بخشی از مقاله

چکیده

کاهش روز افزون حضور معنی دار انسان در فضاهاي عمومی موجب کاهش سرزندگی، امنیت و در نهایت پایداري می گردد. دلبستگی به مکان با مطرح شدن مباحث مربوط به توسعه شهري اهمیت یافته و به دنبال تجربه فرد از محیط ظهور می نماید، و اغلب به شهر، محلات، پارکها، فضاهاي سبز و طبیعی ارتباط داده می شود. دلبستگی به مکان در واقع پیوند انسان با مکان بوده که از طریق ارتباط عاطفی و ادراك مکان خاص و یا مشخصه خاصی از مکان، شکل می گیرد. دلبستگی، کاربران را به محافظت از مکان و مشارکت در فعالیت هاي اجتماعی تشویق می کند. این پژوهش دلبستگی به مکان را به عنوان مولفه اي جهت سنجش میزان پایداري فضاهاي عمومی معرفی و با بکارگیري روش تطبیقی به مقایسه دو فضاي عمومی در محله سنگتراشهاي اصفهان می پردازد.تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت کیفی بوده و از متدهایی همچون برداشت هاي تصویري، مشاهده، مصاحبه و پرسش نامه استفاده شده است. یافته هاي تحقیق ضمن آشکار ساختن ارتباط دلبستگی با پایداري اجتماعی، دستورالعمل نحوه مداخله و طراحی فضاهاي عمومی محلی با رویکرد ارتقاء سطح دلبستگی را ارایه می دهد.

واژه ها ي کلید ي: دلبستگی به مکان، پایداري اجتماعی، فضاي عمومی محلی

مقدمه

شهر بارزترین نمود تمایل و نیاز بشر به حیات مدنی و زندگی اجتماعی است، حیاتی که از مجموعه برخوردها و روابط رودرروي مردم با محیط عینی پیرامون، با خود و با دیگران شکل میگیرد، حیاتی که سبب می شود شهر چون موجودي زنده در گفتگویی چندسویه با ساکنان و بینندگانش قرار گیرد. اصولاً شهري زنده است که تجربهها و انباشتهاي فرهنگی و اجتماعی ساکنانش، در آن موقعیتها و مکانهایی براي تجلی بیابند؛ در این موقعیتها و مکان  هاست که احساس و ادراك شهري شکل میگیرد، ملاقات ها صورت میپذیرند، واقعهها و حادثهها رخ میدهند و شهروند در یک زمان ایفاگر نقش بازیگر و تماشاگر میشود.

فضاهاي عمومی شهرها مهمترین این موقعیتها و مکان ها هستند؛ این فضاها بستري فراهم میکنند که روابط اجتماعی و حیات مدنی در آن جریان مییابدلاین فضاها باید بتوانند پایداري شهري را از نظر اجتماعی، اقتصادي، زیست محیطی و کالبدي فراهم نمایند که کالبد به عنوان نمود بیرونی رویکرد توسعه پایدار، نقش مهمی در شکل دهی به فضاهاي شهري و محلی دارد . در این مقاله به بررسی بعد کالبدي فضاهاي عمومی محلی شکرچیان در محله جلفاي اصفهان بر اساس مولفه هاي موثر بر ایجاد دلبستگی پرداخته و  دستورالعمل نحوه مداخله و طراحی فضاهاي عمومی محلی با رویکرد ارتقاء سطح دلبستگی ارائه می دهد.

محله جلفا، از بافت هاي قدیمی و تاریخی شهر است .از این رو مقاله حاضر سعی در ارزیابی فضاهاي محلی شکرچیان بر اساس مولفه هاي مرتبط با دلبستگی که در این فضا وجود دارد بتواند راهکارهایی در راستاي بهبود وضعیت و ارتقاء سطح دلبستگی فضاي محلی موجود ارائه دهد. بدیهی است که هر پژوهش نیاز مند روشی مناسب براي ارزیابی مسئله است که در ارتباطی تنگاتنگ با ساختار و ماهیت تحقیق است .از این رو براي ایجاد شالوده اي منسجم در این پژوهش، از روش تحلیل کمی و کیفی به طور همزمان استفاده شده است .براي گردآوري داده ها از بازدید میدانی و برداشت هاي تصویري، مشاهده،مصاحبه و پرسش نامه استفاده شده و اطلاعات به دست آمده تحلیل و جمع بندي شده اند.

در زمینه دو رویکرد اساسی در این پژوهش یعنی توسعه پایداراجتماعی و ارتباط آن با فضاي عمومی شهري تاکنون مطالب زیادي بیان شده و صاحب نظران زیادي به این موضوع پرداخته و پژوهشگران زیادي در این زمینه مطالعه و پژوهشهاي عملی انجام داده اند.کاشانی جو فضاهاي عمومی شهري را به عنوان مکان سوم و داراي نقشی اساسی در تعاملات اجتماعی می داند و به ارزیابی نظرات مرتبط با فضاهاي عمومی شهري می پردازد، پژوهش او نشان می دهد که با وجود اشتراك فراوان بین دیدگاه هاي مرتبط با فضاهاي عمومی شهري، در دوران اخیر با تثبیت اهمیت نقش کالبدي و اجتماعی این فضاها، تأکید بسیاري بر رویکردهاي پایداري، ایجاد امنیت و انسان مداري شده است - کاشانی جو . - 1389

