بخشی از مقاله

چکیده

ارتقاء تعاملات اجتماعی از مهم ترین جلوهای فضاهای شهری موفق می باشد. محله های شهری را می توان کوچکترین واحد های کالبدی و اجتماعی در بدنه سنتی شهرهای ایران به حساب آورد. بدون توجه به تعاریف لغوی و مفهومی آن، محله ها مرزبندی فیزیکی مشخص ندارند، لیکن از عملکردی و مشارکت در عرصه های فرهنگی و اجتماعی شهرها، محدوده آنها حداقل برای ساکنین هر محله مشخص بوده است.

در جامعه امروز شهری برای دستیابی به توسعه پایدار، محله بنیادی ترین عنصر شهری و حلقه واسط بین شهر و شهروندان است. هر محله با ارایه خدمات روزمره مورد نیاز و با ایجادنماد های محله ای موجب می شد ساکنان آن نوعی احساس تعلق و نوعی هویت داشته باشند. تا جایی که هر شهروند با نام محله ای که در آن می زیسته شناخته می شد. پژوهش حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعی در بین ساکنین 55-18 ساله ساکن و شاغل محله سلسبیل تهران می پردازد.

حجم نمونه با سطح اطمینان 95 درصدی و احتمال خطای 5 درص برابر 120 نفر تعیین گردید. با شیوه نمونه گیری تصادفی ساده و در دسترس، پرسشنامه محقق ساخته با 38 گویه تهیه و توزیع شد. روش آزمون و بررسی فرضیات تحقیق با استفاده از آمار استیودنت - - t، همبستگی پیرسون و رگرسیون صورت گرفت.نتایج این پژوهش بیانگر آن است که ساختار اجتماعی- سیاسی شهر، ساختارکالبدی- فضایی و حالات روحی - روانی استفاده کنندگان از فضا در ارتقاء تعاملات اجتماعی در میان ساکنان سلسبیل تأثیر گذار می باشد.

-1مقدمه

روند رو به رشد شهر نشینی و گسترش سریع شهرها در چند دهه اخیر این اندیشه را قوت بخشیده که شهر و مؤلفه های مربوط به آن جزء لاینفک زندگی بشر امروزی است. گسترش شهر نشینی در جهان در چنان ابعادی است که حتی اگر بخواهیم هم نمی توانیم مانع گسترش یا نفی این سبک زیستن باشیم. طبق یک پیش بینی، در سال 2015میلادی، 33 کلان شهر 8 میلیون نفری، در جهان خواهیم داشت که از این تعداد، 28 شهر در کشورهای در حال توسعه خواهند بود 

گسترش شهر نشینی که همزمان با انقلاب صنعتی آغاز شد، در ابتدا پیچیدگی های امروزی را نداشته و روند گسترش آن نیز بسیار کند تر از روند امروزی آن بوده است.علیرغم اینکه گسترش شهر نشینی آثار مثبت بسیاری همچون ایجاد بستر های مناسب برای برخورداری از رفاه و توسعه اقتصادی، ایجاد فرصت های اشتغال، آزادی عمل در انتخاب شیوه های مختلف زندگی، بهبود استاندارد های بهداشتی و آموزشی و درمانی برای انسانها داشته است، اما در عین حال آثار و تبعات منفی نیز داشته است. دامنه تبعات منفی شهر نشینی طیف وسیعی از پیامد های زیست محیطی، اجتماعی، کالبدی و روحی-روانی را در بر میگیرد. محله های شهری به شدت دچار دگرگونی شده اند

یافته ها، آموزه ها و تجربه های علمی نشان می دهد استوار ترین و پرشورترین فضای زیستی شهروندان محله ها می باشند. چرا که بررسی ها نشان می دهد انسان ایرانی بیش از آن که در گستره خانه یا گستره بازار و پهنه فراگیر شهر حضور داشته باشد، در محله خود حضور و عینیت داشته است.پیش از این جمعیت محله ها از کسانی تشکیل می شد که از جهت شغل یا اعتقادات دینی و یا سابقه قومی بسیار به یکدیگر شبیه بودند و به اصطلاح به فرهنگ مشترکی خو گرفته و از هنجارهای آن پیروی می کردند. بطور کلی ویژگی مهم و مثبت محله داشتن نوعی روح جمعی بود که مظاهر آن وحدت و پیوستگی افراد به یکدیگر و احساس یگانگی و نیز آمادگی برای مساعدت و همکاری در راه حفظ شعار محله و بهبود اوضاع آن بود.

-1-1طرح مسأله، اهمیت و ضرورت موضوع

محله، یا آنچنان که در گذشته تاریخ شهر و شهر نشینی در ایران و در متون تاریخی با نام ونشانِ - - کوی - - خوانده می شد، در تقسیم بندی کالبدی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی-اداری شهر در این سرزمین، جایگاه و اهمیت بسیاری دارد. در شهر ایرانی، هر محله، ویژگی های دارد که گاه منحصر به آن است؛ از این رو برخی از محله ها بر پایه ساختار اقتصادی، برخی دیگر بر پایه نظام اجتماعی، فرهنگی و برخی براساس موقعیتِ قرارگیری در شهر نام و نشان می یافتند و از همین منظر هویت محله ای پیدا می کردنداز. این منظر - - اهلِ محل - - بودن نیز با هویت محله ای هر شخص پیوند می یافت.

در ایران، محله هویت اجتماعی و فرهنگی خاصی دارد. محله نیز مانند هر گونه سکونتگای دارای یک منطق طبیعی است که می توان آن را در واژگان فیزیکی توصیف کرد. توصیفات زیر اصول نقشه یک محله آرمانی هستند: - 1 محله دارای یک مرکز و یک حاشیه است؛ - 2 در یک محله متناسب از نظر اندازه، حاشیه از مرکز یک چهارم مایل فاصله دارد؛ - 3 محله دارای اختلاطی متعادل از فعالیت هاست-سکونت، خرید، کار، تحصیل، عبادت و تفریح؛ - 4 محله ساختار مکان های ساخت و ساز و ترافیک را بر روی شبکه ای خوب از خیابان های متقاطع به دست می دهد؛ - 5 محله به فضاهای عمومی و مکانی متناسب برای ساخت و سازهای شهری برتری می دهد

ساختار محله های شهری از اوایل قرن بیستم دگرگون شده و خصوصا در چند دهه گذشته به شدت تغییر یافته است. در جهان و به تبع آن در ایران به وقوع پیوست، گسترش شتابان شهر نشینی همراه با رواج مدرنیسم نیز به نوبه خود اثر عمده ای در تغییر و تحول ساختار و عملکرد محله های شهری بر جای گذاشت. نظام سنتی محله ای از هم پاشید بدون آنکه نظام جدید به صورت کامل جایگزین آن شود.

با تأسیس نهادهای مدیریت شهری دولتی، مدیریت از بالا به پایین و متمرکز جایگزین سیستم مدیریت محله ای گردید. این سیستم، ساکنین محله ها چندان دخالتی در اداره امور محله نداشته و همین موضوع به سرعت باعث ایجاد احساس بی هویتی و بی مسولیتی در آنان شد. بکار گیری ناقص و ضوابط جدید مدیریت شهری از یک سو و سپردن مسؤلیت امور محله ها به افراد غیر محلی باعث بروز مشکل در محله ها شد. در سالهای اخیر در جستجو برای یافتن ساز و کارها و شیوه های حل مسائل محله ها، مباحث متعددی مانند توسعه محله ای، مشارکت محلی، توسعه پایدار محله محور و غیره... در ادبیات علوم مربوط به شهر مطرح شده اند.

با پذیرفتن این واقعیت که سبک کنونی زندگی در شهرها با سبک زندگی سنتی آن تفاوت بسیاری نموده و محله ها تحولات بسیاری به خود دیده اند، این سوالات مطرح اند که آثار این تحول و دگرگونی چه قسمتی از محله را تحت تأثیر قرار داده، عناصرو ویژگی های آن کدامند؟ مهمترین عوامل تشکیل دهنده هویت محله های قدیمی چیست؟ آیا کالبد محله صفات خود را در طول زمان حفظ کرده که بتوان آن را دارای هویت دانست؟ با این درک از مسأله و ضرورت شناخت جنبههای مثبت و قابل تداوم آن ، برای شناخت هرچه بهتر مسأله تحقیق، در ادامه به بیان سؤالات فرعی پژوهش می پردازیم:

-    شاخص های تأثیر گذار در شناخت هویت کالبدی محله سلسبیل کدام است؟

-    نقش ابعاد هویت کالبدی در هویت بخشی به محله سلسبیل،چگونه است؟

-2-1روش تحقیق:

هدف این مقاله درک تحولات مفهومی محله در حوزه های علمی مختلف است، این تحقیق ماهیتی توصیفی و تحلیلی است و جمع آوری اطلاعات بر مبتنی بر روش کتابخانه ای و اسنادی است. به همین دلیل با در نظر گرفتن مطالعات تطبیقی صورت گرفته و اندیشه های نظریه پردازان سعی در تشریح ابعاد مفهومی و عملکردی محله شده است. تحلیل اسناد به دو روش تحلیل برونی انجام می شود که در تحلیل درونی محتوای درونی منابع و اسناد، معیارهای شناختی و اندیشه های نظری مورد بررسی قرار می گیرد و در تحلیل برونی ارتباط محتوا با واقعیت اجتماع بررسی می شود.

-2 مبانی نظری

تعریف هویت:

مفهوم هویت از دیدگاه شهرسازیو معماری غالباً در دو بخش مکمل یکدیگر مطرح می شود. اول ایجاد خاطره و تداعی در شخص؛ دوم: تمایز و استقلال در شخص.بنابراین تشخیص هویت فرایندی قیاسی بین عینیتی موجود با داده هایی از آن در ذهن است - پاکزاد, . - 1375 مطالعات فراوانی در زمینه هویت مکان انجام گرفته است که به نقش کالبد مکان در این باره تکیه دارند. این دسته از مطالعات در پی پاسخگویی به این پرسش هستند که کدام نوع از مکان ها برای مردم اهمیت دارند و دلیل این احساس چیست.؟

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید