بخشی از مقاله

فرضیه زبان و تفکر ویگوتسکی
چکیده . لوسیوویچ ویگوتسکی روانشناس روسی است که در مورد رشد وتفکر زبان کارکرده است ، ومعتقد است که گفتارنمی تواند از طریق عوامل ذاتی یا فطری باشد ، بلكه الگوها و سطوح تفکر ، در نتیجه عادت شدن فعالیتهایی که در نهاد اجتماعی است ، رشد می یابد . او در تحقیقات خود به سه نتیجه کلی می رسد .
1 - رشد تفکر
2 - رشد زبان
3 - رتباط بین دو مورد بالا
به طور کلی ویگوتسکی چنین نتیجه می گیرد که کودک ، تفکر وزبان را از یکدیگر شروع می کند. او صحبت کردن کودکان را از بدو تولد تا سن 7 تا 8 سالگی به چهار مرحله رشدی تقسیم می کند. فرایند های رشدی با صحبت های نامفهوم یا بدون فکر شروع می شود و از طریق رشد طبیعی و ساده و صحبت های خود مدارانه به رشد درونی می رسد . یعنی به طور پیچیده به همدیگر بافته شده ، به تفکر مفهومی می رسد . در این مقاله سپس به اهمیت مراحل رشد تفکر ، که به سه مرحله تقسیم شده است ، می پردازد و آنگاه به مراحل رشد و یادگیری در هشت مرحله اشاره می کند .


لوسموویچ و بیگوتسکی یک روانشناس روسی بود که اولین بار تحقیق خود را بین سالهای ( ۱۹۲۲- ۱۹۱۵)، به عنوان یک محقق جوان، در زمینه های خلاقیت هنری شروع کرد. تحقیقات جدید ویگوتسکسسی در زمینه روانشناسی رشد ، تعلیم و تربیت و آسیب شناسی روانی از سال ۱۹۲۴ اغاز شد و تا سال ۱۹۳۴ که وی در اثر بیماری سل درگذشت - ادامه پیدا کرد.
اگرچه حرفه او به عنوان روانشناس کاری مختصر بود، ولی او توانست در کشور جماهیر شوروی یک پایه اجتماعی - سیاسی قابل قبول را برای تحقیقات بیشتر در زمینه روانشناسی بنیانگذاری کند.
ویگوتسکی طبق دکترین خود معتقد است که مهارتها یا الگوهای تفکر یا توانایی را که یک فرد ارائه می کند و نمی توان از طریق عوامل ذاتی یا فطری تعیین کرد ، بلكه الگوها و سطوح تفگر، در نتیجه عادت شدن فعا لیت هایی که در نهاد های اجتماعی - فرهنگی که فرد در آن رشد میکند، به دست می آید.
براساس این نقطه نظرها ، تاریخچه جامعه ای که کودک در آن پرورش می یابد و تاریخچه رشدی خود کودک - که آن را در جامعه کسب کرده است - در تعیین نحوه پرورش کودک، و همچنين، تاريخچه رشدی خود کودک - که آن را در جامعه کسب کرده است در تعیین راههایی که کودک را قادر به تفكر می سازد، بسیار مهم است .
علاوه براین، حالات پیشرفته تفكر (تفکر مفهومی) بایستی از طریق معانی کلمات به کودک انتقال یابد. بنابراین، زبان ابزار عمده در طرز یادگیری تفکر کودک محسوب میشود.
تحت تاثیر این فرضیات بود که ویگوتسکی در کتاب تفکر و زبان، که در سال قبل از مرگ او انتشار یافت . مشاجرات زیادی را ایجاد کرد که منجر به توقیف آن کتاب شد. اما پس از رفع اختلافات و مشاجرات کتاب مجددا پخش و منتشر گردید. به هرحال، تا سال ۱۹۶۲ این کتاب به زبان انگلیسی ترجمه نشده بود .
ویگوتسکی در سالهای اخیر در کشورهای انگلیسی زبان، به طور قابل ملاحظه مورد توجه قرار گرفقه است .کار ویگوتسکی دارای سه مشخصه قابل ملاحظه است :
د کار او با کار روانشناسان اروپایی و آمریکایی همزمان و سالهای بعد، باعث سرایت آنها به تحليلات جدید شد.
۲) کارش به طور قابل ملاحظه ای مستقیما در ارتباط با کودکان بود.
۳) طرح برنامه ریزی او برای روش های جمع آوری و تغییر داده ها , بسیار ماهرانه انجام گرفت.
نکات برجسته تئوری ویگوتسکی
برای آگاهی از تئوری روان شناسی در زبان ویگوتسکی، لازم است به ذکر دو نظریه بر جسته در باره تفکر بشر در اوایل قرن بیستم بپردازیم.
نظریه اول یک نظریه سنتی در باره ذهن مربوط به قرون گذشته است . روانشناسان در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ ذهنیات و اعمال مربوط به آن را از طریق درون نگری بررسی می کردند، یعنی فرد برای تجزیه و تحلیل کارهای ادراکی تفكر ، حافظه احساسات ، و غیره به ذهن خود مراجعه می کرد.
نظریه دوم، برخلاف نظریه اول، کوششی در جهت علمی و عینی کردن بررسیها بود درست مانند علوم فیزیک، شیمی، بیولوژی و غیره در آمریکا این نظریه با جنبش ، به نام رفتارگرایی شناخته شد. محققين این مکتب ، بررسیهای خود را بر مبنای رفتار قابل مشاهده و قابل سنجش و ثبت از طریق علمی- و خارج از خود فرد - پایه گذاری کردند. محققین رفتارگرا مطالب انتزاعی و اندیشه های گذشته غیرقابل رویت از قبیل هوشیاری، احساسات ، آرزو و ذهن را مردود شمرده اند و در حالی که همه معترف به مطلبی به نام تفکر هستند .
رفتارگرایان میگفتند، آنچه مردم تا کنون آن را تفكر نامیده اند. در حقیقت ، رفتاری به نام صحبت کردن است ، ولی این رفتار صحبت کردن، بدون شنیدن مقدور نیست ، یعنی یک صحبت خاموش و بیصدا است . بنابراین، رفتارگرایان زمان ویگوتسکی، به خاطر اینکه تنها به تجزیه و تحلیل اعمال قابل رویت بشر می پرداختند و ذهن و اعمال مربوط به آن را از تحقیقات خود حذف کردند.
ویگوتسکی هیچکدام از این دو نظریه را قبول نداشت. او در بررسیهای خود در باره فرایندهای تفکر آگاهانه به تحلیل پرداخت و این تحقیق را بستر پایه ای قرار داد که هم به طور عینی قابل سنجش باشد و هم به آزمایشات درون نگری متکی نباشد او بررسیهای خود را براساس رابطه بین تفکر و زبان انتخاب کرد و سوالات زیر را مطرح ساخت : آیا همان گونه که رفتارگرایان طرفدار واتسون ادعا میکنند که تفکر در ساختمان صحبت کردن خاموش است ، تفكر با زبان یکی است و با همان گونه که تعدادی از درون نگرها معتقدند، تفكر از زبان جدا و مستقل است و فقط زبان ابزاری هست ارتباط دادن تفكر به سایرین بوده و مانند یک دوربین عکاسی وسیله ای برای ترسیم تصورات بصری بدون دخل و تصرف در منظره اصلی میباشد؟ و یا اینکه تفکر و زبان جدا از یکدیگر عمل میکنند و میتوانند به گونه ای با یکدیگر بیامیزند و تغییر شکل دهند؟
برای دستیابی به پاسخ سوالات بالا ویگوتسکی اقدامات زیر را انجام داد :
۱) یک سری از بررسی هایی را که روانشناسان در کشورهای مختلف در باره تفکر و زبان انجام داده بودند، ممورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
۲) تحقیقات خود در این زمینه را بر اساس یافته هایی که از کودکان، جوانسان و بزرگسالان کشور جماهیر شوروی به دسته آورد، طرح ریزی کرد. و در این تحقیقات و سه نتیجه کلی در مورد رشد کودکان همه دست آورد اول در مورد رشد تفکر (مفهومی) دوم ( در مورد رشد زبان سوم) در مورد ارتباط بین دو مورد بالا
به طور کلی، ویگوتسکی چنین نتیجه گرفت که کودک تفكر و زبان را جدا از یکدیگر شروع می کند، بدون اینکه ارتباط بین آنها لازم باشد. تفكر و زبان مانند دو دایره جدا از یکدیگر هستند و با هم تماس ندارند ، یکی از انها معرف تفكر بدون کلام و دیگری صحبت بدون مفهوم است . با شروع رشد کودک در دایره با هم تماس پیدا میکنند و بخشی از آنها روی هم قرار میگیرد. کودک در این موقعیت ویژه شروع به درک کلمات و تشخیص آنها می کند، که آن را تفكر لفظی (verbal Thought ) مینامند.
در اینجا ، منظور از درک کلمات توسط کودک، این است که کودک میتواند رتباط بین اشیای مختلف را بیابد، و به معنی شناختن یک شی مشخص نیست.
دوایر زیر هیچگاه به طور کامل، روی هم قرار نمی گیرند. اگرچه با رشد کودک قسمت اعظم دو دایره برهم منطبق میشوند ولی همیشه بعضی از قسمتهای تفکر غیر منطقی و صحبتهای نامفهوم، جدا از یکدیگر می دانند. ویگوتسکی این موضوع را پذیرفت که هماهنگی واقعی بین این دو دایره قبلی پیچیده است و الگوی اثرات متقابل آنها هنوز کاملا روشن نیست . و چنین اظهار داشت :" پیشرفت در تفکر ، به موازات پیشرفت در صحبت نیست .آنها امکان دارد در کنار یکدیگر یا خارج از یکدیگر به رشد خود ادامه دهند، ولی این، به طور همیشگی نیست و مجددا از یکدیگر دور میشوند"

مراحل رشد زبان
تحقیقات ویگوتسکی او را به این نتیجه رسانید که رشد ربان دارای همان چهار مرحله است و تحت قوانینی که در سایر عمليات ذهنی، از قبیل ثبت خاطرات و نگهداری و یادآوری به کمک حافظه به کار میرود، انجام میشود. او اولین مرحله را مرحله طبیعی یا

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید