بخشی از مقاله
چکیده
ادبیّات دفاع مقدّس بخصوص شعر متعهّد بر پایهی فرهنگ ظلمستیزی شیعه و اسلام بنا شده است. از آنجا که شاعران این دوره زمانآگاه هستند و اشعارشان متأثّر از اتّفاقات و حوادث اجتماعی گوناگون است؛ شعر دفاع مقدّس نیز در مسیر تکاملی خویش در هشت سال دفاعقدّسم ناظر رشادتها و فداکاری جوانان بودهاند و شاهد لحظه لحظهی تصویرهای آن جامعه بودند. اعتراض در شعر دفاع مقدّس با هدف و برنامهریزی قبلی صورت نگرفته بلکه عکسالعمل آگاهانهی هر انسان متعهّد و مؤمنی است که در مقابل ظلم و ستم، چه فرهنگی چه بهصورت تهاجم نظامی انجام میشود.
شاعران این دوره نیز مانند همهی دوران پیش، هرگز تاب این ظلمها را نداشتند و بر این مبنا زبان به اعتراض گشودند و ژانر ادبی اعتراض را به عنوان یکی از مضمون-های اصلی شعر دفاع مقدّس که هدفش بیان دردها و معضلات اجتماعی است، بوجود آوردند. شاعران اعتراض شروع به افشاگری کردند و در این راه آنقدر فریادشان واضح و رسا بود که گاهی تا محاکمهی مجرم نیز میکشید. این پژوهش با هدف نشان دادن این ژانر ادبی در شعر شاعران دفاع مقدّس میباشد که رسالتش بیدار کردن وجدانهای خوابیده است.
شعر اعتراض شعر شهامت وشجاعت است و اصلاً به منافع خویش توجهی ندارد. شاعران دفاع مقدّس در بحبوبهی جنگ تنها راه نجات ارزشهای جنگ را اعتراض دانستند. یکی از پیشگامان این نوع شعر علیرضا قزوه، است. شعر اعتراض انواع متفاوتی دارد که مهمترین آنها عبارتند از:اعتراض بر بیعدالتی، فراموشی شهدا، اعتراض بر دگرگونی ارزشها، انتقاد بر بیاعتنایان به جنگ، اعتراض بر تجملگرایی و... میباشد.
مقدّمه
اعتراض گونهای از شعر انقلاب اسلامی است که به مقتضای خاتمهی جنگ و در امتداد مبارزهی انقلابی خود، به برخی بی عدالتیها و تبعیضها به صورت جدی پا به عرصهی ادبیّات گذاشت. عنصر اعتراض و منعکس کردن واقعیّتهای تلخ سیاسی و اجتماعی در جامعهی ایران همواره یکی از افتخارات ارزندهی شاعران پایداری است. اعتراض یکی از مضمونهای معروف شعر دفاع مقدّس است که در انحنای سکوتهایی پدید آمد که حقوق فرهنگی، شخصی، ملّی و اجتماعی افراد در کنار آنها تلف میشود - صیدی، :. - 1388 ادبیّات72 دفاع مقدّس و بخصوص شعر این ژانر ادبی متعهّد بر پایه ارزشها بنا شده است، یکی از مضمونهای اصلی شعر دفاع مقدّس اعتراض است.
شعر اعتراض برمبنای هنجارها و اهداف عالی یک ملّت بنا شده است. این گونه شعر در مقابل دردها و معضلات اجتماعی سکوت نمیکند، بلکه با فریادی رسا و واضح بر بیدردیها و بیتفاوتیها بانگ بر میآورد و به افشاگری میپردازد. مجرم را به پای میز محاکمه میکشاند و محکوم میکند. در واقع شعر اعتراض شعر شهامت و شجاعت است، به منافع خویش توجّهی ندارد. شاعران شعر اعتراض در تشخیص اینکه تنها راه نجات آرمانها و ارزشهای جنگ همین اعتراض است به بیراهه نرفتهاند.
اعتراض یکی از مضامین لاینفک شعر از دورههای نخستین شعر فارسی بوده است. شاعران برای تأثیر بیشتر و آگاهی همهی اقشار جامعه اعتراض خود را با زبان شعر بیان میکردند. بیان کردن اعتراض با زبان شعر اغلب تأثیر گذار و با نوعی سوز درونی همراه است. در دورهی مشروطه و بعد از آن کمکم زبان انتقادات و اعتراضها واضحتر و در شعر برخی شاعران مثل فرخی یزدی، میرزادهی عشقی آشکارتر شد. امّا با تغییر حکومت و اختناق از تندی آن کاسته شد.
امّا بعد از انقلاب و شروع جنگ جریان شعر اعتراض به یک ژانر مشهور تبدیل شد. لازمهی شعر اعتراض بیان وضع موجود و امیدواری به آیندهی مطلوب است. شعر اعتراض شعری است که هدفش جنگ با ظلم و بیعدالتی و زشتی و پلیدی است. هدفش ترسیم جامعهی سالم و اسلامی است. یک شاعر متعهّد همواره نسبت به انحراف حاکمان و دولتمردان و بیعدالتی فرهنگی و اجتماعی واکنش نشان میدهد. در هر دورهای شمشیر تیز اعتراض به گونهای خاص به اصلاح جامعه کمک میکرده است. در زمان جنگ نیز با دیدن بسیاری از نابهسامانیها و بیعدالتیها قلم به دست گرفته، در مقام یک مصلح اجتماعی وارد صحنه شدند.
این شاعران با حنجرهای غیرتمند و فریادهای خویش زبان به اعتراض گشودند. مضمون اعتراض در شعر دفاع مقدّس یکی از مضامین آشنا و محوری دهههای شصت و به صورت گسترده دههی هفتاد را تشکیل داده است. اوّلین اعتراضات شاعران، به سکوت مجامع بینالمللی نسبت به جنگ ایران و مشکلات داخلی، مسائل اجتماعی، فرهنگی و مشکلات اقتصادی بوده است. از این رو مضمون اعتراض ابعاد مختلفی پیدا کرد و شاعران نگاه ویژهای به مفهوم اعتراض پیدا کردند.
-1اعتراض به فراموشی شهدا
علیرضا قزوه یکی از چهرهای فعال در زمینه شعر اعتراض میباشد؛ امکان ندارد حادثهای در جهان بیفتد و از دید قزوه پنهان باشد وی شاعری آگاه و نسبت به حوادث اطرافش سریع واکنش نشان میدهد. بعد از جنگ یکی از دغدغههای وی فراموشی شهدا و کسانی است که برای آرامش و پیروزی این کشور جانشان را فدا کردند، بوده است. بعد از پایان یافتن جنگ بسیاری از شاعران که خود در جنگ نیز حضور داشتند.
وقتی احساس کردند اوضاع فرهنگی جامعه در مسیری غیر از مسیر حفظ و پاسداشت ارزشها و آرمانهای بلند امام - ره - و بر خلاف دستاورد-های دفاع مقدّس حرکت میکند، شروع به اعتراض کردند. یکی از این محورها فراموشی شهدا بود که شاعران همیشه مردم را به آن تذکر میدادند. فراموش کردن قهرمانان واقعی جنگ و شهدایی که خالصانه در راه ارزشهای انقلاب جان خود را از دست داده بودند. بزرگترین دغدغهی شاعران بوده است.
دسته گلها دسته دسته میروند از یادها / گریه کن ای آسمان در مرگ طوفان زادها / سخت گمنامید ای شقایق سیرتان / کیسه میدوزند با نام شما شیادها / با شما هستم که فردا کاسهی سرهایتان / خشت میگردد برای عافیتآبادها / غیر تکرار غریبی، هان چه معنا میکنید / غربت خورشید را در آخرین خردادها - قزوه، - 22:1390 در جایی دیگر میگوید: راستی یاد شهیدان بیتالمقدس بخیر / جهانآرا که بود؟ / حاج همّت که بود؟ / حاج عباس از دنیا یک قرآن جیبی داشت / شهید خرازی / شهید نوری / سرداران بی دست / شهیدان گم نام بییادنامه / بی سنگ قبر / عاصمیپور چه شد ... / الهی امسال هیچ شاعری با حلق اسماعیل هم صدا نشد / راستی شمارهی قطعهی شهدا چند بود؟ - قزوه،. - 63:1387