بخشی از مقاله
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر بر ارتقاء اخلاقحرفهای مهندسان - اعضاء سازمان نظام مهندسی ساختمان استان آذربایجان شرقی - میباشد. پژوهش حاضر، از نظر روش، پیمایشی و از نظر نوع، توصیفی- تحلیلی و از حیث هدف، کاربردی و از نظر اجرا از نوع استقرایی و از نظر زمانی مقطعی است. جامعهی آماری پژوهش حاضر، اعضای نظام مهندسی ساختمان استان آذربایجانشرقی و روش نمونهگیری به صورت خوشهای تصادفی می-باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برای مهندسان به تعداد 377 نفر و ضریب آلفای کرونباخ بری کل پرسشنامه - اخلاق حرفه ای - ، 0/956 بدست آمده است.
در تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری توصیفی و استنباطی و برای توصیف آماری اطلاعات به دست آمده به تناسب کمی و کیفیبودن آن، از توزیع فراوانی و پراکندگی و شاخصهای مرکزی استفاده شده است. پیش از آنکه روابط بین متغیرها را آزمون کنیم، از آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای تعیین نرمال بودن متغیرها استفاده کردهایم. همچنین برای آزمون استنباطی دادهها؛ از آزمون آماری تیتک نمونهای برای فرضیهی کلی پژوهش، و از آزمون رگرسیون خطی ساده به روش همزمان برای فرضیههای فرعی پژوهش و برای رتبه بندی متغیرها و مولفهها از آزمون فریدمن استفاده گردیده است.
برای انجام محاسبات مربوط به تجزیه و تحلیل دادهها از بستهی نرمافزاری اسپیاساس استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که مسئولیتپذیری، تعهد، عدالت، صداقت، اعتماد، بر ارتقاء اخلاقحرفهای مهندسان تاثیر دارند. همچنین با اهمیتترین عوامل تاثیرگذار در ارتقاء اخلاقحرفهای مهندسان با توجه به آزمون فریدمن به ترتیب اولویت شامل: اعتماد، صداقت و راستگویی، تعهد، عدالت، و مسئولیتپذیری میباشد.
-1 مقدمه
رعایت اخلاق حرفهای در سازمان، امری لازم و ضروری است تا سازمان از یک سو جامعه را دچار تعارض نکند و از سوی دیگر، با اتخاذ تصمیمات منطقی و خردمندانه منافع بلندمدت خود را تضمین کند. آن چیزی که در مواجهه با مفهوم اخلاق حرفه باید مد نظر ما قرار گیرد، این است که نخست اخلاق حرفهای، دربرگیرنده اخلاق فردی و اخلاق شغلی است، اما از هر دو فراتر رفته و به سازمان به مثابه یک مجموعه حقوقی ناظر است.
دوم آنکه امروزه رویکردی استراتژیک به اخلاق حرفهای پیدا شده است و به همین دلیل مسئولیت معنوی شرکت به مدیران استراتژیست سپرده میشود؛ نه به واحد پرسنلی و نه حتی به مدیران اجرایی.
سوم آنکه در حوزه اخلاق باید دو نوع رویکرد »فضیلتگرایانه« و »مسئلهمحور« را از یکدیگر تفکیک کرد. نگرش سنتی به معضلاتاخلاقی صرفاً »فضیلتمحور« است، نه »مسئلهمحور«؛ در حالی که آنچه از معضلات اخلاقی سازمانی گرهگشایی میکند، رویکرد »مسئله محور« است. چون معضل اخلاقی، یک مسئله است و برای حل اثربخش آن، نیازمند کسب تخصص و مهارت هستیم. نکته اساسی این است که ما باید از تلویحینگری درباره اخلاق حرفهای پرهیز کنیم. چهارم آنکه اخلاق سازمانی نه لزوماً فرد وابسته و نه حتی سازمان وابسته و نه محیط وابسته است؛ بلکه عوامل فردی، محیطی و سازمانی در آن تأثیر دارد. بنابراین، ما در پرداختن به اخلاق، نیازمند نگرش سیستمی هستیم. غفلت از این عوامل در مقام تبیین و تحلیل معضلات اخلاقی، تصمیمگیری ما را از واقعبینی دور خواهد کرد
در مزیت وجود اخلاق حرفه ای باید گفت اخلاق حرفه ای نقش راهبردی در موفقیت معطوف به آینده سازمان دارد و دوری از آنها، سازمانها را سخت آسیب پذیر و متضرر کرده است. دست یابی سازمان به اخلاق حرفه ای موجب مزیت استراتژیک می شود. بخشی از هزینه های تبلیغاتی را صرف اخلاقی سازی سازمان کنید تا تاثیر ژرف آن را در موفقیت سازمان تجربه کنید. سازمانها از طرفی خواهان اخلاق اند و از طرف دیگر اخلاق ورزی و پایبندی به اخلاقیات را دردسرزا و مانع آفرین می بینند واین مهمترین مانع سازمانها در روی آوردن به اخلاق حرفه ایست. مشکل عمده سازمانها در این مقام مهارت مواجهه با مسایل اخلاقی سازمان است
مهمترین عامل ضعف در نظام اداری، تجاری و خدماتی مربوط به غفلت از حرفه گرایی و اخلاق حرفهای است. علاوه بر نقایص اساسی موجود در حوزه های سازمان، دانش و اخلاق، دو عامل اصلی ضعف حرفهگرایی، سردرگمی جامعه و کارکنان در گذار از نظام حرفه ای قدیمی به جدید و دیگری ضعف کلی همه جامعه ایران در اخلاقیات عمومی است. نتایج تحقیقات نشان می دهد جو اخلاقی در سازمانها بر رفتار کارکنان تاثیر میگذارد و سازمانها می توانند با ارائهی آموزشهای مناسب به ارتقا جو اخلاقی و نهایتا به فرهنگ ارائه خدمات و بهرهوری کمک کنند. در شرایط کنونی رعایت نشدن برخی معیارهای اخلاقی، همگام با تحولات مدرنیزه شدن و گذر از الگوهای محکم و قوی اخلاق سنتی، نگرانیهای زیادی را در بخشهای دولتی و غیردولتی به وجود آورده است.
سقوط معیارهای رفتاری، در اثر کمرنگ شدن آموزه های مذهبی واعتقادی، جذابیتهای مادی، کارکردهای غیر ضروری ساختارها، تسلط الگوهای منفعت طلبانه فردی، عدم اعمال سیستم تنبیهی، امنیت شغلی و کار مادمالعمر در دستگاههای دولتی مانع از رشد اخلاق حرفه ای شده و میزان تعهد و مسئولیت پذیری ،انضباط و دقت را به حداقل رسانده است. یکی از عمده ترین دغدغه های مدیران کارآمد در سطوح مختلف، چگونگی ایجاد بسترهای مناسب برای عوامل انسانی شاغل در تمام حرفه ها است تا آنها با حس مسئولیت و تعهد کامل به مسایل در جامعه و حرفه خود به کار بپردازند و اصول اخلاقی حاکم بر شغل و حرفه خود را رعایت کنند. اولین گام در دستیابی به این اهداف درک صحیح از مفهوم اخلاق و شناسایی عوامل تاثیرگذار بر رفتار اخلاقی کارکنان در سازمان می باشد
اخلاق حرفهای یکی از مسائل اساسی همه جوامع بشری است. در حال حاضر، متأسفانه در جامعه ما در محیط کار کمتر به اخلاق حرفهای توجه میشود. در حالی که در غرب سکولار، در دانشهای مربوط به مدیریت و سازمان، شاخهای با عنوان اخلاق حرفهای وجود دارد، ولی در جامعه دینی ما در مدیریت، به اخلاق توجه کافی نشده است. جامعه ما نیازمند آن است تا ویژگیهای اخلاق حرفهای مانند دلبستگی به کار، روحیه مشارکت و اعتماد، ایجاد تعامل با یکدیگر و... تعریف، و برای تحقق آن فرهنگسازی شود.
امروزه بسیاری از کشورها در جهان صنعتی به این بلوغ رسیدهاند که بیاعتنایی به مسائل اخلاقی و فرار از مسئولیتها و تعهدات اجتماعی، به از بین رفتن بنگاه میانجامد. به همین دلیل، بسیاری از شرکتهای موفق برای تدوین استراتژی اخلاقی احساس نیاز کرده، و به این باور رسیدهاند که باید در سازمان یک فرهنگ مبتنی بر اخلاق رسوخ کند. از اینرو، کوشیدهاند به تحقیقات درباره اخلاق حرفهای جایگاه ویژهای بدهند؛ وقتی از حوزه فردی و شخصی به حوزه کسب و کار گام مینهیم، اخلاق کار و یا اخلاق شغلی به میان میآید؛ مانند: اخلاق پزشکی، اخلاق معلمی، اخلاق مهندسی و نظایر آن
امروزه در تجزیه و تحلیل رفتار سازمان ها، پرداختن به اخلاق و ارزش های اخلاقی یکی از الزامات است. نماد بیرونی سازمان ها را رفتارهای اخلاقی آنها تشکیل میدهد که خود حاصل جمع ارزش های گوناگون اخلاقی است که در آن سازمان ها، ظهور و بروز یافته است. در شرایط کنونی رعایت نشدن برخی معیارهای اخلاقی، نگرانیهای زیادی را در بخشهای دولتی و غیردولتی به وجود آورده است. سقوط معیارهای رفتاری در بخش دولتی، پژوهشگران را واداشته تا در جستجوی مبناهای نظری در این رابطه بوده تا بتوانند مسیر مناسب اجرایی آن را فراهم سازند. لذا یکی از عمده ترین دغدغه های مدیران کارآمد در سطوح مختلف، چگونگی ایجاد بسترهای مناسب برای عوامل انسانی شاغل در تمام حرفه ها است تا آنها با حس مسئولیت و تعهد کامل به مسایل در جامعه و حرفه خود به کار بپردازند و اصول اخلاقی حاکم بر شغل و حرفه خود را رعایت کنند. از همین رو این پژوهش در پی پاسخ این سوال است که عوامل موثر بر ارتقاء اخلاق حرفهای مهندسان در سازمان نظام مهندسی ساختمان استان آذربایجان شرقی کدام است و چطور باید عوامل موثر بر ارتقاء اخلاق حرفهای مهندسان سازمان نظام مهندسی ساختمان استان آذربایجانشرقی را شناسائی و اولویتبندی کنیم.
-2 روش تحقیق
پژوهش حاضر، از نظر روش، پیمایشی و از نظر نوع، توصیفی- تحلیلی و از حیث هدف، کاربردی و از نظر اجرا از نوع استقرایی و از نظر زمانی مقطعی است. جامعهی آماری پژوهش حاضر، اعضای نظام مهندسی ساختمان استان آذربایجانشرقی میباشد. روش نمونهگیری به صورت خوشهای تصادفی میباشد. بر این اساس، چون تعداد اعضای نظام مهندسی 20000 نفر است؛ بنابراین، تعداد حجم نمونه برای جوامع آماری به تعداد 377 نفر انتخاب شده است.
برای گردآوری اطلاعات این پژوهش از روش کتابخانهای و میدانی استفاده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامهی استاندارد و محققساخته میباشد. در طراحی پرسشنامه از مقیاس لیکرت پنجگزینهای استفاده شده است. به منظور تامین روایی سوالات پرسشنامه، نظرات استادان و صاحبنظران اخذ شده است تا سوالات پرسشنامه بتواند سنجشکنندهی موضوع پژوهش باشد.
بدین منظور روایی پرسشنامه به صورت محتوایی مورد تایید قرار گرفته است. پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت. برای به دستآوردن پایایی، به صورت پیش آزمون تعداد 30 نفر به صورت تصادفی از جامعهی آماری انتخاب شده و مورد آزمون قرار گرفت. در نهایت پس از تکمیل تمامی پرسشنامههای پژوهش توسط اعضای نمونهی آماری، دوباره ضریب پایایی آلفای کرونباخ برای سازههای متغیرها مورد ارزیابی قرار گرفت.
جدول .1 ضرایب آلفای کرونباخ برای آزمون پایایی متغیرها - سازهها -