بخشی از مقاله

مبانی حقوقی مقابله با ریز گردها
چکیده
پدیده ی گرد و غبار (ریز گردها) یکی از بزرگ ترین چالش های زیست محیطی عصر حاضر در مناطق خشک و نیمه خشک است. در سال ۱۳۸۱، خوزستان نخستین طوفان های گرد و غبار را تجربه نمود. این پدیده تاکنون و به طور متناوب در حال گسترش است . به طوری که نیمی از کشور را فرا گرفته و اثرات مضری بر محیط زیست، سلامت و اقتصاد جامعه و تغییر اقلیم دارد. دولت ایران در سال ۱۳۸۱ آیین نامه ی آمادگی و مقابله با آثار زیان بار پدیده ی گرد و غبار (ریز گردها) را تصویب نمود. از منطوق ماده ی ۹ این آیین نامه این گونه استنباط می شود که علت حدوث گرد و غبار در جنوب و غرب ایران در سال های اخیر قطع حقآبه ی طبیعی تالاب های این مناطق بوده است. در این مقاله کوشش شده است که با روش توصیفی - تحلیلی مبانی حقوقی مقابله با ریز گردها مورد تحلیل قرار گیرد؛ و در برآیند کلی، راه کارهای مناسب نیز ارائه گردد.
واژگان کلیدی : ریزگرد، رودخانه ، تالاب ها، حقابه، حقوق محیط زیست.
مقدمه
از عنوان آیین نامه ی آمادگی و مقابله با آثار زیان بار پدیده ی گرد و غبار (ریزگرد) در کشور موضوع مصوبه ی شماره ی۹۳۱۰۶/ت ۴۰۴۱۹ه - ۱۳۸۸/۵/۶ هیأت وزیران و نیز از مفاد و مفهوم و منطوق ماده ی ۹ آن که مقرر می دارد: «وزارت نیرو موظف است حقا به ی تالاب های جنوب و غرب کشور که توسط کارگروه مشترک سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت یادشده تعیین شده است را حفظ و همکاری لازم جهت حفاظت و احیای تالاب های یادشده را به عمل آورد و نتایج آن را به طور منظم به کارگروه ارائه نماید.» این گونه استنباط می شود که علت پدیده ی گرد و غبار (ریزگرد) در کشور ایران و بخشی از کشورهای همسایه: کاسته شدن یا قطع متناوب حقا به ی تالاب ها بوده است. از این رو؛ ضرورت و مصلحت عقلایی ایجاب می کند که برای اعاده ی وضع سابق و دفع ضرر، دولت اقدامات لازم را جهت تأمین حقا به ی تالاب ها در ایران معمول دارد. به نظر می رسد علل قطع متناوب و یا کم شدن حقا به ی تالاب ها در ایران و عراق و دیگر همسایگان غربی: سد سازی های متعددی است که بر رودخانه های دجله و فرات و کارون صورت گرفته است. زیرا حبس آب در پشت سدها سبب می گردد؛ آب، کنترل شده و کمی در رودخانه ها جاری گردد. همچنین انتقال آب بین حوضه ای در ایران و سایر کشورها نیز مزید بر علت است. وانگهی، افزایش بی رویه ی جمعیت، کمبود باران، خشک سالی، اتلاف ذخیره ی آبی و بهره برداری بی رویه از آب های زیر زمینی، جنگل ها و مراتع، گسترش دیمکاری، توسعه ی بی رویه ی مناطق شهری و مانند اینها در ایران سبب رشد بیابان زایی و پدیده ی گرد و غبار شده است. لذا مجموع این عوامل دست در دست هم داده و این پدیده ی نامیمون در منطقه را به وجود آورده است. دانشمندان و عقلای جهان دریافته اند که دو علت سبب بروز این پدیده شده و در حال گسترش می باشد؛ به طوری که خطر انقراض بسیاری از جانداران و گونه های مختلف و حتی خطر انقراض نوع انسان را هشدار می دهد؛ علت اول؛ تغییرات آب و هواست و آن به تغییرات طبیعی اطلاق می شود که در دورههای زمانی مختلف، در تاریخ کره ی زمین پدید میآید و آن نیز نتیجه ی قبض و بسط مشیت الهی است (... والله نقبض ویبسلط والیه تزجغون : قرآن، بقره، آیه ی ۳۴۵). زیرا قانون طبیعی و تکوینی قبض و بسط در سراسر جهان، موجودات و منابع آب به صورت های آشکار و نهان جریان دارد. مانند قبض و بسط نور در توالی شب و روز و در آفاق مختلف و فصول سال و نیز تغییرات تدیجی و کمی و کیفی آب در حد مخصوصی ، جزر و مد دریاها، اقیانوس ها و رودخانه ها؛ به این صورت که، ناگاه بسط می یابد و به صورت بخار در می آید و یا در جهت مقابل، به صورت یخ، در هر حال بیابان زایی و خشک سالی و پدیده ی گرد و غبار نیز نتیجه ی قبض است (رشیدی، ۱۳۸۹، ج ۱)؛ و دیگر علت، تغییر آب و هوایی که در واقع؛ عبارت از تغییری است در آب و هوا که منشأ آن به صورت مستقیم یا غیرمستقیم ناشی از فعالیت های بشری و تحت عناوین مختلف از جمله اجرای طرح های عمومی و عمرانی و مانند اینها انجام می گیرد. بدین عبارت که دخل و تصرف های غیر خردمندانه ی بشر باعث متغیر نمودن ترکیب جو جهان شده است؛ و این امر البته جدا از تغییرات طبیعی آب و هوایی است که در دوره های زمانی مختلف و متناوب پدید می آید. (بند ۲ مادهٔ ۱ کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد تغییرات آب و هوا (تغییرات اقلیمی) نیویورک - ۱۹۹۲ (۱۳۷۱ ه. ش). این عامل نیز در هنگام بروز قبض در طبیعت، مزید بر علت می گردد و بر شدت سرعت فرآیند بیابان زایی و پدیده ی گرد و غبار که یک تغییر و تحول اقلیمی ناگواری را خبر می دهد، می افزاید.
اهمیت تالاب ها در ادبیات حقوقی معاصر
شناخت بشر در باره ی طبیعت و جهان پیرامون در حال گسترش است. این شناخت در قلمرو تالاب ها نیز افزون یافته و عقلای جهاندریافته اند که تالاب ها مانند یک موجود زنده، دارای یک نظام اکولوژی ویژه ای است که خداوند متعالی قوانین خاصی را برای آن در جهت پیدایش و انتشار و کنترل حیات در طبیعت قرار داده است. در تفسیر رازی آمده است که « اول ما خلق الله الماء [۱] یعنی نخستین چیزی که خدا آفرید آب بود»؛ که در واقع تمامی پدیدهها از آن ریشه گرفته اند؛ زیرا بذر نخستین موجود زنده تنها از آب پاشیده شد، همان بذر اولیه ای که به صورت حیوان ساده ی تک سلولی (آمیب) ۲] شکل گرفت و به سوی جان دارانی که اعضای پیچیده با بیش از یک میلیون سلول پیش رفت کرد. او پارین و فسنکف دانشمندان شهیر اتحاد جماهیر شوروی سابق نیز وجود آب را برای پیدایش و انتشار حیات در عالم ضروری میدانند و از رو می نویسند: «در دومین قدم، وجود آب ضروریست تا ذرات آلبومینوئیدی پراکنده ی در آن به هم پیوسته به صورت قطرات کوآسروات در آیند. به طور یقین این فنومن نه تنها در آب بی کران اقیانوس ها امکان پذیر است، بلکه در مردابها و تالابهای کوچک که به نحوی از انحا تخته سنگهای اولیه را مرطوب می نمایند ظهور می کند. )۳]». لغت تالاب در ادبیات حقوق بین الملل تالاب ها، مفهوم سنتی خود را از دست داده است و در چهره و لباس نو، خود را نمایان ساخته است و دانش بشری به این موضوع نیز آگاهی یافته است که فلسفه ی آفرینش تالاب های طبیعی، مشتمل بر علل متعددی است؛ لیکن اهمیت تالاب ها در عصر حاصر به این سبب است که فواید حیاتی و اساسی برای حفظ محیط زیست بشر دارد؛ چرا که با حیات موجودات زنده اعم از انسان ها، حیوانات و گیاهان در یک چرخه و زنجیره ی حیاتی قرار دارد؛ که اگر یک حلقه از این زنجیره ی طلایی قطع و مفقود گردد؛ بتدریج حیات بشری نیز دچار فروپاشی خواهد شد. زیرا مکانیسم تالاب ها در جهت کاهش رواناب و فرسایش خاک و باد، ایجاد زیستگاه مناسب حیات وحشی، کنترل کننده ی سیلی و سیلاب، تعدیلی و تلطیف کننده ی هوا، افزایش دهنده ی رطوبت زیرسطحی و ابزار طبیعی برای تغذیه و تخلیه ی آب های زیرزمینی، محل مناسب شکار، وسیله ای طبیعی برای افزایش کیفیت آب و کاهش دهندهی رسوبات در رودخانه ها و انهار و نگاه دارنده ی مناسب رسوبات و آورد رودخانه ها و ... آفریده شده است. از این رو اهمیت حفاظت از تالاب ها و حفظ و تأمین حقا به ی طبیعی و حقیقی تالاب ها یک مصلحت و نیز یک ضرورت فوری و فوق العاده برای حفظ جان و مال مردم و جامعه ی بشری است که بر اهمیت توجه به آن می افزاید. (بند ح مادهی ۶ قانون شکار و صید مصوب . (1346/3/16


رابطه ی تالاب ها با چرخه ی هیدرولوژیکی و آب
کنکاش دربارهی تالابها، که یکی از منابع آبی و در ردیف آبهای سطحی به شمار میرود، کاری است گسترده که نیازمند حوصله ی فراوانی است؛ زیرا مطالعه درباره ی آب که خود جزئی از شبکه چرخهای جهانی، به نام چرخه ی هیدرولوژیکی یا چرخه ی آب، به شمار میرود، باید با نگاهی عمیق و جستوجوگر انجام شود. دانشمندان در باب چرخه ی آب که شب و روز در جریان است، گفته اند که چرخه ی آب، بدون هزینه و در طول مسیرش آب را برای مصارف متعددی گردآوری، پالایش و توزیع می کند. حرکت این چرخه ی بسیار مهم، از تبخیر و بارش تأمین می شود. تبخیر وقتی صورت می گیرد که مولکول های آب از آبراهه ها و دریاچه ها، از زمین و از گیاهان برمیخیزند و در هوا به حالت تعلیق درمیآیند. وقتی مولکولهای آب از آن جدا می شوند، ناخالصی هایی از خود بر جای می گذارند. به این ترتیب، آب تبخیر شده، بدون آلودگی است؛ تا وقتی که با آلایندههای ناشی از اتومبیل ها، کارخانه ها و منابع طبیعی درآمیزند. در گیاهان، تبخیر آب از برگها به کشیده شدن آب محلول در مواد غذایی از ریشه ها از طریق ساقه کمک می کند، در جو، آب به صورت قطرههای ریز، به نام بخار آب، به حالت تعلیق در می آید. مقدار رطوبت، یا بخار آبی که هوا می تواند نگه دارد به دما بستگی دارد. هر چه هوا گرمتر باشد، مقدار رطوبت بیشتری را می تواند در خود نگه دارد[] از این مباحث این امر استفاده می شود که مقوله ی آلودگی هوا(Airpollution) نمی تواند از تأثیر منفی و مضر آن در تالابها جدا باشد؛ زیرا یکی از ارزش های تالابها تعدیل و تلطیف هوا است. همچنین نمی توان تأثیر سوء باران های اسیدی بر روی تالابها و گیاهان و آبزیان و حیوانات و خاک و عرصه ی آن را که ناشی از آلودگی هوا است نادیده گرفت. آلودگی زمین (Land pollution) تالابها ناشی از آلودگی هوا نیز میتواند ایجاد شود؛ زیرا آلودگی هوا عبارت است از وجود و پخش یک یا چند آلوده کننده اعم از جامد، مایع، گاز، تشعشع پرتوزا و غیر پرتوزا در هوای آزاد به مقدار و مدتی که کیفیت آن را به طوری که زیان آور برای انسان و یا سایر موجودات زنده و یا گیاهان و یا آثار و ابنیه باشد تغییر دهد (مادهی ۲ قانون نحوه ی جلوگیری از آلودگی هوا مصوب ۱۳۷۴/۲/۳). در هرحالی بخار متصاعد شده از تالاب ها سبب می گردد که توفان های شن صحاری و کویر را در بطن خود ببلعد. یکی از اثرات سوء از کار افتادن این مکانیسم، بروز پدیده ی ناگوار و بسیار خطیر گرد و غبار (ریز گردها) است که عملاً غیر قابل کنترل است و بی تردید آثار زیان بار خود را به بار خواهد آورد از این رو حقوق تالابها از یک سو یکی از مسائل مشترک در منابع آب است و از سوی دیگر یکی از مسائل مشترک در محیط زیست به شمار میرود.

رابطه ی تالاب ها با آب های زیر زمینی
منشا آب ها، اعم از زیرزمینی و سطحی، نزولات [| ۵ || آسمانی؛ یعنی شبنم، تگرگ، باران و برف است که قسمتی از آنها به اعماق زمین نفوذ میکند و آبهای زیرزمینی را به وجود میآورند، و قسمی دیگر در سطح زمین جاری شده و انهار و رودخانه ها و تالابها را تشکیل میدهند و قسم دیگر، با بخار شدن به سوی جو و اتمسفر برمیگردد. عمق سطح آبهای زیرزمینی در مناطق مختلف متفاوت است. در نواحی مجاور دریا یا نوار ساحلی و انتهای رودخانه ها و نزدیک تالابها، بسیار به سطح زمین نزدیک می شود؛ در حالی که در مناطق دیگر ممکن است به چندین ده متر برسد. عمق این سطح در مطالعات مربوط به انتخاب محل پروژه های عمرانی از قبیل ساختمانهای مرتفع، سدها و تونل ها تعیین میگردد و تغییرات فصلی آن مورد بررسی و مطالعه قرار میگیرد. عمق سطح آبهای زیرزمینی تابع میزان بارندگی و برداشت آب از آبخوان (Aquifer) یا سفره ی آب زیرزمینی می باشد. منظور از آبخوان، آبهایی است که به زمین نفوذ می کنند و حرکت خود را به طرف پایین تا رسیدن به لایه ی نفوذناپذیر ادامه می دهند. قرارگیری این آبها بر روی لایه ی غیرقابل نفوذ، مثل خاک رس یا سنگ شیلی و تجمع آن ها درون لایه های متخلخل (6و نفوذپذیر مانند لایه های شن و ماسه و یا ماسه سنگهای دارای درز و شکاف که روی لایه ی غیرقابل نفوذ قرار گرفته اند، موجب تشکیل آبخوان یا سفره ی آب زیرزمینی می شود. تغییرات سطح مذکور با توجه به شرایط زمین شناسی موجود در محل ممکن است به نشست زمین (Sub Sidence area) منجر گردد. بنابراین با توجه به سه عنصر شرایط آب و هوایی، ویژگی های زمین شناسی و توپوگرافی بین رودخانه ها و آبهای زیرزمینی به صورت های مختلف یک ارتباط خاصی دیده می شود؛ یعنی این ارتباط به سه صورت زیر وجود دارد.[۷]
۱- تغذیه ی رودخانه ها و تالابها توسط آب زیرزمینی : و آن در صورتی است که سطح آبهای زیرزمینی بالاتر از سطح آب رودخانه و تالاب قرار داشته باشد؛ لذا آب زیرزمینی می تواند رودخانه و تالاب را تغذیه کند، که در این صورت دبی یا آبدهی رودخانه (DiSCharge) افزایش مییابد. چنین رودخانه و تالابی را آبزا یا آبده، آبناک و سفرهای آب می گویند. یک رودخانه در طول مسیر خود در قسمتهایی ممکن است آبزا باشد.
۲ - تغذیه ی آب زیرزمینی توسط رودخانه و تالاب: و آن در صورتی است که سطح آبهای زیرزمینی پایین تر از سطح آب رودخانه و رودخانه ای را آبخور نامند. یک رودخانه در طول مسیر خود در قسمتهایی می تواند آبخور باشد.
۳- تغذیه ی متقابل : در زمان تغذیه ی متقابل از یک طرف به علت بالا بودن سطح آبهای زیرزمینی، رودخانه بر اثر آب زیرزمینی تغذیه می شود و از طرف دیگر با توجه به بالا بودن سطح آب رودخانه نسبت به سطح آبهای زیرزمینی، آب رودخانه وارد آب زیرزمینی میگردد. این شرایط به علت وضعیت زمین شناسی در بعضی از دره های رودخانه ای به وجود می آید [۸. علاوه بر مطالب پیش گفت، در مطالعات مهندسی معلوم شده که پارهای از قنوات، آب مردابها و برکه ها را که از مصادیق و انواع تالابها به شمار می روند؛ به نقاط مورد مصرف آب منتقل می کنند. این گونه قنوات را «قنوات چندمنظوره» مینامند. کاربرد این گونه قنوات در مواردی است که اراضی مردابها یا برکهها برای کشت مورد نیاز باشد یا آب آنها بتواند برای مصرف کشاورزی و احتمالاً شرب، آن هم در جاهایی که نزدیک به آن منابع واقع شوند، مصرف شوند و یا گسترش سال به سال مردابها یا برکه ها در صورت عدم تخلیه ی آب آنها پیش بینی شود؛ مثلا قنات جدیدالاحداث میانگران در کنار تالاب میانگران واقع در شهرستان ایذهی استان خوزستان از این نوع قنوات به شمار میرود ۹]. رابطه ی آبهای زیرزمینی با تالابها محصور در محدودهی قنوات چند منظوره نیست؛ بلکه مصرف غیرمعقول از آبهای زیرزمینی خود یکی از عوامل و چالش های مهم در رابطه با انهدام تالابها به شمار میرود. از این رو نظام آبرسانی و بهره برداری از آبهای زیرزمینی که به شکل سنتی و مطابق مقررات قانون توزیع عادلانه ی آب صورت می پذیرد، باید با تدوین قوانین نوین دگرگون ساخت. در هر حال به نظر میرسد با احداث یک چاه مادر و مخازن متعدد و تونل مخصوص در هر منطقه و دشت می توان به اهداف بلند مدت ذخیره ی جدی آب و آبرسانی به مردم مناطق مذکور و اعمال نظارت استصوابی به مفهوم درست و واقعی آن دست یافت. در هر صورت دانشمندی که دربارهی برداشت اضافی از آبهای زیر زمینی مطالعه می کند به خوبی در خواهد یافت که یک حلقه از علت خشک شدن یا کم آب شدن تالابها را مورد شناسایی قرار داده است. از این رو به مثابه ی یک کارشناسی و مشاهده ورز خبره، آثار برداشت اضافی از آبهای زیرزمینی و بهره برداری مفرط از منابع آب موجود که می تواند به پیامدهای وخیم و درازمدتی در اکوسیستم تالابها و محیطزیست انجامد، معرفی نماید. چنان که دانشمندان گفته اند: آثار سلبی برداشت مفرط و اضافی از آبهای زیرزمینی در نواحی ساحلی، میتواند به نفوذ آب شور، راه یافتن آب شور از لایه های سفرههای آب دریایی به آبخیزهای آب شیرین منجر شود؛ بنابراین وقتی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید