بخشی از مقاله
چکیده
ساختار سازمانی همساز ارتباط مستقیم و ساختار سازمانی متمرکز ارتباط معکوسی با شاخص عملکرد مدیریت دانش دارند. همچنین ارتباط مشهودی میان عملکرد مدیریت دانش و ابعاد ساختاری رسمیت گرایی و پیچیدگی دانش مشاهده نشد. این مقاله بر اساس نتایج فوق مدل جامع تأثیر ساختار بر کارایی مدیریت دانش در سازمانهای کوچک پروژه محور را ارائه مینماید.
مقدمه
در این پژوهش به این سؤال تحقیق پاسخ میدهیم: ساختار سازمانی چگونه بر عملکرد مدیریت دانش سازمانهای پروژه محور تأمین صنعتی ایرانی تأثیرگذار خواهد بود؟ ویژگیهای ساختار سازمانی به عنوان عوامل مهم اثرگذاری بر خلاقیت و نوآوری شناخته میشوند. از سوی دیگر ساختار سازمانی با مشخص کردن چگونگی ارتباط وظیفه با اختیار چگونگی کار کردن افراد را مشخص میکند . سازمانها نیز از طریق طراحی ساختار سازمانی فعالیتهای مختلف را هماهنگی و اجرا مینمایند. اما علیرغم این اهمیت ساختار سازمانی، پژوهش های اندکی در توصیف چگونگی اثرگذاری ساختار سازمانی بر عملکرد مدیریت دانش انجام شده است.
این ضعف تحقیقات بخصوص در سازمانهای پروژه محور اهمیت مییابد، چرا که طراحی و تنظیم ساختارها نخستین مکانیزم سازمانها برای هماهنگی و اجرای فعالیت های مدیریت دانش است و سازمانها به صورت مستقیم قابلیت اعمال کنترل و تغییر در سایر متغیرهای سازمانی - فضای سازمان، فرهنگ و ... - ندارند. بنابراین در این پژوهش چگونگی تغییرات عملکرد مدیریت دانش توسط ساختار سازمانی سنجیده خواهد شد.
مبانی نظری
ساختار سازمانی
پیش از بررسی آثار ساختار سازمانی بر عملکرد مدیریت دانش باید به تعریف واحدی از ساختار سازمانی دست یافت. به صورت کلاسیک ابعاد سازمانی را در چهار بعد همکاری1، تمرکزگرایی، رسمی گرایی و تخصص گرایی تعریف میکنند. سه مورد اول موجب ایجاد همسازی2 واحدها میشود، اما تخصص گرایی بین واحدهای مختلف سازمان ایجاد تمایز میکند و با تحقق تمام این موارد میان تفکیک و همسازی واحدها و گروههای درون سازمانی تعادل ایجاد میشود. تمرکزگرایی معین کنندهی میزان تمرکز قدرت تصمیم گیری در رأس هرم مدیریتی سازمان است. رسمی گرایی حد معین و مصوب شدن حقوق و مسئولیتهای افراد را در قالب قوانین، فرایندها و دستورالعمل ها مشخص میکند. تخصص گرایی بر اساس حد تقسیم کار به جزئیات کاری و اختصاص هر فرد به تنها یک کار مشخص جزئی تعیین می شود.
فرایند چرخهی دانش
بر اساس طراحی لی و دیگران چرخهی دانش سازمانی 5 جزء دارد که برای هر کدام شاخصههایی در نظر گرفته میشود:
الف - تولید دانش ضمنی یا عینی که با ترغیب افراد به ارتباطات هم افزاینده سرعت پیدا میکند. شاخصهای این مرحله عبارتند از: کار آموخته ها - 3امکان دسترسی به دانش در زمان کوتاه - ، دانش آموختهها - 4فهم دانش لازم برای انجام کار - ب - انباشت دانش که بر اساس ایجاد دسترسی همه افراد نیازمند به دانش تعریف می شود. انباشت دانش نقش مهمی در بهینه سازی، از پیش رو برداشتن موانع و بهبود عملکرد مدیریت ایفا میکند. انباشت دانش باید به صورت نظم مند صورت پذیرد تا در طول سالیان مختلف همچنان قابل استفاده باشد.
انباشت دانش نیز سه شاخص دارد: فراهم بودن پایگاه دادهها - 5رجوع به پایگاه داده ها قبل از انجام کار - ، مدیریت نظام مند دانش مرتبط با کار - 6توانایی کافی برای کنترل نظام مند دانش برای تسهیل استفاده های بعدی - ، میزان انباشت فردی دانش - خلاصه کردن دانش حاصل شده برای استفاده های بعدی - . ج - نشر دانش که توزیع دانش را ترویج میکند و فرایندهای کاری را به فرایندهای دانش محورانه تبدیل میکند. این مرحله از چرخهی دانش مستلزم همسازی دانش از منابع متفاوت است.
شاخصههای سنجش نشر دانش عبارتند از: انتقال دانش ضروری برای انجام کارها - انتقال و نشر دانش کاربردی برای هر کار به دیگران - ، بستر سازی برای نشر دانش به سایر گروه ها و افراد - وجود امکانات انتقال دانش به سایر تیم ها و واحدهای سازمان - . د - کاربست دانش که می تواند در همهی سطوح سازمانی اتفاق بیفتد. یکی از صورت های معتبر کاربست دانش شناسایی بهترین تجربیات7 سازمانهای دیگر، انتخاب سطح دانش مرتبط با سازمان و استفاده از آن است. کاربست دانش دو شاخص دارد: درجهی کاربست دانش - ایجاد رویه ها و ملزومات اجرای دانش در سطح فردی و گروهی - ، فرهنگ کاربست دانش - وجود فرهنگ مناسب برای ترغیب افراد به کاربست دانش - .
ه - آخرین مرحلهی چرخهی دانش درونی سازی آن است. این مرحله مبتنی بر کشف دانش مرتبط توسط افراد، بدست آوردن آن و به کار بردن آن توسط آنها است. به عبارت دیگر درونی سازی دانش زمینه سازی را برای نوعی تولید فعالانهی دانش فراهم میکند. شاخصههای این مرحله نیز عبارتند از: قابلیت درونی سازی دانش مرتبط با کار - امکان فهم و یادگیری آنچه برای کارهای بعدی لازم است - ، فرصت های آموختن - 8برای تطبیق با نیازهای کاری، افراد به امکان آموزش دیدن دسترسی دارند - ، سطح یادگیری سازمانی - دانش سازمانی به صورتی نظام مند نگهداری و بروز میشود. - .
شاخص عملکرد مدیریت دانش - KMPI - 9 لی و همکاران برای سنجش عملکرد چرخهی مدیریت دانش شاخص عملکرد مدیریت دانش - KMPI - 10 را طراحی کرده اند که با تغییر کیفیت عملکرد مدیریت دانش و گذشت زمان تغییر میکند. شاخص عملکرد مدیریت دانش ارتباط مستقیمی با قیمت سهام و هزینه تحقیق و توسعه - R&D - دارد . - Lee et al., 2004 - رابطهی این شاخص با گذشت زمان - t - از آغاز به کار مدیریت دانش در سازمان عبارت است از: در این رابطه شاخص فرایند چرخهی دانش - KCP - اینگونه محاسبه می شود: این رابطه مجموع حاصلضرب وزن نسبی مقدار ویژه و ارزش متوسط معیار عوامل حاصل از تحلیل عاملی 12 شاخصی است که در چرخهی دانش بدست میآیند. در این رابطه وزن نسبی مقدار ویژه - RWE - 11 و ارزش متوسط عامل - AFV - 12 برای n فاکتور محاسبه میشوند.
پیشینه - مفروضات -
فرض .1 ساختار سازمانی همساز موجب افزایش شاخص عملکرد مدیریت سازمان خواهد شد.
فرض.2 تمرکز گرایی در سازمان موجب کاهش شاخص عملکرد مدیریت دانش می شود.
فرض .3 رسمیت گرایی در سازمان موجب کاهش شاخص عملکرد مدیریت دانش میشود.
فرض .4 ضمنی بودن نوع دانش یک سازمان موجب کاهش شاخص عملکرد مدیریت دانش میشود.