بخشی از مقاله
چکیده:
فضای عمومی شهری فضایی است که تمامی انسانها با افراد غریبه در آن سهیم هستند؛ فضایی است که افرادی که اقوام، دوست و یا همکار ما نیستند نیز در آن حضور دارند. فضایی است برای سیاست، مذهب، داد و ستد، ورزش و همزیستی مسالمت آمیز و برخوردهای غیرشخصی. نظریه های بیان شده در راستای طراحی فضاهای عمومی متناسب با نیازهای سالمند بهدنبال سازماندهی ارائه خدمات برای شهروندان سالمند بوده و وظیفه برطرف نمودن موانع معماری و ناراحتیهای فیزیکی در فضاهای شهری برای افزایش توانمندی سالمندان و تبدیل آنان به بخش فعال جامعه را دارد.
در واقع یک فضای شهری و محلی دوستدار سالمندان با بهینهسازی بهداشت، مشارکت و امنیت به منظور ارتقای کیفیت زندگی سالمندان، سالمندی فعال را ترغیب میکند و ساختار و خدمات را به گونه ای ساماندهی میکند که برای کلیه سالمندان، با نیازمندیها و تواناییهای متفاوت، قابل استفاده و در دسترس باشد. در حقیقت فضاهای دوستدار سالمند در سطح شهری و محلی به معنی دوستدار معلولان، کودکان و خانوادهها و در واقع محله دوستدار مردم است. روش پژوهش حاضر مطالعه اسنادی و کتابخانهای میباشد و برای بررسی مفاهیم مورد نظر به منابع کتابخانهای و الکترونیکی مراجعه شده است.
مقدمه:
قرن حاضر قرنی است که در آن امید به زندگی برای جهانیان از مرز66 سال عبورکرده است. هرسال %1,7 به جمعیت جهان افزوده میشود. ولی این افزایش برای جمعیت 65 سال و بالاتر %2,5 است. این فاصله ترکیب سنی جمعیت جهان را به سوی سالمندی سوق میدهد
همزمان با رشد و پیشرفت تکنولوژی و صنعت و لوازم و فنون پزشکی، نرخ موالید در سطح جوامع مختلف کاهش یافته و همچنین نرخ مرگومیر نیز دچار رکود گشته است. به این ترتیب جوامع بشری که درگذشته به علت کمبود مراقبتهای بهداشتی پایین بودن رفاه اجتماعی بهندرت شاهد حضور نسل پدربزرگها ومادربزرگها بودهاند اکنون با افزایش میزان امید به زندگی و پیشرفتهای پزشکی که به دنبال آن شاهد مراقبتهای بهداشتی وسیع و در سطحی گسترده، جوامع درحال تجربه مفهومی به نام سالمندی هستند. در طول قرن بیستم، نسبت جمعیتی افراد 60سال به بالا، در تمام کشورهای دنیا افزایش - kanstrom et.al, 2008 - یافته است.
همچنین آمار و اطلاعات نشان دهنده این است که روند توسعه سالمندی از سال 2000 با % 6,4 تاسال 2010 با %6,9 رو به افزایش بوده است و پیش بینیها نشان دهنده افزایش این نرخ در سال 2020 تا %10 نیز میباشد که این میزان براساس سرشماری عمومی نفوس ایران، درکشور از % 1,6 در سال 1345 به حدود % 1,8 از جمعیت درسال 1385 رسیده است - پورجعفر و دیگران، . - 1389 پروسه سالخوردگی جمعیت و افزایش تعداد افراد در بالای هرم سنی از خصوصیات کشورهای توسعه یافته محسوب میشود، در حالی که توسعه بهداشت، بهبود شرایط اقتصادی، بالا رفتن سطح کیفیت زندگی و برخورداری از نتایج پیشرفت علوم حتی در عقب ماندهترین کشورها نیز موجب افزایش طول عمر گشته و به موازات آن، بر اثر کنترل موالید و اعمال سیاستهای جمعیتی، دامنه پایین هرم سنی فشردهتر شده و نسبت افراد مسن در جمعیت این کشورها افزودهتر میگردد.
ازعلل افزایش تعداد سالخوردگان جامعه یا سالخوردگی را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد:
-1کاهش موالید در دوره بلند مدت
-2مهاجرت بخشی از نیروی کار جوان از جامعهای به جامعه دیگر
-3افزایش تدریجی عمر متوسط و امید به زندگی
-4کاهش مرگهای ویژه دوران سالخوردگی مانند سرطان، بیماری های قلبی عروقی و...
گرچه سالمندی ازنتایج مهم و مثبت توسعه به شمار میآید،اگر برای مواجهه با آن در جهانی توسعهیافته آماده نباشیم، عوارض و پیامدهای منفی بسیاری درپی خواهدداشت، ازجمله آنکه سریعتر بودن رشد جمعیت سالمندان نسبت به کل جمعیت منجر به کاهش نسبی جمعیت اقتصادی مولد و تغییر ضریب وابستگی اقتصادی میشود. علاوه برآن تغییر ساختار خانواده از نوع گسترده به نوع هستهای و جذب زنان در بازار کار نیز سبب میشود که امکانات خانوادهها برای نگهداری از سالمندان به شدت کاهش یابد و باری که قبلا خانوادهها به تنهایی به دوش میکشیدند به ناچار با دولتها تقسیم شود
همچنین نتایج مطالعات جامعه در جوامع غرب نشان داده است که کیفیت محیط شهری و محله به ویژه واحدهای همسایگی تاثیر بهسزایی در سلامت سالمندان دارد زیرا فرصتهایی فراهم میکند که آنها فعال باشند و یا ارتباط بیشتری با طبیعت داشته باشند و این فعالیت باعث افزایش احساس سعادت و رضایت روحی مانند آزادی و استقلال، شکوه و احساس ارزش، سلامت فیزیکی، تعاملات اجتماعی، و... آنان نیز میگردد
بیتردید محیطی که برای سالمندان و متناسب با نیارهای آنها به ویژه نیازهای اجتماعی آنها طراحی شود، برای دیگر گروهها به ویژه کودکان و افراد کمتوان مطلوب خواهد بود. کیفیت زندگی سالمندان به معنای تاکید بیشتر بر زندگی اجتماعی و اصلاح اهداف اجتماعی است
شاید بتوان پاسخگویی به نیازهای اجتماعی انسانها و تامین فرصتهای لازم در زمینه کسب تجارت اجتماعی را مستلزم وجود فضا و قرارگاههایی دانست و اینکه فضاهای عمومی ظرفیتی عظیم در پاسخ به این جنبه از حیات انسان در جوامع شهری محسوب میشود. از این رو باتوجه به این ظرفیت عظیم و تاکید بر بعد اجتماعی انسان و فضا، میتوان حفظ و تداوم حیات جمعی و کیفیت اجتماعپذیری فضاهای عمومی را امری مهم و ضروری دانست
پژوهشها نشان داده است که روابط اجتماعی، ارتباط مثبت با باورهای این افراد، سلامت روانی و جسمانی، خود کار آمدی، وضعیت اقتصادی و اجتماعی و مهارتهای انسانی در مقابل دیگران، توانایی آنها را در سنین بالا بهتر میکند. تغییر ویژگیهای جسمی، روانی و اجتماعی حس افراد سالمند را به چالش میکشد و بسیاری از افراد با تجربه تنهایی و افسردگی در این سن زندگی میکنند
بسیاری از افراد مسن برای دیدار با دیگران به فضاهای باز پیرامون منزل شخصی میروند و برای ملاقات با دیگران مسیر بین خانه تا نزدیکترین فضای باز را در حال پیادهروی هستند