بخشی از مقاله

چکیده:

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگیهای شغلی بر رضایت شغلی با توجه به نقش تعدیل گری مدیریت استعداد از دیدگاه کارکنان سازمان صنعت معدن و تجارت استان خراسان رضوی بوده است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی می باشدو به لحاظ روش انجام، تحقیق حاضر توصیفی از نوع پیمایشی، میباشد. در این تحقیق با کمک روش نمونهگیری تصادفی ساده برای تعیین حجم نمونه، ابتدا پیشنمونه گیری از جامعه ی آماری به تعداد30 نفر انجام شد و با توجه به انحراف معیار این پیشنمونه - که به مقدار 0/50 به دست آمد - و با توجه به حجم جامعه - 300 نفر - و جایگذاری در فرمول نمونهگیری تصادفی کوکران، حداقل حجم نمونه به تعداد 168 عدد مشخص شد . ضریب آلفای کرونباخ هر یک از متغیرهای رضایت شغلی، ویژگی های شغلی و مدیریت استعداد به ترتیب برابر با 0/885 و 0/746 و 0/802 بوده که نشان از پایایی - قابلیت اعتماد - پرسشنامه های بکار رفته دارد. یافته های تحقیق نشان می دهد که از دیدگاه کارکنان سازمان صنعت معدن و تجارت استان خراسان رضوی ارتباط بین پنج بعد متغیر ویژگی های شغلی بر رضایت از شغل در کارکنان مثبت و معنادار می باشد. ولی در خصوص تاثیر متغیر تعدیل گر مدیریت استعداد بر رابطه مذکور نمی توان نظر قطعی ارائه داد و به بررسی تفکیکی تاثیر آن بر ارتباط بین دو متغیر مستقل و وابسته پرداخته شده است. ارائه راهکار ها و پیشنهادات درپایان مورد بررسی قرار گرفته است.

کلید واژه: ویژگی های شغلی، رضایت شغلی،مدیریت استعداد،

مقدمه

درشرایط کنونی، سازمانی به موفقیت دست خواهد یافت که با افزایش قوت ها و بکارگیری فرصت های داخلی بر بحران های خارجی پیروز شده و حتی آنها را به فرصت تبدیل نماید. در تحقق این استراتژی می توان منابع انسانی را تنها منبعی به شمار آورد که متمایزتر از سایر منابع بوده و ویژگی های منفی مستتر در منابع دیگر مانند فناپذیری، قابلیت تقلید و ... را ندارد و به عنوان یک مزیت رقابتی پایدار برای سازمان و حتی کشور محسوب می شود. توسعه منابع انسانی همواره یکی از چالش های اساسی سازمانها محسوب می شود زیرا نوآوری، رشد مستمر و سایر داده های مورد نیاز توسعه ، خلق ایده ها و همچنین اجرای آنها، از طریق انسانها صورت می پذیرد. در فرایند توسعه منابع انسانی، انگیزش و رضایت شغلی از عوامل پایه ای و اساسی می باشد و با ارائه راهکارهایی به دنبال افزایش این متغیر مهم در فرایند مدیریت نیروی انسانی می باشیم تا با تحقق آن در راستای توسعه پایدار سازمانی و ارتقاء هویت اجتماعی گام برداریم.

از طرف دیگر سازمان ها پیوسته در جستجوی شیوه های جدیدی برای حداکثر کردن عملکرد و تلاش کارکنانشان هستند. شرایط کاملا متحول و رقابتی حاکم بر سازمان ها، لزوم اثربخشی و بهره وری آنها در چنین شرایطی نیاز سازمان ها و مدیران را به نسل ارزشمندی از کارکنان آشکار می کند، نسلی که از آنها به عنوان سربازان سازمانی یاد می شود - زین آبادی . - 76,2009 بدون شک این کارکنان، وجه ممیز سازمان های اثر بخش از غیر اثربخش هستند - پودساکف. - 516,2000 5 تلفیق رویکردهای نظری، الگوهای رقابتی راهبردی و رویکرد آینده نگرانه می تواند مسائل و محورهای تمرکز مدیریت استعدادها را برای ما روشن کند.

فهم صحیح تفاوت های فرهنگی، موضوعات قانونی و مقررات وضع شده در سازمان ها و جوامع مختلف، شناسایی جریان های استعداد و پراکندگی آنها، تطبیق نظام آموزشی با راهبردهای این عرصه، از مهمترین مسائل این حوزه است. تطبیق نظام مدیریت استعداد با ارزش ها و راهبردهای کلی کسب و کار، فرهنگ و سیاست هر کشور، کلید موفقیت و اثربخشی این اقدامات است.اگر رابطه ویژگی های شغلی با رضایت شغلی رابطه ای مستقیم در نظر گرفته شود، با توجه به اهمیت متغیر تعدیل گر مدیریت استعداد و تاثیر انطباق ویژگی های شغلی با خصوصیات و شرایط کارکنان و نیز تاثیر قاطع رضایت شغلی بر کارائی فردی و اجتماعی افراد، این پژوهش در صدد است تا تاثیر کاربرد و مدیریت استعدادهای سازمانی را بر رابطه ویژگی های شغلی بر رضایت از کار کارکنان، از جنبه توجه به ارتقاء مدیریت استراتژیک استعداد مورد بررسی قرار دهد.

با بدست آوردن نتایج این پژوهش می توان کیفیت زندگی کاری کارکنان را ارتقاء بخشیده و برنامه هائی را برای تقویت روابط کارکنان با یکدیگر و با سرپرستان طرح ریزی کرد. اطلاعات بدست آمده می تواند به مدیران برای بهبود شیوه های طراحی شغل، تناسب ویژگی های شغل با شاغل و توسعه برنامه های مدیریتی کمک کند و همچنین علل پائین بودن سطح رضایت کارکنان را نشان دهد و در نهایت به ارائه پیشنهادهائی در جهت اعمال تغییرات مثبت در روند سیاستهای سازمان در راستای افزایش انگیزش در افراد منجر شود.

بیان مسئله :

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید