بخشی از مقاله

مقایسه ویژگی های معماری موزه هنرهای معاصر تهران و بنیاد جان مایرو بارسلون


چکیده:

موزه ها هنر معاصر تهران از نظر عملکردی و ظاهری دارای ویژگی های منحصر به فرد و خاص معمار آن و سبک بنا است. این بنا از نظر ظاهری به مرکز مطالعات هنرهای معاصر بارسلون اثر لویی سرت شباهت دارد. این بنا دو سال قبل از بنای موزه هنرهای معاصر ساخته شده است. اهمیـت ایـن پـژوهش در ایـن است که آشنایی با این خصوصیات ما را در شناخت هر چه بهتر این دو اثر یـاری مـی کنـد. تحقیـق بـه روش توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات بصورت اسنادی کتابخانه ای و میدانی سعی در یـافتن یاسخ منشاء و دلیل تفاوتها و شباهتهای بین این دو بنا است. نتایج تحقیق بیانگر این مطلـب اسـت کـه این دو بنا از لحاظ ظاهری دارای شباهت بسیار هستند این شباهتها نظیر نورگیرهای ربع دایـره، حیـاط داخلی محصور شده، استفاده از رمپ، باغ مجسمه و... است. اما از نظر ایده و دلایل طراحی متفاوتند.

واژه های کلیدی: موزه هنرهای معاصر، بنیاد جان مـایرو، معمـاری معاصـر، مرکـز مطالعـات هنرهـای معاصر بارسلون.

 

-1 مقدمه

موزه هنرهای معاصر ایران، بعنوان اثری درخور تامل و تعمق مطرح است و می تواند مقدمه ای بر تلفیق ویژگی های معماری مدرن و دست مایه های اصلی معماری ناب ایرانی باشد. این اثر حاصل هم نشینی مفاهیمی است که از یک سو با اصل و درون مایه نگرش مدرن در معماری پیوند دارد و از سویی دیگر، به عمیق ترین لایه های تفکر معمـاری ایرانی مرتبط هستند.

فضاهای موزه چه از نظر عملکردی وچه از نظر کالبدی دارای ویژگی های خاص ومنحصـر بفـردی اسـت کـه باعـث تمایز آن از دیگر بناها و اثرگذاری این بنا در ذهن مخاطبان می شود.

در موزه جان مایرو اثر جوزف لویی سرت نیز ویژگی هایی می بینیم که در بسیاری از کارهای سرت حضور دارند و با دیدن این ویژگی ها می توان به سبک کار معمار آن پی برد. همان طور که از تماشای ویژگی های کارهای دیبا مـی توان سبک کار او را دریافت کرد.

هدف از این تحقیق بیان ویژگی های مشابه و یا متفاوت این دو بنا است. به نحوی که با توجه به عملکرد و ظاهر هر دو بنا بتوانیم نسبت به ایده ها و الگوهای کار هر کدام از این دو معمار و خصوصیات ایـن دو اثـر ارزشـمند آشـنایی بیشتری بیابیم.

-2 یافته ها

1-2 معرفی بنا الف- موزه هنرهای معاصر تهران

» طراح : کامران دیبا (با همکاری نادر اردلان) مشاور طراح: مهندسین مشاور داض« (ناگهانی و مهدوی نژاد. (28 :1390

ساختمان موزه که یکی از نمونه های با ارزش و کم همتای معماری نوین ایران است، با الهام از معماری سنتی ایران و مفاهیم فلسفی آن بنا شده است. هشتی، چهارسو، معبر و گذرگاه، از جمله عناصری هستند که بازدید کننـدگان را به تامل در آستانه تاریخ هنر و فرهنگ ایران زمین وامی دارد. ساختمان مـوزه، تلفیقـی از معمـاری مـدرن و سـنتی است که با الهام از بادگیری های مناطق حاشـیه کـویر ایـران سـاخته شـده اسـت. تنـدیس هـایی زیبـا و بـا ارزش هنرمندان معاصر همچون : هنری مور، آلبرتو جیاکومتی و پرویز تناولی در پیرامون آن فضای سبز اطراف رابه پارک مجسمه بدل ساخته است. فضای داخلی موزه را می توان به دو بخش تقسـیم کـرد. فضـای بسـته و حیـاط میـانی، فضای بسته شامل هشت گالری به اضافه سراسری مرکزی (گالری شماره (1 و فضاهای جنبی دیگر است.

»طرح موزه بزرگداشتی ازکار معماران مهم قرن، لوکوربوزیه، لویی کان، فرانک لوید رایت و متاثر از آثار خـوزه لـویی سرت است.«1

ب- بنیاد مطالعاتی هنرهای معاصر »جان مایرو«

» معماران: شرکت سرت و جکسون همکاران: جی زلسکی، جوم فریسکا، جاناریز (توسعه)

زمان ساخت: «1985، (چویاکوف، .( 60 :1387
»این ساختمان به منظور ارایه آثار هنرمندان جان مایرو و همچنین استفاده از آن به منظور نمایش دیگـر مجموعـه ها برای اهالی شهر بارسلون، بنا شده است. قسمت قابل توجهی از ساختمان به کتابخانه، رواق، آرشیوها و یک تـالار نمایش اختصاص یافته است«، (لی سرت، » .(154 :1376شکل ساختمان بـا نورگیرهـای بـزرگ درون سـنگ هـای

 

خمیده، عناصر مثل پریسکوپ که یک ریتم و مقیاس زیبایی شناسی را ایجاد می کند، در اطراف سـه پاسـیو چیـده شده اند و مسیرهای اطراف ساختمان موازی با سه پاسیوها پیوستگی را در مسیر نمایشگاه ایجاد می کنـد. در سـال 1988، این ساختمان در یک اقدام جالب توسط فریسکا جاناریز ، همکار سرت توسعه یافت.«، ( همان: .(60

2-2 ویژگی کارهای دیبا

عناصری که درکارهای دیبا حضور بارزی دارند عبارتند از: آب، دیوار، حیاط و دروازه.
کارهای او به خاطر ترکیب معماری مدرن با سنت های آشنای بومی، امضای منحصر به فردی دارنـد. برخـی ویژگـی های مشترک کارهای دیبا عبارتند از: حفظ سکوت و سکون و وقار در تمام کارهایش، تاکید بر محورها در طرحهـای معماری و شهرسازی، شکست پی در پی مسـیرها و محورهـای بصـری، توجـه بـه جزئیـات و آرایـش سـطوح اکثـر طرحهایش از مونتاژ احجام نسبتا ساده به وجود آمده اند که در آنهـا شـکاف بازشـوها و حجـم قابـل توجـه سـتونها خودنمایی می کند که یکی از وجوه مشترک کارهای او و مکتـب نیوبروتالیسـم مـی باشـد. اسـتفاده از آثـار هنـری حجمی در طراحی فضاهای شهری و محوطه سازی و باغسازی گرایش مسلط به در آمیختگـی خصوصـیت معمـاری ایرانی با معماری مدرن (مشخصه ی اصلی تمامی بناهای ساخته شده توسط دیبا کـه بـه آن جنبـه ی الگـو سـازی بخشیده است).

3-3 ویژگی کارهای سرت

»درکارهای جوزف لویی سرت تاثیر و نفوذ لوکوربوزیه یک تعبیر آشکار معمـاری مدیترانـه ای اسـت. soleil هـا در واقع تکنیکی است که در آن به دیوارها زندگی بخشیده می شود و سـاختمان بازتـاب طبیعـی خـود را از نـور دارد. درون ساختمان برای انعکاس و درون نگری فضاست. بطور خلاصه خانه همانند پاسـیو مـی شـود. سـاختمان هـایی مانند ساختمانهای شخصی سرت در کمبریج، قصر رییس جمهور در کوبا، سـفارت آمریکـا در عـراق، اتـاق کارمـایرو درپارلما دمانورا در اسپانیا، موسسه مایرو در بارسلون یا مگت (maeght ) درسن پل دو سن فرانسه.(تصویر (1 رفتار نور جنبه اساسی دیگر معماری سرت است، خطوط آسـمان مهـم مثـل موسسـه مـایرو یـا کتابخانـه دانشـگاه بوستون، عناصری هستند که نور طبیعی را می گیرند و آنرا غیر مستقیم بازتاب می کنند و درون سـاختمان منتشـر می کنند«، (همان: .(1


تصویر - 1 موسسه maeght

در بسیاری از کارهای سرت از اصول مشترکی مانند brisesoleil ها بـا تـابش غیـر مسـتقیم نـور بـه داخـل بنـا، نورگیرهای سقفی، نورگیرهای سقفی به شکل ربع دایره، حیاط مرکزی یا داخلی، استفاده از بتن اکپسوز، خرد شدن فضاها، طرح ساختمان هایی به شکل شهرهای کوچک و در برخی کارها مجسمه ها را در فضای پیرامـون یـا داخـل ساختمان می بینیم. »از میان تمامی کارهای سرت موسسه مایرو و مگ دارای بیشـترین وجـوه مشـترک و اساسـی هستند.

الف- هر دو مسیرهای آمد و شد بازدیدکنندگان را جزو عناصر تعیین کننده نقشه می دانستند.

ب- هر دو به صورتی برتر از روشنایی مرکز استفاده می کنند و به جداره ها وظیفه تکیه گـاه بـرای کارهـای عرضـه شده می دهند.

ج- هر دو به امتزاج فضاهای داخلی و خارجی می پردازند به نحوی که هر یک علاوه بر وظیفه خود مکمـل دیگـری باشد. با اینکه این ساختمانها از لحاظ حجم و شکل به صورت یک کل در نظر گرفته می شوند، از جهت تکرار برخی عناصر در طی سالها و رعایت دقیق بین مقیاس ها دارای ویژگی های مطابق با سبک مدولار می باشند.

هنگامی که موسسه مگ مجبور بود از حیث ظاهر دارای سبک دهکده "ماین پائول دی ونس" و مجموعـه ویلاهـای مجاور باشد. به خلاف آن موسسه مایرو در پارکی شهری که چند ساختمان کم و بیش به آن اشراف داشته واقع بـود و می توانست حجم هایی متراکم تر را ارائه دهد که در آن همگونی مصالح، تشدید کننده یکنواختی وحدت بود. بـه این ترتیب موسسه فوق بیشتر به یک ساختمان خصوصی تا به یک شهرک کوچک و یا شاید هم چیـزی نزدیکتـر از آن یعنی دیر شبیه است. علاوه بر آن در موسسه مایرو حرکت داخلی متمرکز و بدون تغییرات ناگهانی سطوح وجود دارد. دو سطح موجود در نمایشگاه از طریق سراشیبی به هم متصل شده اند و سقف تراس، خـود قسـمتی از سـطح نمایشگاه را تشکیل داد. همین تمرکز حجم که علی رغم برخی خطوط ویژه مشخص کننده قیافـه سـاختمان اسـت. در درون نیز یافت می شود. به استثنای یک سالن، بقیه قسمتها چیزی جز امتدادهای یـک فضـای واحـد و پیوسـته نمی باشند که بوسیله یک عرصه مسطح مشخص شده است. بر اثر وجود دیوار حایل نمایشـگاه و جـدار شیشـه ای، اطراف پاسیو دچار چین خوردگی شده است. با اینکه برخی از اجزا از جمله طاق ربعـی، سـقف هـای رگـه ای دارای تشابه با نمونه موسسه مگ می باشد، ولی سالن های نمایشگاه به ترتیبی کاملا متفـاوت مـنظم شـده انـد. بـه جـای سالن های شخصی که هر یک اختصاص به یک هنرمند دارد سالن های موسسه در سطحی وسیع بـه روی حیـاطی باز می شوند که به وسیله دیوارهای شیشه ای و ممتد از هم جدا می شوند«، (لی سرت، 138 : 1376و.(139

»این فضاهای وسیع، بدون اینکه از تقسیم بندی محروم باشد، سازگار و مناسب به نظر می رسد. دیوارهـای تفکیـک شده به گوشه جدارهای نمایشگاه ختم می شود و برای جدا نمودن آثار عرضه شده می باشد به گونه ای کـه بازدیـد کننده ملزم به طی دوباره یک مسیر نشود«، (همان .(154:

همچنین از میان تمامی آثار سرت موسسه مایرو و مگ شباهت بسیار زیادی با موزه هنرهای معاصر تهران نیز دارند، که با توجه به ویژگی های گفته شده برای موسسه مایرو، این موسسه دارای وجوه مشترک بیشتر و قابل قیاس تر از نظر حجم و پلان و برخی ویژگی های دیگر با موزه هنرهای معاصر می باشد که به برخی از ایـن تفاوتهـا و شـباهتها اشاره می کنیم (تصویر 2و.(3

 

-4-2 تحلیل و مقایسه ویژگی های معماری دو موزه

تصویر-2 بنیاد جان مایرو

تصویر-3 موزه هنرهای معاصر

1-4-2 نورگیرها و شیوه نورگیری: درحجم بنا اولین مورد مشابهی که جلب توجه مـی کنـد نورگیرهـای سـقفی ربع دایره ای در بالای فضای گالری ها در هر دو بناست که در هر دو جنبه نورگیری دارد. درحجم بنای مـوزه جـان مایرو بیرون زدگی هایی به منظور بهره گیری از نور خورشید دیده می شود، که در قسمت بـالای دیوارهـا و نیـز در قسمتهایی از سقف مشاهده می شود (تصویر .(4

در قسمت سقف تالار همایش هشت ضلعی نیز نورگیرهای مکعب مربعی وجود دارد که موجب تفـاوت و تمـایز ایـن قسمت با بقیه فضاهای موزه شده است. همانگونه که پلان آن نیز طراحی متفاوت با قسمتهای دیگر موزه دارد. مانند چهار نورگیر بزرگ که بر روی سراسری هشت ضلعی موزه هنرهای معاصر بر تفـاوت ایـن قسـمت از سـایر قسـمتها تاکید می کند و تمایز آن را از نظر حجمی و پلان با قسمت گالری ها مشخص مـی کنـد (تصـویر .(5 درمـورد هنـر معاصر، بنا تنها توسط سقف مشبک در بالای گالری شماره 5 و نورگیرهای ربع دایره و بازشوهای محدودی در دیـوار برخی گالری ها و راهروها با نورکم تامین می شود.5 برخلاف موزه جان مایرو کـه عـلاوه بـر نورگیرهـای سـقفی، در دیوارها نیز بازشوهایی وسیع به سمت حیاط مرکزی و بیرون بنا دارد و موجب افزایش حجم نور ورودی به داخل بنـا می شود. در موزه هنرهای معاصر حجم نور ورودی به داخل بنا بسیار کمتر بوده و بر رمزآلود بودن فضای داخل نیـز می افزاید.6


تصویر-4 نورگیرهای ربع دایره در بنیاد جام مایرو تصویر-5 نورگیرها در موزه هنرهای معاصر

-2-4-2 حیاط محصور: در بنای موزه جان مایرو بازشوها در طبقه همکف رو به حیاط مرکزی که با شیشـه هـای سرتاسری پوشانده شده اند.7 امکان ورود و ارتباط بازدید کنندگان با فضای حیـاط داخلـی را فـراهم مـی کننـد کـه تقریبا از تمام قسمتهای بنا به قسمت حیاط داخلی دید وجود دارد (تصویر .(6 در مورد هنرهای معاصر راه دسترسی به حیاط تنها از طریق بازشوهای گالری های شماره 1 و 5 می باشد و راه دسترسی دیگری به حیاط نیسـت. بیشـتر عملکرد حیاط به جنبه بصری آن ختم می شود( تصویر .(7

در هر دو بنا حیاط بدلیل کوچکی و نیز درموزه هنرهای معاصر بدلیل پله ها و فرم نامنظم حیاط و حـوض کوچـک وسط آن محلی برای ماندن افراد و سکونت آنها نیست. همچنین درموزه هنر معاصر فـرم حیـاط، نـامنظم و حاصـل پس و پیش نشستگی های گالری هاست و در واقع این طور تصور مـی شـود کـه فـرم حیـاط بـه صـورت اتفـاقی و تصادفی بوجود آمده و فرم آن تابع فرم گالری هاست و عملکرد آن، کمک به اجرای ایده طـراح در هـدایت مخاطـب درمسیر گالری هاست. بنابراین معنای سمبلیک حیاط مرکزی در معماری سنتی در موزه هنرهای معاصـر بـه نـوعی دچار تناقض می شود زیرا حیاط درمعماری سنتی مرکز بنا و نظم دهنده بقیه فضاهاسـت. و فـرم منظمـی دارد کـه درموزه جان مایرو نقش سنتی حیاط بدلیل شکل منظم مربعـی، بازشـوهای فـراوان و تراسـهای روبـه حیـاط نمـود بیشتری می یابد.8 در موزه جان مایرو تراسهای سقف طبقه اول مانند یک ویـد بـرای طبقـه همکـف عمـل کـرده و حیاط داخلی کوچک را از آن می توان دید. در واقع سقف طبقه اول محلی برای عبور و مرور افراد می باشد، درحالی که حیاط همکف نوعی حس سکون را القا می کند و ایستاست. اما در موزه هنر معاصر حیاط نقش هدایت افـراد بـه نقطه انتهایی یا ابتدای مجموعه گالری ها را دارد و حس حرکت را القا می کند.

تصویر-6 حیاط داخلی بنیاد جان مایرو تصویر-7 حیاط مرکزی موزه هنرهای معاصر

-3-4-3 ورودی و مسیرهای دسترسی: در موزه جان مایرو در بدو ورود یک رمپ با شیب کم فرد را بـه سـمت ورودی موزه هدایت می کند. در واقع این شیوه جدا کردن بنا از محیط است. از قسمت ورودی شیشه ای، بخشـی از حیاط مرکزی و درختان آن و رواق ورودی مشخص است. بنابراین بنا در عین داشتن حیـاط مرکـزی (داخلـی) کـه نشانه درون گرایی بناست. از همان ابتدا کاملا خود را از محیط اطراف جدا نمی کند و می توان گفت بر خلاف مـوز

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید