بخشی از مقاله


مکانيابي مهدکودک با استفاده از روش AHP و GIS

نمونه موردي : محله گيشا واقع در شهر تهران

چکيده :
تعيين توزيع بهينه کاربريها و مراکز خدماتي مسئله اي است که اغلب اوقات برنامه ريزان با آن سرو کار دارند، چـرا که به دليل رشد پرشتاب جمعيت و کالبد شهرها، مشکلاتي مانند کمبود و عدم توزيع فضايي مناسب کاربريهـا بوجـود آمده است . دراين ميان فضاهاي آموزشي در زمره کاربري هايي اند که از اهميت روزافزوني برخـوردار مـي باشـند . در ميان فضاهاي آموزشي ، مهدکودک ها اهميت ويژه اي دارند چرا که گروه سني اي که از آن استفاده مي کنند کمتر از
٧ سال سن دارند و طي اين دوره کودکان اطلاعات را به سرعت مي آموزند و تحليل مي کنند و در صورتي که مکـان بهينه انتخاب نشده باشد، که چنين نيز بوده و هست ، به طور مستقيم و غيرمستقيم تـاثيرات سـويي بـر آنـان خواهـد گذاشت .
پژوهش حاضر با هدف مکانيابي مهدکودک به مطالعه موردي يکي از محلات منطقه ٢ شهرتهران (محله گيشا) مي پردازد. بدين منظور با تدوين معيارهايي که متاثر از شرايط طبيعي و کالبدي محدوده مورد نظر مي باشند و بـا بـه کـار گيري سيستم اطلاعات جغرافيايي (GIS)٢ ، پس از تجزيه و تحليل وضعيت مهد کودک هاي موجود و شناسايي قوت ها و کاستي آن ها، با تلفيق معيارها با استفاده از منطق دووجهي ٣ ، سايت هايي که پتانسيل ساخته شدن مهد کودک در آن ها وجود دارد، تعيين مي شوند. پس از آن جهت مشخص کردن اولويت هـا و بهتـرين سـايت ، از روش فرآينـد تحليل سلسله مراتبي (AHP)٤ که خود نيازمند به کارگيري معيارهاي ديگري مي باشد ، به منظور تصميم گيري نهايي استفاده مي شود.
واژه هاي کليدي:
مکانيابي ، کاربري آموزشي ، سيستم اطلاعات جغرافيايي ، منطق دو وجهي ، فرآيند تحليل سلسله مراتبي .
١


١- مقدمه
در سطح کشور ما ، شهرهاي بسياري وجود دارند که در دل خود محلات منسـجمي را مـي پرورنـد. ايـن محـلات هماهنگ با زماني که احداث شده و شکل گرفته اند ، کارايي لازم را در رابطه با عملکردهاي شهر داشته اند و در زمان حال ، با تحولي که در امر شهرنشيني و نوع زندگي شهري پيش آمده است ، هرچند که هنوز از نظر کارايي محله اي و مرکز محله اي ، نقش انسجام يافته اي را بر عهده دارند ، اما در ارتباط با نيازهاي شهري دنياي امروز ، احتياجاتي را نيز دارند. اين احتياجات در رابطه با فرسوده شدن بعضي از ساختمانها و کمبود تاسيسات زيربنايي و تاسيسات عمومي مورد نياز ، مثل تاسيسات آموزشي ( مهدکودک،دبستان و ...) و نحوه دسترسي ساکنين به راههاي مناسب است .
در هم ريزي نظام توزيع و نارسايي سيستم خدمات شهري يکي از مسائل مهم امروز شهرهاي بزرگ است . توسعه ناهمگون و برنامه ريزي نشده و رشد سريع جمعيت را مي توان از دلايل اصلي بروز اين مشکل به شمار آورد. منـاطق مختلف تهران نيز به تناسب شدت گيري توسعه کالبدي شهر و افزايش جمعيت ، دچار کمبود و نارسايي شده است .
کمبود فضاي آموزشي در شهر تهران ، ساخت و سازهايي کم کيفيت را منجر شده و اين ناشي از عدم تفکر جامع نگر است . تناسب ميان مکان استقرار يک کاربري آموزشي و ساير فضاهاي پيرامون آن به بهبود کارايي آن هـا کمـک زيادي خواهد کرد . در مقابل ، عدم استقرارمناسب اين کاربري آموزشي ، نتيجه اي بر عکس خواهـد داشـت و سـبب ايجاد مشکلاتي مانند همجواري با کاربري هاي ناسازگار ، ايجاد مسائل و مشکلات ترافيکي ، عدم امنيـت و آسـايش براي استفاده کنندگان از کاربري مذکور و ديگر موارد خواهد شد.
باتوجه به اينکه موضوع اين پژوهش پيرامون مکانيابي مهد کودک است ، اهميت مطالب مزبور چند برابر مي شـود چرا که گروه سني اي که از آن استفاده مي کنند کمتر از ٧ سال سن دارند و طي ايـن دوره کودکـان اطلاعـات را بـه سرعت مي آموزند و تحليل مي کنند و در صورتي که مکان بهينه انتخاب نشده باشد که چنين نيز بوده و هسـت ، بـه طور مستقيم و غيرمستقيم تاثيرات سويي بر آنان خواهد گذاشت .
شوراي عالي معماري و شهرسازي ايران در سال ١٣٨٣ ضوابطي را براي طراحي مهد کودک بـه تصـويب رسـاند.
شايد اين تنها ضوابط موجود از سوي متوليان براي ساخت مهد کودک به عنوان فضاي مختص کودکان باشد.گو اينکه بر اين ضوابط نيز نقدهايي وارد است با اين حال همين ضوابط نيز اغلب ناديده گرفته مـي شـود ، چراکـه بيشـتر مهـد کودک ها خانه هاي قديمي هستند که تنها با رنگ کردن و چسباندن چند نقاشي به در و ديوارها تغيير کاربري داده اند.
اين نشان از عدم تعقل و انديشه قبلي در انتخاب و يا مکانيابي مطلوب مهد کودک داشته و خود آغاز مسئله است .
علاوه بر ضوابط شوراي عالي شهرسازي و معماري ايران ، سازمان بهزيستي نيز ضوابطي را براي سـاختمان مهـد کودک لحاظ کرده که در اغلب بندهاي آن، با عنوان کلمه " حتي المقدور " بيشترجنبه اي توصـيه اي پيـدا کـرده تـا مصوبه اي . براي مثال در اين ضوابط آمده است : " ساختمان مهدکودک حتي المقدور يک طبقه باشد."
مقاله حاضر سعي در پرداختن به مسئله مکانيابي مکان هاي مناسب جهت استقرار مهد کودک دارد ، بنابراين
پاسخگويي به سوالات زير اهداف مشخص اين مقاله مي باشد:
١. چه معيارهايي براي انتخاب مکان هاي مناسب جهت استقرار مهدکودک مهم مي باشند؟
٢. چگونه مي توان با تلفيق و ترکيب اين معيارها سايت هاي مناسب را مکانيابي کرده و از بين اين سايت ها مطلوب ترين آنها را برگزيد؟
٢


جهت به ثمر رساندن اين پژوهش از روش هاي زير بهره گرفته خواهد شد:
 روش کتابخانــه اي: بــه منظــور جســتجوي اصــول مناســب و تــدوين معيارهــاي علمــي بــراي مکانيــابي مهدکودک،آشنايي باروش تحليل سلسله مراتبـي (AHP) و سيسـتم اطلاعـات جغرافيـايي ( GIS ) و چگـونگي استفاده از آن ها جهت مکانيابي مناسب مهدکودک .
 روش توصيفي : با استفاده از گزارش ها و نقشه هاي وضع موجود ، پژوهش ميداني جهت شـناخت و تجزيـه و تحليل وضعيت استقرار مهد کودک هاي موجود و تشخيص نقاط قوت و ضعف آنها.
 روش تحليلي : با استفاده از روش AHP ,GIS و تلفيق معيارهاي مورد نظر جهت ارائه ي طرح نهايي .
٢- مروري مختصر بر متون مرتبط
٢-١- مفاهيم پايه
5
- برنامه ريزي شهري :
برنامه ريزي شهري تاکنون باجملات گوناگوني تعريف شده است . اما به طورخلاصه مي توان گفت که برنامه ريزي شهري يعني ساماندهي کالبدي – فضايي شهر. (سعيدنيا،١٣٨٣ ،ج١ : ٥٢) اين گونه از برنامـه ريـزي در واقـع همـان شهرسازي است که مي توان آن را چنين نيز تعريف کرد: " ساماندهي کاربري زمين براي تامين يک محـيط کالبـدي شايسته زندگي مدني سالم " (٣.p ; ١٩٧٤,Ratcliffe ).
6
- برنامه ريزي کاربري زمين :
برنامه ريزي براي کاربري زمين شهري ، يعني ساماندهي مکاني و فضايي فعاليت هـا و عملکردهـاي شـهري بـر اساس خواستها و نيازهاي جامعه شهري. اين برنامه ريزي در عمل ، هسته اصلي برنامه ريـزي شـهري اسـت و انـواع استفاده از زمين را طبقه بندي و مکانيابي مي کند. ( سعيدنيا ، ١٣٨٣، ج٢ : ١٣ )
7
- مکانيابي :
به طور کلي مکانيابي فعاليتي است که استعداد هاي فضايي و غير فضايي يـک سـرزمين را جهـت انتخـاب مکـان مناسب براي کاربري خاص مورد ارزيابي و تجزيه و تحليل قرار مي دهد. براي مکانيابي يک کاربري خاص، بايد مکان بهينه آن همواره با شرايط و وضعيت کاربري هاي همجوار و احيانا برخـي پيشـنهادهاي تغييـر کـاربري هـا در جهـت هماهنگي و همخواني با کاربري هاي مکانيابي شده ارائه گردد. فرآيند مکانيابي عبارتست از مجموعه اقداماتي آگاهانـه و هدفمند که جهت استقرار مکاني بهينه يک عنصر يا چند عنصر که جنبه فيزيکي و عملکردي دارند ، در يک گسـتره فضايي مشخص از اکوسيستم انجام گيرد(عظيمي حسيني ، ١٣٨٩: ٢٠ ).
پس عمليات مکانيابي داراي گام هاي منطقي متوالي و در امتداد و ارتباط به هم بوده و عمليـاتي رفـت و برگشـتي است و در هريک از مراحل آن ، نتايج مطالعات ارزيابي مي گردند و نسبت به بازخورد آن ، روند عمليات و مراحل قبلي اصلاح مي شود، تا نتايج بهتري حاصل شود.(همان منبع : ٢١)
به تعبيري ديگر اين فرآيند ، سلسله عمليات و اقدامات و تمهيداتي است که در زمينه فراهم آمدن امکان اجراي يک فعاليت بوده و بر اساس آن دستگاه اجرايي با ديد باز ، برنامه اجرايي فعاليت ها را از جهات مختلف مورد ارزيـابي قـرار داده و در صورت دستيابي به هدف ، نسبت به اجراي عمليات در مکان انتخاب شده ، اقدام مـي نمايـد و در ايـن بـين تبعات و عوارض موضوع قبلا بررسي و مد نظر قرار مي گيرد. ( حيات روحي ، ٨٠ )
٣


- تعيين معيارهاي مکانيابي :
از اصلي ترين مراحل فرآيند مکانيابي تعيين معيارها و تکنيک هاي مکانيابي مي باشد. در هر فرآيند مکانيابي ارزش هر نقطه از اراضي که در محدوده مورد مطالعه قرار دارند، توسط تکنيک مکانيابي بر حسب هر يک از معيارهاي تعيـين شده، ارزش گذاري مي شوند. نقطه اي از محدوده مطالعه به عنـوان نقطـه بهينـه انتخـاب خواهـد شـد کـه بيشـترين سازگاري و مطابقت را با معيارهاي تعيين شده داشته باشد.
معيار مکاني درکاربري زمين ،به طور کلي ،استانداردي است که با آن مکان بهينه يک کاربري درشهر مورد سـنجش قرار مي گيرد. معيارهاي مکاني هر نوع استفاده از زمين ، انعکاس وضعيت اجتمـاعي ، اقتصـادي و کالبـدي شـهرها و همچنين مردمي است ، که در آينده از آن بهره مند خواهند شد. به عبارت ديگر،مشخصات محلي و احتياجات سـاکنان شهر وموسسات ونهادهاي مستقردرشهر،اساس تعيين معيارهاي مکاني کاربري زمين شهري به شمارمي رود.(سعيد نيا،
١٣٨٣ ، ج٢ : ٢٣ )
معيارهاي مکانيابي در واقع مجموعه اي از شرايط مکاني هستند که با رعايت آنها ، محل استقرار عنصر يا عناصر عملکردي در يک اکوسيستم ، با توجه به نظام ارزشي ، اهداف و سياست هاي نظـام برنامـه ريـزي حـاکم بـر فرآينـد مکانيابي ، بهينه مي باشد. از عواملي که در تعيين معيارهاي هر فرآيند مکانيابي موثرند مي توان سطح يا مقياس مکاني که فرآيند مکانيابي در آن انجام مي شود ( سطح محلي ، منطقه اي و ...) و ماهيـت فيزيکـي و عملکـردي عنصـر يـا عناصري که فرآيند مکانيابي براي استقرار مکاني بهينه آنها در اکوسيستم مورد مطالعه انجام گيرد، اشاره کرد.( عظيمي حسيني ، ١٣٨٩ : ٢٣)
- اهميت مکانيابي فضاهاي آموزشي :
تسهيلات عمومي و به خصوص آموزشي بر حسب معيار سود اقتصادي مکانيـابي نمـي شـوند. بلکـه بـر اسـاس معيارهايي در راستاي بيشتر کردن سطح رفاه عمومي ( کمينه کردن زمان و مسافتي که دانش آموزان بايد طـي کننـد) مورد تحليل قرار گرفته و مکانيابي مي شود. (سلطاني ،١٣٨٣: ١٨) از آنجا که اين نوع کاربري در ارتباط با کودکان است
، اهميتي بيشتر پيدا مي کند.
اهدافي که در مکانيابي فضاي آموزشي مد نظر قرار مي گيرد شامل اطلاع ازمحل دقيق اجراي پـروژه ، اطـلاع از موقعيت آن ، آگاهي از مشخصات زمين ، اطلاع از وضعيت همجواري با کاربري هاي ديگر ، برآورد جمعيـت محـدوده مورد نظر و نيز جمعيت قشر مورد مطالعه ، در نظر گرفتن ظرفيت ، بررسي شرايط اقتصادي و اجتماعي ، آگاهي از زمينه هاي فکري اهالي و نحوه جلب همکاري آنان و غيره ، همه وهمه حاکي از اهميت اين نوع مکانيابي است (همان منبع
.(19 :
٢-٢- بررسي معيارهاي مکان گزيني مهد کودک
استقرار فضاهاي آموزشي از يک سو به لحاظ تاثيراتي که بر کيفيت آموزش و نيز کالبد بافت شهر يا روستا مـي گذارد و از سوي ديگر به جهت بار مالي زياد ، شايسته بررسي گسترده مي باشد. بنابراين تعيين معيارهاي مناسب براي مکانيابي فضاهاي آموزشي امري ضروري است (سلطاني ، ١٣٨٣ : ٣٥ ).
به طور کلي تعيين مکان مناسب جهت استقرار کاربري هاي گوناگون شهري به عوامل متعددي بسـتگي دارد. ايـن عوامل با توجه به ماهيت و نوع فعاليت کاربري مربوطه مشخص مي گردد. با در نظرگرفتن خصوصيات و ويژگي هاي اصلي فضاهاي آموزشي به طور اعم و مهدکودک به طور اخص مي توان عوامل تاثيرگذار در مکان يابي اين مراکز را تعيين نمود. معيارهاي مکانيابي مهدکودک را مي توان به صورتي که در جدول زير نمايش داده شده دسته بندي نمود.


8
جدول ١. معيارهاي مورد استفاده براي مکانيابي مهد کودک
معيار زير معيار توضيح منابع توليد کننده صوت که ميزان ارتعاشات آنها از ٨٠ دسي بل بيشـتر آلودگي صوتي نباشد به عنوان کاربري هاي سازگار با کاربري آموزشـي شـناخته مـي دوري از شود. آلودگي ها به عنوان مثال به حرايم صنايع سبک و سنگين مـي بايسـت توجـه سازگاري آلودگي هوا شود. ساير آلودگي ها رعايت حريم هاي مناسب از منشا آلودگي ضروري است . حريم لازم جهت احداث فضاهاي آموزشي در مجاورت اماکن مختلف ارتباط با کاربري هاي مختلف مي بايست رعايت شود. ناهمواري ها زمين هاي با شيب کمتر از ٦% مناسب احداث مراکز آموزشي اند. شرايط سيل حريم با مسيل ها و رودخانه هاي فصلي و دائمي بايد رعايت شود. محيطي مکانيابي خارج از حريم گسل هايي که درمناطق شهري وجـود دارنـد ، زلزله صورت پذيرد. محل احداث واحد آموزشي نبايد در مسـير انتشـار دود و بوهـاي زننـده باد شرايط کارخانجات ، کانال هاي عبور فاضلاب ، محل زباله داني قرار گيرد. اقليمي مناسب ترين جهت ساختماني جهتي است که حداکثر انرژي خورشيدي تابش آفتاب را در مواقع سرد و حداقل آن را در مواقع گرم کسب نمايد. مطلوبيت شعاع دسترسي حوزه ي خدماتي پيشنهادي مهد کودک ها ٢٠٠ متر مي باشد. - نزديکي به مسيرهاي اصلي پياده رعايت شود. - سواره درون محله اي (خيابان فرعي مسکوني يا خيابـان محلـه اي ) و به عبارتي شبکه هاي دسترسي به واحـد همسـايگي تنهـا دسترسـي دسترسي هاي مطلوب براي مهد کودک است . نحوه دسترسي - مسير کودکستان ها حتي المقدور با سواره روها تقاطع نداشته باشد و از خيابان ها اصلي و فرعي دور باشد. - احداث در مجاورت خيابان هاي اصلي با عرض ١٧ متر به بالا مجاز نيست .


ماخذ: نگارنده با استفاده از منابع مورد بررسي

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید