بخشی از مقاله
چکیده
پرداختن به مسائل سالمندان و کیفیت زندگی سالمندان، باتوجه به صنعتی شدن جوامع و تبعات اقتصادی و فرهنگی و اخلاقی آن بیش از پیش باید مورد توجه قرار گیرد. در این راستا به نظر می رسد تلاش در جهت سر زندگی سالمندان در فضاهای عمومی می تواند یکی از عوامل دستیابی به اهداف متعالی سالمندی موفق باشد. این مهم، از طریق فراهم آوردن امکان مشارکت، فعالیت و برقراری تعاملات اجتماعی سالمندان با همسالان و دیگر گروه های سنی و اجتماعی در فضاهای عمومی به وجود می آید و می تواند راهکاری مناسب جهت کاهش مشکلات سالمندی و پاسخی مطلوب به مسائل آنان باشد.
از این رو پژوهش حاضر کوششی است با هدف تدوین اصول طراحی فضاهای اقامتی سالمندان با هدف ارتقاء کیفیت زندگی در سالمندان. با شناخت متغیر های رفتارشناسی و روانشناسی سالمندان و بررسی روابط متقابل مکان و محیط با روان و رفتار سالمندان می توان اصولی برای طراحی مناسب بدست آورد. مانند؛ تامین بهداشت روانی و ایجاد فضای آرام و به دور از تنش که می تواند سالمندان را به ادامه زندگی تشویق کند و از آنان عناصری زنده، پویا و خودجوش را ایجاد کند. فراهم آمدن شرایط آسایش، امنیت، محافظت، سهولت دسترسی و ایجاد فرصت هایی برای ملاقات دیگران از اهمیت زیادی برخوردار است. همچنین با دستیابی به محیط مطلوب احساس خود مختاری، استقلال و مفید بودن را در آنان می توان تقویت کرد، که برای رسیدن به این اهداف در نظر داشتن اصول طراحی ضروری است.
مقدمه
در سالهای اخیر با رشد امکانات بهداشتی و پزشکی، طول عمر افراد جامعه افزایش یافته است که انتظار می رود جامعه سالمندان نیز با گسترش روز افزونی مواجه شود. تعداد زیادی از سالمندان که در مراکز نگهداری یا منازل زندگی می کنند، در انجام دادن مهارتهای روزمره زندگی از جمله مراقبت از خود، دچار مشکل می باشند. پدیده سالمندی با همه ی ابعاد روانی، اجتماعی، فرهنگی، اعتقادی و اقتصادی از جمله مسائل جدی و چالش زا برای خانواده ها به طور خاص و برای جامعه به طور عام، درکشورهای درحال توسعه و توسعه یافته تبدیل شده است. در اغلب جوامع امروزه سالمندان راهی سرای سالمندان می شوند و این مسأله پیامد نامطلوبی برای سلامت روانی و جسمانی سالمندان به همراه داشته است. امروزهتقریباً 40 درصد از جمعیت بستری بیمارستان های روانی را سالمندان تشکیل می دهند.
اهمیت روابط بین محیط و رفتار از حدود صد سال پیش مورد بررسی قرار گرفته است. به عنوان مثال، گالیور1 در سال 1908 و تروبریدج2 در سال 1913میلادی به بررسی اهمیت این موضوع پرداخته اند. روانشناسان قرن نوزدهم میلادی ادراکات بشر از محرک های محیطی مانند نور، صدا، وزن، فشار و غیره را مورد مطالعه قرار داده اند. در قرن بیستم تا دهه ی 40 میلادی، تحقیقاتنسبتاً کمی پیرامون پیوند محیط و رفتار گزارش شده است .در دهه ی 50، کار در این زمینه به کندی پیش رفت. پس از آن تلقی جدید لوین3 از محیط، باب جدیدی را در این زمینه گشود
-1تعریف سالمندی
معمولا سالمندی بر حسب سن تقویمی تعریف می شود و عموما 65 سالگی را آغاز سالمندی در نظر می گیرند
سالمندی پدیده ای است با جنبه های زیستی، روانی و اجتماعی، چه بسا ممکن است فردی از نظر زیستی و جسمی سالمند تلقی می شود، اما از نظر روان شناختی خود را جوان احساس کند یا برعکس آن نیز امکان دارد جامعه ای، فردی را که از نظر زیستی و روانی سالمند نیست به ایفای نقش اجتماعی سالمند وادار کند. کمتر اتفاق می افتد که سالمندی زیستی با سالمندی روانی و سالمندی اجتماعی در یک فرد به صورت همزمان روی دهد. با توجه به آنچه گفته شد شاید مناسب ترین تعریف پیری تعریفی باشد که توسط بیرن و رنر4 ارائه شده است، آنها بطور مشخص به علل انحصاری زیست شناسی، محیطی یا اجتماعی اشاره نمی کنند. پیری به تغییرات قانونمندی بر می گردد که در جریان رسش در زندگی موجودات زنده بطور ژنتیکی نمایان شده و هچنان که سن تقویمی اقزایش می یابد تحت شرایط محیطی خود را نشان میدهند.
روانشناسان، معمولا دوره پیری را به عنوان دوره انحطاط در نظر میگیرند. افراد در دوره پیری با مجموعهای از ناتواناییهای جسمی و محرومیتهای اجتماعی روبهرو میشوند، که باید با آنها کنار بیایند. در این دوره، نیرومندی و سلامت جسمانی آنها کاهش مییابد و همراه با بازنشسته شدن از شغل خود تا حد زیادی درآمدشان را از دست میدهند و به مرور زمان، رابطهشان با همسر، خویشاوندان و دوستان کم میشود. همراه با این آسیبها آنها دچار افت جایگاه اجتماعی نیز میشوند که ملازم پیری است و همانگونه که در آمریکا مطرح است، احساس منفعلی از "بیمصرف"بودن میکنند.
اخیرا بعضی از روانشناسان سعی کردهاند تصویر خوشبینانهای از این دوران ترسیم کنند. آنها در عین حال که بعضی از مشکلات و فقدانهای دوره پیری را میپذیرند، اما بر این باورند که سن پیری میتواند با خشنودی هم همراه باشد و مادامی که شخص با محیط خود فعالانه برخورد میکند، میتواند تجربههای جدیدی را به دست آور.
-2 ساختار جمعیتی سالمندان در ایران
سالخوردگی جمعیت یک فرآیند شناخته شده به عنوان پیامد "انتقال جمعیت شناختی" است که در آن باروری و مرگ و میر از سطوح بالا به سطوح پایین کاهش پیدا می کند. مهمترین عوامل مؤثر بر سالخورده شدن جمعیت، کاهش مرگ و میر، خصوصا مرگ و میر نوزادان و کودکان و کاهش اساسی و مستمر باروری و به تبع آن کاهش رشد جمعیت است که باعث تغییرات اساسی در ساختار سنی جمعیت اکثر جوامع از جمله ایران شده است.
در ایران احتمال کاهش اساسی و مستمر مرگ و میر به سالهای بلافاصله بعد از جنگ جهانی دوم بر می گردد. در این سالهاست که انجام واکسیناسیون ها در سطح گسترده و توجه به بهداشت کودکان در مدارس مطرح و به طور فزاینده اقداماتی در این موارد صورت می گیرد و در همین سالها بود که کوششهای سازمان یافته به منظور ریشه کن کردن و درمان پاره ای از بیماری ها بخصوص مالاریا و سل انجام می پذیرد. در جدول - - 1 درصد رشد جمعیت در سال های 1355 تا 1390 مورد بررسی قرار گرفته است.
جدول - - 1 درصد رشد جمعیت از سال 1355 تا1390 در کشور
اولین برآوردهایی که در ارتباط با سطح مرگ و میر از طریق ساختن جدول بقا و بر اساس آن محاسبه امید به زندگی صورت گرفته، بر مبنای سرشماری عمومی که اولین آن در سال 1335 انجام گرفته، بوده است.