بخشی از مقاله
مجمع هالیفکس درباره امنیت بین الملل
سومین دور نشست مجمع هالیفکس درباره امنیت بین الملل به منظور بررسی تغییرات جهانی بعد از ۱۱سپتامبر ۲۰۰۱، به مدت سه روز ( 18 تا ۲۰ نوامبر 2011) با حضور وزرای دفاع آمریکا، کانادا، رژیم صهیونیستی، بریتانیا، وزیر دفاع سابق آلمان، دو سناتور برجسته آمریکایی از دو حزب جمهوریخواه و دموکرات و حدود ۳۰۰ مقام و شخصیت سیاسی، نظامی و اقتصادی از نزدیک به ۵۰ کشور در شهر هالیفکس کانادا؟ برگزار شد، در این کنفرانس سه روزه مهم ترین مسائل و تحولات جهانی از جمله: بهار عربی (و نحوه مواجهه با آن)، امنیت اقتصاد بین الملل، آینده ناتو، آینده تحولات آمریکا، آینده قدرت چین، ایران، امنیت هوشمندانه، نحوه مواجهه با چالش ها و تهدیدهای مهم امنیتی در عرصه سیاست جهانی مورد بحث و بررسی قرار گرفت که به دلیل اهمیت موضوع و شناخت بهتر سیاستها و رویکردهای آتی غرب در صحنه جهانی، گزارشی از اهم مباحث مطرح شده در این نشست مهم بین المللی ارائه می گردد.
تأثیرگذاری قدرت و تحولات داخلی آمریکا بر سیاست و امنیت بین الملل
با آماده شدن آمریکا برای انتخابات ریاست جمهوری، جهانیان نظاره گر تحولات داخلی این کشور هستند و این سؤال مطرح است که آیا همچنان شاهد یک آمریکای مدعی و پیشرو در عرصه بین المللی خواهیم بود و یا نقش آفرینی این کشور کاهش خواهد یافت؟ آیا واقعا اوباما معتقد به رهبری جهان آزاد است؟ تاکنون نامزدهای جمهوری خواه برای انتخابات ریاست جمهوری بین رویکردهای واقع گرایانه، آرمان گرایانه و انزواطلبانه تقسیم شده و قادر به اجماع نبوده اند. به رغم این مسائل سؤال مهم این است که آیا هم اکنون آمریکا با توجه به بحران مالی و اقتصادی داخلی و افزایش نقش قدرت های نوظهور مانند چین قادر به اقدام و پیشبرد اهداف خود در عرصه جهانی می باشد؟
در پاسخ به این سؤالات مطالب زیر مطرح گردید - به رغم اینکه آمریکا با مشکلات اقتصادی و مالی مواجه است اما قصد ندارد از موقعیت خود به عنوان برترین قدرت نظامی جهان کناره گیری کند. البته عصر جدید فرارسیده و آمریکا به تنهایی نمی تواند همه چیز را برای همه ملتها فراهم کند. وزیر دفاع آمریکا در این باره گفت: این کشور به دنبال استقرار بهتر نیروهایش در جهان و سهیم کردن دیگر متحدان خود در تأمین امنیت جهانی است. آمریکا دیگر در خط مقدم حل مشکلات جهانی نخواهد بود. این کشور جهت مواجهه با چالش ها و مدیریت جهانی به کمک دیگران متکی است. همان طور که در بحران لیبی با کمک فرانسه، بریتانیا، قطر و امارات عمل کرد. - بدیهی است که بسیاری از چالش های داخلی کشورها از جمله مشکلات آمریکا در دنیای در هم تنیده کنونی، ریشه جهانی دارد. از این رو اتخاذ سیاست انزواطلبی بی معنی بوده و آمریکا برای مقابله با این چالش ها نیازمند همکاری با دیگر کشورها و حضور در عرصه جهانی است. - از جمله اهداف آمریکا توسعه قدرت و نقش ناتو به منظور مواجهه با چالش های قرن ۲۱ است. در مورد چین سطوح و عناصر مختلفی مطرح است. آمریکا موظف است بنیان روابط خود را در مقابل چین مستحکم کند و اجازه ندهد که دیگران باعث کنار گذاشته شدن آمریکا از رهبری جهان شوند. (به نقل از اظهارات مک کین، سناتور معروف حزب جمهوریخواه آمریکا)
اینده ناتو
آینده ناتو و پیامدهای عملیات نظامی اخیر این سازمان در لیبی که به نظر شرکت کنندگان بسیار موفقیت آمیز بود، در جلسه جداگانه ای مورد بررسی قرار گرفت و مطالب زیر مطرح شد:
1- عملیات سریع و مؤثر ناتو در لیبی باعث اعتماد به نفس این سازمان و کشورهای عضو شد. در واقع اقدام این سازمان در یک دوره فشرده زمانی با مداخلات بیشمار و طراحی یک راهبرد دقیق و حساب شده، کاهش تلفات غیرنظامیان و بازداشت سریع قذافی نشانگر مؤثر بودن این پیمان نظامی - سیاسی در عرصه بین المللی است
۲. از دیگر پیامدهای عملیات در لیبی، ایجاد توازن در رهبری ناتو میباشد. در گذشته آمریکا نقش اصلی را ایفا می کرد اما در عملیات لیبی این مسأله متوازن تر شد و نقش برخی از کشورهای اروپایی برجسته تر شد فلذا در اجلاس بعدی ناتو (شیکاگو-۲۰۱۲) موضوع جانشینی دبیر کلی ناتو از اهمیت بیشتری برخوردار می شود
٣. ناتو به رغم این موفقیت با چالش های سازمانی و بودجه ای مواجه است. مسؤولیت در این سازمان به سمت تعداد اندکی از کشورهای عضو تغییر جهت داده است و به این دلیل لازم است فرآیند تصمیم گیری در آن، مورد بازنگری قرار گرفته و همه کشورهای عضو در آن نقش ایفا کنند و مسؤولیت و هزینه ها نیز تنها بر دوش چند کشور خاص قرار نگیرد
۴. با بازنگری در بودجه ناتو، مدیر کل آن بایستی از اعتماد به نفس بیشتری در مواجهه با چالش های پیش رو برخوردار باشد لذا نشست بعدی اعضای ناتو در آمریکا (شیکاگو ۲۰۱۲) از اهمیت زیادی برای تحقق این اهداف برخوردار است و باید نشستی مؤثر با دستاوردهای ملموس برای این سازمان باشد. ایران (محور خاورمیانه)
اگر چه بهار عربی و اقدام ناتو در لیبی، ایران را از اولویت اول دستور کار جهانی کنار گذاشت اما موضوعات مربوط به جاه طلبی منطقه ای به همراه برنامه هسته ای ایران، بار دیگر این کشور را در اولویت جهانی قرار داده است. موضوع ایران باعث در معرض خطر قرار گرفتن اقتدار سازمان ملل، اعتبار آمریکا و امنیت منطقه ای شده و علاوه بر این، تهدید موجودیت اسرائیل نیز بر نگرانی سیاست گذاران در سطح جهان افزوده است.
وزیر دفاع کانادا در این زمینه اظهار داشت: ایران تحت توجه است. اعتراضات مردم در ایران یک فرصت بود که از دست رفت و گرنه مردم ایران پیشگام بهار عربی بودند. وی در مورد امکان مداخله نظامی در قبال ایران گفت: الگوی لیبی را نمی توان به عنوان یک قالب به تمامی کشورهای منطقه تسری داد. مداخله نظامی، آخرین راه حل است. در مورد ایران هنوز گزینه های دیگری هم وجود دارد.
مک کین نیز گفت: به نظر من دولت آمریکا با حمایت اخلاقی نکردن از تظاهرکنندگان در تهران، بزرگترین اشتباه قرن ۲۱ را مرتکب شد. وزیر دفاع رژیم صهیونیستی نیز اظهار داشت: ما همانند دیگر جهانیان مصمم هستیم تا از هسته ای شدن ایران جلوگیری کنیم. ایران هستهای غیرقابل پذیرش است. ایران هسته ای به رقابت تسلیحاتی در منطقه دامن زده و باعث خواهد شد کشورهای مصر، ترکیه و عربستان نیز به دنبال سلاح هسته ای بروند. علاوه بر این شمارش معکوس برای دستیابی تروریست ها به مواد هسته ای نیز آغاز می شود و ایران از چتر هسته ای برای مرغوب ساختن همسایگان خود و حمایت از گروههای تروریستی استفاده خواهد کرد.
پانه تا، وزیر دفاع آمریکا نیز گفت: حمله نظامی به ایران پیامدهای ناگواری برای اقتصاد جهانی دارد. به نظر آمریکا فشارهای دیپلماتیک و تحریم ها مؤثرترین راه برای توقف برنامه هسته ای ایران است. بهار عربی در جلسه مربوط به بهار عربی که با عنوان (بهار رو به جلو، پاییز رو به عقب، انقلاب ها و پیامدها) برگزار شد، مباحث زیر مطرح شد
1- بهار عربی پدیده متحدالشکلی نیست و به رغم وجوه مشترک، تحولات هر کشور ویژگیهای خاص خود را دارد.
در حالی که تونس تحت اداره یک دولت غیرنظامی در حال پیشرفت و سپری کردن دوران گذار است اما مصر تحت کنترل نظامیان هنوز با چالش هایی مواجه است و تحولات سوریه نیز کاملا متفاوت است
۲. تجربه تاریخی نشان داده که ساخت یک دولت، فرهنگ و جامعه دموکراتیک، پدیدهای تدریجی و بسیار مشکل است و موفقیت آن نیز تضمین شده نیست لذا همه کشورهای عربی نیازمند تعامل سازنده با جامعه بین المللی برای گذار از این مرحله هستند و برای اطمینان از حرکت آنها در مسیر درست و مثبت باید همچنان اقدامات زیادی انجام شود
3. بهار عربی نشان داد که مردم کشورهای این منطقه تمایل زیادی به آزادی و رهایی از حکومتهای دیکتاتوری دارند. این تحولات به نوعی بین غرب و جهان اسلام پل زده و باعث درک بهتر از یکدیگر شده است
۴. واژه بهار عربی اشتباه است چون این تحولات منحصر به این منطقه نخواهد بود و به کشورهایی که در آن مردم آزادی ندارند از جمله روسیه، چین و ایران نیز گسترش خواهد یافت چنانکه نسخه ای از آن در شکل جنبش وال استریت و تی پارتی به آمریکا نیز رسیده است
۵. بهار عربی نشان داد که ترکیه به رغم برخی اختلالات در کنار متحدین سنتی خود ایستاده است. این کشور در سوریه به