بخشی از مقاله

مجموعه مقالات نهمین همایش ملی اشراق اندیشه مطهر، خانواده و تربیت جنسی

چکیده
اخلاق جنسی قسمتی از اخلاق است که شامل آن عدّه از عادات و روش هـایی مـی شـود کـه بـه غریزه جنسی مربوط می شود. این عادات اگر مطلوب باشد موجب رشد و کمـال انسـان اسـت و اگـر نامطلوب باشد به انحطاط فرد میانجامد. بدیهی است پرداختن به موضوع تربیت جنسی و آمـوزش راه و روشی که قرآن و روایات در این باب سفارش می کنند، می تواند به حفظ عفت و سلامت و پایداري خانواده ها کمک کند و به دنبال آن فساد و فحشا در جامعه کم می شود و سهل انگاري و بی اهمیتی به این مسئله موجب از بین رفتن حیا و حریم ها و فروپاشی خانواده ها و شیوع فساد و فحشـا در جامعـه می شود. در این مقاله سعی بر آن شده که از جنبه ي روان شناسی دینی به این مسئله پرداخته شود و از آثار و کتب روانشناسان اسلامی شیعی استفاده گردد و به این سؤال پاسخ داده شود که راههاي آموزش اخلاق جنسی در دوران کودکی و نوجوانی از منظر قرآن و حدیث چیست؟ این آمـوزش خـود شـامل تربیت مستقیم و غیر مستقیم میشود و ما تربیت غیر مستقیم را برگزیدهایم. لازم بـه ذکـر اسـت کـه از جنبه ارائه راهکارها به این مسئله پرداخته شده است.
کلید واژه ها: اخلاق جنسی، هویت جنسی، غریزه جنسی، تربیت غیر مستقیم جنسی.
مقدمه
اخلاق جنسی، آن قسمت از اخلاق است که شامل عادات و روشهاي بشري است که بـا غریزه جنسی بستگی دارد، و نقطهي مقابل آن اخلاق نـوین جنسـی قـرار دارد؛ اخـلاق نـوین جنسی در غرب بر اساس آزادي جنسی بنا شده است و فیلسوفان و اندیشمندان به تبلیغ آزادي جنسی و بیرون کشیدن تمتع جنسی به بیرون از کانون خانواده و اجتماع میپردازد و در صـدد انتقال و نشر عقاید خود در این زمینه به سایر نقاط جهان و از جمله کشورهاي اسلامی هستند، از این رو، به خصوص در این زمان و به منظور جلوگیري از تهاجم فرهنگ اشتباه غـرب، لازم است که به مطالعه دیدگاه اسلام و قرآن و روایات وارده از معصومین در زمینه اخـلاق جنسـی پرداخته شود و سعی بر آموزش و تبلیغ و انتشار هرچه بیشتر آداب و روشهایی که اسـلام در
این زمینه توصیه میکند، شود.اخلاق جنسی قسمتی از اخلاق است که شامل آن عدّه از عادات و روشهایی میشود کـه به غریزه جنسی مربوط میشود. این عادات اگر مطلوب باشد موجب رشد و کمال انسان است اگر نامطلوب باشد به انحطاط فرد میانجامد. بدیهی است پرداختن به موضوع تربیت جنسی آموزش راه و روشی که قرآن و روایات در این باب سفارش میکنند، میتواند به حفظ عفت لامت و پایداري خانوادهها کمک کند و به دنبال آن فساد و فحشا در جامعه کم میشود، و سهل انگاري و بیاهمیتی به ایـن مسـئله موجـب از بـین رفـتن حیـا و حریمهـا و فروپاشـی خانوادهها و شیوع فساد و فحشا در جامعه میشود، به این سبب بر آن شدیم تـا بـا اسـتفاده از قرآن و حدیث به تحقیق در زمینه اخلاق و تربیت جنسی بپردازیم. لزم به ذکر است که اخلاق جنسی در علم روانشناسی از نظر روانی به مطالعهي نیـاز جنسـی و بلـوغ و تحـولات دوران کودکی به نوجوانی میپردازد، و در علم جامعهشناسی از جهت تأثیري که بر جامعـه دارد و در علم اخلاق اسلامی از جنبه ارائه راهکارها به این مسئله پرداخته شده است. همچنین در تفسیر با بیان پیامهاي برگرفته از آیات الهی و در علم فقه از منظر احکـام وارده کـه بـه دو دسـته ي:
احکام پیش گیرنده از انحراف جنسی و احکام مربوط به مجـازات متخلفـان تقسـیم میشـود،مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرد. در این تحقیق سعی بر آن شده که از جنبهي روانشناسـی دینی به این مسئله پرداخته شود و از آثار و کتب روانشناسان اسلامی شیعی استفاده گردد و به این سؤال پاسخ داده شود که راههاي آموزش اخلاق جنسـی در دوران کـودکی و نوجـوانی از منظر قرآن و حدیث چیست؟

پیشینه تحقیق
دین اسلام، دین جامع و کاملی است که در همهي زمینهها احکام و قوانین و توصـیههایی دارد و از جمله به آموزش اخلاق جنسی پرداخته و به آن اهمیّت فراوان داده است، تا آنجا کـه در یکی از سورههاي قرآن (سوره نور) به طور مفصل دربـارهي ایـن موضـوع بحـث کـرده وروشهایی را جهت حفظ عفت و پاك دامنی بیان نمـوده اسـت و روایـات فراوانـی از ائمـهي معصومین وارد شده که به این مسئله اهمیّـت فـراوان دادهانـد و شـیوههاي تربیـت جنسـی را آموزش دادهاند، و همچنین در کتابهاي تفسیري پیرامـون آیـات مربـوط بـه عفـاف، بـه ایـن موضوع پرداخته شده است. از جملهي کتابهایی که در روند این تحقیق مـورد مطالعـه قـرار گرفت عباتند از: مطهري، مرتضی، اخلاق جنسی در اسلام و جهان غـرب، .1388 و همچنـین فقیهی، علی نقی، تربیت جنسی؛ مبانی، اصول و روشها، از منظـر قـرآن و حـدیث، .1388 در کتاب شهید مطهري تنها به تعریف اخلاق جنسی، از دیدگاه غرب و اسلام پرداخته شـده و بـا منطق و استدلال قوي نظریههاي فلاسفه غرب را مورد انتقاد قرار داده و منطق عـالی اسـلام را بیان نموده است. اما تنها کتابی که انواع روشها و مسائل تربیتی را در این زمینه بیان کرده بـود و در این تحقیق کمک شایانی کرد اثـر فقیهـی، علـی نقـی، تربیـت جنسـی: مبـانی، اصـول و روشها، از منظر قرآن و حدیث بود.

معناي لغوي واژگان

حلم: الحاء واللام و المیم، اصولٌ ثلاثه: الاولُ تركُ العَجلـه، والثـانی تَثقﱠـبُ الشـﱠیء، الثالـث رُؤیَه الشﱠیء فی المَنام. (ابن فارس بن زکریا، (249(ح. ل. م) ریشه سه معنایی دارد: اول به معنی صـبر و تـرك عجلـه، دوم: سـوراخ کـردن چیزي، سوم: دیدن چیزي در خواب.حَلَمَ: رَأيَ فی نَومِه رُؤیا.َو حَلَمَ الصﱠبیﱡ: أدركَ و بَلَغَ مَبلَغَ الرّجال.َو حَلَمَ بِه و عنه: رأي لـهرؤیا. و حَلَم الشیءَ و بِه: رآهُ فی نومِه. اَلحُلمُ: ما یراه النائم فـی نومـه. جمعـه: أحـلام. (أنـیس،(195 -194
حَلَمَ: در خوابش رؤیا دید. و حَلَمَ الصﱠبیﱡ: طفل به سن بلوغ رسید. وحَلَمَ بِه و عنه: براي او رؤیا دید.َو حَلَمَ الشیءَ و بِه: آن را در خوابش دید. اَلحُلمُ: آنچه کـه میبینـد شـخص خـواب بیننده در خواب و جمع آن أحلام است. و یکی از مترادفهاي واژه حُلُم، واژهي بلوغ است.حَلَمَ: الحُلمُ: الرﱡؤیا، یقال: حَلَمَ یَحلُمُ إذا رأي فی المَنامِ. والحُلـمُ: ألإحـتلامُ، و یَحمَـعُ علـی الأحلام، والقاعِلُ حالِمٌ و مُحتَلِمٌ. والحِلمُ: الأناه و یُجمَعُ علی الأحلام. (الفراهیدي، (195حَلَمَ: الحُلمُ: خواب و رؤیا، میگویند: خواب دید هنگامی که در خواب بود. والحُلمُ: جماع کردن و جنب شدن در خواب و جمع بسته میشود به صورت أحلام، و اسم فاعل آن حـالم و محتلم است. الحِلمُ: بردباري است و جمع آن أحلام است. و حِلم: بردباري اسـت و جمـع آن احلام است.
حَلَمَ: الحُلمُ و الحُلُم: الرّؤیا، والجمع أحلام. یقالُ: حَلَمَ یَحلُمُ إذا رأي فی المنام. و حَلَمَ بِه و حَلَمَ عنه و تَحَلﱠمَ عنه: رأي له رُؤیا أو رآه فی المنام. (ابن منظور، (304
حَلَمَ: الحُلمُ والحُلم: خواب و رؤیا و جمع آن احلام است. میگویند: خواب دیـد هنگـامی که در خواب بود. وحَلَمَ به و حَلَمَ عنه: براي او خواب دید یا او را در خواب دید.
حُلم: حُلم بمعنی البلوغ: و هو عباره عن حصول حاله فیها تنضبط الـنفس و تَـتَخلﱠصَ عـن الطیش والإضطراب و هیجان زمان الطُفولیه (و إذا بلغ الأطفال منکم الحُلُمَ). (نور: (59 أي زمان انضباط النفس و حصول حاله السکون و الاستقرار و التعقل. (مصطفوي، (320/2حُلم به معنی بلوغ است و بلوغ عبارت است از حصول حالتی کـه در آن تعـدیل میشـود نفس و خالص و جدا میشود از کم خردي و اضطراب و هیجـان زمـان کـودکی. و از همـین معناست واژهي حُلُم که در آیهي پنجاه نه سوره نور قرار دارد. (و هنگامی که کودکان شـما بـه سن بلوغ رسیدند).حَجَبَ: الحاء و الجیم و الباء أصلٌ واحد، وهو المنع. یقال: حجبتهُ عن کذا؛ أي مَنعتُهُ. (ابـن فارس بن زکریا، (209
(ح. ج. ب) ریشهي تک معنایی دارد، و آن بازداشتن و محروم کردن است. گفته میشـود:جلوگیري کردم از چیزي؛ یعنی محروم کردم او را از چیزي.
حَجَبَ بینهما و حَجَبَ حُجباً: حالَ. و حَجَبَ الشیءَ: ستره. و حجب فلاناً: مَنعَهُ مِنَ الدّخول أو المیراث. إحتَجَبَ: إستَتر. تَحَجﱠبَ: إحتَجَبَ. وألحِجابُ: السـّاتِر و الجمـع الحجـاب: حُجُـبٌ.(انیس، همان، (156
حَجَبَ بینهما و حجب حُجباً: میان آن دو قرار گرفت و حائل و مانع شد. وحجب الشـیءَ:پوشانید، پنهان کرد. وحَجَبَ فلاناً: او را از داخل شدن جلوگیري کرد یا او را از ارث بازداشت.إحتَجَبَ: ماضی باب افتعال و به معناي ناپدید شد، از دیدگان نهان شده است. تَحَجﱠبَ: ماضـی باب تَفَعﱡل و به معنی إحتَجَبَ یعنی ناپدید شده است. وألحجاب: روپوش، پوشاننده و جمع آن حُجُب است.
حَجَبَ: اَلحَجبُ: کُلﱡ شیءٍ مَنعَ شَیئاً مِن شیءٍ فَقَد حَجَبهُ حَجباً. (الفراهیدي، همان، (163حَجَبَ: الحَجبُ (کم کردن سهم ارث یا محروم کـردن او): هرچیـزي کـه محـروم میکنـد چیزي را از چیزي، پس به معنی در پرده کرد و پوشاند هم هست.
حجب: الحِجابُ: السّترُ. و إمرأه محجوبهُ: قد سُتِرَت بِسِتر. و حَجَبه: أي مَنعَه عن الـدخول. (ابن منظور، (50حجبَ: الحجابُ: پنهان شدن، پوشاندن. و إمرأه محجوبهُ (زنی که خود را پوشانیده اسـت):یعنی بوسیله پوششی خود را پوشانیده است. و حَجَبه: یعنی محروم کردن او از داخل شدن.حَجَبَ: أنﱠ الحجاب هو الحائل الحاجز المانع عن تلاقی شیئین أو أثرهما. سواء کانا مـادّییّن أو معنوییّن أو مختلفین. (مصطفوي، همان، (.195 /2 و فی قول االله عزوجل: »و إذا سـألتُموهنﱠ متاعاً فَسألوهنﱠ مِن وراءِ حجاب« (احزاب: (53حجب، حجاب پوششی است که آن حائل و مانع و سـدّي اسـت از برخـورد دو چیـز یـا برخورد اثر آنها، خواه مادّي باشند یا معنوي و غیر مادّي یا یکی مادّي باشد و دیگري معنـوي و چنانچه خداوند عزوجل فرموده: (و هرگاه از همسران پیامبر چیـزي از وسـایل زنـدگی ]بـه عنوان عاریت[ خواستید از پشت پرده بخواهید).خلق: الخَلیقَهُ: اَلخُلُقُ، والخَلیقَهُ: الطّبیعتُ و الجمیعُ: اَلخَلائقُ. (الفراهیدي، همان، (240
خلق: به معناي الخلیقه است و الخلیقه و الخُلُقُ و الطّبیعتُ بـه معنـاي خـوي و طبیعـت و سرشت آدمی هستند و جمع الخلیقه، الخلائق است.الغَریزهُ: الطّبیعه و القریحه و السﱠجیه. الغریزه فی الفلسفه: صوره من صُوَر النشـاط الـنفس وطِراز من السلوك یعتمد علی الفطره و الوراثت و جمعه غرائز. (انیس، همان، (649الغریزه: به معنی سرشت و قریحه و خوي است و غریزه در فلسفه، صورتی از صورتهاي رغبت نفس است و روشی از سلوك که تکیه دارد بر فطرت و وراثت و جمع آن غرائز است.
الهُویﱠه: فی الفلسفه: حقیقه الشیء أو الشخص الّتی تمیزه عن غیر. الهویه بطاقه: یثبت فیهـا اسم الشخص و جنسیته و مولده. (همان، (998
الهُویﱠه در فلسفه به معناي حقیقت و اصل چیزي یا شخص است که سبب شناخته شدن او از دیگري میشود. و الهویه بطاقه: یعنی شناسنامه و چیزي که ثبت میشود در آن اسم شـخص و جنسیت او و فرزندان او.

معناي اصطلاحی واژگان

حُلُم: خواب که دیده شود و جمع آن احلام است و از همین معناست احلام که در سورهي یوسف آمده است. (حسینی دشتی، » ( 646 /4و ما نحن بتأویل الأحلام بِعالِمین.« (یوسف: (44حجاب: پوشش و روگیري، ستر و عفاف. و در اصطلاح شرع به معناي پوشیدن زن خـود را از نامحرم است که از دستورات اکید اسلام و از ضروریات و بـدیهیات ایـن دیـن و همـهي ادیان آسمانی است. (حسینی دشتی، همان، (378
اخلاق: خويها و روشهـا آدمـی در کارهـاي روزمـرّه و شـیوههاي متّخـذ او در زنـدگی خویش است. و اخلاق جمع خُلق یا خُلُق است. (همان، (17/2غریزه: سرشت و طبیعت و جمع آن غرائز است. غریزه ملکهاي است که از آن صفات ذاتی صادر میشوند، و خُلق و خوي به غریزه نزدیک است به جز اینکه در خوي اعتیاد مداخله دارد ولی در غریزه چنین نیست. (همان، (597 /7هویّت: تشخّص، خود و اصل هر چیز. (همان، (553 /10

تعریف اخلاق جنسی
اخلاق جنسی، قسمتی از اخـلاق بـه معنـاي عـام اسـت و شـامل آن بخـش از عـادات و روشهاي بشري است که با غریزهي جنسی بستگی دارد؛ این عادات و روشها که عبارتند از:حیاء زن از مرد، غیرت ناموسی مرد، عفاف و وفاداري زن نسـبت بـه شـوهر، ستـر عـورت،پوشاندن بدن زن از نامحرم، منع زنا، تحـریم نظـر بـازي، تحـریم ازدواج بـا محـارم، حرمـت نزدیکی با زن در دوران حیض، منع انتشار صور قبیحه و تقدس یا پلیدي تجرد، همگـی جـزء اخلاق جنسی به شمار میروند. (مطهري، (1388

مورد متضاد اخلاق جنسی

در مقابل اخلاق جنسی، آزادي بیحدو مرز جنسی قرار دارد کـه بـه توضـیح آن پرداختـه خواهد شد.آزادي جنسی: موضوع ارضاي غریزه جنسی یکی از مواردي است که در جهان غـرب، بـه مردم بیش از اندازهي مصلحت آزادي داده شده است. بسیاري از دختران و پسران آن کشورها،در اثر آزادي بیحساب دچار تندروي شده و در اعمـال غریـزهي جنسـی بـه مـنجلاب فسـاد اخلاق سقوط کردهاند. (فلسفی، (333/2 متفکرین غربـی معتقدنـد زن و مـرد نـه تنهـا قبـل ازازدواج باید از معاشرتهاي آزادانهي جنسی بهرهمند شوند، بلکه ازدواج نیز نباید مانعی در این راه به شمار آید، و نیز باید اخلاق کهن در امور جنسی را واژگون کرد و اخلاق جدیدي را بـر پایهي آزادي جنسی بنا کرد. زیرا اخلاق جنسی کهن بر اساس محدودیت و ممنوعیت بنا شـده و هرچه جنایت و ظلم و ناراحتی بر سـر بشـر آمـده اسـت، از خـاطر همـین محـدودیتها و ترسهاي ناشی از آن است. (مطهري، همان، (25

مورد مترادف اخلاق جنسی

مسئلهاي که میتوان آن را هم ردیف اخلاق جنسی بیان کرد موضوع تربیت جنسـی اسـت که به توضیح آن میپردازیم: مقصود از تربیت جنسـی، ایـن اسـت کـه بـه گونـهاي کـودك را پرورش دهیم که وقتی به سن بلوغ رسید، حلال و حرام را در مسائل جنسی تشخیص دهـد و به وظایف زناشویی و همسري آگاه باشد و راه و رسم عفت اسلامی، منش او باشد و در وادي شهوت سرگردان نشود. (فقیهی، (20

اخلاق جنسی از دیدگاه اسلام
خداوند عضوي از اعضاي جسمانی را بیهوده آفریده است و نه اسـتعدادي از اسـتعدادهاي روحی را، و همان طور که همه اعضاي بدن باید حفظ شـوند و بـه آنهـا غـذاي لازم برسـد، استعدادهاي روحی از جمله استعداد جنسی نیز باید حفظ شوند به آنها غـذاي لازم برسـد تـا سبب رشد آنها شود.
بنابراین اسلام معتقد است که باید استعدادهاي روحی را پروراند و نباید آنها را سـرکوب کرد، بلکه باید آنها را اشباع کرد؛ اما اشباع غریزه جنسی باید بـا دعایـت اصـل عفـت و تقـوا باشد، و تنها در سایه عفت و تقواست که میتوان غریزه را اشـباع کـرد و جلـوي هیجانهـاي بیجا و ناراحتیها و احساس محرومیتها را گرفت. اسلام تدابیري براي تعـدیل و رام کـردن ین غریزه اندیشیده است، از یک سو، قوانینی را براي زن و مرد وضع کرده که یکی از آنها در بین زن و مرد مشترك است و مربوط به نگاه کـردن اسـت و دیگـري مخـتصّ زنـان اسـت و مربوط به حجاب و خودداري از هر رفتاري که موجب تهییج جنسی مردان میشـود، اسـت. و از سوي دیگر، براي جلوگیري از طغیان و یـا سـرکوبی ایـن غریـزه دسـتور بـه اشـباع آن در چارچوب ازدواج داده است. اسلام اصرار فراوانی دارد که محیط خانوادگی آمادگی کامل براي کامیابی زن و شوهر از یکدیگر داشته باشد، و محیط اجتماع بزرگ، محیط کار و فعالیت باشـد و از هر نوع کامیابی جنسی در آن محیط خودداري شود. (مطهـري، (74 - 51 قـرآن کـریم در این زمینه میفرماید:
»َو الﱠذینَ هُم لِفُرُوجِهِم حَافِظوُنَ. إلﱠا عَلَی أزوَاجِهِم أو مَامَلکَت أیمَانُهُم فَـاِنﱠهُم غَیـرُ مَلُـومِینَ.فَمَن أبتَغی وَرَآءَ ذَلِکَ فَأولئکَ هُمُ العَادُون« (مومنون: (7-6-5

آنان که دامان خود را از گناه حفظ میکنند. مگر در مورد همسرانشان یا کنیزانشـان کـه بـه دست آوردهاند، پس آنان ]در آمیزش با این دو گروه[ ملامت نمیشوند. پس هرکس که فراتـر از این ]همسر و کنیز[ بخواهد، آنان کسانی هستند که متجاوزند.
کلمه (حَافِظُونَ) بیانگر این مطلب است که شهوت طغیانگر است و بـه کنتـرل و حفاظـت نیاز دارد و جملهي (إلﱠا عَلَی أزوَاجِهِم) نشان دهندهي این مطلب است، که در ارضاي غریـزهي جنسی، محدودیت لازم است ولی ممنوعیت خلاف فطرت است و پیام جملـه (غَیـرُ مَلُـومِینَ) این است که حیاي نابه جا ممنوع میباشد و همین که اسلام، انجام کاري را اجازه داده اسـت، همهي سنّتها و عادتها و سلیقههاي شخصی و مخالف دین، محکوم است. (قرائتی، (84در ادامه به تأثیر نیازهاي عاطفی و روانی و همچنین تـأثیر دعـا و اعمـال دینـی در تربیـت جنسی و لزوم شکوفاسازي فطرت و پرورش حیا و عفـت و غیـرت در کودکـان و نوجوانـان پرداخته شده است.

آ- تأمین نیاز عاطفی- روانی

از آنجا که نیازهاي عاطفی و روانی به طور غیرمستقیم در تربیت جنسی کودك موثر است، از این رو لازم است که این نیازها معرفی و شناخته شوند تا بتوان با توجه و پرداختن به آنهـا کودك را به وجه بهتري تربیت کرد. به این سبب در اینجا مواردي از این نیازهـا کـه بیشـتر از بقیه، بر تربیت جنسی موثر است ذکر میشود. (فقیهی، همان، (181
-1 محبت کردن
کمبود محبت عوارض زیانباري بر روح و روان و حتی بر جسم کـودك میگـذارد، همـان طور که محبت کافی به کودك، موجـب رشـد سـالم جسـمی، روحـی و روانـی او میشـود و قابلیتهاي بسیاري را در وي ایجاد میکند. پاسخ گویی بـه نیازهـاي عـاطفی کـودك او را در حالت اعتدال روحی- روانـی قـرار میدهـد و موجـب افـزایش اعتمـاد بـه نفـس و احسـاس ارزشمندي در کودك میشود. اما اگر این نیاز کودك ارضا نشود، مشـکلات بسـیاري را پدیـد میآورد و موجب میشود که او در آینده گرچه در زندگی موفق هم باشد، احساس بیارزشـی و خودکم بینی کرده و به خود و دیگران بیاعتماد شود، همچنین با محبـت کـردن بـه کـودك میتوان جلوي بسیاري از انحرافات را گرفت، زیرا یکی از عوامل مهمی که اطفال و نوجوانـان را به سوي بزه کاري سوق میدهد، کمبود محبت اسـت و نیـز کودکـانی کـه مـورد بیمهـري والدین و اطرافیان قرار میگیرند، این کمبود محبت زمینهي انحراف جنسـی را در آینـده بـراي آنها فراهم میسازد. زیرا نوجوانی که در کودکی نیاز به محبت از ارضا نشده ممکن اسـت بـا دیدن کمترین محبت از سوي جنس مخالفش جذب او شود.از تأثیرات دیگر مهرورزي به کودك این است که او، شیوهي محبت کـردن بـه دیگـران را میآموزد و موجب میشود که در آینده، بتواند به همسـر و فرزنـدان و دیگـران محبـت کنـد. (حسینیزاده، (90 – 89 البته نکته مهمی که در مسئلهي محبت به کودکـان بایـد بـه آن توجـه داشت، این است که

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید