بخشی از مقاله
چکیده
معماری از یک موجودیت و هستی تمدنی حکایت می کند که لزوما مربوط به مرگ های گذشته نیست بلکه حکایت گر هستی امروز و هستی آینده نیز هست. این هنر خود وامدار فرهنگ و هنرهای مختلف می باشد که شناخت آنها نیازمند بررسی همه جانبه و کل نگر و جزء نگر می باشد. پژوهش حاضر نیز بر اساس روشی تحلیلی-توصیفی و بهره گیری از منابع موجود در زمینه هنرهای مختلف و معماری به بررسی رابطه بین معماری و هنرهای هفتگانه و تاثیرگذاری و تاثیرپذیری هر یک پرداخته است. در بررسی که نسبت به ارتباط معماری با دیگر هنرها صورت پذیرفت مشاهده گردید که معماری با تمامی هنرهای هفتگانه دارای ارتباط بوده و بر آنها تاثیر گذاشته و از آنها تاثیر پذیرفته و همچنین هر کدام نسبت به یکدیگر دارای نقاط مشابه بسیار زیادی می باشند. در این میان برخی موارد می توانند تحولی عظیم را در هنر معماری ایجاد کنند به شرطی که پشتوانه غنی فرهنگی و هنری پیش از خود را حفظ نماید که نقش فناوری اطلاعات و هنرهای کامپیوتری در این زمینه در دنیا نقش اساسی را ایفا نموده است. البته بحثی نیز در قالب معماری کامپیوتر نیز صورت گرفته که نیازمند بررسی مشابهات این دو مورد می باشد. در این میان بحث هنر موسیقی و هنرهای ترسیمی دارای شباهت های بسیاری نسبت به یکدیگر می باشند که غور در آنها نکات بسیار ارزشمندی را بازگو خواهد کرد..
واژه های کلیدی: هنر، معماری، هفتگانه، تاثیر، تشابهات.
1
مقدمه
آثار معماری دستاورد های عینی فرهنگ ها و تمدن ها هستند و به گونه خود آگاه یا ناخود آگاه ژرف ترین اندیشه ها و انگیزه ها و نیات انسان ها و جوامع را بازتاب می دهند .معماری و شهر سازی از این بابت که هنر های کاربردی و اجتماعی هستند و پدیدار شدن آنها، مستلزم هماهنگی و همکاری مجموعه ای از انسان ها و پیشه ها و حرفه های گوناگون و رده های اجتماعی گوناگون می باشند، مـی توانـد آینـه افکـار و عواطـف و احساسات و انگیزه های جامعه خود باشد(هاشمی طغرالجردی و همکاران، .(205 : 1391
معماری از یک موجودیت و هستی تمدنی حکایت می کند که لزوما مربوط به مرگ های گذشته نیست بلکه حکایت گر هستی امروز و هستی آینده نیز هست. تمدن یک" برجستگی ملی"است که هم ماندگاری گذشته را بیان می کند و هم چگونه بودن حال و آینده را رقـم مـی زنـد .در واقع معماری تلاشی برای از بین رفتن" فاصله با گذشته "و منعکس کننده" استمرار گذشته در حال و آینده "است(عاملی، .(45 :1383
معماری را می تان هنر ساختن و خلق کردن تعریف کرد. هنری که از گذشته های دور تا امروز دوام داشته و در حقیقت هنر طراحـی و ایجـاد فضای زیست بر اساس آرمان ها و نیازهای اسنان هر دوره و جامعه اوست. یک اثر معماری به غیر از ارائه ویژگی های هنری، از طریق اجزا، شکل و سبک خود نیز منعکس کننده خصوصیات و حال و هوای انسان، جامعه و زمان اوست(مطیع شرعی و طوفان، .(1 :1393
معماری هر سرزمین ریشه در ادب و فرهنگ آن سرزمین دارد. بدون شناخت گستره ی ادب و فرهنگ مردمانی که در پهنـه ی آن سـرزمین زیسته اند، نمی توان به چونی ها و چندی ها پی برد. خصوصیات فرهنگی هر عصری را می توان در معماری آن شناخت، زیرا وقتی معماری تحت تاثیر شرایط متفاوت یک دوره بوجود آید مثل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و ... به محض به وجود آمـدن مـی توانـد مسـتقل و زنـده شناخته شود و صفاتی مخصوص را به خود بگیرد. وقتی اثرات بوجود آورنده یک اثر (معماری )از بین بروند آن معماری ممکن است به حیات خود ادامه دهد. حال اگر عوامل بوجود آورنده مطابق با خواستارهای فرهنگی باشد آن معماری ریشهای عمیق میگیرد و اگر آن عوامل ناپایـدار باشـند معماری فاقد حیات میشود و عوامل جدید آن را از میان بر می دارند(فلاح، .(5 :1392
روش کار
پژوهش حاضر بر اساس روشی تحلیلی -توصیفی و بهره گیری از منابع موجود در زمینه هنرهـای مختلـف و معمـاری بـه بررسـی رابطـه بـین معماری و هنرهای هفتگانه و تاثیرگذاری و تاثیرپذیری هر یک پرداخته است. شیوه جمع اطلاعات از طریق فیش برداری و اسنادی بوده و از شـیوه تحلیلی جهت مقایسه نیز بهره گرفته شده است.
معماری
معماری به عنوان ظرف زندگی انسان، آیینه ی تمام نمای فرهنگ در هر جامعه ای است که در تعاملی تنگاتنگ با ویژگـی هـای سـاختاری، تاریخی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن جامعه قرار دارد . مردم هر سرزمینی، در ساخت اثر معماری در تلاشند تا بـا بهـره گیـری از چیزهـای مادی، از ارزش های خویش حفاظت و از هنجارهای خود تبعیت کنن د . تغییر نگرش های فرهنگی و اجتماعی در جوامع، بیشترین تـأثیر ر ا بـر معماری دارد (شایان، .(41 :1386 حقایق و ناب ترین ین مایه های معماری، شامل صورت، نظام فضایی و شکل می باشند کـه بـا مراتـب وجـود و شناخت انسان تناظر دارند. این حقایق، جهت رسیدن به تعریفی برای معماری، در رابطه با قرائت و نقد معماریهای دیروز و امروز و انشاء و طراحـی معماری امروز مددرسان خواهند بود(تقوائی، .(75 :1389