راست بین و دیگران در این زمینه به بررسی رابطه همبستگی بین کیفیتهاي محیطی و تداوم حیات شهري در عرصه هاي عمومی می پردازد و با بررسی یک نمونه موردي در اصفهان، به کمی سازي کیفیت هاي محیطی پرداخته و نتیج هاي مبنی وجود رابطه مستقیم ولی غیرخطی بین شاخص سرمایه اجتماعی و سنجه هاي کیفیت محیطی یافته است - راست بین و دیگران . - 1391سلطانی در تحلیل نقش فضاهاي شهري در دستیابی به توسعه پایدار شهرها، از پارادایم ارتباط به عنوان مبناي بررسی استفاده می کند، چرا که عرصه عمومی را جزء دغدغه هاي توسعه پایدار می داند - سلطانی و نامداریان . - 1390همچنین صرافی، فضاهاي همگانی را نمود قدرت اجتماعی و ضرورت پایداري شهري می داند و در کنار ارائه نظري هاي در زمینه خلق فضاهاي همگانی شهري، در تلاش براي برنامه ریزي و طراحی شهري از طریق بازسازي و ایجاد فضاهاي همگانی، شکل گیري اجتماعات شهري، تسهیل شرایط زیستی و دستیابی به توسعه پایدار شهري است - صرافی . - 1391
 
-1 فضاهاي عمومی محلی

به طور کلی فضاهاي شهري به دو دسته فضاي عمومی و فضاي خصوصی تقسیم می شود. واضح است که محدودهها و مکانهایی که براي قشري خاص و کاملا اختصاصی طراحی میشود، شامل فضاي خصوصی هستند، مانند مسکن، این در حالی است که عرصه عمومی به نوعی یک قلمرو همگانی است که عموم مردم یک شهر حق حضور در آن را دارند. فضاهاي عمومی، آن دسته از فضاهاي هستند که عموم شهروندان بدون نیاز به کنترل و… حق ورود و حضور در آنان را دارند«، فضاهایی چون خیابانها، پاركها، میدانها، بازارها و مساجد. بهعبارت دیگر، مراد از عمومی بودن فضا، حضور افراد از اقشار و سنین مختلف، و جریان داشتن فعالیتهاي متنوع اجتماعی و خدماتی در آن ا ست.

بنابراین فضاي عمومی شهري، فضاي باز قابل حضور براي گروههاي مختلف اجتماعی است که پویایی و کارایی آن نیازمند تعاملات اجتماعی و برخوردهاي متنوع استفلمهم ترین معیاري که در ارزیابی شهرها و محیطهاي شهري باید لحاظ شود، کیفیت عرصه هاي عمومی شهري موجود در آن است. واقعیت اجتنابناپذیر این است که مردم بر اساس کیفیت آنچه در پیرامون خود میبینند و تجربه میکنند، در مورد آن قضاوت میکنند. ا ین دسته از فضاها علت مقیاس عملکردي و همچنین طیف متنوع و گسترده مخاطبان خود داراي بیشترین سهم در حیات جمعی شهروندان هستند، از این   رو افزایش کیفیت این دسته از فضاها بیش از سایر انواع فضاها موجب ایجاد جامعه شهري سالم و شکوفا خواهد

شد - تیبالدز، فرانسیس . - 1383

در دهه هاي اخیر که مفهوم کیفیت به ادبیات شهرسازي راه یافته است، فضاهاي شهري خوب با مفهوم کیفیت مطلوب آن سنجیده میشود. بنابراین در راستاي بررسی کیفیت و سنجش فضاهاي شهري، معیارها و شاخصههایی طی دهههاي قبل مطرح شده است. به هر میزان که شهرها بتوانند محیط هاي عمومی مطلوب تري براي ساکنان شهر ها ایجاد کنند تا تعامل هاي اجتماعی بهتري در آن صورت بگیرد، به همان میزان شهر از کیفیت بالاتري در شهرنشینی و سلامت روان ساکنین آن برخوردار خواهد شد. از سویی دیگر، مفهوم شهرنشین و شهروند در این مکانهاي عمومی شکل خواهد گرفت. روشن است که ایجاد آرامش، سرگرمی، فراهم آوردن ارتباط، زمینه معاشرت و امکان تردد، از دیگر عملکردهاي فضاهاي عمومی شهري است.

وجود این فضاها براي پیشگیري از درماندگی، افسردگی، گوشه گیري و خشونت بسیار موثر و ضروري است. به این ترتیب این فضاها میتوانند موقعیتی براي رشد خلاقیت بهوجود آورده و محیطی سازنده در یک مجموعه شهري باشند - نگارنده - .فبنابراین کیفیت مطلوب ارتباطات در این نوع مکانها باعث بهوجود آمدن شهروندان بهتر و با فرهنگ اصیلتري خواهد شد. با این حال، از دهه هاي گذشته که شهرسازي بهعنوان رشتهاي جدا از معماري ظهور کرد، این سوال به وجود آمد که به چه طریق میتوانیم شهرهاي باکیفیتتري داشته باشیم؟ و از جهت دیگر چگونه میتوانیم این کیفیت را ارزیابی کنیم؟

یکی از روشهایی که به منظور سنجش کیفیت فضاهاي شهري مورد استفاده قرار میگرفت، ارائه اندازه هاي مشخص با عنوان عنصرهاي کیفی محیط بوده است که در نهایت با سنجش این عنصرها، به میزان مطلوب یا نامطلوب بودن محیط پی میبردندلفکیفیت چگونگی یک چیز یا پدیده است که تاثیرات عاطفی، عقلانی خاص بر انسان می گذارد. زمانی که پدیده خود را در معرض محیط قرار می دهد یا محیط خود را در معرض ادراك قرار می دهد، اجزایی از آن که برجستهتر و نیز داراي تاثیرات بیشتري است، کیفیت نامیده میشود اما محیط ادراك پذیر، آن چیزي است که در پیرامون قرار دارد و به صورت بالقوه با افراد در

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید