بخشی از مقاله

چکیده

فرهنگ و عقل مدرن، در دیدگاه انتقادی اندیشمندان مؤسسه تحقیقات اجتماعی، فناورانه، قابل محاسبه و ابزاری است. تئودور آدورنو، یکی از اعضای مکتب فرانکفورت و از اندیشمندان فلسفی قرن بیستم، مفهوم صنعت فرهنگ را توصیف مینماید. صنعت فرهنگ قرن بیستم؛ یعنی خلق تولیدات فرهنگی مشابه برای مصرف جمعی، ماشینی و دارای مخاطبی ابژه وار است. فرهنگ اینترنتی قرن بیست و یکم نیز پیچیده به لایههایی چندگانه، مخاطب تودهای، و امکان بهرهبرداری اقتصادی شده است.

با این وجود رسانه نو یعنی اینترنت و وبگاهها، و شبکههای اجتماعی مانند ویکیپدیا و فیسبوک، امکاناتی بیسابقه، مانند آزادی و مشارکت در تولید، توزیع و مصرف محصولات فرهنگی را فراهم میآورد. مسئله قرن بیست و یکم یعنی فناوری، و فضای اطلاعاتی بیپایان آنلاین، به یکدیگر پیوند خوردهاند. به این ترتیب، و با ورود تمامی ابزارهای انتقال اطلاعات به فضای سایبری، استفاده از روش انتقادی برای تحلیل فرهنگ اینترنتی و شباهت های آن به صنعت فرهنگ، ضرورت مییابد.

تهدیدهای وب و نمونهای از سکوهای آن یعنی فیس بوک، امکانی برای حرکت از تحلیل انتقادی آدورنو نسبت به تولیدات فرهنگی قرن بیستم، به تولیدات آنلاین قرن بیست و یکم را خلق مینماید

بعد فناورانه، گنجیدن در نظام و قالبهای یکسان و تکراری، قابل محاسبه بودن اثرات و ماشینی بودن، همان خطر بیمعنایی سوژه و ابژه در صنعت فرهنگ را هشدار میدهند . اما رسانههای نوین قابلیت برنامهریزی، و دگرگونی رابطه یکطرفه میان مصرف کننده و برنامهریز در رسانههای سنّتی به رابطهای دوطرفه را دارند. از این جهت، روزنهای برای تمرین آزادی و گردش اطلاعات در میان لایه فنیو چالش با کلّ غلط و آینده مبهم وب نیز باز میشود.

مقدمه

فرهنگ مدرن، و دغدغه قرن ما یعنی فناوری، و جنبه های جدی د آن برای تولید و انتشار اطلاعات، نیاز به موشکافی و انتقاد دارند . متفکر فلسفی »تئودور آدورنو1« و دیگر اعضای مکتب فرانکفورت،2 جنگهایی چندگانه و کمبودهای عقل مدرن3 در قرن بیستم را از نزدیک تجربه کردند. روشی که آدورنو برای فراتر رفتن از شرایط خاص و محدودیتهای آن انتخاب کرد، انتقادی بود. چنین رویکردی، برای تمام نظامهایی که امکان گرایش به کل و مطلق دارند کاربردی است. یکی از این نظامها اینترنت است.

انفکاکفناوری و اطلاعات، مانند رایانه و اینترنت تقریباً غیر ممکن میباشد. تمام ابزارهای انتقال اطلاعات و سرگذشت تکاملشان به حیطه فضای سایبری4 ورود پیدا کردهاند، و احاطه این رسانه نوین5 را با حضور و تغییر تدریجی خود، روزبهروز بیشتر ساختهاند. نزدیکی میان ابژه و سوژه در این دیالکتیک، خوشایند است زیرا مفاهیمی مانند آزادی، دموکراسی و کنار رفتن موانع برای پیشرفت انسانی را منتشر میکند . اما ماشینی و قابل محاسبه بودن صنعت آنلاین، خطر دیالکتیکی بسته و قابل بهرهبرداری را پنهان در خود دارد.

فرهنگ توده ای6 که در نگاه آدورنو تلویزیون، سینما، موسیقی، رمان و مجلات قرن بیستم را از هنر و حقیقت خالی کرده، و به شکل صنعتی پول ساز درآورده بود، در قرن بیست و یکم راه نفوذ به رسانهای دیگر یعنی رسانهای اجتماعی7 را باز کرده است.

این فضا صنعتی پولساز، فرهنگی چندلایه و محیطی مخرّب و در عین حال سازنده دارد. متفکران علوم انسانی به این فضا مشکوک و بدبینانه مینگرند . دسته فنی متخصصان، خوشبینی یا رویکردی بی طرف دارند. خلأ میان این دو رویکرد مسئله ای مهم برای پژوهش است.گرایش فلسفی آدورنو در تحلیل رسانههای جمعی، و بدبینی نسبی او درباره ساختار و تولیدات این رسانهها، به فناوری و نظام خاص توزیع، قالب های یکسان و از هم پاشیدگی کیفیت تولید و پاسخ مصرف کنندگان ارتباط داشت. انتقاد و هنر، راهی بود که آدورنو برای نشان دادن امکان آزادی در دوران مدرن برگزید. از همین مسیر می توان پیوندی میان علوم انسانی و فنی، و رسانههای سنّتی8 و نوین یافت.

رسانههای نو از جمله اینترنت، وبگاهها،1 بازی های ویدئویی، و فرزند این رسانهها یعنی شبکه های اجتماعی، مانند ویکیپدیا،2 فیسبوک،3 یوتیوب،4 آمازون5 و توئیتر6 به خاطر سهولت تکثیر، مالکیت شرکتهای بزرگ، نقش گسترده تبلیغات و مخاطب توده ای، درگیر تمامی اشکالات طرح شده متفکر فرانکفورتی میباشند. اما رسانه های جدید، قدرت پرورش قابلیت های انتقادی سوژه معاصر را نیز دارند. از این جهت، هر کس که زبان فنی آن ها را بشناسد، قادر به تأثیرگذاری بر جریان ارتباطات و اطلاعات کاربردی در این رسانه هاست. فرهنگ چنین رسانههایی، به دلیل پیچیدگی به تحلیل چند سویه، با گرایشی فلسفی نیاز دارد.

آدورنو و صنعت فرهنگ

تئودور آدورنو و دیگر متفکران مکتب فرانکفورت، دو جنگ جهانی، سال ها تبعید و زندگی دوباره در آلمانی دو پاره را تجربه کردند. خانه اصلی آنها، موسسه تحقیقات اجتماعی8 در دانشگاه فرانکفورت، و دلیل اتحاد تفکر آنها، رویکرد انتقادی به جامعه موجود بود. درنظریه انتقادیِ9 مورد قبول اعضای مؤسسه، از چند روش برای پرهیز از نقص های پژوهش های پیش تر استفاده می شود. هر نظام بسته با تفکیک میان نظر و عمل در نظریه انتقادی مورد تردید است. همه اعضای مؤسسه در نهایت، به دنبال تغییر اجتماعی در جهان جنگزده مدرن بودند.

فرانکفورتی های یهودی پس از جنگ جهانی اول و چند مرحله تبعید، در نهایت به آمریکا رسیدند. آدورنو آمریکا را کشوری سرمایه محور با فرهنگی یکدست یافت . عقل مدرن، که در قرن بیستم به دنبال رهایی انسان ها از خرافه و ترس های قرون وسطی بود، با استفاده از فناوری، به بهرهبرداری از طبیعت و کار دیگران میپرداخت. چنین عقلی دو مسئله را ایجاد می کند. »ابتدا طبیعت به مجموعهای از رخداد های قابل محاسبه دقیق تقلیل مییابد، و سپس عقل تبدیل به یک نوع ماشین، یا ماشینحساب میشود. - Wilson 2007, 22 - « آدورنو که موسیقیدانی ماهر بود، همیشه بر مسائل فرهنگی و فلسفه هنر تمرکز داشت

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید