بخشی از مقاله


نقش سبک زندگی اسلامی در کاهش نرخ جرایم با تاکید بر نظریات جرم شناسی

چکیده:

سبک زندگی به عنوان یک حوزه مطالعاتی "بین رشته اي" دانش هاي مختلف را درگیر خود می کند چرا که ظرفیت مساله سازي در حوزه هاي مختلف عمل و زندگی از یک طرف و علم و نظر از طرف دیگر را داشته و دارد. علم جرم شناسی از علومی است که هر چند اندك، به بررسی مفهوم سبک زندگی در حوزه وقوع جرم پرداخته است. بررسی سبک زندگی انسان ها چه در گذشته و چه در حال این واقعیت را به ما متذکر می شود که دین بر سبک زندگی افراد تاثیر گذار است. حال سوال این است که سبک زندگی اسلامی چه تاثیري در کاهش جرایم ایفا می کند؟ سیاست جنایی اسلام به عنوان مجموعه اي از راهکارهاي کیفري و غیر کیفري که به شیوه خاصی طراحی شده است چه رویکردي در خصوص سبک زندگی دارد؟ ما با تکیه بر نظریه هاي جرم شناسانی همچون لاري کوهن ، مارکوس فلسن،هیندلنگ و گات فردسن رابطه بین سبک زندگی و جرم را بررسی نموده و تلاش نمودیم با بیان مولفه هاي سبک زندگی اسلامی، به تبیین رابطه آنها با کاهش جرم و افزایش ضریب امنیت بپردازیم. در این راستا ما با جمع بندي آیات و روایات به این نتیجه دست یافتیم که سبک زندگی تاثیراسلامی مستقیمی در کاهش جرایم خواهد داشت. بر این اساس ما در حکومت اسلامی براي رسیدن به یک جامعه آرمانی

در حوزه نظم و امنیت ناگزیر از تغییر سبک زندگی افراد جامعه هستیم. .

واژگان کلیدي: سبک زندگی اسلامی، کاهش نرخ جرم،جرمشناسی


١

مقدمه:

موضوع سبک زندگی و مباحث پیرامون آن به صورتی که امروزه از این اصطلاح خاص اراده می شود از نیمه قرن نوزدهم میلادي در ادبیات جامعه شناسان و روان شناسان اجتماعی و سپس در حوزه مطالعات فرهنگی وارد شد.مدتی است که در جامعه ما نیز به ادبیات ویژه این موضوع توجه می شود، ولی طبیعی است به اقتضاي اسلامی بودن جامعه ایرانی، بر سبک زندگی اسلامی-ایرانی تاکید ویژه اي شود.متاسفانه با وجود برگزاري همایش هاي گوناگون و توجه به این مفهوم از ابعاد گوناگون بررسی حقوقی و جرمشناختی این موضوع دیده نمی شود. موضوع از آن جایی اهمیت پیدا می کند که ما به عنوان یک کشور اسلامی که حکومتی بر اساس احکام اسلامی تشکیل داده ایم بایستی در کم بودن نرخ جرایم و پرونده هاي مطروحه در دستگاه قضایی باید الگویی براي کشورهاي دیگر باشیم که متاسفانه این گونه نیست. در جستجوي راه حل براي رفع این معضلات بی شک نظریات جرم شناسی می تواند بخشی از راه حل باشد. از آن جایی که این علم کاملا غیر بومی است در برخی از حوزه ها با فرهنگ ملی و دینی ما سازگاري ندارد.با این وجود با دقت در نظریات مطرح شده در این علم و تطبیق آن با آیات و روایات به این نکته پی می بریم که این نظریات نکته اي افزون بر مفاهیم دینی ما مطرح نمی کنند.

بر این اساس سوال اصلی این پژوهش این است که سبک زندگی اسلامی چه نقشی در کاهش جرایم می تواند ایفا کند؟ فرضیه ما نیز در پاسخ به این سوال این است که آموزه هاي سبک زندگی اسلامی به تایید نظریات جرم شناسی تاثیر مستقیم در کاهش جرایم می توانند داشته باشند.

طبیعت کار در این گونه پژوهش ها که می کوشد با واکاوي در آموزه هاي دینی در چهارچوب پذیرفته شده علوم دیگر مباحث خود را مطرح نماید این است که با محدودیت هایی مواجه است. بنابراین ما صرفا به بیان بخشی از مولفه هاي سبک زندگی اسلامی خواهیم پرداخت.ماهیت استقرایی این پژوهش اقتضا می کند براي تحقیق از روش توصیفی استفاده شود؛هرچند در مواردي به تحلیل و تبیین نیز پرداخته ایم.

ساختار کلی اثر را در پنج مبحث تنظیم کرده ایم. در مبحث اول به کلیاتی همچون بررسی مفهوم سبک زندگی پرداخته ایم در مبحث دوم با استفاده از نظریات جامعه شناسان و اساتید علوم ارتباطات تاثیر دین بر سبک زندگی را بررسی نمودیم. در مبحث سوم جایگاه مفهوم سبک زندگی در علم جرمشناسی را تبیین نمودیم.

در مبحث چهارم براي یکسان سازي تعریف ها از مولفه هاي سبک زندگی صحبت شده است و بالاخره در مبحث پایانی با ذکر هر یک از مفاهیم مطرح در سبک زندگی اسلامی با استناد به نظرات جرم شناسی و آموزه هاي دینی به نقش آن ها در کاهش نرخ جرایم پرداختیم.


٢

-1 مفهوم شناسی سبک زندگی

بحث از آیین وروش زندگی در ادیان الهی یا بشري،به مفهوم عام،از دیرباز مطرح بوده است.اما موضوع سبک زندگی به عنوان یک اصطلاح، در گذشته به صورت مستقل مطرح نبوده و خاستگاه این بحث به نظریه پردازي هاي اندیشمندان روان شناسی و جامعه شناسی غرب بر می گردد.

طرح علمی این موضوع نخستین بار توسط آلفرد آدلر در سال1929 میلادي بود و از دهه 1990 میلادي به بعد توسط اندیشمندانی چون وبلن،زیمل،هوتن و بوردیو این موضوع گسترش یافت.(اباذري،(35 :1381

سبک زندگی به عنوان یک حوزه مطالعاتی(بین رشته اي) دانش هاي مختلف را درگیر خود می کند چرا که ظرفیت مساله سازي در حوزه هاي مختلف عمل و زندگی از یک طرف و علم و نظر از طرف دیگر را داشته و دارد. سبک زندگی از ترکیب دو واژه ي »سبک« و »زندگی« تشکیل یافته است.معادل واژه سبک در زبان انگلیسی«style» و در زبان عربی »اسلوب« است.در زبان انگلیسی از عبارت «life style» و در زبان عربی با عبارت »اسلوب المعاش« به بحث سبک زندگی پرداخته شده است.(مهدوي کنی،:1387ص (47در کتاب هاي لغت انگلیسی برخی از تعارف مرتبط با این موضوع را می توان یافت از جمله این تعریف که بیان می کند:»عادات،نگرش ها،سلیقه ها،معیارهاي اخلاقی،سطح اقتصادي و غیره... که با هم طرز زندگی فرد یا گروهی را می سازد.( Brown,1965:120)«

سازمان بهداشت جهانی سبک زندگی را این گونه تعریف می کند: »اصطلاح سبک زندگی به روش زندگی مردم و بازتابی کامل از ارزشهاي اجتماعی،طرز برخورد و فعالیت ها اشاره دارد.همچنین ترکیبی از الگوهاي رفتاري و عادات فردي در سراسر زندگی (فعالیت بدنی،تغذیه،اعتیاد به دخانیات و ...) است که در پی فرآیند جامعه پذیري به وجود آمده است. « (شوشتري زاده،(84 :1382

دانشمندان علوم اجتماعی نیز به تعریف این مفهوم موسع پرداخته اند.در تعاریف ارائه شده توسط دانشمندان علوم اجتماعی مانند وبر،زیمل و وبلن مولفه هایی همچون نوع پوشاك،نوع مسکن(شامل معماري،داخلی و خارجی)،نوع ماشین،شیوه گذراندن اوقات فراغت،نوع ازدواج،ویژگی هاي رفتاري(مانند دست و دل بازي،رفتار با نجابت،نحوه صحبت کردن،و ...)همگی با همدیگر تشکیل دهنده سبک زندگی هستند.(مهدوي کنی،:1387ص(53

وارنر در قالب بررسی سبک زندگی افزون بر موارد فوق به ارزشهاي سیاسی،الگوهاي زندگی خانوادگی،روابط زناشویی،روابط جنسی و تربیت کودك نیز اشاره می کند . و در نهایت براي گسترش مفهوم سبک زندگی به این حرف راجر برون باید اشاره کنیم که می گوید:»تفاوت ها در سبک زندگی در بی اهمیت ترین چیزها شکل

٣

گرفته است.از عادات نوشیدن و خوردن گرفته تا انتخاب کلمات و طرز پوشش و عادت نشستن،همچنین شیوه هاي تربیت کودکان،رفتارهاي جنسی،بهداشتی ،مذهبی و سیاسی و میزان عصبی بودن در رفتار
(Brown,1965:132)«


-2 تاثیر دین بر سبک زندگی

بررسی سبک زندگی انسان ها چه در گذشته و چه در حال این واقعیت را به ما متذکر می شود که دین بر سبک زندگی افراد تاثیر گذار است.حال باید به این سوال پاسخ داد که چگونه دین بر سبک زندگی موثر است؟

دانشمندان بزرگ علوم اجتماعی همچون وبر،زیمل، لنسکی و بوردیو الگوهایی در خصوص چگونگی این تاثیر

و تĤثر ارائه داده اند.براي پیشگیري از اطاله کلام صرفا به بیان یک نظریه که از نظر نویسنده کامل تر هست

اکتفا می شود. بوردیو در مدل خود فرایند تاثیر گذاري دین بر سبک زندگی را این گونه بیان می کند.- 1 » دین

سه نوع سرمایه را در اختیار افراد قرار می دهد. اولا: دین مشتمل بر یک جهان بینی و نظام معنایی است و
این سرمایه فرهنگی را در اختیار افراد می گذارد. ثانیا: دین داراي یک نظام نمادین و داراي شعائر است

که به پیروان خود سرمایه اي نمادین می بخشد و ثالثا دین داراي گروه یا اجتماعی از پیروان(امت) و همچنین نهاد و سازمانی نسبتا منسجم (کلیسا و ...) است که سرمایه اي اجتماعی رادر هر جامعه پدید می آورد. -2 دین خود یک میدان(زیر فضاي اجتماعی است) و افراد در آن در کسب قدرت و سرمایه ها به رقابت می
پردازند.

-3 دین در میدان هاي دیگر می تواند حضور داشته باشد زیرا سرمایه هاي منتسب به آن می توانند در هر میدانی نقش ایفا کنند.)«بوردیو،(1381:93 بر اساس این مدل افراد در هر نظام اجتماعی براي کسب جایگاه بالاتر بر اساس موقعیت پیش آمده عادت واره هایی را در خود ایجاد می کنند که بر اساس تمایلات،ترجیحات و سلیقه هاست.دین می تواند در ایجاد عادات واره ها،سلیقه و زیبا شناسی نقش ایفا کند.البته تاثیر هر دین خاصی بر سبک زندگی تابعان آن باید به طور خاص مورد بررسی قرار گیرد.

-3 جایگاه مفهوم سبک زندگی در علم جرمشناسی

با کنکاشی که در نظریات جرم شناسی انجام دادیم باید اذعان نماییم عنوان سبک زندگی به گونه اي که امروزه به عنوان یک مفهوم مستقل و تعریف شده در علوم جامعه شناسی و برخی رشته هاي دیگر مطرح است در این علم مورد توجه قرار نگرفته است. با این وجود نظریاتی با عنوان نظریه هاي عقلانی مطرح هستند که در آنها مفاهیم مرتبط با سبک زندگی قابل بررسی و مداقه هستند.


۴

-1-3 نظریه فعالیت عادي آقایان لاري کوهن و مارکوس فلسن

این دو دانشمند وقوع یک پدیده مجرمانه را بر آیند سه عامل می دانند -1 وجود یک مجرم انگیزه دار -2 وجود یک هدف مناسب -3 نبود نظارت. در این نظریه براي پیشگیري از وقع جرم روي دو عامل هدف مناسب و نظارت تمرکز می شود بدین معنی که ما در جامعه همواره افرادي را داریم که براي ارتکاب جرم انگیزه دارند حال براي پیشگیري از وقوع جرماولاً) باید اهداف مجرمانه را کاهش دهیم وثانیاً )نظارت ها را بیشتر و کارآمدتر بکنیم.(ویلیامز و مک شین،:1391ص (243 این دو دانشمند معتقدند که تغییر الگوي زندگی در جوامع کنونی فرصت هاي مجرمانه را افزایش داده است. به عنوان نمونه در جوامع امروزي بر تعداد کلان شهرها روز به روز افزوده می شود و همین امر سبب شده که افراد براي انجام امور روزمره و فعالیت هاي شغلی فاصله بیشتري از خانه خود بگیرند، از سوي دیگر افزایش ساعات کاري و افزایش شمار زنان شاغل باعث کاهش نظارت بر خانه و اعضاي خانواده شده است . کمبود وقت و کاهش روابط خانوادگی سببب شده است که سالمندان به دلیل جدایی از بستگان خود، و اطفال نیز در نبود والدین ساعات بیشتري را تنها زندگی کنند که هر دو گروه به دلیل ناتوانی اهداف مناسبی براي مجرمان هستند. بر این اساس برخی از افراد جامعه بر پایه تفاوت هایشان در سبک زندگی بیش از دیگران براي بزه دیده واقع شدن مناسب هستند.

-2-3 نظریه سبک زندگی آقایان هیندلنگ و گات فرد سن

سبک زندگی به وسیله سه عامل پایداري تحت تاثیر قرار می گیرد. نخست »نقش هاي اجتماعی« که به وسیله مردم در جامعه ایفاء می شود. مردم بر پایه نقش هاي اجتماعی که دارند و توقعات دیگران در راههایی خاص قدم بر می دارند و همین امر احتمال بزه دیدگی آنها را افزایش می دهد. دومین عامل »موقعیت در ساختار اجتماعی« است به این معنا که هر چه یک فرد از موقعیت بالاتري برخوردار باشد خطر بزه دیدگی او کمتر می شود. سومین عامل »جزء عقلانی« است که بر این اساس افراد با نوع تصمیماتی که می گیرند احتمال در معرض خطر بودن را افزایش یا کاهش می دهند.(ویلیامز و مک شین،:1391ص(245 براي مثال: نوجوان بودن یک نقش اجتماعی است حال دو نوجوان که نقش اجتماعی یکسانی دارند با نوع فعالیت ورزشی که انتخاب می کنند احتمال درگیري با پدیده بزهکاري را نیز انتخاب می نمایند.براي مثال حضور در باشگاه بوکس شبانه احتمال مواجهه با پدیده بزهکاري را نسبت به نوجوانی که حضور در ورزش فوتبال را انتخاب کرده افزایش خواهد داد.

بر اساس این دو نظریه با مطالعه سبک زندگی افراد احتمال بزه دیدگی آنهانسبتاً قابل پیش بینی است در نتیجه افراد جامعه با فرض وجود خطر بایستی سبک زندگی خود را به گونه اي تغییر بدهند که احتمال درگیري آنها با

۵

بزهکاري کاهش یابد. به عبارتی جلوگیري از جرم تحت این مدل بر پایه کاهش فرصت و کاهش جذابیت اهداف بنیان می شود.

-4 مولفه هاي سبک زندگی اسلامی

جهت بررسی چگونگی سبک زندگی اسلامی در کاهش جرایم بایستی ابتدا توصیف مشترك و درستی از این سبک زندگی داشته باشیم. در تعریف سبک زندگی اسلامی ما نیازمند شاخص هایی هستیم تا مرز میان سبک زندگی اسلامی با سبک زندگی سکولار را مشخص سازد. بی شک در استنباط این شاخص ها نباید به علم فقه یا حقوق بسنده کرد و افزون بر آن باید به معرفت و اندیشه اسلامی و مبانی آن هم توجه داشته باشیم. بنابراین ما ابتدا به مبانی اندیشه اي که سبک زندگی اسلامی بر آن استوار هست می پردازیم.

در هر جامعه اي نظام هاي مختلف سیاسی،فرهنگی ،اقتصادي و اعتقادي در هویت سازي تشکیل سبک زندگی موثر هستند ولی همه ي این نظام ها در دو نکته اشتراك داشته و از یک دیدگاه نشات می گیرند.به عبارتی مبانی جهان بینی و انسان شناسی در هر جامعه مولد اندیشه هاي مختلف هست.

اولین و مهم ترین تمایز سبک زندگی اسلامی و سکولار در نوع نگاه به انسان و هستی قابل بررسی هست.در اندیشه اسلامی انسان توسط خداوند خلق شده است تا به کمال که همان قرب خداوند و عبودیت هست برسد.در این نگاه مسیر درست پیروي از برنامه اي هست که خداوند در اختیار انسان از طریق وحی قرار داده است می باشد و این دنیا مقدمه اي براي حیات ابدي است که پس از مرگ آغاز خواهد شد.درنقطه مقابل سبک زندگی سکولار قرار داردکه هدف ماورایی و وجود برنامه اي که توسط خداوند بري انسان تنظیم شده باشد را رد می کند فلذا انسان محور تصمیم گیري و برنامه ریزي قرا می گیرد و کل حیات در این دنیا خلاصه می شود و انسان باید تلاش کند در این دنیا نهایت بهره برداري را از هر جهت داشته باشد. (موسوي گیلانی،(131:1392

در نگاه اسلامی به مقدمه بودن این دنیا براي حیات ابدي و وسیله بودن این دنیا بسیار اشاره شده است در قران بیان شده است که: »بدانید که زندگی دنیا تنها بازي و سرگرمی و تجمل پرستی و تفاخر بین شما و افزون طلبی در مال و اولاد است همانند بارانی که محصول آن کشاورزان را در شگفتی فرو می برد سپس خشک می شود به گونه اي که آن را زرد رنگ می بینی سپس تبدیل به کاه می شود و در آخرت عذاب شدید است1.«

1


۶

بی شک انتخاب هر کدام از این دو دیدگاه در مولفه هاي مطرح در سبک زندگی همچون ازدواج،مسکن و معماري،الگوي مصرف،تفریحات و شیوه گذراندن اوقات فراغت،روش معیشت و کسب و کار،نوع البسه و خوراك،نوع هنر،ادبیات و سینما و .. تاثیر گذار خواهد بود.

در باب مبانی و تفاوت هاي اندیشه اسلامی و سکولار به تفصیل در مقالات و کتب مختلف، اندیشمندان قلم فرسایی نموده اند ولیکن در مسیر تحقق بخشیدن به دین در حیات عینی ما نیازمند تعریف الگو در عرصه هاي متنوع زندگی افراد هستیم.قرآن مجید متضمن کلیات برنامه زندگی بشر است.جهت تبیین سبک زندگی اسلامی ما بایستی با تمسک به این کلیات و استفاده از سیره معصومین به صورت موردي الگو پردازي کنیم. وقتی که الگوي تعالی بخش در کار نباشد میل به پستی ها و هدف هاي خیالی اجتناب ناپذیر است و زمینه براي انتخاب سومی وجود ندارد.درك فروم دراین رابطه قابل تحسین است که می گوید:"اگر زندگی انسان به جاي بودن در داشتن خلاص شود به پستی خواهد گرایید،تبدیل به شیء خواهد شد و روزگار رنج آور و خالی از لطف خواهد شد. شادي حقیقی با فعالیت حقیقی به دست می آید و فعالیت حقیقی یعنی »پرورش« و اگر شخصی موفق به سامان دادن نیروهاي خود در جهت »من عالی تر« خویش نشود،آنها را به سوي هدف هایی پایین تر و پست تر سوق خواهد داد.)«هافمن،1379؛ص(106 در زندگی پست،افزون طلبی نقش موتور را دارد.افزون خواه همیشه آماده به دست آورند و محروم کردن دیگران است ولی مرگ پایانی بر همه ي داشته هاست و این واقعیت انسان را می آزارد و به فکرفرو می برد.

در حالت کلی مسائل انسان در سبک زندگی اسلامی در سه حوزه قابل بررسی است:

الف)در حوزه فردي:رسیدن به حیات طیبه فردي که سرشار از رضایت،آرامش،عقلانیت،طهارت و تلاش و مسئولیت است.در این دیدگاه تمام تلاش ها براي ایجاد یک بهشت درونی و ساختن اخلاقی»فرد« است. همان سان که قرآن کریم »تزکیه « افراد جامعه را از اهداف پایه اي بعثت می داند


و پیامبر اعظم خداوند نیز تکمیل »اخلاق« را رسالت اساسی خود معرفی می کند

ب)در حوزه اجتماعی: که در آن عدالت،امنیت،آزادي و دیگر ارزش هاي بشري با نگاه الهی در درون »جامعه« محقق می شود. همانگونه که اسلام خود را دین اجتماعی می داند و حتی از همه ي پیروان انبیا به عنوان امت واحده یاد می کند

ج)در حوزه جهانی:تشکیل حکومت واحد جهانی با رعایت معیارهاي دینی همان گونه که در قرآن بیان شده است:» و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکرانّ الارض یرثها عبادي الصالحون)«انبیا(105/21/ البته تشکیل مدینه فاضله و حکومت جهانی پیش شرط هایی دارد و وظیفه مشروط است و لیکن وظیفه هاي فردي مطلق هست و انسان در هر مقطع زمانی مکلف به رعایت و ایجاد آن است.

-5 نقش سبک زندگی اسلامی در کاهش نرخ جرایم

در مورد نقش دین در پیش گیري و کاهش جرایم دو دیدگاه وجود دارد:

الف) برخی بر این پندارند که عناصر سه گانه عقل، وجدان و دست آورد هاي علمی براي ایجاد نظم عمومی و مدیریت جوامع بشري کافی است و مذهب را نباید در امور اجتماعی وارد کرد.

ب) گروهی دیگر مذهب را به عنوان یک عامل موثر در جوامع بشري در کنار عوامل دیگر مورد توجه قرار می دهند.

در تعریف موسع مفهوم سیاست جنایی که اساتید بر جسته اي همچون خانم دلماس مارتی ارائه می دهند بیان می شود: »سیاست جنایی مجموعه روشهایی است که بدنه اجتماع به وسیله آن پاسخ هاي خود را به پدیده مجرمانه سازمان دهی می کند.« در این تعریف کل اجتماع، نهصرفاً دولت براي مقابله با جرم از تمامی روش ها، نه صرفاً روشهاي فقط سرکوبگر استفاده می کنند. (حسینی، 27، (1390 زمانی که صحبت از تمامی روشها و استفاده از پتانسیل کل جامعه براي مقابله با بزهکاري هست نمی توان نقش دین را نادیده گرفت. براي اثبات این امر که دین نقش بسیار موثري می تواند در کاهش جرایم ایفا نماید ما مولفه هاي سبک زندگی اسلامی که بر اساس یافته هاي جرم شناسی نیز مورد تایید است بیان می نماییم.

-1-5 تقویت کنترل دورنی

آخرین نظریه هاي کنترل اجتماعی در جرم شناسی بر اهمیت کنترل درونی تاکید زیادي دارند. نظریه خود کنترلی آقایان گات فردسن و هیرشی و نظریه مهار یا کف نفس آقاي والتر رکلس در این دسته قرار می گیرند.

گات فردسن و هیرشی بیان می کنند که یک فرد با کنترل شخصی ضعیف ممکن است دست به رفتارهاي نابهنجار مختلفی بزند که جرم تنها یکی از آنهاست. بدین خاطر هر عملی که به افزایش کنترل شخصی بیانجامد بر کاهش جرایم تاثیر گذار خواهد بود.(ولد و دیگران،:1388ص(290


٨

با بررسی آموزه هاي دین اسلام پی می بریم که در روش تربیتی اسلام با تاکید بر وجود قیامت و حسابرسی دقیق اعمال انسان در آن زمان توسط خداوند متعال همان گونه که قرآن کریم در سوره الزلزله بیان می کند:»

به دنبال تقویت کنترل درونی که از آن به عنوان تقوا نام می برد هست. در آیات 17 و 18 سوره ق اشاره شده است خداوند و فرشتگان مراقب به نامهاي رقیب وعتید همواره ناظر اعمال ما هستند و این به این معنا است که انسان مومن همواره خود را در معرض نظارت می داند و این بزرگترین عامل بازدارنده براي انسان مومن از ارتکاب هر نوع پلیدي است .

-2-5 توجه به همنشین

در جرم شناسی نظریات معاشرت هاي ترجیحی آقاي ساترلند و قوانین تقلید آقاي تارد تاکید زیادي بر یادگیري رفتارهاي مجرمانه و تاثیر معاشرت بر ایجاد الگوهاي مجرمانه دارند. اقاي ساترلند و کرسی بیان می کنند که اشخاص در تعامل با افراد بزهکار قبل از یادگیري فنون ارتکاب جرم ،انگیزه ها و توجیهات آن را می پذیرند.

همچنین افراد ضمن آموختن رفتار فرهنگ آن را نیز می پذیرند.(وایت و هینز،:1386ص(159 در نظریه آقاي تارد بیان می شود که بیشتر انسان ها بسته به محیطی که در آن زندگی می کنند از رفتارها و ارزش هاي محیط پیرامون خود تقلید می کنند که این تقلید بر اساس اصول و قواعدي هست.(رحیمی نژاد،:1388ص(77

آیات قران و احادیث اهل بیت (ع) سرشار از آموزه هایی است که ما را به دقت در انتخاب دوست و میزان تاثیر همنشین متوجه می سازد. در آیات 28 و 29 سوره فرقان بیان می دارد:» در قیامت ظالمان بیان می کنند که کاش فلان شخص گمراه را دوست خود انتخاب نکرده بودم او مرا از یاد حق گمراه ساخت.2« امیر المومنان علی(ع)

می فرمایند: »براي شناخت افراد به دوستان آنها نگاه کنید.)«وسائل الشیعه،ج 16،ص (256 همچنین ایشان در وصیت خود به فرزندش امام حسن (ع) می فرماید: »به نیکوکاران بپیوند تا از آنان باشی و از بدان بگسل تا از آنان نباشی و پیش از راه از همراه و پیش از خانه از همسایه بپرس) .« نامه 31 نهج البلاغه) بنابراین از این سخنان مستفاد می گردد که انسان براي دور ماندن از جرایم باید در معاشرت هاي خود دقت کند.

-3-5 نکوهش بیکاري و تشویق به کار

بر اساس تحقیقاتی که بین دو جنگ جهانی اول و دوم در آلمان انجام گردید رابطه بیم جرایم به خصوص سرقت و بیکاري به خوبی آشکار شد.(کی نیا،ج 2؛(1382:186 در برخی نظریات جرم شناسی همچون نظریه

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید