کند. اما چنین درکی نیازمند گشودگی بر محیط، دریافت خصوصیات آن، و حاضر ساخت آن ها در اثر معماري اي است که داراي عینیت و خصلتی ویژه است.

بنابراین، انسان با برافراشتن بناها و معماري کردن "روح مکان" خویش را آشکار سازد. این کنش که مبتنی بر "این-همانیدن" با مکان است از طریق "مرئی سازي" متضمن معنا و ساختار است، یعنی روشی که با آن محیط خویش را مانند "چیز" گرد هم می آورد و طریقی که در یک خصلت رسمی تجلی می یابد. این دو وجه به واقع "جهان" اثر را می سازند، کلیتی که در درون آن بنا وقوع می یابد و جاي می گیرد. پس روح مکان ریشه در ساختارهاي معمارانه ي عینی داشته و واجد خصلتی ویژه است. خصلت نسبت به فضا مفهومی کلی تر و عینی تر است. از یک سو به یک جو کلی فراگیر و ازدیگر سو به شکل عینی و به جنس عناصر تعیین کننده ي فضا اشاره می کند. هر حضور واقعی، ذاتا به یک خصلت مرتبط است.پدیدارشناسی خصلت می یابد به مطالعه ي خصلت هاي اشکار و همین طور بررسی تعین هاي عینی آن ها بپردازد

2.1.    کرانه

هر محصوریتی به واسطه یک کرانه مشخص می گردد. هایدگر می گوید: یک کرانه آن نیست که در آن چیزي می ایستد، بلکه همانگونه که یونانیان دریافتند کرانه آن است که از آن چیزي حضور یافتن خود را آغاز می کند. کرانه هاي یک فضاي ساخته شده به صورت کف، دیوار و سقف شناخته می شوند کرانه هاي یک چشم انداز از لحاظ ساختاري مشابه اند، و از بستر، افق و آسمان تشکیل یافته اند. این تشابه ساختاري ساده براي ارتباط میان مکان هاي طبیعی و انسان-ساخت اهمیت بنیادین دارد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید