بخشی از مقاله

مطالعه تطبیقی و اجراي مدلهاي اندازه گیري ریسک عملیاتی مصوب کمیته بال در بانک

صنعت و معدن

 

واژه هاي کلیدي: ریسک عملیاتی، روش شاخص پایه، روش استاندارد، روشهاي اندازه گیري پیشرفته

خلاصه


در این مقاله ابتدا پیرامون مفهوم ریسک، انواع ریسکهاي بانکی و بالاخص مهمترین ریسکهاي بانکی مطالبی بیان می شود. سپس به بحث پیرامون ریسکهاي عملیاتی و روشهاي اندازه گیري این ریسکها در موسسات مالی پرداخته می شود. در ادامه سه روش اصلی اندازه گیري ریسک عملیاتی یعنی روش شاخص پایه، روش استاندارد و روشهاي اندازه گیري پیشرفته بیان شده و دو مورد اول برطبق دستورالعمل هاي کمیته بال مورد مطالعه تطبیقی قرار گرفته است. بخش بعد به عملیاتی کردن روشهاي شاخص پایه و استاندارد در بانک صنعت و معدن اختصاص دارد.

خروجی اصلی این تحقیق، میزان سرمایه لازم براي مقابله با انواع ریسکهاي عملیاتی در بانک صنعت و معدن بر طبق دو روش شاخص پایه و استاندارد می باشد که در ادامه تحقیق، ذکر شده است.

1 مقدمه

فعالیت بانکها و موسسات مالی در حوزه هاي اعطاي تسهیلات، سرمایه گذاري، صدور انواع اوراق قرضه، صدور انواع گواهی سپرده، صدور ضمانت نامه ها و گشایش انواع اعتبارات اسنادي و یا به عبارت دیگر، اقدام به ایفاي نقش در بازارهاي پول و سرمایه، آنها را در معرض مخاطرات و ریسکهاي خاص اینگونه فعالیتها قرار داده است.

بانکها با انواع متنوعی از ریسکها روبرو می باشند، ریسکی که این مقاله به آن می پردازد، ریسک عملیاتی نامیده می شود. درحال حاضر بانکهاي معتبر جهانی در حال انجام اقدامات قابل توجهی در زمینه مقابله با ریسکهاي عملیاتی می باشند. این اقدامات شامل مراحل زیر می شود:

1. شناسایی ریسکهاي عملیاتی در موسسه مالی (در اینجا منظور همان زیانهاي عملیاتی است.)

2. ارزیابی و یا به بیان دقیقتر کمی کردن ریسکهاي عملیاتی (که نتیجه آن تعیین میزان سرمایه مورد نیاز براي مقابله با ریسکهاي عملیاتی سازمان می باشد.)

3. مدیریت ریسکهاي عملیاتی که شامل انتقال ریسک (با استفاده از ابزار بیمه و ...) و یا انجام اقداماتی در جهت کاهش میزان ریسکهاي عملیاتی می باشد.

بانکهایی که این چالش جدید، یعنی رویارویی با مقوله ریسکهاي عملیاتی را می پذیرند نیاز به کمکهایی از بیرون سازمان براي شناسایی، ارزیابی و مدیریت ریسکهاي عملیاتی خواهند داشت. کمیته بال1 متعلق به بانک تسویه بین الملل2 استانداردهایی را پیرامون ریسکهاي عملیاتی در سازمانها تدوین کرده و آن را در قالب دستورالعمل هایی به بانکهاي مختلف سراسر دنیا ابلاغ کرده است، این دستورالعمل ها در چندین نسخه به روز رسانی شده اند و این فرایند بروز رسانی در آینده نیز ادامه خواهد داشت، مسلما این مستندات مهمترین و معتبرترین مراجع در این مقاله محسوب می شوند.

1 . 1 مفهوم ریسک


زمانیکه به تعاریف مراجعه می کنیم متوجه می شویم که هر یک از محققان به فراخور حال، تعریف خاص موردنظر خود را با اقامه دلایل و مباحث گسترده مطرح کرده است. با این وجود، می توان ادعا کرد که همه این تعاریف براي بیان موقعیتهایی ارائه شده اند که سه عامل مشترك را می توان در آنها مشاهده کرد. بنابراین ما در موقعیتهایی با ریسک مواجه می شویم که:

• اولا، عمل یا اقداممان بیش از یک نتیجه به بار می آورد.
• ثانیا، تا زمان حصول و ملموس شدن نتایج نمی دانیم کدامیک حاصل خواهد شد.
• ثالثا، حداقل یکی از نتایج ممکن الوقوع می تواند پیامدهاي نامطلوبی را به همراه داشته باشد.


1 . 2 ظهور بحث ریسکهاي بانکی


مبحث ریسک در ادبیات اقتصادي- مالی مبحث جوانی می باشد، در سال هاي 1971- 72 پس از ورشکستگی چندین بانـک در آمریکـا، بحـث ریسک هاي بانکی و مدیریت آنها مطرح شد. بحث ریسک علاوه بر بانکها در سایر موسسات مالی نیز مطرح می باشد.

نیاز به شناسایی و مدیریت انواع ریسکها در سازمانهاي مالی و بالاخص بانکها، وجود یک مرکز بین المللی که وظیفـه سیاسـت گـذاري و ابـلاغ دستورالعملها در ارتباط با بحث ریسک در سازمانها را بر عهده داشته باشد، ضروري ساخت. از اینرو بانک تسویه بین الملل با نام اختصاري BIS،
کمیته اي راه اندازي کرده است به نام بال که وظیفه اصلی این کمیته نظارت بر وضعیت سـرمایه بانـک هـا در کـشورهاي مختلـف مـی باشـد.
همچنین استاندارد هاي مربوط به ریسکهاي بانکی نیز توسط این کمیته تعیین می شوند. اعـضاي ایـن کمیتـه متـشکل از نماینـدگان بانکهـاي مرکزي کشورهاي بلژیک، کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، لوکزامبورگ، هلند، سوئد، سوئیس، انگلستان و امریکا می باشند.

ورشکستگی بانک علاوه بر اینکه سهامداران بانک را متضرر می کند، باعث اختلال در سیستم بانکی کشور شده و این امر نیـز مـسلما بـر نظـام بانکداري جهانی اثرات منفی خواهد گذاشت. اینرا می توان فلسفه تشکیل کمیته جهانی بال دانست.

1 . 3 مهمترین ریسکهاي بانکی


مهمترین ریسکهایی که یک موسسه مالی مانند بانک با آنها مواجه است، به 3 دسته تقسیم می شوند:
• ریسک اعتباري:3 ریسک مربوط به زیانهاي ناشی از عدم باز پرداخت یا باز پرداخت با تاخیر اصل یا فرع وام از طرف مشتري
• ریسک بازار:4 ریسک مربوط به زیانهاي محتمل بر داراییهاي بانک بر اساس تغییرات و نوسانات عوامل بازار(مانند نرخ ارز، نرخ بهره، قیمت سهام و...)
• ریسک عملیاتی: 5 ریسک مربوط به زیانهاي مستقیم یا غیر مستقیم که منشا آنها فرایندهاي ناکافی یا ناصحیح داخل سازمان، افراد، سیستم و یا وقایع خارج از سازمان می باشند.

1 . 4 ریسکهاي عملیاتی


ریسکهاي عملیاتی، عمدتا ریسکهاي ناشی از گستره وسیعی از احتمالات بروز خطا و نقصان در عملیات خاص بنگاه تجاري یا مالی می باشند. عمدتا این ریسک را در موسسات مالی و بانکی، ریسکی می دانند که مستقیما به ریسکهاي اعتباري و بازار مربوط نمی شود. این ریسکها ناشی از خطاي انسانی، خطاي رایانه و برنامه هاي رایانه اي، خطا در تصمیم گیري و حتی زیانهاي ناشی از انواع اختلاس می باشند. نکته مهم در مساله ریسکهاي عملیاتی، پیچیدگی خاص این مفهوم است به نحویکه معمولا مقوله ریسکهاي عملیاتی از دیگر موارد معمول عدم اطمینان و خطر پیش روي بنگاه، کاري سخت و دشوار است.

از جمله تعاریفی که براي ریسکهاي عملیاتی در سازمانها ارائه شده اند، می توان به موارد زیر اشاره کرد:
تعریف شماره :1 هرگونه ریسکی بجز ریسکهاي اعتباري و بازار.
تعریف شماره :2 ریسکهایی که بواسطه انجام عملیات موسسه مالی بوجود می آیند.
تعریف شماره 1، در حقیقت یک تعریف منفی از ریسک عملیاتی می باشد بدین ترتیب که ریسک عملیاتی را بعنوان زیان ناشی از هر نوع فعالیتی غیر از فعالیتهایی که منجر به ریسک اعتباري و ریسک بازار شود، قلمداد می کنند. این تعریف بسیار گسترده بوده و شامل ریسکهاي استراتژیک6 و ریسک شهرت7 و ... نیز می شود. در واقع این تعریف از ریسکهاي عملیاتی، عملا ریسکهاي دیگري را نیز شامل خواهد شد که معمولا جز ریسکهاي عملیاتی محسوب نمی شوند.

تعریف شماره 2 نیز تعریف جامعی براي ریسکهاي عملیاتی نمی باشد، زیرا تنها زیانهاي مستقیم ناشی از عملیات سازمان را شامل می شود.
درصورتیکه بسیاري از ریسکهاي عملیاتی نتیجه غیر مستقیم انجام عملیات سازمان می باشند، که از آن جمله می توان به انواع سرقت ها و سو استفاده ها مانند اختلاس اشاره کرد.

بنابراین، به تعریف جامعتر و کاملتري از ریسکهاي عملیاتی نیاز داریم، که همان تعریف استانداردي است که کمیته بال براي ریسکهاي عملیاتی ارائه داده است و در بخش 2 . 1 به آن اشاره شد.


1 . 5 اهمیت ریسکهاي عملیاتی


به دو دلیل در سالهاي اخیر، توجه زیادي به ریسکهاي عملیاتی در سازمانها شده است:

1. رشد نمایی استفاده از تکنولوژي

2. افزایش ارتباطات میان شرکت کنندگان در بازارهاي سرمایه

با وجود آنکه تکنولوژي سبب سهولت انجام بسیاري از کارها در سازمان و مهمتر از آن رشد بهره وري سازمانی شده است، امـا رشـد تکنولـوژي، سازمانها را با مسائل و مشکلات جدیدي نیز روبرو ساخته است. براي روشنتر شدن مطلب، می توان به مثال زیر اشاره کرد:
اتوماسیون در سازمانها باعث شده است که عملیاتی که در گذشته بصورت دستی در سازمان انجام می شدند و شاید سـاعتها وقـت کارکنـان اداره صرف انجام آن می شد، هم اکنون در مدت زمان بسیار کوتاهتري و با احتمال خطاي بسیار کمتري انجام شوند، اما این رشد تکنولوژي باعث آن نمی شود که بتوانیم ادعا کنیم ریسک ناشی از انجام کارهاي اداري کاهش یافته است، زیرا در حال حاضر سازمان با ریسک بسیار بزرگتري مانند امکان ازکارافتادگی سیستم اتوماسیون روبروست.

ریسک عملیاتی اصولا مفهوم جدیدي نمی باشد، علت مطرح شدن این بحث در سالیان اخیر، به اهمیت روز افزون آن مربوط می شود، بطوریکه اجتناب از رویارویی با بحث ریسکهاي عملیاتی در سازمانها را، براي بسیاري از موسسات مالی غیرممکن ساخته است.

1 . 6 انواع زیانهاي عملیاتی

زیانهاي مورد اشاره در تعریف ریسکهاي عملیاتی، زیانهاي عملیاتی8 نامیده می شوند. زیانهاي عملیاتی شامل موارد زیر می باشند: (در هر مورد سعی شده است که مثالهایی از موسسات مالی که بواسطه این نوع زیانها، با مسائل و مشکلات خطیري روبرو شده اند، آورده شود.)

1. سرقت داخلی9، بانکهاي Allied Irish Bank، Barings و Daiwa Bank Ltd بترتیب 691 میلیون دلار، یک میلیارد دلار و 1,4 میلیارد دلار به این علت متضرر شدند.

2. سرقت خارجی10، Republic New York Corp.، 611 میلیون دلار از این بابت متحمل ضرر شد.
3. پروسه سازمان در امور مربوط به استخدام کارکنان و ایمنی محیط کاري11، براي مثال رویه هاي استخدام، گروه کاري غیرمتحصص، سیاست تعطیلات کاري و ... . Merrill Lynch، 250 میلیون دلار بر طبق قانون کار بعلت تبعیض جنسیتی در مورد کارکنان شرکت، جریمه شد.

4. پروسه هاي مرتبط با مشتریان، محصولات و کسب و کار12، براي مثال تغییرات در مقررات، مطالبات، رضایت مشتري، دعاوي حقوقی و ... . Household International، 484 میلیون دلار و Providen Financial Corp.، 405 میلیون دلار در این مورد زیان دیدند.

 

5. آسیب به داراییهاي فیزیکی13، براي مثال مواردي که طی آن داراییهاي آسیب دیده موجب ایجاد وقفه در امر تجارت گردد. آسیب ممکن است ناشی از آتش سوزي، سیل یا زمین ارزه باشد. Bank of New York، در ارتباط با حملات تروریستی 11 سپتامبر2001، متحمل 140 میلیون دلار خسارت فیزیکی شد.

6. تغییرات در محیط تجاري و اشکالات و خطاهاي سیستمی14، براي مثال اشکال در سیستم، ویروس اینترنتی، داده هاي نادرست، خطوط ارتباطی ضعیف و ... . Solomon Brothers، 303 میلیون دلار بعلت تغییر در تکنولوژي کامپیوتر که موجب اخلال در سازگاري سیستمی سازمان شد، متحمل خسارت گردید.

7. مدیریت اجرا، تحویل و فرایندها در سازمان15، Bank of America و Wells Fargo Bank، بترتیب 225 و 150 میلیون دلار بعلت خطاها در یکپارچگی سیستمها و پردازش مبادلات متحمل زیان شدند.

1 . 7 ویژگیهاي تعریف ریسک عملیاتی


• این تعریف براي ریسکهاي عملیاتی نه تنها در بانکها، بلکه براي هر موسسه مالی، از سوي کمیته بال ارائه شده است.

• در تعریف فوق، تاکید روي علل ریسک عملیاتی است.16 از فواید این امر می توان به تسهیل اندازه گیري ریسک عملیاتی اشاره کرد.
• بنا بر تعریف فوق، ریسکهاي عملیاتی شامل ریسکهاي قانونی17 می باشند، ولی ریسکهاي استراتژیک18 و شهرت19 در زمره ریسکهاي عملیاتی طبقه بندي نمی شوند. بنابراین، با توجه به تعریف ارائه شده، این گزاره که "ریسک عملیاتی شامل هر گونه ریسکی بجز ریسکهاي اعتباري و بازار می باشد." دیگر صحیح نمی باشد.
• بنا بر تعریف فوق، ریسک عملیاتی تنها به ریسک سیستمی20 و یا ریسکهاي مرتبط با تکنولوژي اطلاعات21 محدود نمی شود.


2 روشهاي اندازه گیري ریسک عملیاتی


کمیته بال براي اندازه گیري ریسکهاي عملیاتی(تعیین پروفایل ریسک عملیاتی) در موسسات مالی سه روش ارائه کرده است که عبارتند از:
• روش شاخص پایه (BIA)22
• روش استاندارد (STA)23
• روشهاي اندازه گیري پیشرفته (AMA)24

 

نمودار زیر میزان پیچیدگی و در مقابل هزینه سرمایه25 برآوردي هریک از روشهاي فوق را با یکدیگر مقایسه کرده است:

 

شکل 2-1

شکل فوق در مقام مقایسه سه روش کمی سازي ریسک عملیاتی، گویاي این مطلب است که هرچه روش اندازه گیري ساده تر شود، هزینه سرمایه نیز افزایش می یابد. بنابراین بدون توجه به میزان پیچیدگی روش محاسبه در نگاه اول، روش سوم یعنی روشهاي اندازه گیري پیشرفته مناسبتر از سایر روشها بنظر می رسد، اما در مقام عمل و با توجه به میزان پیچیدگی و پیش شرطهاي استفاده از روشهاي پیشرفته و نیز شرایط حاکم بر محیط باید مدل مناسب را از بین سه روش فوق انتخاب کرد و به صورت گام به گام به ارتقاء آن پرداخت.

2 . 1 روش شاخص پایه


ساده ترین روش میباشد که هزینه سرمایه مورد نیاز براي مقابله با تمام انواع ریسکهاي عملیاتی را به یک شاخص منحصربه فرد (مثلا درامد ناخالص) مربوط می کند، در اینجا درآمد ناخالص شاخصی است که بیانگر حجم کل فعالیتهاي موسسه مالی میباشد. به این صورتکه سرمایه مورد نیاز براي مقابله با ریسکهاي عملیاتی برابر خواهد بود با درصد ثابتی (α) از درامد ناخالص. اجراي این روش براي مقابله با ریسکهاي عملیاتی در موسسات مالی، بسیار آسان می باشد. این روش تنها براي موسسات مالی کوچک با فعالیتهاي تجاري ساده مناسب می باشد. کمیته بال استفاده از این روش را در بانکهایی که فعالیت بین المللی دارند، توصیه نمی کند. بطور کلی در این روش خواهیم داشت:

KBIA، بیانگر میزان سرمایه اي را که می بایست براي مقابله با ریسکهاي عملیاتی بر اساس روش شاخص پایه قرار داده شود، بدست می دهد.

منظور از درآمد ناخالص در فرمول فوق میانگین درآمد ناخالص موسسه مالی در طی سه سال گذشته می باشد. نکته مهم دراینجا این است که درآمد ناخالص ذکر شده در فرمول فوق با مقدار سود(زیان) موسسه مالی که در انتهاي صورتحساب سود و زیان آورده میشود، متفاوت است.

براي ایجاد یکنواختی کمیته بال این شاخص را بطور دقیق تعریف کرده است، که در بخشهاي بعد مفصلا به آن اشاره خواهد شد. موسسات مالی براي اجراي این روش نیاز به رعایت استانداردهاي خاصی ندارند، به عبارت دیگر ضوابط از پیش تعیین شده اي براي اجراي این روش در موسسات مالی وجود ندارد.


2 . 1 . 1 درآمد ناخالص26 چیست؟


کمیته بال درآمد ناخالص را بعنوان مجموع درآمدهاي بهرهاي خالص، درآمدهاي غیربهره اي خالص، درآمدهاي خالص ناشی از انجام معاملات مالی و درآمدهاي دیگر تعریف کرده است. این تعریف یک تعریف حسابداري نیست، سه تا از این چهار رقم، بوضوح ارقام خالص هستند.


2 . 1 . 2 چرا درآمد ناخالص؟


با وجود اینکه تایید مناسب بودن درآمد ناخالص بعنوان شاخصی از سطح خطرپذیري ریسک عملیاتی یک بانک بسیار مشکل می باشد، اما بنظر می رشد که این شاخص کم نقص ترین27 گزینه موجود باشد، زیرا:
• با وجود آنکه بیانگر میزان ریسک عملیاتی نیست، اما شاخصی براي میزان فعالیتهاي بانک می باشد.
• به آسانی قابل دسترس می باشد.
• قابل اثبات می باشد.


2 . 1 . 3 تعیین ضریب α


کمیته بال در دستورالعمل سال 2001 برپایه داده هاي جمع آوري شده از سوي نمونه اي از بانکهایی که روشهایی را براي تعیین و تخصیص میزان سرمایه دایرکرده اند، میزان سرمایه لازم جهت مقابله با ریسکهاي عملیاتی را بطور میانگین درحدود 20 درصد سرمایه موسسات مالی تعیین کرد. براي تخمین پارامتر α از یافته فوق استفاده گردید به اینصورت که تصمیم گرفته شد که α طوري تعیین شود که سرمایه لازم جهت مقابله با ریسکهاي عملیاتی در موسسه مالی %20 میزان حداقل سرمایه قانونی28 باشد که به این ترتیب پارامتر α در حدود %30 تخمین زده شد.
در تخمین α حداکثر احتیاط صورت گرفت به این ترتیب که سعی شد پارامتر α طوري تعیین شود که احتمال آنکه KBIA از میزان سرمایه واقعی لازم براي مقابله با ریسکهاي عملیاتی در موسسه مالی کمتر باشد، بسیار ناچیز باشد. به این ترتیب مقدار α حدود %30 تخمین زده شد که از مقدار واقعی اش به مراتب بیشتر بود.

در دستورالعمل سال 2003، کمیته بال استاندارد دقیقتري را براي این روش ارائه داد، به این ترتیب که بر پایه داده هاي جمع آوري شده از تعداد بیشتري از بانکها، سرمایه لازم براي مقابله با ریسکهاي عملیاتی در حدود %12 سرمایه موسسات مالی تخمین زده شد و پارامتر α طوري تعیین شد که سرمایه لازم براي ریسکهاي عملیاتی حدود %12 حداقل سرمایه قانونی باشد که بدین ترتیب مقدار پارامتر α بین 17 الی 20 درصد تخمین زده شد که نسبت به تخمین قبلی کاهش قابل توجهی داشت.

آخرین تخمینی که تا سال 2003 براي پارامتر α از سوي کمیته بال ارائه شده است، 0,15 می باشد. البته این مقدار ممکن است در آینده تغییر کند.

2 . 1 . 4 چگونگی اجراي روش شاخص پایه

 

براي محاسبه هزینه سرمایه موردنیاز براي مقابله با ریسکهاي عملیاتی در بانک صنعت ومعدن برطبق روش شاخص پایه می بایست درآمد ناخالص بانک صنعت و معدن را برطبق دستورالعمل بال در سه سال گذشته(80، 81 و (82 بیابیم. میانگین درآمد ناخالص بدست آمده در این سه سال را بعنوان مقدار Gross Income در فرمول مربوطه وارد کرده و KBIA را از حاصلضرب آن در مقدار ضریب α بدست می آوریم.


2 . 2 روش استاندارد


تفاوتی که این روش با روش قبلی دارد، این است که در این روش فعالیتهاي بانک در تعدادي 29Business Unit و 30Business Line
طبقه بندي می شوند. این مزیت روش استاندارد بر روش شاخص پایه میباشد.
در هر واحد سازمانی یک شاخص که بیانگر حجم فعالیتهاي بانک در این بخش می باشد، بیان شده است. این شاخصها براي تخمین میزان ریسک عملیاتی در هر واحد مورد استفاده قرار می گیرند.


2 . 2 . 1 واحدهاي سازمانی و شاخصهاي مربوطه


کمیته بال در دستورالعمل جدید خود که در سال 1999 منتشر شد((Basel ΙΙ، فعالیتهاي بانک را در 7 بخش31 طبقه بندي میکند. (مطابق جدول (1-3

نکته اي که ذکر آن در اینجا ضروري بنظر می رسد این است که منظور از شاخص درآمد ناخالص در بخش تامین منابع مالی شرکت، درآمد ناخالص در همین بخش می باشد و نه در کل بانک.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید