بخشی از مقاله
نگاهی جامع به مدلهای اندازه گیری سرمایه فکری
چکیده
امروزه توجه به گسترش رقابت بین سازمانها و افزایش اهمیت موفقیت در این عرصه، سازمانها را به سوی استفاده از یکی از مهمترین منابع دارائی خود یعنی سرمایه فکری سوق داده است و سازمانها برای اینکه بتوانند سرمایه فکری را به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر خود توسعه داده و تقویت کنند، لازم است روشی را برای اندازه گیری آن تعیین و به مورد اجرا بگذارند. در این مقاله بر مبنای مطالعات انجام شده و بررسی مدلهای موجود در اندازه گیری سرمایه فکری معرفی و ارائه گردیده است.
واژههای کلیدی: سرمایه فکری، مدلهای اندازه گیری سرمایه فکری، سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، سرمایه مشتری.
مقدمه
امروزه سرمایه فکری به عنوان منبعی برای بقای سازمانها ضروری و حیاتی است و شرط موفقیت سازمانها در تجارت جهانی دستیابی به یک دانش و فهم عمیق در تمامی سطوح می باشد. برای دستیابی به این مقصود لازم است میزان سرمایه فکری درون سازمان بررسی و ارزش گذاری شود و از آنجا که سرمایه فکری معیاری است کیفی و غیرملموس، اندازه گیری آن به سادگی امکان پذیر نمی باشد. اما آنچه مسلم است این است که تا نتوانیم عملکردی را اندازه گیری کنیم، اصولا نمی توانیم آن را به درستی مدیریت نمائیم. سازمانها برای اینکه بتوانند سرمایه فکری را به منظور دستیابی به اهداف موردنظر خود توسعه داده و تقویت کنند، لازم است روشی را برای اندازه گیری آن تعیین و به مورد اجرا بگذارند. اکنون سوال اصلی چگونگی ارزش گذاری سرمایه فکری سازمان و تعیین معیارها است و در این تحقیق سعی داریم به این سوال مهم پاسخ دهیم. با بررسی های صورت گرفته می توان متوجه شد که تلاشهای زیادی در جهت کمی کردن این مفهومظاهراًکیفی (سرمایه فکری) انجام شده است ولیکن هیچکدام بطور کامل نمی توانند تمامی نیازهای یک سازمان را در اندازه گیری سرمایه فکری برآورده نمایند و هر یک از منظر خاص خود به مقوله اندازه گیری سرمایه فکری نگاه می کنند. لذا این مقاله تلاش می کند از طریق مرور ادبیات، بررسی، بازبینی و طبقه بندی روشهای موجود در اندازه گیری سرمایه فکری یک سازمان، مدلهای موجود برای اندازه گیری سرمایه فکری را ارائه کند.
مفاهیم و تعاریف سرمایه فکری :
به راستی سرمایه فکری چیست و علت توجه و تمرکز سازمانها برای شناسایی و اندازه گیری آن به چه علت است؟ آیا ترازنامه می تواند ارزش واقعی یک سازمان را مشخص نماید؟ آیا جایگاهی در ادبیات گزارشات مالی در خصوص حلقه اصلی خلق ارزش سرمایه فکری وجود دارد؟ یکی از عوامل مهم در الگوی رقابتی شرکتها استفاده و تربیت نیروهای متخصص، استفاده از دانش روز در صنعت می باشد، لذا عامل تبدیل منابع به حداکثر ارزش همان حلقه ارزش آفرین در سازمانهاست. ادبیات حسابداری این مفهوم را به عنوان سرمایه فکری می شناسد.
سرمایه فکری ، دربرگیرند ه همه فرآیندها و داراییهایی است که به طور معمول و سنتی در ترازنامه منعکس نمی شود. همچنین شامل آن گروه از داراییهای نامشهود مانند: علائم تجاری و حق امتیازها و ... است که روشهای ، حسابداری مدرن آنها را مد نظر قرار می دهد (روس .(1997
سرمایه فکری مجموعهای از دانش، اطلاعات، داراییهای فکری تجربه، رقابت و یادگیری سازمانی است که میتواند برای ایجاد ثروت به کار گرفته شود. در واقع سرمایه فکری تمامی کارکنان، دانش سازمانی و تواناییهای آن را برای ایجاد ارزش افزوده در بر میگیرد و باعث منافع رقابتی مستمر میشود(استوارت.(1997
ادوینسون و مالون در سال 1997 سرمایه فکری را چنین تعریف کرده اند دانشی که می تواند به ارزش تبدیل شود. آنها از استعاره درخت که زندگی اش وابسته به ریشه است، و آن نیز در زیر خاک و پنهان است، استفاده می کنند و می گویند که موفقیت شرکت به سرمایه فکری اش وابسته است که آن نیز یک منبع پنهان است.
سرمایه فکری مجموعه ای از دارایی های دانشی متعلق به سازمان و جزئی از دارایی های سازمان میباشد که موجب افزایش ارزش سرمایه های سازمان گردیده و وضعیت سازمان را در مقایسه با رفتار بهبود می بخشد( مار .(2004
ضرورت اندازه گیری سرمایه فکری:
ضرورت اندازه گیری سرمایه فکری در پاسخ به این سوال نهفته است که آنچه را که نمی توانید اندازه گیری کنید چگونه می توانید مدیریت کنید ؟ شرکت های فعال در عرصه ی اقتصاد دانش محور به این نتیجه رسیده اند که استفاده از سرمایه فکری باید محور حرکت و توسعه ی آنها قرار گیرد. در همین راستا اولین بحثی که مستلزم توجه و دقت فراوان است، مدیریت سرمایه فکری است که این مدیریت بدون انجام فرآیند اندازه گیری سرمایه فکری، مدیریتی کارا و اثربخش نخواهد بود .جهت مدیریت این داراییها، لازم است شرکتها از وضعیت کنونی آنها مطلع شده و جهت رفع نقص و کمبودهای آنان اقدامات لازمه را بعمل آورند. برای آگاهی از وضع کنونی داراییهای دانشی در شرکت ها، باید آنها را اندازهگیری کرد. این کار کمک میکند تا میزان فعلی آنها را بسنجیم و این مقدار را با میزان مطلوب مقایسه کرده و جهت نزدیکتر شدن به نقطه ایدهآل اقدامات لازم را به عمل آوریم. پس شناسایی داراییهای نامشهود شرکت ها، امری لازم است. جهت اجرای این استراتژی موفق ،سازمانها نیاز دارند بدانند که مزایای رقابتی آنها چیست و چه توانایی برای رشد و حفظ این مزایا چه کارهایی لازم است. تواناییهای سازمان توسط دانش حمایت می شوند، بنابراین سازمانهایی که در صدد بهبود تواناییهایشان هستند نیاز به شناسایی و مدیریت این داراییهای دانشی دارند. (مار و اسچییوما، .(2004
در یک مطالعه پنج دلیل اصلی را به گونه زیر بیان شده است:
1. اندازه گیری سرمایه فکری به تدوین استراتژی تجاری برای یک سازمان کمک می کند.
2. سازمان با شناسایی و توسعه سرمایه فکری اش یک مزیت رقابتی را به دست می آورد.
3. ایجاد شاخصهای کلیدی عملکرد که به ارزیابی اجرای استراتژی کمک خواهد کرد.
4. ارزیابی های غیر مالی سرمایه فکری میتواند به طرحهای باز پرداخت و پاداش شرکت ارتباط داده شود.
5. ارتباط با سهامداران خارجی که داراییهای فکری شرکت ها را در اختیار دارند. (هلمن،(2005
دلایل اول تا چهارم برای اهداف درون سازمانی و دلیل پنجم برای اهداف خارج ازسازمان میباشد.
بدین جهت، ضروری است که مباحث سرمایه فکری با گرایش به سمت خلق معیارهای جدید که میتواند برای ضبط و گزارش ارزش ناشی از سرمایه فکری مورد استفاده قرار گیرد، همراه باشد . بنابراین وقت آن رسیدهاست که اندازهگیری سرمایه فکری و گنجاندن آن در گزارشات مالی حسابداری به طور چشمگیری مورد توجه سازمانها قرار گیرد(زنجیردار، (1387
مسائل و مشکلات سنجش سرمایه های فکری :
روس ( ( 1998 مهمترین مشکلات سنجش سرمایه فکری را به صورت زیر بیان می کند:
1. تاخیر زمانی: از آنجا که جریان سرمایه گذاری در سرمایه فکری ممکن است پس از گذشت مدت زمان زیادی اثرات خود را نشان دهد، ممکن است سنجیدن اثر آن بسیار دشوار باشد. به عنوان نمونه، سرمایه گذاری هایی که در تولید دانش و آموزش صورت می گیرد اغلب مشمول این موضوع می گردند.
2. سرمایه گذاری در موضوع سرمایه فکری از قاعده جمع- صفر تبعیت نمی کند. بدین معنی که سرمایه گذاری کوچک ممکن است اثر بزرگی داشته و بالعکس سرمایه گذاری وسیع با شکست مواجه گردد.
3. نمی توان سرمایه گذاری در حوزه سرمایه فکری را با واژه های مالی سنجید، بلکه بیشتر این سرمایه گذاری ها در واحد زمان یا به صورت نسبت سنجیده می شوند.
4. در اقتصاد دانشی رابطه بین هزینه و جریانات نقدی آینده همیشه واضح و روشن نیست .
روشهای اندازه گیری سرمایه فکری :
همانگونه که اشاره شد تا به امروزه روشهای گوناگونی برای تعیین کمیت ارزش و کارآیی سرمایه فکری در سازمانها با توجه به حوزه های خاص کاربردی که مطرح بوده است پیشنهاد شده است که در این مقاله به معرفی و طبقه بندی روشهای اندازه گیری سرمایه فکری می پردازیم. با توجه به اینکه روشهای زیادی برای اندازه گیری سرمایه فکری وجود دارد در این مقاله ضمن ذکر تمامی روشهای موجود برای اندازه گیری سرمایه فکری تنها به تشریح مواردی که دارای دارای اهمیت بیشتری است می پردازیم. روشهای اندازه گیری سرمایه فکری اشاره شده بنابر ماهیتشان حداقل در چهار گروه به شرح زیر طبقه بندی میشوند (شعبانی، 1387، مهوش 1385 ، پالیک .(2004
الف ) روشهای بازده دارائی ها (ROA) ب) روشهای سرمایه گذاری بازار (MCM ) ج) روشهای سرمایه فکری مستقیم (DIC)
د ) روشهای کارت امتیازی (SC)
الف) روشهای بازده دارایی ها:
این روش ها، متوسط درآمد قبل از کسر مالیات شرکت را در دوره مشخص محاسبه و آن را بر متوسط ارزش دارایی های فیزیکی در همان دوره تقسیم می کنند. در این حال، تفاوت میان مقدار بازگشت به دارایی های حاصل شرکت با متوسط بازگشت به دارایی های صنعت محاسبه می شود و چنانچه مقدار تفاوت صفر یا منفی باشد، شرکت دارای سرمایه فکری مازاد بر متوسط صنعت نبوده و فرض می شود که سرمایه فکری شرکت صفر است. با این وجود چنانچه مقدار تفاوت مثبت باشد فرض می شود که شرکت سرمایه فکری مازاد بر متوسط صنعت دارد. در این صورت مقدار تفاوت مزبور در متوسط ارزش دارایی های فیزیکی شرکت در همان دوره ضرب می شود تا متوسط مازاد درآمد سالیانه معین گردد. به وسیله تقسیم این مازاد درآمد سالیانه بر متوسط هزینه سرمایه شرکت، تخمینی از ارزش سرمایه فکری شرکت حاصل خواهد گردید.
ویژگی های روش بازده دارایی ها:
✓ روشهای نرخ بازده داراییها، به نرخهای بهره بسیار حساس هستند.
✓ در این روشها از مقایسه مستقیم ارزشها با ارزشهای بازار استفاده نمیشود، بلکه تنها از بعضی عوامل که تحلیلگران در ارزیابی خود از شرکت از آنها استفاده میکنند، بهره گرفته میشود.
✓ این روشها همانند روشهای بازار سرمایه گذاری روی ارقام مالی تأکید میکنند، که باوجود کامل نبودن، دارای قابلیت حسابرسی
هستند.
روش های بازده دارایی ها شامل الگوهای زیر می باشد:
-1ارزش افزوده اقتصادی -3ارزش نامشهود محاسبه شده
-2ضریب فکری ارزش افزا -4درآمد سرمایه دانش
ارزش افزوده اقتصادی:
در این روش از معیارهای نظری بودجه بندی سرمایه ای، برنامه ریزی مالی، تعیین هدف، اندازه گیری عملکرد، ارتباط با سهامداران و جبران خدمات تشویقی برای تعیین راه هایی که از طریق آنها ارزش شرکت افزوده یا کم می شود، استفاده می شود. نقطه قوت این روش همبستگی آن با قیمت سهام است. عیب عمده این روش ،پیچیدگی آن می باشد. از آنجا که این روش از دارایی های دفتری با اتکا به هزینه های تاریخی بهره می گیرد و ارزش دفتری نیز با ارزش بازار فعلی مطابقت چندانی ندارد، ممکن است جهت بیان کمی ارزش دارایی های غیر ملموس، چندان مناسب نباشد. این روش بطور نسبی از جدیدترین روش های ارزیابی عملکرد سازمانی می باشد که توسط استوارت و شرکت مشاوره نیویورک تدوین شده است (استوارت، .(1997
این روش بر بیشینه نمودن ثروت سهامداران تاکید دارد. ارزش افزوده اقتصادی، جریان نقدی ایجاد شده توسط شرکت منهای هزینه سرمایه صرف شده برای ایجاد آن جریان نقدی بوده، بنابراین نشان دهنده سود واقعی در برابر سود ثبت شده می باشد. ارزش افزوده اقتصادی به عنوان تفاوت بین فروش خالص و مجموع هزینه های عملیاتی، مالیات ها و هزینه های سرمایه می باشد در حالی که هزینه های
سرمایه از طریق ضرب هزینه متوسط سرمایه موزون در کل سرمایه (سرمایه گذاری شده) محاسبه می شود. در عمل، ارزش افزوده اقتصادی زمانی افزایش می یابد که متوسط هزینه سرمایه موزون، کمتر از بازده دارایی های خالص و یا بالعکس باشد. تغییر در ارزش افزوده اقتصادی معیاری بدین شکل فراهم می کند که آیا سرمایه فکری سازمان اثر بخش بوده و یا خیر. بدیهی است ارزش افزوده اقتصادی اندازه جایگزین برای سرمایه فکری می باشد ولی اطلاعات دقیقی از میزان تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد شرکت فراهم نمی کند (بوس، .(2004
ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری:
روش ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری، توسط پالیک تدوین شد و ابزار تحلیلی برای اندازه گیری عملکرد شرکت است. مدل ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری مبتنی بر این فرض است که اندازه گیری و توسعه ارزش افزوده شرکت ممکن است بر ارزش بازار شرکت تاثیر بگذارد. این روش به صورت عملی در بین 250 شرکت به شکل تصادفی به اجرا درآمد و بر اساس نتایج حاصل شده، ارتباطی نزدیک بین کارایی ایجاد ارزش توسط منابع (که همان ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری است) و ارزش بازار شرکت ها اثبات گردید. ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری کارایی ایجاد ارزش در شرکت ها را اندازه گیری و مورد پایش قرار می دهد. کارایی سرمایه انسانی به عنوان زیر مجموعه ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری، کارایی سرمایه فکری شرکت را توصیف می نماید. روش ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری بر اساس این اصل است که ایجاد ارزش برخواسته از دو عامل اولیه با عنوان منابع سرمایه ای فیزیکی و منابع سرمایه ای فکری می باشد. در حقیقت این ضریب کارایی مطلق ایجاد ارزش مربوط به تمامی منابع به کار گرفته شده را محاسبه می کند در حالی که کارایی سرمایه فکری، ارزش ایجاد شده توسط سرمایه فکری بکار گرفته شده را منعکس می کند (پالیک، .(2004
ارزش نامشهود محاسبه شده:
مدل ارزش نامشهود محاسبه شده، بر پایه این فرض بنا شده است که درآمد مازاد شرکت، برای نمونه درآمد مازاد بر متوسط درآمد صنعت، از سرمایه فکری آن ناشی می شود. به بیان دیگر، با بکارگیری دارایی های فیزیکی، درآمد شرکت حداکثر به متوسط درآمد آن صنعت نزدیک می شود و تنها با به کارگیری است سرمایه فکری است که شرکت به درآمد مازاد دست می یابد. داده های مورد نیاز در این روش از صورت وضعیت مالی شرکت تهیه می شود. اجرای این روش را می توان به شش مرحله زیر تقسیم بندی شود:
مرحله : 1 درآمد متوسط قبل از کسر مالیات شرکت مربوط به سه سال قبل را محاسبه کنید ،((a مرحله : 2 متوسط دارایی های فیزیکی پایان سال شرکت در سه سال گذشته را محاسبه کنید ،((b
مرحله : 3 درآمد را بر ارزش دارایی های فیزیکی تقسیم نموده و از این طریق نرخ بازگشت دارایی فیزیکی را بدست آورید ،((c=a/b مرحله : 4 متوسط نرخ بازگشت به دارایی فیزیکی را برای صنعت در سه سال گذشته محاسبه کنید و در صورتی مراحل را ادامه دهید که از متوسط نرخ بازگشت شرکت کمتر است. سپس نسبت متوسط مالیات بر درآمد در سه سال گذشته ، (e) را حساب کنید
مرحله : 5 مازاد بازگشت (f) را با رابطه (f=[a-d*b]*[1-e]) محاسبه کنید
مرحله : 6 مازاد بازگشت (f) را بر یک درصد مناسب، برای نمونه هزینه سرمایه شرکت تقسیم کنید (استوارت، .(1997
روشهای سرمایه گذاری بازار:
این روش ها، بر اساس محاسبه تفاوت بین سرمایه گذاری بازار شرکت و سرمایه سهامداران آن و در نظر گرفتن مابه التفاوت به عنوان دارایی های ناملموس یا سرمایه فکری است. بنابراین اگر بر مبنای قیمت جاری سهام در بازار اوراق بهادار، ارزش بازار شرکت برابر ده میلیارد ریال باشد اما مجموع سرمایه شرکاء برابر یک میلیارد ریال باشد، در این صورت ارزش ریالی سرمایه فکری شرکت برابر نه میلیارد ریال خواهد بود.
نقاط ضعف و قوت روش های سرمایه گذاری بازار:
✓ این روشها روی ارقام مالی تأکید دارند که باوجود کامل نبودن، قابلیت حسابرسی دارند.
✓ این روشها تلاش میکنند که یک ارزشیابی واقعی از سازمان ارائه دهند.
✓ مزیت اصلی آنها این است که میتوانند برای مقایسه ساده بین شرکتهای فعال در یک صنعت.
✓ مشابه، مورد استفاده قرار گیرند، ولی جزئیات اندکی در اختیار تحلیلگران مالی قرار خواهند داد. روش های سرمایه گذاری بازار شامل الگوهای زیر می باشد:
-1برگه متوازن نامحسوس -3ارزش بازار تخصیص یافته سرمایه گذاری
-2ارزش بازار به ارزش دفتری -4کیوی توبین
نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری:
ارزش بازار به دفتری، از روشهای عمومی شناخته شده برای اندازه گیری دارایی های نامشهود و سرمایه فکری است. این ارزش از طریق اختلاف بین ارزش بازار و ارزش دفتری شرکت محاسبه می شود. این روش به رغم سادگی دارای برخی مشکلات در اندازه گیری و نیز تفسیر نتایج می باشد. ارزش دفتری بستگی به استاندارد ملی و یا بین المللی دارد که ممکن است در عمل ارزش دفتری را دستخوش تغییر نمایند. از طرف دیگر ارزش سهام در بازار همواره در حال تغییر است که نتایج حاصل راصرفاًبرای زمانی کوتاه معتبر می سازد. اما سوال اساسی اینجاست که آیا این بدان معناست که دارایی های نامشهود همواره در حال تغییر است؟ آیا یک معامله و یا تغییر بازار می تواند به آسانی باعث ظهور و یا ناپدید شدن دارایی های نامشهود شرکت گردد؟ ارزش بازار به دفتری اندازه ای غیر قابل اعتماد از دارایی های نامشهود حاصل می کند. با این حال می توان در مواردی از این نسبت به شکل درست استفاده کرد. برای نمونه در هنگامی که قصد داریم دارایی های فکری شرکت را در مقایسه با سایر رقبا در صنعت بسنجیم (استوارت، .(1997
کیوی توبین:
روش کیوی توبین، توسط جیمز توبین برنده نوبل اقتصاد ارائه شده است. این نسبت، ارتباط بین ارزش بازار و ارزش جایگزینی شرکت (هزینه جایگزینی داراییهای آن شرکت) را اندازه گیری می کند. به صورت نظری در بلند مدت این نسبت به سمت واحد میل می کند، اما شواهد تجربی نشان می دهد که در همین زمان این نسبت می تواند به طور معناداری با عدد یک متفاوت باشد. برای نمونه، شرکت های نرم افزاری که به میزان زیادی از سرمایه فکری بهره می جویند، نسبتی در حدود هفت یا بالاتر دارند در حالی که شرکت های با سرمایه فیزیکی زیاد نسبتی در حدود یک دارند. نسبت کیوی توبین در اصل شبیه به نسبت بازار به ارزش دفتری می باشد با این تفاوت که کیوی
توبین در هنگام محاسبه، هزینه جایگزینی دارایی های فیزیکی را به جای ارزش دفتری داراییهای فیزیکی به کار می گیرد و نسبت به دست آمده به این شکل بکار می رود که چنانچه نسبت کیوی شرکت، بزرگتر از مقدار واحد و نیز بزرگتر از مقدار کیوی رقابتی باشد، شرکت مزبور توانایی کسب سود بیشتر از شرکت های مشابه را داراست (توبین، .(1978
ج ) روشهای سرمایه فکری مستقیم:
این روش ها، مقدار پولی دارایی های فکری را به وسیله شناسایی اجزای مختلف این قبیل دارایی ها پیش بینی می کنند ، یک بار که این اجزا شناسایی شدند، می توانند بطور مستقیم مورد ارزیابی قرار گرفته یا می توانند با یکدیگر ترکیب شده تا ارزش نهایی سرمایه فکری سازمان حاصل شود. به عنوان نمونه از اجزای دارایی های بازار می توان به وفاداری مشتری، از اجزای دارایی های ناملموس می توان به حق امتیازات ثبت شده، از اجزای دارایی های فن آوری می توان به دانش فنی و از اجزای دارایی های انسانی می توان به آموزش و از اجزای دارایی های ساختاری می توان به سیستم های اطلاعاتی اشاره کرد. ویژگی های روش سرمایه فکری مستقیم:
✓ این روشها جزئیات بیشتری در اختیار تحلیلگران قرار میدهند و در هر سطحی از سازمان قابل استفاده اند.
✓ در این روشها، منابع سرمایهای از پایین به بالا اندازهگیری میشوند و نسبت به روشهای نرخ بازده داراییها و روشهای بازار سرمایهگذاری، سریعتر و دقیقتر منابع را اندازه گیری میکنند.
✓ نیازی به اندازهگیری شرایط مالی ندارند.
✓ این روشها، برای سازمانهای غیرانتفاعی، واحدهای تجاری، بنگاههای دولتی و برای اهداف زیست محیطی و اجتماعی بسیار مفید هستند.
✓ چون براساس ارزش های تاریخی هستند، پیشنهادهای بالقوه ای برای ایجاد تصویر جامع تری از سلامت مالی مؤسسات ارائه می کنند .
✓ عیب اصلی این روشها این است که به آسانی نمیتوان نتایج حاصل را به نتایج مالی ارتباط داد.
روش های سرمایه فکری مستقیم شامل الگو های زیر می باشد:
-1کارگزار فناوری -4روش ارزش گذاری جامع -7جستجوگر ارزش
-2امتیازات ثبت شده تقدیر موزون -5حسابداری برای آینده -8ارزش گذاری دارایی فکری ایجاد ارزش مطلق
-3حسابداری و هزینه یابی منابع انسانی -6اعلامیه منابع انسانی -9روش های مالی اندازه گیری دارایی نامشهود
روش کارگزار فن آوری:
مدل کارگزار فناوری تدوین شده توسط بروکینگ، دانش سازمانی را به چهار طبقه، دارایی های انسان محور، دارایی های زیرساختی، دارایی های فکری و دارایی های بازار تقسیم بندی می کند و ارزش سرمایه فکری سازمان را طی فرآیند ارزیابی مشخص می کند. هر بخش از مدل به وسیله پرسشنامه های ممیزی مخصوص درباره متغیرهای مرتبط با طبقه دارایی بررسی می شود. بخش اول پرسشنامه مشتمل بر 20 سئوال است که بر نیاز به تقویت سرمایه فکری تاکید دارد و در ادامه پرسشنامه شامل 178 سئوال است که مرتبط با چهار طبقه نامبرده از سرمایه فکری می باشد. در مقایسه با سایر چهارچوب ها، این مدل بخش دوم (سرمایه ساختاری یا ساختار داخلی) را به سرمایه